موزهها و آثاری هنری و تاریخی ایران بیمه نیست! / اگر همه تاریخ تمدن ایران در آتش بسوزد، حتی جبران مالی نمیشود!
باید در نظر داشت، بیمه صرفا به محاسبه ریسک نمیپردازد، بلکه برای بیمه مجموعههای تاریخی و هنری، یک مجموعه الزامات ایمنی را به عنوان پیش شرط طلب میکند که مشخص نیست در ایران رعایت میشود یا نمیشود. این الزامات ایمنی بینالمللی به اندازه خسارتی که برای جبران آسیب اثر یا بنای تاریخی در نظر گرفته شده، اهمیت دارد و به همین دلیل، نباید صرفا ابعاد مالی ماجرا را نگریست، بلکه تبعات بیمه نشدن...
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، واقعیتی تلخی را که اسلافش در این مجموعه و همچنین در میراث فرهنگی حاضر به بیان صریحش نبودند، تأیید کرد و بر این مسأله تکاندهنده صحه گذاشت که موزهها و آثاری هنری و تاریخی ایران بیمه نیست؛ وضعیت نگرانکنندهای که نشان از بیتدبیری مسئولین دارد، ولی این مدیر جوان آن را یک رویه جهانی خوانده است. این ادعا البته قرین به واقعیت نیست و نه تنها بیمه موزهها و آثار آنها مرسوم است، بلکه شرکتهای بیمه تخصصی در این ارتباط در سطح جهان فعالیت میکنند.
به گزارش «تابناک»؛ با وجود چند سال پیگیری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هنوز لیست آثار موزه هنرهای معاصر را اعلام نکرده و پیگیریها درباره اعلام لیست ادامه دارد. در این شرایط، محمد مجتبی حسینی، یک واقعیت تلخ را نیز تأیید کرده و به جای طفره رفتن که شیوه برخی اسلافش در معاونت هنری بود، به صراحت تأیید کرده موزههای ایران بیمه نیستند و اگر ایمنی آنها به خطر بیفتد و همه چیز به سرقت برود یا دود شود و به آسمان برود، حتی معادل ریالی این آثار نیز دست مردم ایران را نمیگیرد.
معاون امور هنری وزیر ارشاد در توجیه این وضعیت خطرناک، ادعا کرد: «با توجه به تحقیقی که در این باره کردم، تقریبا هیچ موزهای در هیچ جای دنیا آثار خود را بیمه نمیکند؛ چرا که هزینه آن بسیار بالا خواهد بود. به همین جهت موزهها ترجیح میدهند، شرایط مناسب و امنی را برای نگهداری آثار خود بدون اینکه به آنها آسیبی برسد، فراهم کنند و ما هم تلاش کنیم شرایط امن و مناسب را بیش از گذشته فراهم کنیم...» او این اظهانظر را درباره موزه هنرهای معاصر کرد، اما عملا به کل موزههای ایران تسری داد.
توجیه این مدیر جوان البته صحیح نیست و یا واسطه بیتجربگی یا عدم شناخت بدیهیات حوزهای که مدیریت میکند بیان شده و یا با علم و برای توجیه افکارعمومی طرح شده که دومی از اولی به مراتب بدتر است. برای بیش از یک قرن، بسیاری از کشورها نه تنها آثار تاریخیشان را بیمه میکنند، بلکه بیمههایی خاصی برای آثار تاریخی فعال هستند که تمام تهدیدهای قابل تصور برای یک شی یا بنای تاریخی را با تیتر «بیمه تمام حوادث آثار هنری» پوشش میدهند؛ بنابراین، نه تنها بیمه وجود دارد، بلکه در بسیاری از نقاط دنیا بیمار آثار تاریخی مرسوم است.
تمامی آثار موزه مصر که در قلعه تاریخی اسفورتزا در شهر میلان تا سقف 60 میلیون یورو بیمه شدهاند
«بیمه کلیسا / Ecclesiastical Insurance» که 1887 تأسیس شد، قدیمی ترین شرکت بیمه در این صنعت است که کار خود را با بیمه کلیساها شروع کرد و اکنون بیمه بسیاری از بناها و آثار تاریخی را در اختیار دارد. در این زمینه میتوان به کلیسای جامع سنت پل لندن اشاره کرد که با نقاشیهایش تحت پوشش این بیمه انگلیسی هستند. شرکت «بیمه آکسا آرت / AXA ART Insurance» که در 1934 در انگلیس شکل گرفت نیز از شرکتهای بیمهای است که خدماتی مشابهی ارائه میدهد.
همچنین «بیمه بردی / Brady Insurance» که شرکتی ایرلندی است، از 1959 آثار هنری را تا هر سقف قیمتی بیمه میکند و مجموعههای هنری خصوصی، نمایشگاهها، موزهها و... را تحت پوشش «تمام خطرات آثار هنری» قرار میدهد. به این چند شرکت میتوان، «خدمات اتحادیه ملی بیمه / National Trust Insurance Services» را افزود که در آمریکا خدمات مشابهی به مجموعههای تاریخی و فرهنگی ارزشمند ارائه میدهد.
آثار موزه کلیسای جامع شهر فرارا تا سقف 19.5 بیمه شدند
موزه مصر در ایتالیا یکی از مجموعههایی است که رقم بیمه آن اعلام شده و شهرداری میلان تمام آثار این موزه را تا سقف 60 میلیون یورو بیمه کرده است. همچنین کلیسای جامع شهر فرارا و نقاشی هایش تا سقف 19.5 بیمه شدند و گستردگی این نوع پوشش بیمه آثار تاریخی به حدی است که نمای بیرونی کلیسای جامع گلاستر در انگلستان نیز تحت پوشش بیمه قرار گرفته است! بنابراین اینکه ادعا شود موزهها و بناهای تاریخی بیمه نمیشوند و تقریبا هیچ موزه در دنیا بیمه نیست، بنا بر آنچه عنوان شد، خلاف واقع است و اگر چنین بود نباید این تعداد شرکت تخصصی بیمه آثار و ابنیه تاریخی با این ابعاد کلان اقتصادی داشتیم.
در کشوری چون ایتالیا با آن گستردگی ابنیه و آثار تاریخی، این مسئولیت بر عهده شهرداریها گذاشته شده و مطابق با قانون شهرداریها موظفاند پس از فهرست کردن میراث فرهنگی شهرشان آنها را بیمه و گزارش بیمه را در وبگاه شهرداری برای آگاهی مردم منتشر کنند. اکنون باید پرسید اگر مسئولان معاونت هنری حتی توان بیمه موزه هنرهای معاصر تهران با ارزش چند میلیارد دلاری را ندارند، چرا ضعف مدیریت خود را یک امر مرسوم در جهان میخوانند و دست به عادیسازی این فاجعه میزنند؟ چطور امور هنری کشور به شخصی سپرده شده که یا به واسطه کمتجربگی چنین بدیهیاتی را نمیداند یا در مقابل پرسش افکارعمومی دست به تجاهل میزند؟
باید در نظر داشت، بیمه صرفا به محاسبه ریسک نمیپردازد، بلکه برای بیمه مجموعههای تاریخی و هنری، یک مجموعه الزامات ایمنی را به عنوان پیش شرط طلب میکند که مشخص نیست در ایران رعایت میشود یا نمیشود. این الزامات ایمنی بینالمللی به اندازه خسارتی که برای جبران آسیب اثر یا بنای تاریخی در نظر گرفته شده، اهمیت دارد و به همین دلیل نباید صرفا ابعاد مالی ماجرا را نگریست، بلکه تبعات بیمه نشدن آثار هنری و تاریخی، بیش از حد تصور است.
همچنین باید پرسید، چرا قانون گذاران در مجلس، هیچ قانونی برای ایمنی آثار تاریخی و فرهنگی ایران تصویب نکردهاند که چنین بدیهیاتی را به چنین مسئولینی تکلیف کند؟ آیا باید حتما جایی همچون موزه هنرهای معاصر در آتش بسوزد تا قانون گذاران به فکر بیفتند؟ توصیه میشود پیش از آنکه یک فاجعه رخ دهد و بخشی از گنجینه تاریخی و هنری ایران ربوده یا در حادثهای نابود شود، تدبیری برای بیمه آنها در نظر گرفته شود. این بدیهیترین و واضحترین وظیفه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی است.