موسویان: باید درگیری با اسرائیل را مدیریت کنیم تا جنگ نشود!/ در دولت روحانی «هزینه جراحی» بود حالا شد «دولت رابین هودی»؟!
جریان اصلاح طلب به دنبال اجرای طرح خسارت بار «هر توافقی بهتر از عدم توافق» است. اقدامی که پیش از این در ماجرای برجام رخ داد و خسارت های انبوهی بر جای گذاشت.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** موسویان: باید درگیری با اسرائیل را مدیریت کنیم تا جنگ نشود!
«حسین موسویان» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق که اکنون ساکن آمریکا است، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«همزمان برای رفع خصومتها با جهان غرب باید یک برنامه ویژه طراحی شود که شامل دو اقدام موازی باشد: توسعه روابط با اروپا و به موازات آن کاهش تشنج و خصومت با آمریکا. ضمنا بین ایران و اسرائیل هم جنگ نظامی - امنیتی اما محدود عملا در جریان است که گاهی مخفی و گاهی آشکار صورت میگیرد. این موضوع هم باید مدیریت شود تا نتوانند پای ایران را به جنگی جدید بکشانند.»
وی در ادامه گفت:«جناح نئوکانهای آمریکا، لابیهای ضد ایرانی در داخل آمریکا، قدرتهای بلوک شرق، اسرائیل و جبهه کشورهای عربی ضد ایران هم نمیخواهند روابط ایران با جهان غرب عادی شود و بنابراین با تمام قدرت و ظرفیت تلاش خواهند کرد که نه روابط ایران با اروپا، کانادا، استرالیا و ژاپن عادی شود و نه سطح تشنج و خصومت با آمریکا کاهش یابد. برای تحقق این برنامهشان هم قطعا از عوامل داخلیشان استفاده خواهند کرد.»
همچنین «عباس ملکی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«شما باید توافق کنید، حتی اگر عمر این توافق یک ماه هم باشد بهتر از هیچ است. یکی از مسائلی که در روابط بینالملل بسیار مورد بحث قرار میگیرد رویهها است. رسیدن به توافق یک رویه میشود و شاید دولت بعد دید که ادامه این توافق به نفع آنها هم خواهد بود. اکنون افرادی که مخالف احیای برجام هستند مانند مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین امریکا هم تلاش میکنند زمان حصول توافق را به تعویق بیندازند تا بایدن و تیم او نتوانند به جایی برسند.»
«بزک غرب» و سرپوش گذاشتن بر اقدامات ضدایرانی آمریکا و اروپا از کارویژه های ثابت رسانه های جریان اصلاح طلب است. این طیف، ضمن بزک دشمن، توانمندی طرف مقابل را بزرگ و قدرت ایران را کوچک و کم اثر جلوه می دهند.
موسویان در اظهارات مذکور مدعی شده است که «جنگ نظامی - امنیتی محدود که میان ایران و اسرائیل در جریان است، باید مدیریت شود تا نتوانند پای ایران را به جنگی جدید بکشانند.» این ادعا در حالی است که اسرائیل اکنون در بحرانی ترین وضعیت ممکن به سر می برد.
«ایهود باراک» نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در گفتوگو با روزنامه عبری «یدیعوت آحارانوت» از نگرانی خود درباره نابودی این رژیم خبر داده و گفته که در تاریخ، هیچ حکومت یهودی بیش از 80 سال عمر نکرده مگر در دو مورد استثنا. دوران پادشاه داود و دوران حشمونیان که در هر دو دوره نیز دهه هشتم سرآغاز تجزیه آنها بوده است. تاکنون مقامات سیاسی، امنیتی، نظامی و شخصیتهای علمی و رسانهای صهیونیستی متعددی از احتمال «فروپاشی اسرائیل» سخن گفتهاند.
رژیم اسرائیل که پیش از این شعار از نیل تا فرات را سر می داد اکنون با بدبختی و استیصال به دور خود دیوار حائل کشیده است. در حال حاضر جوانان فلسطینی، صهیونیست ها را به مرز استیصال رسانده اند. در ماههای اخیر جوانان غیور و شهادت طلب فلسطینی طی شش عملیات، بیش از 18 کشته و چند برابر زخمی روی دست صهیونیست ها گذاشته اند.
جریان اصلاح طلب از سوی دیگر به دنبال اجرای طرح خسارت بار «هر توافقی بهتر از عدم توافق» است. اقدامی که پیش از این در ماجرای برجام رخ داد و خسارت های انبوهی بر جای گذاشت.
نکته اینجاست که این جریان سیاسی به «اصالت دستاورد و نتیجه» هیچ اعتقادی ندارد. هدف صرفا گرفتن عکس یادگاری با سران کاخ سفید و کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و تشویق دشمن به تشدید تحریم ها و تشدید گستاخی است.
** در دولت روحانی «هزینه جراحی» بود حالا شد «دولت رابین هودی»؟!
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «دولت رابین هودی» نوشت:«محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور می گوید برای نان سنتی و کالاهای اساسی، یارانه ای در نظر گرفته شده تا افزایش قیمت ها جبران شود. اقشار با درآمد بالاتر، بخشی از هزینه تأمین این کالاها را پرداخت می کنند.»
از نگاه جریان تندرو اصلاح طلب، «قبیله اصلاح طلبان» و «طبقه سرمایه داری» شهروندان درجه یک هستند و عموم مردم، شهروندان درجه 2 محسوب می شوند.
در این میان اخذ مالیات از سرمایه داران، اقدامی ناپسند است و امتیازات و تسهیلات اقتصادی صرفا و به صورت اختصاصی برای شهروندان درجه یک است و شهروندان درجه 2 باید از هرگونه تسهیلات اقتصادی محروم باشند، حال این تسهیلات یارانه باشد، یا وام و یا تسهیلات خرید مسکن و یا خودرو و...
روزنامه سازندگی - 4 بهمن 1400- در صفحه نخست کاریکاتوری از احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد منتشر کرده و از مالیات بر عایدی سرمایه انتقاد کرد، کاربران شبکههای اجتماعی با بازخوانی تیتر این روزنامه درخصوص حوادث آبان 98 و افزایش قیمت بنزین به رویکردهای این روزنامه اعتراض کردند. سازندگی افزایش قیمت بنزین در آبانماه و حوادث پس از آن را «هزینه جراحی» خوانده بود. کاربران معتقدند این دو تیتر در روزنامه رسمی حزب کارگزاران به خوبی نشان از مبانی اقتصادی جریان اصلاح طلب دارد.
یکی از فعالین رسانه ای در همین رابطه در مطلبی نوشت:«روزنامه سازندگی گرون کردن یک دفعه و بیخبر بنزین از سوی روحانی که به ضرر مردم بوده رو تصمیم درست دولت میدونه، اما مالیات گرفتن از گردن کلفتها و سرمایهدارها از سوی رئیسی رو تیغ زنی دولت.»
یکی از فعالین رسانه ای در واکنش به این مطلب نوشت: «درحالی که بسیاری از اقشار محروم و مستضعف از نداشتن سرپناه رنج میبرند و در همان حال تعدادی از بانکها و مشتی از کلانسرمایهداران، میلیونها خانه خالی را در اختیار دارند، چرا نباید مالیات بدهند؟ اصلاً عدالت واقعی آن است که خانههای احتکار شده را به نفع محرومان مصادره کنند!».
وی در ادامه تصریح کرد: «طی 8 سال گذشته که برنامههای دولت قبلی مردم را به فقر کشیده و نقرهداغ میکرد، این جماعت اشراف میگفتند مردم برای پیشرفت باید این هزینهها را تحمل کنند! و حالا که قرار است عدالت اجرا شده و حق مردم از مفتخورها گرفته شود، جیغ میکشند و به آن اعتراض میکنند!».
لازم به ذکر است روزنامه اعتماد - 4 بهمن 1400- در مطلبی با عنوان «تبعات تورمی هجوم وام بدون ضامن به بازارها» نوشت: «به نظر میرسد پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، سیستم بانکی جذابیت بیشتری برای سیاستگذاران و تصمیمگیران پیدا کرده؛ چراکه پس از تکلیف بانکها به ارایه تسهیلات 360 هزار میلیارد تومانی به طرح نهضت ملی مسکن، در اقدامی دیگر قرار است نظام بانکی وام زیر 100 میلیون تومان بدون ضامن به واجدین شرایط بدهد.»
نگاه افراطیون اصلاح طلب به مردم، آلوده به رفتار «ارباب - رعیتی» است. یعنی «عدم اخذ وثیقه از تسهیلات کلان بانکی» هیچ اشکالی ندارد، ولی وقتی طرح ارائه تسهیلات به مردم، انجام می شود، ناگهان رسانه های منتسب به اصلاح طلبان نگران تورم می شوند!
یکی از فعالین رسانه ای در مطلبی نوشت:«سیستم اطلاعرسانی اقتصادی دولتها در ایران آنقدر ضعیف است که عمده مردم تا اکنون نمیدانستند که دولت برای ماکارونی، انواع شیرینی، شکلات، کیک، بیسکوییت، انواع نان صنعتی و ساندویچ، یارانه میدهد. اگر میدانستند به جای «گران شدن» از عبارت «واقعیشدن» قیمتها استفاده میشد. از سوی دیگر کوتاهی ما رسانهایها و دولتمردان باعث شده که ملت از نقش کلیدی روسیه و اوکراین در تأمین گندم و روغن جهان مطلع نباشند.»
** پایان فضانوردی اصلاح طلبان؟!
روزنامه آرمان در مطلبی به نقل از «رسول منتجب نیا» فعال اصلاح طلب نوشت:«نباید الگویی مثل سال 93 به بعد یعنی شورای سیاستگذاری دنبال شود چون آن الگوها ناموفق بوده و دستاوردی جز اختلاف و چند دستگی نداشتند. آنها نتیجه انتخابات را واگذار کرده و نتوانستند اجماع میان اصلاحات ایجاد کنند.»
وی در ادامه گفت:«جریان اصلاحات باید برخورد منصفانهای با دولت و ارکان نظام داشته باشد... در این شرایط ما باید عملکردها را رصد کنیم. اگر کار خوبی دیدیم تشکر کنیم و اگر اشکالی دیدیم تذکر دهیم. مهم این است در کنار انتقاد، برنامه عملیاتی هم داشته باشیم تا نگویند اصلاحطلبان فقط غر میزنند.»
در انتخابات ریاست جمهوری 1400علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
به فاصله کوتاهی پس از برگزاری انتخابات، «علیرضا علوی تبار» از جبهه اصلاحات ایران (ناسا) به ریاست «بهزاد نبوی» استعفا داد. نهاد اجماعساز اصلاحطلبان (ناسا) ساز و کار اصلاح شده شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (شعسا) بود. شورایی که سال 93 به ریاست «محمدرضا عارف» شکل گرفته بود و پس از شکست سنگین اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 منحل شد.
پیش از این، یکی از کاربران فضای مجازی با اشاره به تشابه اسم نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان (ناسا) با سازمان فضانوردی آمریکا، در مطلبی طنز نوشته بود:«حالا که اصلاح طلبان از ناسا برای اجماع در انتخابات 1400 رونمایی کردند، کاش بعد از این همه تکرار و هشت سال مملکت داری درخشان، شعارشان به فضا می رویم و به زمین برنمی گردیم باشد!»
«علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات چندی پیش گفته بود:«سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب جدی دیده است و در همین انتخابات اخیر مشخص شد که علیرغم دعوت آقای خاتمی از مردم به رأی دادن و باوجوداینکه همه احزاب اصلاحطلب پشت آقای همتی آمدند اما مردم استقبال نکردند».
صوفی در ادامه تاکید کرده بود: «اصلاحطلبان به بازبینی در رویکردهای اقتصادی خود و در نتیجه توجه هر چه بیشتر به عدالت اجتماعی نیاز دارند».
همچنین چندی پیش «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران گفته بود: «در این انتخابات اولین مسئلهای که وجود دارد شرایط اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی مردم است... این مشکلات که بود و همه هم مسئولیت آن را متوجه دولت دانستند و مسئول دولت را هم اصلاحطلبان دانستند پس تمام این مشکلات، مشکلات اصلاحطلبی تلقی شد».
مرعشی در ادامه تصریح کرده بود: «در جبهه ما از 24 میلیون رأی آقای روحانی در دوره گذشته، اگر رأی آقای همتی را در نظر بگیریم به 2 و نیم میلیون رسیده است، یعنی ما 85 درصد رأی از دست دادهایم و اگر آن رأی سفید را هم بهعنوان یک رأی اعتراضی در نظر بگیریم و با رأی آقای همتی جمع کنیم، 80 درصد از رأی ما افتاده است که این قابلمطالعه است یعنی باید دلایل آن را بررسی کنیم».
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز پیش از این گفته بود:«اصلاحطلبان را چه میشود؟ خیلی خلاصه. در سطح نظری، عدول از اصول اساسی اصلاحطلبی و نداشتن راهبرد است... در سطح تشکیلاتی تبدیل شدن به جمعهای نسبتا بسته، پیر، خسته و ناتوان و در سطح عملی، آلوده شدن به جریان فرصتطلبی و باری به هر جهت و از این ستون تا آن ستون فرج است و بالاخره در سطح فردی، غلبه کارگزاری و کارپردازی و در یک کلام تکنیسینی سیاسی بر مفهوم واقعی و متعهدانه سیاست است».
واقعیت این است که پس لرزه های شکست سنگین انتخاباتی اصلاح طلبان روز به روز بیشتر در حال عیان شدن است. شکستی سنگین که نه با هجمه به شورای نگهبان قابل سرپوش گذاشتن است و نه با هجمه به دولت جدید می توان آن را مخفی کرد.
«محمد عطریانفر» فعال اصلاح طلب چندی پیش گفته بود:«در انتخابات ریاست جمهوری 1400 حتی اگر همه نامزدهای اصلاح طلبان تایید می شدند، رأی نمی آوردند.»
پیش از این «مهدی آیتی» فعال اصلاح طلب گفته بود:«آقای خاتمی بهترین کاری را که میتواند انجام دهد نوشتن خاطرات و اعلام بازنشستگی سیاسی است.»
در حال حاضر جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان به صورت کارشناسی، فنی و منطقی به نقد دولت نمی پردازد. کارویژه این طیف، سانسور میراث دولت روحانی و انکار موفقیت های دولت رئیسی است.