شنبه 3 آذر 1403

میخائیل گورباچف درگذشت

وب‌گاه 55 آنلاین مشاهده در مرجع
میخائیل گورباچف درگذشت

رسانه‌های روسیه بامداد چهارشنبه گزارش دادند میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سن 91 سالگی درگذشت.

درگذشت میخائیل گورباچف

رسانه‌های روسیه بامداد چهارشنبه گزارش دادند میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سن 91 سالگی درگذشت.

گورباچوف متولد 2 مارس 1931 (مصادف با 11 اسفند 1309 هجری شمسی) بود. او از سال 1985 تا 1991 دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی بود اما دسامبر 1991 بعد از یک کودتای داخلی موسوم به «کودتای آگوست» سرانجام استعفا داد و اتحاد جماهیر شوروی هم فروپاشید.

زندگی نامه گورباچف

میخائیل سرگی‌یویچ گورباچُف (به روسی: ؛ زاده 2 مارس 1931 در گذشته 31 اگوست 2022) سیاستمدار اهل روسیه است. او هشتمین و آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود. او از سال 1985 تا 1991، دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی بود. وی هم‌چنین از سال 1988 تا 1991 رئیس دولت اتحاد جماهیر شوروی بود؛ به این‌صورت که از سال 1988 تا 1989 به عنوان صدر هیئت رئیسه شورای عالی شوروی، از سال 1989 تا 1990 به عنوان رئیس شورای عالی شوروی و از سال 1990 تا 1991 به عنوان رئیس‌جمهور اتحاد شوروی. از نظر ایدئولوژی، او در ابتدا به مارکسیسم - لنینیسم پایبند بود، اما از اوایل دهه 1990 به سمت سوسیال دموکراسی متمایل شد.

گورباچف دارای رگه و نژاد اوکراینی و روسی است؛ او در روستای پریولنوی سرزمین استاوروپول و در یک خانواده فقیر متولد شد. دوران کودکی و جوانی او تحت قوانین و حکومت ژوزف استالین سپری شد. گورباچف در دوران جوانی و پیش از پیوستن به حزب کمونیست اتحاد شوروی، مسئول به کار انداختن و اداره ماشین‌های کمباین در زمین‌های کشاورزی جمعی بود. حزب کمونیست، بر اساس دکترین مارکسیسم - لنینیسم بر کشور اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک نظام تک‌حزبی حاکم بود. وی در سال 1953، هنگام تحصیل در دانشگاه دولتی مسکو و پیش از دریافت مدرک حقوق خود در سال 1955، با هم‌دانشگاهی خود رایسا تیترائنکو ازدواج کرد. او به شهر استاوروپول رفت و در کومسومول که شاخه جوانان حزب کمونیست بود، مشغول به فعالیت شد؛ گورباچف پس از مرگ استالین، تبدیل به یکی از طرفداران جدی اصلاحات استالین‌زدایی رهبر جدید شوروی، نیکیتا خروشچف شد. وی در سال 1970 به عنوان دبیر اول حزب در کمیته منطقه‌ای استاوروپول منصوب شد و در این سمت بر ساخت کانال بزرگ استاوروپول نظارت داشت. او در سال 1978 به مسکو بازگشت و به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست مشغول به فعالیت شد و در سال 1979 به پلیتبوروی کمیته مرکزی حزب کمونیست ملحق شد. ظرف سه سال از مرگ رهبر شوروی لئونید برژنف و به دنبال دوره کوتاه حکومت‌های یوری آندروپوف و کنستانتین چرنینکو، در سال 1985، پلیتبورو گورباچف را به عنوان دبیرکل و در واقع به عنوان رهبر و رئیس حکومت انتخاب کرد.

گورباچف اگرچه متعهد به حفظ کشور شوروی و آرمان‌های سوسیالیستی آن بود، اما اصلاحات عمده و مهم را ضروری می‌دانست؛ به‌ویژه پس از فاجعه چرنوبیل در سال 1986. او از جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان کناره‌گیری کرد و اجلاس‌هایی را با رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، رونالد ریگان، برای محدود کردن جنگ‌افزارهای هسته‌ای و پایان دادن به جنگ سرد آغاز کرد. در داخل کشور، او دو سیاست را پیش گرفت؛ گلاسنوست ("گشودگی") که امکان افزایش آزادی بیان و آزادی رسانه را فراهم می‌آورد و پرسترویکا ("تجدید ساختار") که تلاش می‌کرد تا تصمیمات اقتصادی را برای بهبود کارایی غیر متمرکز سازد. اقدامات دموکراتیزاسیون وی به همراه تشکیل و برگزاری انتخاب کنگره نمایندگان خلق اتحاد شوروی، نظام تک‌حزبی را تضعیف کرد. هنگامی که کشورهای مختلف بلوک شرق در سال‌های 90-1889 از حاکمیت مارکسیسم - لنینیسم دست کشیدند، گورباچف از مداخله نظامی خودداری کرد. در داخل، با افزایش احساسات ملی‌گرایی و افزایش خطر فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی، تندروهای مارکسیست - لنینیست کودتای ناموفق اوت را علیه گورباچف در سال 1991 انجام دادند. به دنبال آن، اتحاد جماهیر شوروی بر خلاف میل گورباچف منحل شد و او استعفا داد. وی پس از ترک پست خود، بنیاد گورباچف را راه اندازی کرد، منتقد جدی رؤسای جمهور روسیه بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین شد و برای جنبش سوسیال دموکراتیک روسیه کمپین زد.

از او به عنوان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های نیمه دوم قرن 20 یاد می‌شود؛ شخصیت گورباچف هم‌چنان محل بحث و جدال میان موافقان و مخالفان است. وی طیف وسیعی از ستایش‌ها و جوایز از جمله جایزه صلح نوبل را به دلیل نقش محوری در پایان دادن به جنگ سرد، محدود کردن نقض حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی و خودداری از مداخله نظامی در پی سقوط دولت‌های مارکسیست - لنینیست در شرق و اروپای مرکزی و اتحاد دوباره آلمان دریافت کرده‌است؛ برعکس، او در روسیه به دلیل آن‌که جلوی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را نگرفت، اغلب مورد سرزنش قرار می‌گیرد؛