میدان و دیپلماسی یکدیگر را تکمیل میکنند / میتوان حتی با دشمنان بزرگمان مذاکره کرد، اما...
پورمحمدی گفت: من با بدترین دشمن ملت با قدرت و پشتوانه قدرت ملی و هوشمندی و تکنیک مذاکراتی مذاکره کردم، لذا میتوان حتی با دشمنان بزرگمان مذاکره کرد اما از موضع قدرت و با توانایی و هوشمندی، این کار را انجام داد. در واقع میدان و دیپلماسی یکدیگر را تکمیل میکنند و به جاهای تعیین کننده و تاثیرگذار میرسند.
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، عصر چهارشنبه -23 خرداد ماه - همزمان با سومین روز تبلیغات انتخاباتی نامزدها، در برنامه زنده تلویزیونی «با مردم» اظهار داشت: متولد سال 1338 هستم، در 12 سالگی درس طلبگی را شروع کردم؛ در مدرسه حقانی تحت سرپرستی شهید آیت الله قدوسی و با مدیریت و اشراف آیت الله شهید بهشتی دروس جدید از زبان، جامعه شناسی، اقتصاد روانشناسی میخواندیم.
خبر مرتبط پورمحمدی پرونده بابک زنجانی را بیرون کشیدنامزد چهاردهمین دوره انتخاباتی ریاست جمهوری با بازنشر یکی از گفتوگوهای خود به بازخوانی پرونده «بابک زنجانی» پرداخت.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: آن زمان مکاتب فلسفی به زبان اصلی در مدرسه ما تدریس میشد، طلبهها همه سیاسی بودند به مسایل اجتماعی علاقه داشتم؛ از همان ابتدا به مسایل اجتماعی سیاسی آشنا بودم؛ 11 سال داشتم که با یکی از دوستان بزرگوار به دیدن آیت الله خامنهای در روستای اخلمد مشهد مخفی بودند و ترجمه کتاب صلح امام حسن (ع) را انجام میدادند رفتم و با ایشان آشنا شدم این آشنایی بعد از طلبگی من به دورههای مختلف در تبعید و دیدگاههای ایشان افزایش یافت. دو بار به ایرانشهر به زیارت ایشان رفتم.
پورمحمدی ادامه داد: آن روزها بسیار پرخاطره میگذشت تا اینکه شهید آیت الله قدوسی به عنوان داستان کل انقلاب منصوب شده بودند اواخر تابستان از من دعوت کردند که در خدمت ایشان در دادستانی کل فعالیت کنم، چند ماموریت مهم در استانها داشتم.
وی ادامه داد: اوایل زمستان 1358 به عنوان دادستان انقلاب در مسجد سلیمان انتخاب شدم و در خرداد 60 دادستان انقلاب شدم و بعد از آن در خرداد 61 به عنوان دادستان مشهد و سپس دادستان کل خراسان انتخاب شدم بعد از ماموریت بزرگ در تهران به ما سپردند به عنوان بازپرس ویژه به پرونده رسیدگی کردیم پرونده حساس بود که خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم.
پورمحمدی ادامه داد: آن روزها بسیار پرخاطره میگذشت تا اینکه شهید آیت الله قدوسی به عنوان داستان کل انقلاب منصوب شده بودند اواخر تابستان از من دعوت کردند که در خدمت ایشان در دادستانی کل فعالیت کنم، چند ماموریت مهم در استانها داشتم؛ اوایل زمستان 1358 به عنوان دادستان انقلاب در مسجد سلیمان انتخاب شدم و در خرداد 60 دادستان انقلاب شدم و بعد از آن در خرداد 61 به عنوان دادستان مشهد و سپس دادستان کل خراسان انتخاب شدم.
پورمحمدی گفت: بعد از آن، ماموریت بزرگ در تهران را به من سپردند به عنوان بازپرس ویژه به پرونده رسیدگی کردم، پرونده حساس بود که خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم، بیش از 45 دقیقه گزارش ارئه دادیم، جلسهای که طولانیترین جلسه کاری و خصوصی ایشان شناخته شد، توضیحات زیادی از وضعیت رسیدگی قضایی وضع متهمین و پیگیریها کنترلها و شنودها دادیم، امام راحل خیلی متاثر شدند به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند که به من یادآوری کن که چیزی بنویسم که دو سه روز منجر به فرمان هشت مادهای شد.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عنوان کرد: من از مردم عزیز میخواهم به سایت و اینترنت و سایتها مراجعه کنند که فرمان هشت مادهای مهم امام (ره) چه بود؛ مهمترین مساله آن دفاع از حقوق متهمین بود، آن مساله عمومی در این پیام و دفاع از حقوق شهروندی را ببینند؛ در سال 1361 امام (ره) بعد از جنایت و فشار دشمنان بعثی به فکر حقوق مردم، بخصوص حقوق زندانیان و متهمین بود این هم دوران فعالیت قضایی من در استان خراسان بود.
وی توضیح داد: سال 1366 به عنوان معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات انتخاب شدم، دو سال پیوسته در استانهای غربی بودم تعداد زیادی جاسوسهای عراقی را شناسایی و ضربههای زیادی به دشمن زدیم پیوسته هم با نظامیان در تبادل اطلاعات بودیم؛ اما با یک موضوع ویژه مواجه شدم و آن پرونده جنایتکاران منافقین بود.
پورمحمدی گفت: باور نمیکردم شما هم باور نمیکنید چگونه یک عدهای بیشترین جنایت را علیه ملتشان به کمک دشمن این ملت که در حال جنگ با ما بود انجام بدهد و بگویند «ما هم یک ملت هستیم»؛ ما سال آخر جنگ عملیات ممتدی که آخرین آن فروغ جاوید (مرصاد) است که میخواستند تهران را فتح کنند و به قول خودشان و در طراحیهایشان میگفتند قرار بود یک میلیون تن را قتل عام کنند و بر کشور مسلط بشوند، خیلی از زندانیان به کمکشان بیایند.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: در آن سال به اعتراف خودشان دو هزار و 300 سرباز افسر و بسیجی را در جبهه اسیر گرفتند در اردوگاههای مستقل خودشان بردند در جمع آماری که اخیراً انجام دادیم به اعتراف خود این سازمان که تمام بیانیههای صادر شده اطلاعات ما متقن و دقیق است نزدیک به 78 هزار رزمنده جوان بسیجی، سپاهی، ارتشی و مردمی توسط این سازمان جنایتکار یا کشته یا زخمی شدند.
وی گفت: آمریکاییها عملیات جاسوسی و جمع آوری اطلاعات و آمادگی عملیاتی را در ایران ترتیب داده بودند، بیش از 30 نفر را در نیروهای مسلح و وزارت خارجه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و برخی مراکز مهم دیگر بودند، پس از 20 سال آمریکایی اعتراف کردند.
پورمحمدی بیان کرد: در دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی ابتدا معاون بررسیهای استراتژیک امنیت ملی شدم البته بیشتر کار تحلیلگری میکردیم یک سال به این صورت گذشت، پس از آن رئیس اطلاعات خارجی و جانشین وزیر اطلاعات شدم، فکر میکنم سال 74 بود صدام نامه به رئیس جمهور وقت نوشت که قطعنامهای را که پاره کردیم دوباره اجرا خواهیم کرد، روابط اطلاعات ما برای آزادی اسرا آغاز شد و من مسئول پیگیری آزادی اسرا دوران دفاع مقدس بودم.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: آن زمان قرار شد به عراق بروم با رئیس جمهوری ملاقات کردم، گفتند اگر بتوانی با صدام ملاقات کنی و موضوع قطعنامه را جلو ببر و باقیمانده اسرا را حل کن، نگذارید چیزی باقی بماند؛ گفتم من تلاش میکنم وقتی خواستیم برویم گفتم پیامی از رئیس جمهور ایران دارم که میخواهم رئیس جمهور عراق را ببینم.
پورمحمدی گفت: عراقیها به مقامهای اطلاعاتی و نظامی بیشتر بها میدهند و موافقت کردند به اتاق ملاقات رفتم همتای من که رئیس اطلاعات خارجی عراق بود آنجا حضور داشت بحث ما جدی شروع شد گفتم آقای هاشمی گفتند «روابط را میخواهیم بهبود ببخشیم، میخواهیم مسائل دو کشور را حل و فصل کنیم میخواهیم از این فضای نه جنگ و نه صلح خارج شویم» پیام شفاهی بود که صدام شروع کرد، خیلی صحبت عادی بود درباره زندگیاش میدانستم، از کودکی زندان رفتنش صحبت کرد از درگیری با حافظ اسد (رئیس جمهوری سوریه) ارتباطاتش با شاه حسین (پادشاه اردن) خیلی توضیح داد، خاطراتش را درباره مذاکره با شاه (محمدرضا پهلوی) در الجزایر توضیح داد.
با دشمنان بزرگ ایران میتوان با قدرت مذاکره کرد
پورمحمدی گفت: صدام به من گفت «می خواستیم کشور شما را از بین ببریم خوزستان را بگیرم اگر بتوانیم تهران را هم بگیریم، خوزستان را تجزیه کنیم شما هم هر چه تلاش کردید تا ما از بین ببرید حالا دو کشور هستیم از دیر باز با هم زندگی کردیم فرهنگ مان دین ما یکی است، بیاییم با صلح و دوستی زندگی کنیم و جنگ تمام شد.
وی ادامه داد: من با کسی مذاکره کردم که دشمن ملت ما بود، حتی چند نفر از فامیل و داماد خانواده و دوستان من را شهید کرده بود. من با بدترین دشمن ملت با قدرت و پشتوانه قدرت ملی و هوشمندی و تکنیک مذاکراتی مذاکره کردم، لذا میتوان حتی با دشمنان بزرگمان مذاکره کرد اما از موضع قدرت و با توانایی و هوشمندی، این کار را انجام داد. در واقع میدان و دیپلماسی یکدیگر را تکمیل میکنند و به جاهای تعیین کننده و تاثیرگذار میرسند، لذا برخی کارهای نمایشی و عکس گرفتن و کارهای بینتیجه حاشیههای حتماً باید مورد نقد قرار گیرد، پس باید با پشتوانه قدرت ملی و اشراف راهنماییهای خوب مشکلات کشور را حل کنیم.
پورمحمدی اظهار داشت: خدا توفیق داد بخش زیادی از نیازمندیهای علمی و فناوری کشور که تحریم بود و اجازه نمیدادند از طرق پنهان به کشور وارد کردیم. امروز خوشحالیم که آن گامها به قدرت و توانمندی علمی و فناوری کشور منجر شده است.
این خبر تکمیل می شود...
--> اخبار مرتبط- حضور عراقچی در ستاد انتخاباتی پورمحمدی؟
- توضیحات طحان نظیف درباره تاثیرگذاری توصیههای بیرونی و مصلحت سنجی برای تایید صلاحیتها!
- پورمحمدی پرونده بابک زنجانی را بیرون کشید
- اعلام شناسه انتخاباتی 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری
- ماجرای توثیق نامه جمعی از اعضای دولت برای یکی از وزرا در انتخابات چه بود؟
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.