می توان با فهم دقیق انتخابات اخیر امریکا، از فرصت های آن بهره برداری کرد
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه های سراسر کشور با صدور بیانیه ای در ارتباط با انتخابات اخیر آمریکا تاکید کرد که این انتخابات و پیامدهای آن نمونهای از تحولات جدید بین المللی است که در صورت فهم دقیق و واقع بینانه آن، می توان به دور از هرگونه خوش بینی و بدبینی مطلق، از فرصت های ناشی از آن بهره برداری کرد.
به گزارش ایسنا، در متن این بیانیه آمده است: یکی از ضرورت های مانایی و پویایی و گذار هر نظام سیاسی از چالشهای پیش رو، توانایی آن در فهم تحولات بیرونی و شنیدن مطالبات داخلی است. در مقابل، بی توجهی نسبت به تحولات بیرونی و ناشنوایی نسبت به مطالبات داخلی و تصلب نسبت به پاره ای رویکردها و سیاستها مانعی اساسی برای پویایی و استفاده از فرصتها و فائق آمدن بر چالشها و وضعیت هایی است که همگان به نامطلوب بودن آن معترف اند؛ در چند دهه گذشته، عدم ادراک صحیح برخی تحولات بین المللی نظیر پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی، شکل گیری قدرت های جدید جهانی نظیر اتحادیه اروپا، چین و... و عدم فهم دقیق برخی تحولات منطقهای نظیر تغییر در صف بندی های سیاسی منطقه، تغییر در ساخت سیاسی کشورهای عربی، ظهور نیروهای رادیکال مذهبی و... و همچنین بی توجهی به مطالبات اقشار مختلف جامعه ایرانی در رویدادهایی چون خرداد 76، خرداد 92، دی ماه 96 و آبان 98 باعث شده تا نظام سیاسی ایران، نتواند در مقاطع مختلف زمانی آنگونه که باید وشاید از فرصت هایی که در داخل و خارج نصیبش می شود، به نحو مناسبی بهره برداری کند.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیامدهای آن نمونهای از تحولات جدید بینالمللی است که در صورت فهم دقیق و واقع بینانه آن، می توان به دور از هرگونه خوش بینی و بدبینی مطلق، از فرصت های ناشی از آن بهره برداری کرد و یا بالعکس مثل بسیاری از رویدادهای بینالمللی دیگر، کشور را از فرصت های مترتب بر آن محروم ساخت.
در این ارتباط انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها نکات زیر را برای فعالان سیاسی و سیاستگذاران کشور قابل تامل می داند:
1- ترامپ یک فرد نبود و نیست. ترامپ و ترامپیسم نماد و الگویی بدخیمی است که جوامع سیاسی مختلف در طول حیاتشان به دلایل مختلف، ازجمله بروز شکافهای سیاسی و اجتماعی امکان مبتلا شدن به آن را دارند. شکست ترامپ تنها پیروزی مردم آمریکا نبود بلکه رهایی جامعه بشری از فردی مغرور، خودشیفته و عوامفریب است که اتفاقا به دلیل قرار داشتن در راس یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان، سیاست ها و اقدامات مخربش، اثرات منفی بیشتری بر سیاست، فرهنگ و اقتصاد بینالمللی از خود بر جای گذاشته و در صورت پیروزی مجدد، میتوانست به یک الگوی حکمرانی در سطح جهانی تبدیل شود.
کسی که خواهان به خدمت گرفتن همه دنیا برای آمریکا و در حقیقت شخص خود بود، خوشبختانه نتوانست علیرغم عوامفریبی های گسترده، رای اکثریت جامعه خود را کسب نماید.
شکست ترامپ به عبارتی پیروزی عقلانیت جمعی در آمریکا بود. در کنار حزب دموکرات، اتحاد اقلیتهای مختلف جامعه چندپاره آمریکا، اقلیتهای زنان، مهاجران، سیاهپوستان، اتحادیههای کارگری، طرفداران محیط زیست و اقلیت های دینی غیر مسیحی در شکست ترامپ نقش بی بدیلی را ایفا کردند.
2- ترامپ در عرصه سیاست خارجی میراثی شوم را به جای گذاشت. رئیسجمهور بعدی احتمالا برای تغییر ریل سیاست خارجی آمریکا از یکجانبه گرایی به چندجانبهگرایی، لاجرم باید به احیای همکاری مجدد با سازمانها و نهادهای بین المللی، اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و روسیه در عرصه بین المللی مبادرت ورزد.
3- در ارتباط با سیاستها و اقدامات احتمالی دولت جدید ایالات متحده نسبت به ایران، اولا به نظر میرسد سیاست رئیس جمهور جدید که در وعدههای انتخاباتی خود، از بازگشت به برجام سخن گفته با سیاست ترامپ که از برجام خارج شده و تحریم ها و فشارهای حداکثری را نسبت به ایران اعمال نموده، متفاوت خواهد بود ولو اینکه این تفاوت را نتوان نوعی تغییر راهبردی در سیاست امریکا نسبت به ایران دانست. ثانیا در سطح منطقه ای، سیاستهای خصمانه مثلث ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان که در تعارض کامل با منافع ملی ایران قرار داشت، ترک برخواهد داشت و در دورهی جدید هرگز به وجه سابق نمی تواند ادامه پیدا کند. ثالثا با توجه به تحریم های گسترده و تودرتوی دوره ترامپ و ادوار پیشین علیه ایران و فعالیت لابی قدرتمند صهیونیستها و اعراب در آمریکا، بعید است در دوره جدید، آن تحریم ها، یک شبه برداشته شوند، اما انتظار میرود دولت بایدن برای اثبات حسن نیت و تغییر سیاستهای خود نسبت به ایران، ناچار خواهد بود - ولو به صورت گام به گام - برای برداشتن تحریم ها و رفع محدودیت ها اقداماتی را انجام دهد.
4- ناگفته پیداست که نحوهی مواجههی جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای دولت جدید آمریکا، در چگونگی آیندهی برجام و روابط دو کشور در آینده تاثیرگذار خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران برای تأمین منافع ملی و تقویت راهبرد فراملی خود در دوره پسا ترامپ، در کنار بازدارندگی نظامی، نیازمند برخورداری از پشتوانه عظیم داخلی از طریق احیا و بازیابی سرمایه اجتماعی و تقویت همبستگی ملی است. تجربه 40 ساله سیاست خارجی ایران، بیانگر این نکته اساسی است که توفیقات سیاست خارجی در گرو اعتماد مردم به حاکمیت از یک سو، و برخورداری از دیپلماسی فعال و هوشمند، از سوی دیگر است. امید میرود مقامات ارشد کشور با درک شرایط خطیر فعلی، فرصت ناشی از این دوره جدید را به بستری برای کاهش نقارهای موجود در جامعه کنونی ایران تبدیل کنند.
5- برای غلبه بر شرایط نامناسب و تنگناهای طاقتفرسای معیشتی مردم که ریشه در ضعفهای ساختاری نظام اقتصادی و ناکارآمدی نظام حکمرانی کشور دارد و با تحریمهای طالمانه و جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران از یک سو و همهگیری ویروس کرونا از سوی دیگر تشدید شده، اتخاذ تصمیماتی مهم در عرصه داخلی و بین المللی ضروری است؛ در عرصه داخلی، با توجه به در پیش بودن سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، فضای سیاسی در داخل ایران باید به گونه ای باشد که همه افراد و جریانات سیاسی ملتزم به قانون اساسی، بتوانند در رقابتی آزاد و منصفانه نامزدهای خویش را در معرض آرای ملت قرار دهند.
بی تردید مشارکت گسترده مردم در انتخابات 1400 و انتخاب رئیسجمهوری با پشتوانهی بالای مردمی میتواند در تقویت جایگاه و عملکرد جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی بسیار مؤثر باشد.
در عرصه بین المللی به نظر می رسد در فرصت باقیمانده از دولت روحانی باید به دولت آزادی عمل داده شود تا با بهره گیری از تجارب ارزنده تیم فعلی دیپلماسی ایران، توافقنامه هستهای را به جایگاه اولیه خود بازگردانده و فشارهای ناشی از تحریمهای ظالمانه آمریکا را کاهش دهد تا مردم با امیدواری بیشتری نسبت به آینده در انتخابات آتی ریاست جمهوری شرکت نمایند.
البته اتخاذ این سیاست کلان، منافاتی با وجود و ابراز دیدگاههای انتقادی و مخالف مذاکره از سوی برخی افراد، رسانه ها و جریانات سیاسی مخالف دولت ندارد، بلکه وجود سلایق مختلف و رقابت سالم آنها می تواند در راستای تأمین منافع ملی به عنوان یک اهرم فشار مورد استفاده مذاکره کنندگان ایرانی قرار گیرد، همانگونه که در برجام رخ داد.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، به عنوان بزرگترین تشکل سیاسی اعضای هیئت علمی دانشگاه های سراسر کشور، از همه مقامات و مسئولان عالی کشور میخواهد تا در راستای تامین منافع ملی، با تکیه بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت و اصلاح برخی سیاستهای داخلی و بین المللی، از فرصت ایجاد شده در روابط بینالمل، حداکثر بهرهبرداری را نموده و اجازه ندهند منافع ملی کشور قربانی برخی افکار موهوم و منافع جناحی خاص گردد.
انتهای پیام