چهارشنبه 17 بهمن 1403

نقدی بر یک رویای کودکانه / فروشنده یک مشت «دروغ بزرگ»

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
نقدی بر یک رویای کودکانه / فروشنده یک مشت «دروغ بزرگ»

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز گذشته مقاله‌ای از سید حسین موسویان «مذاکره‌کننده اسبق هسته‌ای» در خبرگزاری الجزیره منتشر شد. در یادداشت «فرصتی برای ترامپ، برای تغییر راهبرد تقابل آمریکا با ایران» آقای موسوی، نویسنده به شکلی ساده‌لوحانه هر خواننده‌ای را به تعجب این یادداشت سراسر از خوش‌بینی وادار می‌کند. بخشی از جامعه سیاستمداران کشورمان هنوز به مذاکره با آمریکا امیدوار هستند و آن را...

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز گذشته مقاله‌ای از سید حسین موسویان «مذاکره‌کننده اسبق هسته‌ای» در خبرگزاری الجزیره منتشر شد. در یادداشت «فرصتی برای ترامپ، برای تغییر راهبرد تقابل آمریکا با ایران» آقای موسوی، نویسنده به شکلی ساده‌لوحانه هر خواننده‌ای را به تعجب این یادداشت سراسر از خوش‌بینی وادار می‌کند. بخشی از جامعه سیاستمداران کشورمان هنوز به مذاکره با آمریکا امیدوار هستند و آن را کلید حل مشکلات داخلی می‌دانند. در اواخر دهه 70، شعار گفتمان تمدن‌ها در دولت اصلاحات مطرح شد و سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت معتقد بود که جنگ‌طلبان در دو سوی دنیا با گفتگوی تمدن‌ها مخالف‌اند. وی می‌گوید که وجدان بشری، نظریه گفتگوی تمدن‌ها را قبول دارد و در لایه‌های زیرین وجدان جامعه بشری، مسئله گفتگوی تمدن‌ها تلاش‌های خود را برای دستیابی به صلح می‌کند. در پاییز سال 1381 جمهوری اسلامی رسما دستیابی به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را اعلام کرد و کشور‌ها‌ی اروپایی با محوریت آمریکا، هجمه‌های رسانه‌ای را علیه کشورمان تقویت کردند. دولت خاتمی با تکیه به شعار «گفتگوی تمدن‌ها» در سال‌های 82 و 83 بار‌ها به میز مذاکره با غربی‌ها رفت، مذاکراتی که در تهران، بروکسل و پاریس انجام شد و سید حسین موسویان عضو ارشد گروه مذاکره‌کننده بود. در همان سال‌ها جرج بوش، ایران را محور شرارت خواند و تحریم‌های گسترده آمریکا و متحدان غربی در زمان دولت هشتم علیه کشورمان اتخاذ شد و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که تیم مذاکره‌کننده ایرانی به مسئولیت حسن روحانی به همراه موسویان و اعضای دیگر، توافق نامه سعدآباد را پذیرفتند. در این توافق، طرف ایرانی یک اظهارنامه 1033 صفحه‌ای از اطلاعات سری خود را به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه داد و کارشناسان امنیتی معتقدند این اطلاعات باعث شهادت چندی از دانشمندان هسته‌ای شد و بازار‌های غیررسمی را که ایران به‌طور قانونی از آن‌ها مواد و تجهیزات لازم برای توسعه فعالیت‌های هسته‌ای خود را خریداری می‌کرد، شناسایی و تعطیل شد. فروش اطلاعات هسته‌ای به سفارت کشور بیگانه در سال 1386، بازداشت معاون مرکز تحقیقات استراتژی و عضو تیم هسته‌ای ایران در دولت خاتمی به سوژه رسان‌ها تبدیل می‌شود. کوچک زاده در گفتگو با سایت «جهان» در همان سال، گفت: از ابتدای دستگیری آقای موسویان، وزیر محترم اطلاعات «محسن اژه‌ای» در جلسات مختلفی در کمیسیون‌های مختلف مجلس اعلام کردند که مجرم بودن آقای موسویان محرز است و مطالبی که به موسویان نسبت داده می‌شود خودش اعتراف کرده و قبول دارد. موسویان متهم بود که اطلاعاتی محرمانه‌ای را در مورد فعالیت اتمی ایران، در اختیار سفارت بریتانیا در تهران قرار داده است. وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای «31 مرداد 1389» بر قطعی بودن جاسوسی موسویان با توجه به رأی دادگاه تأکید کرد در این اطلاعیه آمده بود: «قویا اعلام می‌دارد با عنایت به رأی صادره از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران که قطعی گردیده است، به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی، آقای حسین موسویان به جرم «جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی‌شده با پوشش مسئولین نظام و مأمورین دولت و در اختیار قرار دادن اطلاعات مزبور به دیگران» به دو سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از مشاغل دیپلماتیک در وزارت امور خارجه و اشتغال در امور بین‌الملل سایر نهاد‌ها و ارگان‌های کشور محکوم گردیده است؛ لذا اقدام نامبرده مصداق روشن و کامل جاسوسی است». در آرزوی یک وادادگی سیاسی این تفکر گفتمانی مذاکره با آمریکا در دهه 90 شمسی هم در کشور به قدرت رسید. مسئولان تصمیم گیر به بهانه اینکه دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان تفاوت‌هایی دارند و می‌توان به آنان اعتماد کرد، دوباره سر میز توافق نشستند و مدت‌های طولانی را سر توافق با آمریکا و کشور‌های اروپایی گذراندند. رئیس‌جمهور در آغازین ساعات اعلام پایان گفتگو‌های منتهی به برجام در بیانیه‌ای خطاب به ملت ایران گفت: «طومار تحریم درهم‌پیچیده شد، حقوق هسته‌ای ایران تثبیت گردید و اقتصاد ایران در مدار اقتصاد جهانی قرار گرفت.»، ولی به‌سرعت مدار این اقتصاد سوخت! ترامپ با جمله «مذاکره پس از رفع تحریم‌ها» و «نه مرسی!»، آن توافق را پاره و به‌صورت یک‌جانبه و غیرقانونی آن را نقض کرد و این برجام که قرار بود نعمتی بزرگ از جانب خدا برای مردم عزیز باشد، به ذلتی در تاریخ سیاسی کشورمان تبدیل شد. همواره ایران به تعهدات خود در توافق پایبند بوده و این مسئله را نهاد‌های نظارتی تائید کرده‌اند، اما پاداش این حسن نیت، تحریم‌های بیشتر و عدم پایبندی به وعده‌های خود از جانب طرف غربی است. یک روز برای نگه‌داشتن ایران در این توافق باطله، «اینستکس» را مطرح می‌کنند و مدت‌ها وقت کشورمان را با گفتگو‌های تکراری می‌گیرند و با یک نمی‌شود ساده، از آن عبور می‌کنند و یک روز فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را منوط به، اما و اگر‌های ساختگی می‌کنند. دولت نتوانست به وعده‌هایی که داده عمل کند. هر آنچه اعضای این دولت در مورد وضعیت اقتصادی گفتند برعکس از آب درآمد و امروز همان افرادی که در ناکامی‌های اخیر و بستن قرارداد‌های ترکمانچایی در کشور نقش داشته‌اند، آمریکای بدعهد را دعوت به مذاکره می‌کنند. سابقه نشان داده است که نه نامزد دموکرات‌ها «جو بایدن» و نه نامزد جمهوری‌خواه‌ها «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نمی‌توانند مشکلات ایران را برطرف کنند. ایران برای پیشبرد سیاست خارجی خود، نیازمند درک حقیقی‌تری از واقعیت‌های موجود بین‌المللی است و گفتمان مذاکره به بن رسیده و خریداری در میان عام جامعه ندارد.
نقدی بر یک رویای کودکانه / فروشنده یک مشت «دروغ بزرگ» 2
نقدی بر یک رویای کودکانه / فروشنده یک مشت «دروغ بزرگ» 3