سه‌شنبه 6 آذر 1403

نقشه عجیب مردم عراق برای ایرانی‌ها

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
نقشه عجیب مردم عراق برای ایرانی‌ها

هر سال، میلیون‌ها نفر از جامعه شیعه در کربلا، شهری در جنوب عراق جمع می‌شوند تا عاشورا را گرامی بدارند، روزی که سالگرد شهادت حسین [ع]، نوه پیامبراسلام، محمد [ص] است. مراسم، صحنه عظیمی از آیین‌های مقدس، عبادت و سوگواری است.

هر سال، میلیون‌ها نفر از جامعه شیعه در کربلا، شهری در جنوب عراق جمع می‌شوند تا عاشورا را گرامی بدارند، روزی که سالگرد شهادت حسین [ع]، نوه پیامبراسلام، محمد [ص] است. مراسم، صحنه عظیمی از آیین‌های مقدس، عبادت و سوگواری است.

یکی از عناصر بسیار مراسم آیینی، بازسازی نمایشی اتفاقاتی است که 1384 سال قبل رخ داده‌اند [تعزیه]. اعضای جامعه، یا نقش امام‌حسین [ع] و پیروانش یا نقش نیروهای مهاجم اموی را بازی می‌کنند. جمعیت تماشا می‌کنند و اشک‌ها روان می‌شود. گاهی یکی از جمعیت تماشاچی به میان صحنه می‌دود تا از امام‌حسین [ع] و خانواده‌اش «دفاع» کند. در بخش‌های دیگر شهر، برخی مشغول آیین جنجال‌برانگیز «تتبیر» (ضربه به خود) می‌شوند که در آن، مردان با شمشیر و چاقو به سر یا دیگر نقاط بدن خود ضربه می‌زنند تا رنج امام [ع] را شبیه‌سازی کنند. تقریباً همه سوگواران سیاه پوشیده‌اند و در حرکتی هماهنگ و تکرارشونده بر سینه خود می‌زنند، با ریتم مداحان شیعه که درد و رنج آن روز را با جزئیاتی تکان‌دهنده توصیف می‌کنند.

به‌خاطر این عبادت‌ها و آیین‌های جمعی، عاشورا اهمیت بسیار دارد. اتحاد، همبستگی و فهم و آگاهی مشترک در میان اعضای جامعه، انسجام ایجاد می‌کند و این مراسم، تفاوت‌های بین خیر و شر و نیز بین عدالت و ظلم را برجسته می‌کند. با برپاداشتن این مراسم، این جامعه هویت مشترک خود را تجدید و تعهد به باورهایش را تقویت می‌کند.

اما قدرت عاشورا فراتر از اهمیت مذهبی‌اش است. خانواده من اهل شهر نجف هستند و عاشورا جزئی از روایت خانوادگی ما در چندین نسل است. یک بار که با مادربزرگ مرحومم حرف می‌زدم، به من گفت ما عاشورا سوگوار امام‌حسین هستیم، اما علاوه‌برآن، بیشتر سوگوار خودمان هستیم و آن‌هایی که از دست داده‌ایم. او، مثل خیلی عراقی‌ها، در دهه‌های حکمرانی صدام‌حسین کسان بسیاری را از دست داده بود. در میان آنان، برادر کوچک‌ترش بود که در 24سالگی در جنگ ایران و عراق کشته شد. او هر روز عزادار این ازدست‌رفتگان بود اما عاشورا بیشتر از همیشه، حتی در سکوت، چون رژیم صدام سی سال برگزاری مراسم عاشورا را ممنوع کرده بود و آن‌هایی که آیین‌هایش را اجرا می‌کردند، زندانی می‌کرد.

برای درک بهتر عاشورا در جامعه عراقی، باید به این اتفاق نه‌تنها به‌عنوان یک گردهمایی مذهبی که به‌عنوان تجربه‌ای در افکار عمومی فکر کنیم که خارج از نهادهای سیاسی وجود دارد. در این مکان، مردم می‌توانند جمع شوند و درباره مسائل عمومی، نظراتی شکل دهند، مرزهای همبستگی را در جامعه‌شان دوباره ترسیم کنند و ایده‌ها و ارزش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را با هم ردوبدل کنند.

جو عمومی در عراق اشکال بسیاری یافته است. می‌توان گفت فراتر از حس سنتی قهوه‌خانه‌ها و چای‌خانه‌های کنار خیابان، اتحادیه‌های دانشجویی و میادین عمومی، در آیین‌هایی مثل آن‌هایی که بخشی از عاشورا هستند هم وجود دارند. در عین اینکه مشارکت در برنامه‌های عمومی همچنان محدودیت دارد و بخش‌هایی از آن برای زنان ممنوع است، مراسم مذهبی مانند عاشورا نقش قابل‌توجهی در پرکردن این حفره‌ها در جامعه ایفا می‌کنند. علاوه‌براین، درحالی‌که عاشورا مراسمی خاص شیعیان تصور می‌شود، اعضای دیگر ادیان و مذاهب هم مدت‌هاست در مراسم این روز شرکت می‌کنند، حتی اگر این حضور حداقلی باشد. این حضور با تهیه دسته‌جمعی و توزیع غذاهای سنتی مانند قیمه، کمک در تقویت ارتباطات میان شرکت‌کنندگان و عمیق حس ارتباط بین همدیگر انجام می‌شود.

بنابراین، عاشورا اجازه می‌دهد، ایده‌های سیاسی و نظرات اجتماعی شکل بگیرند، شکل‌گیری‌ای که آیین‌های مذهبی و اعمالی که حامل زمینه قیام علیه بی‌عدالتی سیاسی و ظلم هستند، آن‌ها را تقویت می‌کند. این باعث می‌شود این روز یکی از مهم‌ترین بسترهای مذهبی برای شکل‌گیری ایده‌های همبستگی اجتماعی و مقاومت در عراق باشد.

برگزاری عاشورا در عراق، از سال 2003 اهمیت بالاتری یافته است. یک دلیلش اینکه در دوران رژیم صدام، ممنوع بوده است. علاوه‌براین، متلاشی‌کردن جامعه مدنی کشور که زمانی در حال شکوفایی بود، توسط رژیم سابق، زندگی عمومی تضعیف‌شده و حافظه نهادی محدودی بر جای گذاشت. بعد این خلأ به‌سرعت توسط مراسم مذهبی پر شد، مراسمی که بر ایدئولوژی کشور و شکل‌گیری هویت مسلط شد. ظهور سیاست‌ها و حکمرانی‌های مذهبی و مبتنی بر هویت، منجر به این شد که آیین‌هایی مانند عاشورا، تبدیل به زمانی شوند برای پس‌گرفتن و اصلاح هویت شیعه و تداوم روایت‌ها و جهان‌بینی‌ها. همچنین فضایی برای بازیگران سیاسی در حال ظهور فراهم کرد تا تعامل کنند و ایدئولوژی‌ای برای حاکمیت شکل دهند که بعدتر بر صحنه غالب شد. اساساً، آیین‌هایی مانند عاشورا، به صحنه‌هایی بدل شدند، برای شکل‌دهی دوباره به مرزها و هویت‌های عراق پس از 2003 و این باعث شد عاشورا جزئی اساسی از صحنه فرهنگی و سیاسی کشور شود.

امسال، هر چه روز اربعین نزدیک‌تر شد، آماده‌سازی‌ها برای مراسم در سراسر کشور شروع شد. شهرها، خیابان‌هایشان را با پرچم‌هایی سیاه آراستند که از تیرهای برق و درختان آویخته بودند و به‌عنوان یادآوری نمادین برای روزی که در راه بود، عمل می‌کردند. وقتی این روز رسید، خواص سیاسی به تکاپو افتادند تا جایگاهی در جو عمومی برای خود دست‌وپا کنند. یکی از تجمعات عظیم این روز را عمارالحکیم سازماندهی کرد، در کنار باسم الکربلایی، از مداحان مشهور و جنجالی شیعه که پیشگام این گردهمایی بود. مقامات دولتی هم به شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر و فیسبوک آمدند تا این روز را پاس بدارند. غیرمعمول نیست که رقابتی شکل بگیرد که چه کسی بهتر و بیشتر سوگوار است و شرکت‌کننده‌های بیشتری را در مراسم خودش جمع می‌کند، اما امسال گروهی جدید به ماجرا پیوستند. در میان دریای مؤمنانی که در عاشورا شرکت می‌کردند، جمعی از مردان جوان، اسکلت‌های سفید گاومیش به همراه داشتند که در تضادی آشکار با لباس‌ها و پرچم‌های سیاه اطرافشان داشت. این مردان در کنار مؤمنان راه پیمودند، سوگواری کردند، اشک ریختند و سینه زدند، اما این نماد بصری غیرعادی مرگ را همراه داشتند.

عاشورا مدت‌هاست بستری برای ابراز نظرات سیاسی از سوی گروه‌ها و احزاب سکولار هم بوده است، خواه کمونیست، خواه ملی‌گرا. برای مثال، در تأثیرگذارترین سال‌هایش در دهه‌های 1940 و 1950 میلادی [حدوداً دهه‌های 40 و 50 خورشیدی، 60 و 70 قمری] حتی حزب کمونیست عراق هم اغلب یک «موکب» (راهپیمایی) برگزار می‌کرد و رهبر محلی حزب حضور فعالی در مراسم این روز داشت.

اما امسال شاهد تغییری قابل‌توجه در تمرکزها داشت که در آن عاشورا به فرصتی برای فعالیت در حمایت از محیط زیست هم تبدیل شد. کشور با خشکسالی شدید و افزایش شدید دما مواجه است. گاومیش، حیوانی است که بخشی اساسی از اقتصاد و اکوسیستم عرب‌های هورنشین بوده است. تصاویر این حیوانات گزارش‌های خبری و مقالات اندیشکده‌ها را پر کرده است و علامتی از شدت بحران بوده است.

بحث‌ها درباره بحران اقلیمی اغلب در محیط‌هایی پشت درهای بسته، در گردهمایی‌های هتل‌های اشرافی و نشست‌ها انجام می‌شوند که آن‌ها را برای مردم عادی دسترسی‌ناپذیر می‌کند. بسیاری مواقع این گفت‌وگوها که من هم در آن‌ها حضور داشته‌ام، محور بحث شدت بحران، دلایل آسیب‌پذیری عراق بوده است و بیشتر از همه این‌ها، چگونگی افزایش آگاهی محیط زیستی جامعه.

دانشگاهیان و سیاستگذاران یک نکته را در نظر نگرفتند: عراقی‌هایی که روزمره تحت تأثیر وضعیت روبه‌نزول آب‌وهوایی هستند، می‌توانند آگاهی محیط زیستی‌شان را به شیوه‌هایی که به لحاظ بصری شوکه‌کننده باشد، نمایش دهند و چنین هم می‌کنند. به‌علاوه، با انجام چنین کاری، این بحث‌ها مؤثرتر و برای مردم عادی خیابان دسترسی‌پذیرتر می‌شوند.

فراتر از تصویر شفاف «موکب» (یک راهپیمایی که در آن مردم نزدیک به هم و با ریتم هماهنگ، در میان خیابان‌ها راه می‌روند و گاهی شعارهایی هم می‌دهند)، تمرکز بر مسائل محیط زیستی، به‌خصوص کمبود آب، قدرت نمادین بسیاری دارند.

یکی از لحظات کلیدی عاشورا، حول محور ساعات و روزهای پیش از پایان عمر امام‌حسین (ع) است. سنت شیعه روایت این اتفاقات، از سختی‌هایی می‌گوید که حسین و اردوگاهش با آن مواجه شدند، وقتی آب رو به اتمام رفت، به‌نحوی که تا شب ششم محرم، این گروه از آخرین ذخیره آب‌شان هم استفاده کرده بودند. مانده در میان گرمای شدید، بچه‌ها برای آب گریه می‌کردند و تلاش‌ها برای کندن چاه در چند نقطه، بی‌نتیجه بود.

دیگر تلاش‌ها برای اینکه آبی برای جمع پیدا شود هم موفقیت‌آمیز نبود و در نتیجه در روز 10 محرم، روز عاشورا، امام حسین در آخرین لحظاتش، وقتی زخمی بر زمین افتاده بود، به شمر، فرمانده لشکر مقابل گفت: «حتی اگر مصمم به کشتن من هستی، لااقل کمی آب بده تا بنوشم.» شمر در بی‌رحمی خود، آب را از حسین دریغ کرد و گردن او را برید.

از این رو، تشنگی امام‌حسین به نمادی بنیادین از بی‌عدالتی، ظلم و سختی‌ای که این گروه تحمل کرد، تبدیل شده است. داستان به چنان بخش اساسی‌ای از عاشورا تبدیل شده است که در بازسازی‌های نبرد عاشورا، وقتی بازیگر نقش امام حسین بر زمین افتاده است، اغلب از میان جمعیت با آب به میان صحنه می‌دوند. حالا مردم عراق، به‌خصوص آن‌هایی که در جنوب عراق زندگی می‌کنند و بسیاری‌شان نسب خود را به امام حسین می‌دانند هم تشنه و آواره‌اند. غافلگیرکننده هم نیست که این به‌خاطر سوءمدیریت و فساد حکومتی است که بعد از 2003، مشروعیتش را از سنت‌های شیعه مانند عاشورا و تشنگی امام حسین گرفت.

با مصطفی هاشم گفت‌وگو کردم؛ فعال محیط زیستی که تصاویر این مردان و گاومیش‌های مرده‌شان را در صفحاتش در شبکه‌های اجتماعی همرسان کرده بود و خودش هم از بنیانگذاران جمعیتی به نام «جمعیت مردم اهواری» است. هاشم، مثل بسیاری از فعالان محیط زیستی در کشورش، در واکنش به تأثیر افول شرایط محیط زیستی بر وضعیت زندگی، شروع به سازمان‌دهی فعالیت‌ها کرد.

هاشم می‌گوید: «سه سال پیش شروع به مشارکت در فعالیت محیط زیستی کردم. اول شروع کردم به اینکه در شبکه‌های اجتماعی، رنج مردم هورنشین را مستند کنم و درباره‌شان آگاهی‌بخشی کنم، رنجی حاصل از اینکه گاومیش‌هایشان را از دست داده بودند و رنج چوپان‌هایشان، در نتیجه خشکسالی. حالا نقض حقوق بشر را هم مستند می‌کنم، به‌خصوص در هورهای هویزه، محل زندگی‌ام.»

عراق از کشورهایی است که در زمره آسیب‌پذیرترین‌ها در مقابل تغییرات اقلیمی و افول شرایط محیط زیستی حساب می‌شود، اما جنوب عراق به‌طور کلی و هورهای عراقی، به‌عنوان منطقه‌ای که مدت‌هاست از عرصه تصمیم‌گیری در عراق بیرون رانده شده است، به‌طور خاص، آسیب جدی دیده‌اند. عراق در میان 20 کشور اول در زمینه ناامنی آبی است، به‌خاطر سوءمدیریت آب، زیرساخت‌ها و سیستم‌های آب‌رسانی کهنه و بحران اقلیمی. این اثر هیچ جا شدیدتر از مناطق هورنشین نبوده است. وقتی هورها خشک می‌شوند، آب شورتر می‌شود، تا جایی که شروع به کشتن گاومیش‌ها می‌کند، گاومیش‌هایی که منبع اصلی درآمد جوامع ساکن در این مناطق هستند.

تشدید وضع بد آب‌وهوایی و کاهش منابع آب در نتیجه دمای فزاینده، افت میزان بارش و مدیریت ضعیف زیرساخت‌ها بسیاری را ناچار کرده است خانه‌های آباواجدادی‌شان را ترک کنند و به مناطق شهری مهاجرت کنند، به مناطقی که آمار بیکاری در آنجا همین حالا هم بالاست و این درگیری‌ها و اعتراضات را مکرر به دنبال دارد.

هاشم می‌گوید: «خانواده من برای معیشت‌شان به هورها متکی بودند. من و پدرم ماهیگیر بودیم، مادر و پدربزرگم تشک حصیری می‌بافتند و می‌فروختند و گاومیش هم پرورش می‌دادیم. در سال 2022، همه چیز تمام شد. معیشت ما با خشکسالی تمام شد... از 10 گاومیش که داشتیم، 5 تا را از دست دادیم... حالا من یک کارگر با دستمزد پایین در شرکت‌های نفتی نزدیک هور هویزه هستم.» از یک لحاظ، هاشم خوش‌شانس بوده است. او توضیح می‌دهد که بسیاری بیکار هستند و حتی با اینکه این شرکت‌های نفتی حقوق کمی می‌دهند، همه نمی‌توانند برای آن‌ها کار کنند، چون بخش اصلی نیروی کار آن‌ها را کارگران خارجی تشکیل می‌دهند.

داستان هاشم منحصربه‌فرد نیست. ماتریس در رصد سازمان بین‌المللی آوارگی مهاجران چنین یافته است که تا 15 مارس 2023 بیش از 12 هزار خانواده، حدود 73 هزار نفر، در 10 استان مرکز و جنوب عراق آواره شده‌اند.

آوارگی و رقابت بر سر منابع تلاش‌هایی را برای افزایش آگاهی درباره این وضعیت بغرنج کلید زده است؛ با این حال فعالان محیط زیستی اغلب با تهدید علیه کار و زندگی‌شان مواجه هستند. فوریه امسال، جاسم‌الاسدی، یکی از پیشگامان محیط زیست در عراق، بعد از دوهفته که گروگان یک گروه ناشناس مسلح بود، آزاد شد. در مصاحبه‌ای تلویزیونی بعد از آن، الاسدی گفت، «شدیدترین اشکال شکنجه» بر او اعمال شده است که شامل «برق و چوب» بوده است. او تنها پس از آن آزاد شد که ماجرای گروگان‌گرفته‌شدنش توجه محمدشیاع السودانی را به خود جلب کرد. به نظر می‌رسد دولت عراق نقش مثبتی در بازگشت الاسدی به خانه ایفا کرده است، در عین حال، چندپارگی دولت عراق به این معناست که همزمان، دیگر گروه‌ها و بخش‌های دولت هم فعالانه به فعالان محیط زیست حمله می‌کنند و در کار آن‌ها خلل ایجاد می‌کنند.

برای مثال، اواخر 2019، مقامات عراقی، سرخود سلمان خیرالله، یک فعال محیط زیستی دیگر را بازداشت کردند. خیرالله وقتی آزاد شد، بغداد را ترک کرد. در نمونه‌ای دیگر هم، رعد حبیب‌الاسدی، رئیس گروه محیط زیستی به نام سازمان الجبایش، در سال 2020، بعد از اینکه توجهات را به سمت مدیریت ضعیف آب در کشور جلب کرد، توسط وزارت منابع آبی به دادگاه برده شد. با اینکه الاسدی در 2021 تبرئه شد، وزارت یک پرونده دیگر علیه او باز کرد و آن هم به تبرئه انجامید تا وزارت پرونده سومی هم باز کند. به گفته الاسدی، مقامات وزارت به او پیشنهاد داده‌اند اگر قول دهد دست از انتقاد از وزارتخانه بردارد، شکایت‌ها را پس بگیرند اما او قبول نکرده است.

ترکیب شرایط تهدیدکننده و زیرساخت تضعیف‌شده جامعه مدنی، فعالیت محیط زیستی را در کشور تضعیف کرده است، به‌رغم اینکه اگر عراق امیدوار است، آثار فاجعه محیط زیستی و آب‌وهوایی پیش روی کشور را به حداقل برساند، عاجزانه به چنین فعالیت‌هایی نیاز دارد. چنان که هاشم توضیح می‌دهد: «جنبش محیط زیستی در عراق، جنبشی سطحی است، واقعی نیست و به فرصتی برای جمع‌کردن بودجه تبدیل شده است. بعضی سازمان‌هایی هستند که تنها دغدغه‌شان جمع‌آوری بودجه از طریق سمینارها و نشست‌هایی است که محتوایشان فاصله زیادی با واقعیت دارد. هورها اولین قربانیان هستند.»

در میان این چالش‌ها، تنها سناریوی پیش رو این است که وضعیت اقلیمی عراق بدتر شود. به‌علاوه، فعالان که با تهدیدات روزمره مواجه هستند، مکان‌های محدودی برای سازمان‌دهی دارند. آیین‌های عاشورا، جایگاه کلیدی دارند، نه‌تنها در جلب توجه به این وضعیت بغرنج، بلکه در دسترسی به عراقی‌هایی که بیشترین تأثیر را از افول وضعیت محیط زیست می‌گیرند. عاشورا، یک بار دیگر، فرصتی برای افزایش دانش و مقاومت در مقابل نیروهای ظالم است.

هاشم در پایان می‌گوید: «درباره آن موکب هم بگویم که احمدالاسدی، فعال اهواری و دیگر فعالان محیط زیستی از مناطق هورنشین سازمان‌دهی‌اش کردند، مخصوصاً از هورهای هویزه. این کار به‌عنوان پیام اعتراض علیه دولت عراق انجام شد و تشبیهی با آنچه بر سر امام حسین آمد که در آن، او و خانواده‌اش تشنگی کشیدند و از آب محروم شدند. از این لحاظ، دولت عراق چندان وضعیت متفاوتی با کاری که بنی‌امیه با امام کردند، ندارد.»

زینب شاکر

استاد عراقی‌تبار در دانشگاه سم هیوستون آمریکا