نقش میرزا نصراللهخان مشیرالدوله نائینی در نهضت مشروطه
تهران - ایرنا - میرزا نصراللهخان مشیرالدوله نخستین صدراعظم ایران بعد از امضای فرمان مشروطه بود که توانست فرمان مشروطیت، تأسیس عدالتخانه و برپایی مجلس شورای ملی را از مظفرالدین شاه بگیرد و گامی مهم در جهت پیشرفت نهضت مشروطه بردارد به همین دلیل مشروطهخواهان او را مردی روشنفکر و آزادیخواه میدانستند.
میرزا نصراللهخان مشیرالدوله پیرنیا فرزند محمد نایینی و از نوادگان عبدالوهاب نائینی یکی از عارفان سده 13 قمری بود. وی در 20 شعبان 1286 هجری مصادف با 25مهر 1219خورشیدی در نائین دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی خود را در همین شهر به پایان رساند و در 18 سالگی همزمان با سلطنت ناصر الدین شاه از نائین به تهران رفت اما نتوانست کار دولتی پیدا کند، بنابراین از تهران به تبریز رفت و خود را به مقر فرمانروایی آذربایجان رساند و با وساطت و معرفی یکی از علمای تبریز وارد خدمات حکومتی و منشی گری شهرهای کوچک شد اما به زودی به دلیل کیاست و کاردانی خود به دربار مظفرالدین میرزا ولیعهد و فرمانروای آذربایجان وارد شد و پس از چندی به تهران آمد و در وزارت خارجه به شغل منشیگری پرداخت، سپس بعد از مدتی به مقام نیابت دوم وزارت امورخارجه رسید و بعد مدیر اداره روس شد. (1) ابراهیم صفایی در کتاب رهبران مشروطه در خصوص مهاجرت میرزا نصرالله از نائین به تهران می نویسد:میرزا نصرالله خان مشیرالدوله جوان خودساخته نائینی، وقتی به طهران آمد، نام او میرزا نصرالله بود. او فرزند آقامحمد از متوسطان نائین بود. میرزا نصرالله که خط و ربط متوسطی آموخته و گمان استعدادی در خود میبرد، در آغاز جوانی جلای وطن کرده برای تهیه لقمه نانی راه طهران را در پیش گرفت... اطاعت، ادب، صداقت، فرمانبرداری محض و محرم راز بودن صفاتی بود که در این جوان نائینی بروز کرد و او را مورد توجه روساء و مافوقش قرار داد و راه پیشرفت را برای او هموار نمود.
بعدها میرزا نصرالله در مسکو به مدرسه کادکسی کرپوس که مدرسه نظامی بود وارد شد و تحصیلات نظامی و حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد. پس از پایان تحصیلات به عنوان وابسته سفارت ایران در «پطرزبورگ» روسیه تعیین شد. (2)
ترقی در عرصه سیاست (از منشی گری وزارت خارجه تا صدراعظمی)
میرزا نصرالله در 1303قمری از طرف ناصرالدین شاه به نیابت اول وزارت خارجه ارتقا یافت، این سیاستمدار بعد از چند سال و در 1313قمری معاون وزارت خارجه و در کابینه فخرالدوله در 1314قمری به سمت وزارت لشگر منصوب شد به دنبال موفقیت های سیاسی میرزا نصرالله در 1317 تا 1324قمری وزیر امورخارجه شد و لقب مشیرالدوله را به او دادند. یکی از مهمترین اقدامات میرزا نصرالله در این مسوولیت عقد قرارداد دارسی بود تا اینکه در 1324قمری صدراعظم مظفرالدین شاه شد. در واقع پیش از وی عبدالمجید عین الدوله صدراعظم بود اما مشروطهخواهان برای برکناری عینالدوله پافشاری میکردند و مظفرالدینشاه تسلیم خواسته مشروطهخواهان شد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله را که در دوران انقلاب مشروطیت نقش میانجی میان دولت و آزادیخواهان بر عهده داشت و مورد اعتماد ملیون نیز بود به نخستوزیری منصوب کرد.
مشروطه خواهان که مشیرالدوله را مردی روشنفکر و آزادیخواه می دانستند از این انتخاب بسیار خرسند شدند و آنرا گامی در جهت پیشرفت نهضت مشروطه دانستند. تفکر آنها درست بود زیرا مدتی بعد در 14 جمادی الثانی 1324 قمری میرزا نصرالله فرمان مشروطیت، تأسیس عدالتخانه و برپایی مجلس شورای ملی را از مظفرالدین شاه گرفت و نام خود را به عنوان نخستین صدراعظم مشروطه ایران در تاریخ ثبت کرد. در واقع یک هفته پس از انتصاب مشیرالدوله به نخستوزیری بود که مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. مشیرالدوله برای جلب رضایت شاه گفته بود؛ امضا فرمایید، مردم شما را دعا میکنند و انشاالله کسالت تان هم رفع میشود. بدین ترتیب شاه به اصرار صدراعظم امضا کرد. متن فرمان مشروطه در 14 جمادیالثانیه 1324 قمری از این قرار است:جناب اشرف صدراعظم، از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را به کف با کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع که اراده همایون ما بر این تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیات وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود.
بدیهی است و به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعوناله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است، افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماما راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند.
بعد از اینکه میرزانصرالله صدراعظم شد از او خواسته شد، اسامی وزیران و مسوولیتهای آنها را به مجلس بفرستد. در این نامه آمده بود: «تا موقعی که صدراعظم شخصا هیات وزیران را به صورت رسمی به مجلس معرفی نکرده است، مجلس در وضعی نخواهد بود که بتواند در امور مملکتی اقدامی انجام دهد... به این جهت از جناب اشرف تقاضا مینماید وزیران را تعیین کند تا مجلس بتواند وظایف خویش را انجام دهد. مشیرالدوله در پاسخ نامه مجلس، 8 وزیر خود را به نام های میرزا احمدخان مشیرالسلطنه وزیر عدلیه، میرزا سلطان علیخان وزیر افخم وزیر داخله، محمد علیخان علاءالسلطنه وزیر امور خارجه، میرزاابوالقاسم خان ناصرالملک وزیر مالیه، میرزا محمودخان علاءالملک وزیر علوم و اوقاف، تقی دبیرالدوله وزیر لشکر به نمایندگی وزیر جنگ، میرزا نظامالدین مهندس الممالک وزیر معاون و طرق و شوارع، محمد قلیخان مخبر الملک وزیر تجارت به مجلس معرفی کرد. (3)
اما صدراعظمی میرزا نصرالله به دلیل مرگ مظفرالدین شاه تنها 6 ماه به طول انجامید و 2ماه هم در سلطنت محمدعلی شاه صدراعظم بود اما از آنجا که محمد علی شاه با مشروطهخواهان و مجلس میانه خوبی نداشت و مشیرالدوله هم به هواداری از مشروطه خواهان و مجلس متهم بود درباریان، شاه را علیه او تحریک میکردند. این عوامل باعث شد که محمدعلی شاه از "میرزا علیاصغرخان امینالسلطان" که در آن زمان در اروپا بود، برای تشکیل کابینه دعوت کند، به امید آنکه وی بتواند با کیاست و درایت خود مجلس شورای ملی را دچار تفرقه کند و بساط مشروطه را برچیند و پس از اینکه معلوم شد، امینالسطان به ایران خواهد آمد، مشیرالدوله استعفا داد. (4)
همکاری در تاسیس مدرسه علوم سیاسی
یکی از خدمات فرهنگی این سیاستمدار خستگی ناپذیر تاسیس مدرسه عالی و یا همان مدرسه علوم سیاسی با کمک میرزا حسنخان مشیرالملک و به دستور مظفرالدین شاه بود که به منظور تربیت دیپلمات و مأمورین وارد به امور سیاسی برای وزارت امور خارجه تأسیس شد. پذیرش شاگرد در مدرسه علوم سیاسی موکول به شناخت اصالت خانوادگی و صلاحیت اخلاقی و پذیرفته شدن در آزمون ورودی و در نهایت، موافقت وزیر امور خارجه بود. در این مدرسه، ادبیات فارسی، تاریخ قدیم و جدید جهان، جغرافیا، زبان فارسی و حقوق بینالملل و حقوق سیاسی تدریس میشد، از استادان معروف این مدرسه دکتر مورال فرانسوی (معلم زبان فرانسه)، میرزا عبدالرزاق خان بغایری (معلم جغرافیا)، هابینگ فرانسوی (معلم حقوق بینالملل و حقوق سیاسی)، میرزا محمد علی خان ذکاء الملک فروغی (معلم ادبیات)، ناظمالعلوم (معلم تاریخ) بودند. (5) مدرسه سیاسی در حقیقت پایه و مرکز اساسی مدرسه حقوق و بالاخره دانشکده حقوق امروزی بود. بنابراین باید گفت میرزا نصرالله مشیرالدوله تمام تلاشش را هنگام اشتغال در سمت های مهم اداری به کار بست که رعایت اصول و قوانین بشود و متوجه شد که باید مرکز و کانونی را برای تعلیم اصول و مبانی حقوق بشر فراهم آید و مکتبی باز شود که مردم ایران را به قانون دانی و حق و حدگذاری وادار کند بنابراین برای این کار در 1317 هجری مدرسه سیاسی را تاسیس کرد. (6)
خاموشی
سرانجام این سیاستمدار خستگی ناپذیر در چهار شعبان 1325 هجری مصادف با 20شهریور 1286خورشیدی دیده از جهان فروبست، مرگ مشیرالدوله بهطور ناگهانی در رستمآباد شمیران اتفاق افتاد به همین دلیل بسیاری مرگ او را مشکوک می دانند و می نویسند که به دستور محمد علی شاه وی مسموم شده برای نمونه محمدعلی فروغی در یادداشت های روزانه خود در خصوص چگونگی کشته شدن میرزا نصرالله خان می نویسد: از صحبت های کتاچی خان هم یکی این بود که مشیرالدوله (میرزا نصرالله خان نائینی) نخستین صدراعظم ایران پس از مشروطه را هم محمدعلی شاه مسموم کرده و هارتویگ سفیر روس نیز دخیل بود. (7)
منابع
1- زاوش، دولتمردان ایران، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1370، ص211.
2- دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوس، 1371، ص76.
3- صفایی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه، تهران، جاویدان، 1363، ص89.
4- ممتحن الدوله شقاقی، میرزا مهدی خان، رجال وزارت خارجه، به کوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1365، ص53.
5- کتاب نهضت مشروطه ایران بر پایه اسناد وزارت امور خارجه، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی 1370
6- معیرالممالک، دوستعلیخان، رجال عصر ناصری، تهران، نشر تاریخ ایران، 1361، ص102.
7- یادداشت های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، 1398، صص 184-185.
*س_برچسبها_س*