نمایشگاه «ایگو» مساله تکثیر؛ چرخه بیآغاز و پایان زایش
تهران - ایرنا - زهرا حبیبی خسرو شاهی درباره نمایشگاه «ایگو» گفت: اندیشهام را به واژه تولید مثل و تکثیر موجودی همسان در چرخهای بی آغاز و پایان معطوف کردم که محتوایی پر از ابهام و تردید دارد و با خلق این مجموعه و ارائه آن به صورت چیدمان به مساله تکثیر افسار گسیخته و مصرف گرایی اشاره داشتم.
زهرا حبیبی خسرو شاهی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا درباره نمایشگاه «ایگو» گفت: عنوان نمایشگاه ترکیبی از کلمه egg و ego است. تعداد 722 قطعه که شامل دو قطعه سرامیکی در ابعاد بزرگ 123 قطعه سرامیکی بارکددار و بقیه چیدمان با متریال پوسته تخم مرغ ساخته شده اند. در واقع با خلق این مجموعه و ارائه آن به صورت چیدمان به مساله زایش، تکثیر افسار گسیخته و مصرف گرایی اشاره کردم.
حبیبی خسرو شاهی با اشاره به ایده شکل گیری این چیدمان گفت: زمانی که هشت ساله بودم یکی از اقوام مرغداری بزرگی داشت که من هر از گاهی به آن جا می رفتم و به نوعی در دنیای کودکانه ام، تجمع مرغ ها و سر و صدای شان من را به یاد جمعیت های انسانی می انداخت.
او افزود: پس از سال ها به مساله تکثیر مثل و زایش و حتی تولید اندیشه فکر می کنم؛ واژه تولید مثل و تکثیر موجودی همسان اندیشهام را به چرخهای بی آغاز و پایان معطوف میکند که محتوایی پر از ابهام و تردید دارد. موجودات زندهای که از نظر ظاهری شبیه جمعیت ساکن درآن بوده و انگار که محصول تکثیر قالبهایی یکسان هستند و طی فرآیندی به فرم هایی متحد الشکل بدل میشوند که بسته به شرایط و گاه جبر جغرافیایی، زمانی را صرف زیستن میکنند.
حبیبی درباره چرایی خلق این مجموعه با سرامیک گفت: پروسه خلق اثر با متریال سرامیک با موضوع این چیدمان که به نوعی تکثیر بود، ارتباط و هماهنگی خاصی دارد.
این هنرمند گفت: کار با متریال سرامیک بسیار دشوار است و برای رسیدن به یک محصول سرامیکی، هنرمند باید پروسه سخت و طولانی ای را طی کند. من با توجه به بیماری که دارم و کار سخت و قرار گرفتن در فضای کارگاهی برایم مناسب نیست اما هرگز کوتاه نیامدم و درتمام این سال ها به صورت مستمر کار کرده ام.
حبیبی با اشاره مشکلاتی که علاقه مندان رشته سرامیک با آن مواجه هستند، گفت: متاسفانه در دانشگاه واحد های درسی به شکلی ارائه می شود که بیشتر بر روی آموزش تکنیک تاکید می کنند و خروجی رشته سرامیک از دانشگاه ها تولیدکننده یا صنعتگر خواهد بود.
جواد آقاجانی منتقد و رییس دانشکده هنر دانشگاه علم و هنر یزد درباره نمایشگاه «ایگو» گفت: ذهن مخاطب نمایشگاه «ایگو»، پس از عبور از فرم های تخم مرغی به دنبال کشف نشانه ها، نمادها و مفاهیم نهفته در اثر می شود. ممکن است مخاطب آثار هنرمند در ابتدا به یاد مفاهیم اسطوره ای بیفتد؛ زیرا که تخم مرغ یکی از عناصر اصلی و مشترک اساطیر در جهان است. این عنصر تقریبا در بین اساطیر مختلف حضوری مشترک دارد. به خصوص در جغرافیای منطقه آسیا و جنوب شرق آسیا حضوری پررنگ دارد. جایی که این عنصر اساس زایش و خلقت معرفی می شود. تخم مرغ کیهانی که با دونیم شدن زمین و آسمان را شکل می دهد. محفلی است برای رشد جنین و شکل گیری تمدن.
او افزود: عدد 123 که نشانه ای از میزان تولد در یک ساعت است نیز پیام زایندگی با خود به همراه دارد. نطفه ای حاصل از آمیزش و لذت، دو نیروی مذکر و مونث داخل پوسته ای سفت و محکم زندان رشد و نمو می کند. بشر در محبس درون به رشد و تعالی می رسد. سیاه چاله ای که می تواند نشانه ای از کائوس (بی نظمی) ابتدایی در حال ایجاد (جهان) نظم باشد. تخم مرغ آن قدر جای تفسیر و بحث دارد که مخاطب آثار «ایگو» می تواند مفهوم آن را در درون خود نیز جستجو کند. هر مخاطبی با هر زاویه نگاهی می تواند هنرمند، اثر و گاهی خود را در اثر کشف کند.
امیر وارسته منتقد هنری گفت: چیدمان زهرا حبیبی سرشار از نشانه است و بیش از این که مخاطب را مشغول نامگذاری خود کند، انبوهی از مشغولیت و سرگرمی را در معرض دید بیننده جستجوگر خود قرار میدهد؛ از این رو اگر از اشارات هنرمند به نظریات فروید با تاکید بر بخش سازمانیافته ساختار روانی انسان و دنیای بیرونیاش عبور کنیم، به سهولت میتوان گفتگوهای تصویری رقصان در اثر را مشاهده کرد.
او افزود: بروز و ظهور دو پوسته بیرونی برای تخمها، اولی عینی و با استفاده از آبژکتیوهای مصرفی و گونه دوم احجام مشابهی با تکنیک سفال؛ که تقابل مسیر نزول در نگاه نخست و برخواستگی را بر دیگرانِ آنها تلقیح کرده است. فروشی بودن احجام به مبلغی ناچیز که نشان از هبوط آفرینشیِ تخم مرغ ها دارد.
این منتقد ادامه داد: مارپیچهای سیاهچاله گونهای که بیش از هر چیزی یادآور نظریه الیزابت نوئل نویمان است که با عنوان مارپیچ سکوت مطرح می شود و نشان از یک انحطاط دارد، حال اینکه این انحطاط به دلیل عادی سازی موضوعات عمومی و نادرست حادث می شود و حتی آگاهی تعداد محدودی از آدمها این نادرستیها، به سبب سکوتشان کمک به نهادینه شدن همان مفروضات غلط می کند.
وارسته در بخش پایانی سخنانش گفت: ده ها نشانه تصویری و ترکیبی دیگر، از بارکدها و تعداد تخممرغها تا آیینه زیرین که فارغ از تحلیل عینی هر کدام، تاکید زهرا حبیبی بر سراشیبی سقوط در تکثیر سوژهها برای بهرهمندی در مصرف را راهبری میکنند. این یک نمایش اکسپرسیو از نمایشنامه رئال نظامهای سرمایهداری و خط تولید بردهها در دنیای معاصر است. باید منتظر ماند تا عصیان یکی از این تخمها را که باروری خودخواستهای داشتهاست را در گوشهای از خانه یک مجموعهدار ببینیم تا به چشماندازی از آزادی و مارپیچهای سفیدش همراه با تَرَکهای هیولای سیاهچالهی کاپیتالیسم، امید ببندیم.
زهرا حبیبی خسرو شاهی، متولد 1360 تنکابن وکارشناس صنایع دستی گرایش سرامیک از دانشگاه هنر تبریز است. او فعالیت هنری خود را از سال 1380 آغاز کرده و از سال 1385 تمرکز خود را روی سرامیک گذاشته است. او عضو انجمن سرامیک ایران و انجمن هنرمندان کانادا و موسسه هنرهای تجسمی است. او تاکنون دوره های آموزشی و ورکشاپ های گروهی و انفرادی در استودیوی شخصی اش برگزاری کرده و از سال 1398 با رزیدنسی راه و تبادل هنرمند همکاری دارد.