نماینده مجلس شوم، برای ووشو خوابگاه می سازم / شهربانو منصوریان را به کمپ تیم ملی راه ندادند!
شهربانو منصوریان می گوید شرایط کمپ تیم های ملی ووشو برای جوانانی که تازه وارد تیم ملی شده اند، مناسب نیست.
به گزارش "ورزش سه"، شهربانو منصوریان کاپیتان و باتجربه ترین ملی پوش حاضر در اردوی تیم ملی ووشو، امروز در حالی که سرپرست وزارت ورزش و رییس کمیته ملی المپیک به بازدید اردوی این تیم رفته بودند، صحبت های مفصلی را در جمع خبرنگاران انجام داد. او در بخشی از صحبت های خود اشاره کرد که قصد دارد در انتخابات مجلس هم شرکت کند و برای ووشو خوابگاه بسازد! * از امکانات کمپ تیم ملی کشتی لذت بردم بازدید خیلی خوب است. وقتی به اینجا نمیآیند، اگر درخواستی بدهیم، فکر میکنند یک حرفی میزنیم اما وقتی خودشان بیایند و ببینند، متوجه میشوند شرایط سخت است. ما 4-3 گروه سانداکار در اردو هستیم. اردوهای تالو هم جداست. چرا چینیها همیشه مدال میگیرند و حرف اول را میزنند؟ به این خاطر که سالن تمرین خوبی دارند. نمیگوییم سالن تمرین ما بد است. خوب است اما فضایش کوچک است. فضای بزرگی نداریم. من رفتم و امکانات کشتی را دیدم. این رشته مدال طلای المپیک را میگیرد و باید ملیپوشانش بهترین امکانات را داشته باشند. از سالن وزنه اش لذت بردم و خوابگاه کشتیگیران از اتاقهای هتل 5 ستاره بهتر بود. سالن فیزیوتراپی، پیست دوومیدانی و همه امکانات یک ورزشکار را در خود مجموعهشان دارند. یک ورزشکار باید 24 ساعت در اردو باشد. او چهار ساعت تمرین میکند اما 20 ساعت دیگر باید در شرایط خوابگاهی باشد. * آخرین سال ورزش من است شاید سال آخر ورزش کردن من باشد. 37 سالم است و سنم اجازه نمیدهد چهار سال دیگر در بازیهای آسیایی باشم اما زجرهایی که در این چند سال در خوابگاه و شرایط سخت داشتیم، میبینم. بچهای که از خانوادهاش و شرایط خوب میزند و برای تمرین اینجا میآید، باید دست کم یک خوابگاه داشته باشد.
* چند روز به خاطر اتفاقات کمپ شرایط بدی داشتیم بچه من چند روز به خاطر حمله به خوابگاه تیم ملی توسط برخی افراد شرایط بدی داشت. بچه فردی که آن کار را انجام داد، هر زمان به مسابقه آمده باخته است. سال گذشته چادری زده بودیم که بچهها در آن تمرین میکردند. در و پیکر هم نداشت و وقتی آن آقا دید چادر باز است، داخل آمد و کل بچههای جوانان را به باد کتک گرفت. ما هم او را بیرون انداختیم. مدتی از این ماجرا گذشت و این فرد هم آشتی کرد. گفت اشتباه کردم و اعصابم خرد بود. حتی مدتی با بچهاش تمرین میکردیم اما بار دیگر به زاهدان رفت و همین اتفاق افتاد. در زاهدان پس از یک روز بازداشت، آزاد شد اما به دلیل جا ماندن از پرواز، فرودگاه این شهر را به هم ریخت. در فرودگاه هم بازداشت و سپس آزاد شد. وقتی هم به کمپ تیمهای ملی آمد، اینجا را به هم ریخت و رفت. * بارها اجازه ورود به من ندادند! از روزی که این اتفاق افتاده، خیلی شرایط بهتر شده است. الان هر کس بخواهد از بیرون به داخل مجموعه بیاید، سختگیری کرده و کارت شناساییاش را میگیرند. با فدراسیون هم هماهنگ میکنند. شاید بارها برای خود من این اتفاق افتاده باشد که به دلیل دیر وقت آمدن، اجازه ورود به من ندادند و گفتند باید با فدراسیون هماهنگ کنی. این خوب است و من که قهرمان جهان هستم، اعتراض نکردم. شاید اگر این داستانها را نمیدیدم، به این برخورد اعتراض میکردم. * قول می دهم بهترین مدال را بگیرم بودن سرپرست در چین خیلی مهم است. کمیته ملی المپیک اسم او را رد کرده اما خط خورده است. از هاشمی خواستیم سرپرست را با تیم اعزام کند. من تمام تلاش خود را میکنم زیرا آخرین سالی است که در بازیهای آسیایی شرکت میکنم و قول میدهم بهترین مدال را بگیرم.