نگاهی به مواضع و اقدامات متناقض و آتشافروزانه آمریکا و غرب در برابر مردم ایران
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: نظام رسانهای غرب، برخورد با آشوبگران ضدامنیتی در ایران را که به انواع اغتشاشات دست میزنند، مایه نقض حقوق بشر معرفی میکند؛ آشوبگرانی که هیچ مضایقهای از تیراندازی با سلاح گرم، بریدن گلوی مأمور قانون با سلاح سرد، حمله به کلانتری، آتش زدن مسجد، تخریب بانک و اماکن دولتی، تخریب اموال عمومی و تجاوز به حقوق سایر شهروندان همچون تعرض به بانوان با پوشش چادر و حتی اهانت به مقدسات را ندارند؛ در حالی که شهردار لندن درباره درگیری مقابل سفارت ایران در این شهر، واکنش شدیدی نشان داد و نسبت به اعمال خشونت علیه ماموران پلیس به تندی اعتراض کرد و از شهروندان خواست عوامل درگیر را به طور ناشناس معرفی کنند.
این مطلب بخشی از گزارش شماره جدید هفته نامه خطحزبالله است. این نشریه در این شماره، نگاهی به مواضع و اقدامات متناقض و آتشافروزانه آمریکا و غرب در برابر مردم ایران داشته است. در بخشی از این گزارش تاکید شده که بررسی تاریخ نشان میدهد که سیاسیکاری و اقدامات گزینشی از سوی آمریکا و برخی دولتهای اروپایی، همواره بیشترین ضربه را به اصل حقوق بشر وارد کرده است.
در این گزارش همچنین آمده است: زینب عصام دختر عراقی است که هم زمان با فوت خانم مهسا امینی در ایران، در منطقه ابوغریب در غرب بغداد به ضرب گلوله نظامیان آمریکایی به شهادت رسید. زینب دختری 15 ساله بود که در مزرعه پدرش توسط گلولهای سرگردان که نظامیان آمریکایی شلیک کرده بودند جان خود را از دست داد. اما زینب عصام نامی ناآشنا حتی در داخل عراق است.
شبکه المیادین در تحلیل خود درباره جان باختن دو دختر ایرانی و عراقی می گوید: با وجود اینکه شماری از مسئولان و فعالان حقوق بشری در عراق این جنایت نظامیان آمریکا در به قتل رساندن زینب عصام را محکوم کردند و هشتگی با مضمون «#آمریکا_زینب_را_کشت» در شبکههای اجتماعی در عراق ترند شد اما در رسانههای عربی و غربی و محافل حقوق بشری وابسته به سازمان ملل اشارهای به نحوه جان باختن این دختر عراقی نشد و امپراتوری رسانههای جهانی تحت نظر آمریکا با همان سیاستهای همیشگی نظام سلطه به گزینش اخبار پرداختند تا دوباره اثبات شود که حقوق بشر برای آنها جایی معنا دارد که تامین کننده منافع ارباب آمریکاییشان باشد.
همواره حقوق بشر و موازینش، یکی از اهرمهای فشار غرب علیه ایران و دیگر کشورهای مستقل بوده است. اغتشاشات اخیر در ایران و مسئولیت نهادهای انتظامی با جریانهایی که بهقصد آشوب و تخریب در خیابان و با هدایت سرویسهای امنیتی بیگانه حضور پیدا کرده بودند هم، به جدیدترین بهانه برای مجامع مدعی حقوق بشر در دنیا تبدیل شده است. بازنمایی برخورد با آشوبگران بهحدی وارونه و ناقص صورت میگیرد که گویی نهادهای انتظامی در خیابانهای ایران، با سلاح سنگین و زرهی به جنگ عدهای استقلالخواه و آزادیخواه رفتهاند!
بررسی تاریخ نشان میدهد که سیاسیکاری و اقدامات گزینشی از سوی آمریکا و برخی دولتهای اروپایی، همواره بیشترین ضربه را به اصل حقوق بشر وارد کرده است؛ این مدعیان در حالی که سرکوب معترضان، قتل سیاهپوستان، قتلعام اقلیتها بویژه مسلمانان، آزار و اذیت و شکنجه زندانیان و تحت فشار قرار دادن مهاجرین در داخل مرزهای اروپا را قانونی تلقی می کنند، اجرای قانون و اقدامات قضایی در ایران را که تحت تحریم های اقتصادی همین کشورها قرار دارد، نقض حقوق بشر مینامند و با تبلیغات گسترده رسانه ای سعی در وارونه نشان دادن واقعیات دارند.
* دستگاه تبلیغاتی دشمن و استاندارهای دوگانه
نظام رسانهای غرب، برخورد با آشوبگران ضدامنیتی در ایران را که به انواع اغتشاشات دست میزنند، مایه نقض حقوق بشر معرفی میکند؛ آشوبگرانی که هیچ مضایقهای از تیراندازی با سلاح گرم، بریدن گلوی مأمور قانون با سلاح سرد، حمله به کلانتری، آتش زدن مسجد، تخریب بانک و اماکن دولتی، تخریب اموال عمومی و تجاوز به حقوق سایر شهروندان همچون تعرض به بانوان با پوشش چادر و حتی اهانت به مقدسات را ندارند؛ در حالی که شهردار لندن درباره درگیری مقابل سفارت ایران در این شهر، واکنش شدیدی نشان داد و نسبت به اعمال خشونت علیه ماموران پلیس به تندی اعتراض کرد و از شهروندان خواست عوامل درگیر را به طور ناشناس معرفی کنند؛ این واکنشهای سخت و قاطع، در حالی صورت میگیرد که هیچیک از مأموران پلیس در شهر لندن، نه جان خود را از دست دادهاند و نه محلی توسط آشوبگران به آتش کشیده شده است.
مقایسه واکنش و برخورد نظام رسانهای غرب با ناآرامیهای لندن و اعتراضات جلیقه زرد های پاریس با آشوبهای داخل ایران، حاکی از اختلاف فاحش داوری و نظام استانداردهای دوگانه است. گویی اگر در کوچه و خیابانهای ایران نیروهای امنیتی هدف سوءقصد با سلاح گرم و سرد قرار گیرند یا توسط اغتشاشگران به آشوب کشیده شوند، هزینه سرکوب آزادی را دادهاند، اما در خیابانهای پاریس و لندن به وظایف و پروتکلهای قانونی خود عمل کردهاند. وضعیت بهقدری معوج و کاریکاتوری شده است که از ابراز علنی و صریح این موضوع هم ابایی ندارند. یکی از مسئولان رسانههای بیگانه فارسیزبان فعلی که مدیریت چند رسانه معاند فارسیزبان دیگر را هم در کارنامه خود دارد، در پیامی در یکی از شبکه های اجتماعی، قیاس رفتار پلیس ایران با پلیس سایر کشورها را نابجا دانسته بود؛ چراکه بهزعم او، پلیس ایران مشغول سرکوب آزادیخواهان است و پلیس سایر کشورها در ناآرامیها، پروتکلهای خاص خود را دارند که همه ملزم به رعایت آنها هستند!
برخوردها و استانداردهای دوگانه مقامات آمریکایی و غربی در تعامل و برخورد با ایران و سایر کشورهای مستقل نشان می دهد از نظر آنها، مهم نیست که کباده جریان آزاد اطلاعات را بکِشی و همزمان عرصه را بر رسانههایی مانند المنار و پرستیوی محدود کنی و ببندی و همزمان به رسانههایی خدمات بدهی که به ایرانیها آموزش ساخت کوکتلمولوتف و نافرمانی مدنی میدهند!
* تروریست خوب، تروریست بد
آیا محمدرضا کشاورز، آرشام سرایداران، علی اصغر لری گویینی از دانش آموزان شهید در حادثه تروریستی شاهچراغ، در کنار دیگر افراد بیگناه از زنان و کودکان و مردانی که به رگبار بسته شدهاند و تعداد دیگری که در بیمارستان بستری و دچار جراحت شدهاند، جایی در رسانههایی که ژست طرفداری از مردم گرفته و شعار حقوق وآزادی میدهند، دارند؟ آیا برای آنها هشتگ میزنند؟ آیا از مظلومیتشان، خواهند گفت؟!
در برابر جنایت تروریستی در حرم شاهچراغ، کشورهای اروپایی که همواره خود را مدافع حقوق بشر معرفی و در کنار آن از تروریستها و به خصوص گروهک منافقین حمایت میکنند، تاکنون سکوت اختیار کردهاند. برخی هم مثل دولت آلمان حتی ظاهر را رعایت هم نکردهاند و خبر از تحریمهای جدید علیه ایران میدهند. رسانههای غربی نیز در ارتباط با این اقدام تروریستی فقط به انتشار اخبار رسمی پرداختند و در این خبرها نیز مانند دولتهای اروپایی هیچ واکنشی نسبت به شهادت و مجروح شدن جمعی از هموطنان ایرانی از جمله چند کودک و یک زن نشان ندادند.
استانداردهای دوگانه غرب و تقسیم تروریسم به خوب و بد، سبب شده تا نهتنها غربیها، اقدامات تروریستی علیه ملت ایران همچون به شهادت رسیدن بیش از 17 هزار نفر در ایران توسط گروهک منافقین را نادیده بگیرند، بلکه با حمایتهای خود به ادامه این جریان منفورخطرناک و جنایتکار کمک کردهاند.
* ایران، بده واحده در مقابل جریان نفاق و تباهی
چگونگی موضعگیری سیاستمدارن آمریکایی و غربی و پوشش رسانههای وابسته به آنان در حادثه تروریستی حرم حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام، به خوبی سیاست یک بام و دوهوا و استاندارد دوگانه غرب را در عرصه تروریسم و حقوق بشر نشان میدهد.
امروز دشمن در جنگ ترکیبی، به دست عدهای جنایتکار، سلاح میدهد و جوی خون به راه میاندازد و در دیگر سو با شگردهای رسانه ای و دستگاه تبلیغاتی، خود را تطهیر کرده و حتی اشک تمساح میریزد. در این تناقضهای عجیب و غریب و جنگ پیچیده، باید دشمن را دقیق بشناسیم و آنگونه که رهبر انقلاب درپی حادثه تروریستی در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی، تاکید کردند: «همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد.» 1401/8/5
جستجو از سررشته این فاجعهآفرینیها، نشان میدهد رسانهها و افرادی که مدتهاست با سیل اتهامات شبانهروزی علیه ملت ایران به توطئههای خباثتآمیز و جنایتهای شقاوتآمیز پرداختهاند، جایی در میان ایران و ایرانی نخواهند داشت.
پایان پیام /