هشدارهای جدی مسعود نیلی؛ زندگی برای مردم بسیار سخت تر خواهد شد / رشد نقدینگی، افسارگسیخته است
اقتصاددان و استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، گفت: متاسفانه اقتصاد ایران در برابر شوکهای وارده بیدفاع است و سیاستگذار پولی نقشی در مقابله با شوکها ندارد چون اساساً سیاست پولی برای ما تعریفشده نیست.
به گزارش اقتصادنیوز، مسعود نیلی، اقتصاددان و استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، در گفتوگو با شماره 461 هفتهنامه تجارت فردا، از چشمانداز تورم و ابزارهای مقابله با آن گفته است. بخشهایی از این گفتوگو را بخوانید:
تا پیش از سالهای ابتدای دهه 1390 روند بلندمدت تورم سالانه در اقتصاد ما رقمی حدود 20 درصد را ثبت کرده و توزیع ماهانه آن هم به طور متوسط حدود 1.5 درصد بود.
این نرخ با نوسانهای زیادی که در سالهای متفاوت داشت، بعنوان تورم مزمن در نظر گرفته شده بود؛ یعنی نه نرخ پایین و قابل قبولی بود و نه آنقدر بالا بود که حساسیت زیادی در سیاستگذار برای کنترل و پایین آوردن آن ایجاد کند.
نرخ تورم متوسط 20درصدی بلندمدت اقتصاد در سه سال اخیر به حدود 40درصد و نرخ تورم ماهانه 1.5درصد به بیش از 3درصد رسیده که نشان از افزایش تقریبا دوبرابری تورم دارد.
اقتصاد ما به طور مزمن دچار عدمتعادلهایی بوده که خروجی بلندمدت آن، تورم متوسط 20درصدی را نتیجه داده است. اما در حال حاضر نتیجه عدمتعادلهای موجود تورمهای به مراتب بالاتری شده است.
باید تدبیر کرد که سیاستگذار پولی با کدام ابزار و با چه عواملی با چه بخشی از این تورم می تواند مقابله کند تا این روند نگرانکننده به طور کامل ماندگار نشود و انتظارات تورمی روی این اعداد جدید تنظیم نشود.
جنگ روسیه و اوکراین به شوک بزرگی برای اقتصاد جهان و به طور خاص اروپا تبدیل شده چون قیمت انرژی و کالاهای اساسی را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
این شوکها را در کشورهای مختلف دنیا سیاستگذار پولی مدیریت میکند و مانع از این میشود که بحرانآفرین شود. این شوکها به اقتصاد بیدفاع ما هم وارد و مزید بر علت شده است.
متاسفانه اقتصاد ایران در برابر شوکهای وارده بیدفاع است و سیاستگذار پولی نقشی در مقابله با شوکها ندارد چون اساساً سیاست پولی برای ما تعریفشده نیست.
هر وقت در اقتصاد ما از بانک مرکزی صحبت میشود، مساله دستور دادن به بانکها برای پرداخت تسهیلات ارزانقیمت به واحدهای تولیدی یا اعطای وام ازدواج است و سیاستگذاری پولی کاملاً مغفول مانده. به همین دلیل مشاهده میکنید رشد نقدینگی در اقتصاد ایران افسارگسیخته است.
متوسط رشد نقدینگی در فاصله چهار ساله 93 تا 96 معادل 24.3درصد بوده که برای سالهای 97 تا 1400 به 34.3درصد رسیده؛ یعنی 10واحد درصد به رشد نقدینگی اضافه شده است.
این نرخ در سالهای اخیر به بالاتر از 40درصد رسیده و در یک اقتصاد بیدفاع چنین روندی در افزایش نقدینگی به معنای حذف آرامش از کسبوکار و زندگی مردم است؛ چون هیچ حائلی بین شوک رشد بالای نقدینگی و سفره مردم وجود ندارد و رشد نقدینگی هر میزان که باشد به طور کامل به تورم در زندگی مردم تبدیل میشود.
متوسط رشد نقدینگی که به 40درصد رسیده است باید طی ماههای آینده حداقل 10واحد درصد کاهش یابد. این مساله باید اولویت نخست و بسیار بسیار مهم سیاستگذار باشد. در واقع، هیچ موضوع سیاسی و اقتصادی دیگری به این اندازه اهمیت ندارد.
نقدینگی اصلیترین متغیر اقتصاد سیاسی در اقتصاد ایران است؛ به این معنا که تصمیمگیرنده همیشه مشکلاتش را از طریق افزایش نقدینگی حل کرده. یعنی هرجا به کسری بودجه رسیده، از ابزار خلق پول بهره گرفته و به همین دلیل رشد پایه پولی در اقتصاد ما بالاست.
اقتصاد ما از نظر مالی بسیار ناتراز است و این ناترازیها دائما بزرگتر شده. در حال حاضر در جایی قرار گرفتهایم که بسیار حساس و بحرانی است.
تقریبا سه سال است که در حال تجربه کردن نرخ تورم بسیار بالا هستیم و هنوز نمیدانیم در ادامه این تورم همچنان فزاینده و صعودی خواهد بود یا این که در این سطح بالا و جدید تثبیت خواهد شد. اما در هر صورت، نتیجه این است که زندگی برای مردم بسیار سختتر خواهد شد.
همچنین بخوانید