همسایگان، کانون تمرکز دیپلماسی دولت سیزدهم
تهران - ایرنا - خاورمیانه و غرب آسیا در دولت سیزدهم از حاشیه غرب خارج شدند و به متن و کانون تمرکز سیاست خارجی ایران بازگشتند، تهران با همسایگان همراه، همراهتر و با آنانکه تنشی تجربه کرده بود در مسیر رفع سوتفاهم گام برداشت تا آغازی برای پایان دادن به ایرانهراسیهای رژیم صهیونیستی در منطقه باشد.
به گزارش خبرنگار حوزه دولت ایرنا، توجه ویژه به منطقهای که ایران در آن قرار دارد، یکی از مهمترین اولویتهایی بود که آیت الله «سیدابراهیم رئیسی» از ابتدای حضور جدی در رقابتهای انتخاباتی برآن تاکید کرد. پس از پیروزی در انتخابات هم این نگاه به ظرفیتهای منطقه گستردهتر و پررنگتر شد. معرفی «حسین امیرعبداللهیان» به عنوان دیپلماتی که اشراف کامل به منطقه و کشورهای همسایه دارد و سالها در وزارت خارجه مهره تاثیرگذاری بوده است؛ نشان از اهمیتی است در برنامههای دولت برای ارتباط با کشورهای منطقه لحاظ شده است.
امیرعبداللهیان در سابقه خود معاونت اداره اول و کل سیاسی خلیج فارس، عضویت در کمیته مذاکرات ایران، عراق و آمریکا در موضوع عراق، معاونت دستیاری ویژه وزیر امور خارجه و ریاست ستاد ویژه در امور عراق، سفیر ایران در بحرین، مدیر کلی خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه و معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه را در کارنامه کاری خود دارد که نشان از اشراف تجربی وی در این زمینه دارد.
علاوه بر دستگاه دیپلماسی و رییس آن که به عنوان موتور محرک اجرا و پیاده سازی سیاست همسایگی نقش آفرینی میکند، خود رئیسجمهوری هم در ماههای اخیر تلاش گسترده ای در این زمینه داشته است. تعدد دیدار با همتایان خارجی همسایه و گفت و گو با مقام های مسوول کشورهای منطقه در دولت سیزدهم هم از دیگر نشانههای این اهمیت است.
نخستین سفر رییس جمهوری به کشور تاجیکستان و برای حضور در نشست بسیار مهم شانگهای بود تا عضویت ایران در این سازمان مهم رسمیت یابد. عضویت در این سازمان را میتوان برگ برنده دولت سیزدهم در پیشبرد دکترین ارتباط با همسایگان ارزیابی کرد.
دومین سفر رییس جمهوری به آسیای مرکزی و این بار ترکمنستان بود تا در نشست سازمان مهم دیگری؛ سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) حضور داشته باشد و در حاشیه این نشست یکی از مهمترین قراردادهای گازی ایران امضا شد. قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان به جمهوریآذربایجان از طریق ایران از نخستین ثمرات نگاه منطقه محور دولت سیزدهم است که اهمیت استراتژیک آن تنها به حوزه اقتصادی محدود نخواهد شد و انتظار میرود کاهش تنشها در مرزها و افزایش قدرت مانور ایران در منطقه منجر خواهد شد.
رییسجمهوری همچنین گفت و گوهای تلفنی با همتایان منطقهای را هم در دستور کار داشت و بخشی از تعاملات ایران به ویژه در دوران کرونا از طریق این تماسها پیش رفت. دیدارهای وزیر امورخارجه با همتایان منطقهای و همسایگان هم در این راستا متعدد بوده است و امیرعبداللهیان با همتایان اماراتی، ترکمنستانی، عراقی و ارمنستانی و... تماسهای تلفنی برقرار و تازهترین موضوعات دوجانبه و منطقهای را مورد بررسی و تبادل نظر قرار داده است.
سفر به قطر هم پایان یک دهه ایستایی در روابط با همسایگان نزدیک بود. حکایت غریب سیاستی که در تمنای آنچه خود داشت، منتظر غیری در فرسنگها دور مانده بود؛ سیاستی که سفر رییس دولت سیزدهم به قطر از نشانههای پایان آن و حضور مشتاق امیر قطر در فرودگاه دوحه نیز بیانگر استقبال منطقه از استراتژی جدید دولت ایران بود.
مقصد چهارمین سفر خارجی آیتالله رئیسی، پس از روسیه، دوحه قطر و هدف اعلام شده آن حضور در نشست مجمع سران کشورهای تولید و صادرکننده گاز بود؛ سفری که البته اهداف دیگری را هم پیگیری میکرد: همکاریهای مشترک در حوزههای مختلف، رایزنی برای حل مشکلات منطقهای و رسیدن به تبادلات تجاری یک میلیارد دلاری که به اعتقاد رییس جمهوری اسلامی ایران متناسب با سطح روابط دوستانه و ظرفیتهای دو کشور نیست.
مجموع اقدامات دیپلماتیک قطر در سالهای گذشته و به ویژه در ارتباط با ایران، نشان از تکاپوی دوحه برای اثرگذاری پررنگتر در معادلات غرب آسیا و به گونه مستقل و متفاوت از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی است. این تکاپو گرچه گاهی از سوی ریاض با عصبانیت همراه است اما میتواند در حوزه روابط با ایران مهم ارزیابی شود.
جمهوری اسلامی ایران از نقشآفرینی کشورهای مستقل منطقه خاورمیانه استقبال میکند. این استقلال از سوی دوحه مسیرهای متفاوتی از برگزاری جامجهانی فوتبال تا مذاکرات طالبان و آمریکا گسترده است اما هریک میتواند در سایه نگاهی دقیق و آیندهنگرانه دولت، فرصتی برای ایران باشد.
هفدهمین نشست اضطراری وزرای امور خارجه سازمان همکاری اسلامی به منظور بررسی شرایط افغانستان و تازهترین رویدادهای پیرامون این کشور، 28 آذر سال گذشته هم دیگر عرصه تعامل با همسایگان بود و در حالی آغاز شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین کشور حاضر در این نشست، توانست تاثیرگذاری خود در موضوع تحولات افعانستان را نشان دهد و به دلیل اقدامات بشر دوستانه مورد تقدیر دیگر کشورهای حاضر در این نشست قرار گیرد.
همزمانی قدرت گرفتن طالبان در افغانستان با آغاز دولت سیزدهم، درباره نحوه تعامل ایران با این گروه در مرزهای شرقی، دغدغههایی ایجاد شد اما هوشیاری، صبوری و منطق دستگاه دیپلماسی در برخورد با این رویداد، سبب شد ایران به عنوان اصلیترین بازیگر تحولات افغانستان، نقش تاثیرگذاری در روند انتقال قدرت در این کشور بر عهده بگیرد. در نشست سازمان همکاریهای اسلامی هم «حسین امیرعبداللهیان» بر ضرورت تشکیل دولت فراگیر در افغانستان به منظور برقراری ثبات سیاسی و امنیت در این کشور تاکید کرد.
دیدارهای دوجانبه با مسوولان کشورهای حاضر در این نشست و نیز ملاقات با مقام های پاکستان به عنوان کشور میزبان فرصتی فراهم کرد تا وزیر امور خارجه و تیم سیاسی و اقتصادی همراه وی، ضمن بررسی تازهترین تحولات منطقه، درباره راههای جدید ایجاد تعاملات و تبادلات تجاری و سیاسی گفت و گو کنند.
کشورهای منطقه و توازن فراموششده دیپلماسی
سایه سنگین نگاه نامحدود به غرب در یک دهه گذشته روی روابط ایران با همسایگانش و برخی دیگر از کشورهای دوست در نقاط دورتر، بیش از هر مقطعی احساس شد. در عرصه حرف گرچه سخن از برقراری روابط با همسایگان بود، اما در عمل، تمام تمرکز بر آمریکا - به عنوان کدخدا در تعبیر دولتمردان سابق - و برخی متحدان اروپاییاش بود؛ آن میزان که دوحه با وجود ظرفیتهای اقتصادی و دیپلماتیک گسترده آن، هیچگاه مقصد سفر خارجی رییسجمهور پیشین نشد.
سردی روابط با همسایگان ادامه یافت و این درحالی بود که برای گرمی روابط با غرب، از هیچ هزینهای دریغ نشد. در این سالها دولت پیشین تماموقت در پی رفع تحریمها از معبر غرب بود و خنثیسازی تحریمها در سایه رابطه با همسایگان، همان داشتهای بود که از بیگانگان میطلبید.
ایران چشم انتظار مذاکرات و شرط و پیششرطها و اینستکس و FATF ماند اما در عمل روز به روز بیشتر تحریم شد و راهها برای خنثیسازی آن کوتاهتر. این نگاه باید تغییر میکرد و توازن مثبتی که دولت سیزدهم در روابط بینالملل به وجود آورده، تلاش برای یافتن حلقه گمشده سیاست پیشین است که تمام تخم مرغهایش را در سبد اروپا و آمریکا چیده بود و افتادن این سبد و شکستن آن داشتهها، یکی از تلخترین فشارهای اقتصادی و سیاسی را به مردم ایران تحمیل کرد.
در همین راستاست که ایران ضمن حضور هدفمند و سازنده در مذاکرات وین و تلاش برای رفع تحریمها، از فرصتهایی چون حضور در قطر هم بهره میبرد تا بتواند در مسیر خنثیسازی تحریمها حرکت کند؛ موضوعی که در یک جمله کلیدی از رییسجمهور خلاصه شد که در جشن چهل و سومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن مطرح کرد: «به وین و نیویورک امید نداریم».
اصول دیپلماسی دولت سیزدهم این دو مهم را کنار هم پیش میبرد و به همین دلیل است که در مذاکرات وین با آرامش برابر مذاکرهکنندگان حاضر شده و در مسیر رفع تحریمها و راستیآزمایی آن صبوری دارد و به دلیل چنین سیاستی است که رییس جمهور در کنفرانس خبری با امیر قطر تأکید میکند آمریکا باید اراده خود را برای برداشتن تحریمها اثبات کند و برای رسیدن به توافق در مذاکره با غربیها، تأمین منافع ملت ایران، لغو تحریمها، تضمین معتبر و بسته شدن پروندههای سیاسی ضروری است.