هیئت باید محفل بیداری باشد / اجازه نداریم برای گرفتن اشک، هر کلامی را در وصف آل الله به کار ببریم + فیلم
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید علی حسنی؛ به محضر استادت هم که میروی، ادب میکنی و این ادب هم در ظاهرت پیداست و هم در گفتارت نمود پیدا میکند. حالا اگر کلاس هیئت باشد و درس عاشورا باشد و کسانی که به محضرشان شرف یاب شدهای، آل الله باشند چه؟ اینجا دیگر باید هرچه در چنته داری از ادب عزاداری، بیرون بیاوری. تو به عنوان شاعر و ذاکر اهل بیت میتوانی ادبت را در شعری که میگویی و میخوانی...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید علی حسنی؛ به محضر استادت هم که میروی، ادب میکنی و این ادب هم در ظاهرت پیداست و هم در گفتارت نمود پیدا میکند. حالا اگر کلاس هیئت باشد و درس عاشورا باشد و کسانی که به محضرشان شرف یاب شدهای، آل الله باشند چه؟ اینجا دیگر باید هرچه در چنته داری از ادب عزاداری، بیرون بیاوری. تو به عنوان شاعر و ذاکر اهل بیت میتوانی ادبت را در شعری که میگویی و میخوانی نشان بدهی و یا تو به عنوان مخاطب جوان و نوجوان هیئت میتوانی با شکوه و وقار عزاداریت ادبت را نشان دهی، میتوانی آن را آنجا نشان دهی که گوشت را به روی شعری که برایت ارمغانی از منش و رفتار اهل بیت ندارد ببندی و...
مسئلهای که این روزها کمتر مورد توجه قرار میگیرد، توجه به همین مضمون و محتوای اشعار هیئت است، و گاهی ممکن است تا جایی پیش رود که وارد وادی بیاحترامی به ساحت مقدس اهل بیت شود. از همین رو بررسی فضای شعر آئینی امروز، از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در این قسمت از ویژه برنامه نصیر، به گفتگو با فاطمه نانیزاد، شاعر و نویسنده، پیرامون فضای شعر امروز هیئت با تکیه بر شعر مخدرات و همچنین بررسی فضای هیئت زنانه، پرداختیم. دانشجو: یکی از مهمترین ارکان هیئت، شعر هیئت است، بستری که به واسطه آن میتوانیم، مضمون پردازی کرده و آن را هنرمندانه بیاراییم و پیام را به مخاطب برسانیم. ویژگیهای شعر اصیل هیئت و جایگاه این اشعار چیست؟
نانیزاد: شعری که تعریف شعر هیئت دارد، باید منعکس کننده گفتار، رفتار، خصایل و ویژگیهای ائمه اطهار باشد. وقتی به عنوان شاعر قرار است از این حضرات بنویسیم، دو نکته مهم باید مورد توجه قرار گیرد. یکی زبان است و دیگری اطلاعاتی که به رشته تحریر درمیآوریم و با زبان شعر در اختیار مخاطب قرار میدهیم. وقتی شاعر میخواهد شعر بنویسد، آن بخشی که از مطالعه منابع، روایات و تاریخ دریافت میکند به همراه آن احساس، عاطفه و فرایندی که برای سرودن شعر غلیان میکند، همزمان در ذهن او پردازش میشود.
دانشجو: به نظر شما در فضای امروز شعر هیئت، با چه آسیبهایی مواجه هستیم؟
نانیزاد: بخش مهم آن، همین عدم آگاهی است که خیلی از شعرها صرفا در حوزه شعرهای احساسی است. در یک هیئت چند شعر دوری از حرم و دلتنگی خوانده میشود، این یک بخشی از عواطف، احساسات و منویات ما است که از دوری حرم ناراحت و دلتنگ هستیم. اما یک بخش دیگر این است که این فضا هیئت و حسینیه قرار است آموزشگاه من، شما و یکسری نوجوان و کودک بشود.
هیئت واقعا یک مکتب و یک آموزشگاه است و ما مسئولیم. من شاعر مسئولم شعر خوب بنویسم و تولید کنم که آن نوجوان، آن کودک و آن کسی که وقتش را گذاشته و از این فضا استفاده میکند، به نحو احسن با گفتار، رفتار، منش و مشی حضرات اهل بیت آشنا شود. مثلا نوجوان باید بداند چرا ما برای شهادت امام باقر باید همانقدر عزاداری کنیم که برای عاشورا و تاسوعا عزاداری میکنیم. نوجوان باید با این مسئله مواجه شود، یک بخشی از آن من شاعر هستم که حضورم در هیئت یک حضور ناملموس است، ولی تاثیرگذار در رقم زدن اندیشه کسانی است که در آن محفل حضور دارند. دانشجو: گفتهاند که هیئت باید محفل بیداری باشد. به این معنا که در شرکت کنندگان قبل و بعد از ورود به هیئت تفاوتی ایجاد کند. یکی از این مسائلی که هیئت باید روی آنها دست بگذارد، مسائل اجتماعی است. مثلا وقتی نقطهای از کشور مشکل آب و معیشت دارد، هیئت باید تولید محتوا کند و صدای مردم باشد. این صدای مردم بودن از دل مطالعه تاریخ در میآید. اساسا قیام امام حسین (ع) هم یک قیام معرفتی بوده که ما الان موظف هستیم آن را به واسطه هیئت به گوش مخاطب برسانیم. درباره این مسائل و دیگر موارد ضعف شعر هیئت بفرمایید.
نانیزاد: مقام معظم رهبری حفظه الله در دیدار شاعران در نیمه رمضان به این نکته بسیار توجه داشتند که شاعر باید دغدغهمند باشد و موضع گیری کند. اینکه یک نفر صرفا بگوید من شعر بنویسم و فقط قیام امام حسین (ع) را منعکس کنم، نه ما چنین چیزی نداریم. امام حسین (ع) هم هدفمند قیام کردند. هدفشان امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی در برابر طاغوت زمان خودشان بود. اگر قرار باشد بدون موضع سیاسی درست و آگاهانه که به همان آگاهی و بیداری بازمیگردد، به واقعه عاشورا بپردازیم، این میشود که یک عده میگویند نعوذبالله قیام حضرت شخصی بوده یا مثلا سفر خانوادگی بوده و از این شائبهها وارد میکنند.
موضعمند بودن شاعر دقیقا همین است که شاعر میبیند فلان نقطه کشور با بحران آب رو به رو است و این طرف هم با ایام محرم و صفر مواجه هستیم و یکی از مسائلی که خیلی به آن پرداخته میشود، عطش است؛ و چه قدر آن شاعر توانمند است که این دو مسئله را بتواند گره بزند و به زیبایی در شعر خودش زبان مردم باشد.
نکته دیگر اینکه وقتی برای آل الله میسراییم، مثلا برای قضیه آب، شاعر باید تمام آنچه در مورد واقعه عطش روایت و مستند تاریخی است، بداند. وقتی یک شاعر به همه اینها اشراف داشته باشد ماحصل میشود «بودند دیو و دد سیراب و میمکید / خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا» و هنوز که هنوز است این بیت میماند، از پس قرنها به ما میرسد و من و شما هر بار این بیت به ذهنمان متبادر میشود یا برایمان خوانده میشود قطعا بغضی در گلویمان مینشیند یا اشک از گونهمان جاری میشود. دانشجو: شما به عنوان شاعر باید جامعه مخاطب هیئت را بشناسید، و پیام را متناسب با زمان و هنرمندی شاعرانه به مخاطب منتقل کنید. گاهی ذائقه مخاطب از شما میخواهد چیزی بگویید که اورا به وجد بیاورد یا به گریه بیاندازد یا مصائب را به قدری باز کنید که به وادی بیادبانهای کشیده شود، رویکرد و مواجهه شما با ذائقه مخاطب در سرودن اشعارتان چیست؟
نانیزاد: خود واقعه عاشورا فراز و نشیبهایی دارد که اگر کسی که میخواهد شعر بنویسد به آن اشراف داشته باشد، نیاز ندارد آن را به صورتی پرداخت کند که به هر قیمتی از مخاطبش گریه بگیرد. نه حماسه باید از شعر هیئت حذف شود، نه عاطفه و نه آن پیامی که در پس این شعر قرار است به مخاطب عرضه شود و نه روضهاش، همه اینها باید کنار هم باشند. یعنی شعر هنرمندانه، شعری است که یک توازن و تعادلی بین اینها ایجاد کند.
یک نکته خیلی برایم قابل تامل است، گاهی فکر میکنند وقتی میخواهند شعر بنویسند، هر چه با پردازش ذهن خودشان واقعه را فجیعتر بیان کنند، مخاطب اشک بیشتری میریزد. اما شما نگاه کنید شعر محتشم چند تا از این فراز و فرودها دارد؟ «پس با زبان پر گله آن بضع الرسول / رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول / این کشته فتاده به هامون حسین توست / وین صید دست و پا زده در خون حسین توست» هم روضه دارد و هم عاطفه و حماسه. اینها اگر کنار هم باشند و مکمل هم باشند، دیگر آن افراط و تفریطی که در بعضی از شعرها وجود دارد، اتفاق نمیافتد.
آقایان مداح هم در این مسئله تاثیرگذار اند. هر کدام از آقایان مداح وقتی قرار است شعر را بخوانند اگر به هر شعری اقبال نشان ندهند، شاعر هم تشویق نمیشود هر طور که بخواهد شعر بگوید. اقبال ذاکران به بعضی از روضهها و بعضی فجایع باعث میشود شاعر هم تشویق شود به اینکه مسئله را هر دفعه بیشتر باز کند و بعد یک جایی به وهن و بیادبی و بیاحترامی میافتیم. دانشجو: بحثی که تحت عنوان ادب مرثیه مطرح میشود، باب خوبی است برای بیان این که یکی از راهکارهای اشک گرفتن در روضهها ورود به مصائب مخدرات است. همانطور که اشاره شد ادب این کار باید حفظ شود، اما مثلا گاهی میبینیم با لحن امر و نهی خطاب به حضرت رباب (س) میگویند «بس کن رباب حرمله بیدار میشود» و برای من مخاطب سوال میشود که نیاز است من به حضرت رباب با آن شأن تذکر بدهم؟ این مسائل در اشعار و نوحههای ما درباره مخدرات خیلی دیده میشود.
نانیزاد: من گاهی شرمنده میشوم از آنچه که در بعضی از روضهها میشنوم. مثلا من یک شعری خواندم که حضرت زینب را به یک مرغ بال و پر شکسته تشبیه کرده بود، نه واقعا این طوری نیست! درست است که از صبح تا عصر، سنگینترین مصائب به خانم وارد شده است، اما آنقدر پایمردی کردند و آنقدر جلال و جبروت داشتند که حتی دشمن اجازه نداشت به ساحت ایشان جسارت کند. همین بانوی بزگوار داغ دیده و رنجی که در سفر میبرند تا به کوفه برسند، با خواندن آن خطبه در مجلس ابن زیاد، تمام نقشههای بنی امیه را برای خاموش کردن قیام سیدالشهدا، نقش بر آب میکند. بعد ما اجازه نداریم در برابر این همه حماسهای که ایشان آفریدند، برای اینکه میخواهیم از مخاطبمان اشک بگیریم، اجازه دهیم که هر کلمه و کلامی در وصف و توصیف ایشان به کار ببریم.
در مورد حضرت رباب همین طور، در مورد حضرت سکینه و حضرت رقیه هم همین طور. در این خانواده سن و سال اصلا یک عدد است. تمام این اتفاقاتی که در حوزه اسارت اهل بیت وجود دارد، همهاش شکوه و جلال و جبروت است. شاعر اجازه ندارد به راحتی هر کلمه و کلامی را به کار ببرد تا بخواهد ذکر مصیبت کند.