شنبه 3 آذر 1403

"هیسپان تی وی" و کنشگری در معادله گذار از نظام بین المللِ آمریکایی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
"هیسپان تی وی" و کنشگری در معادله گذار از نظام بین المللِ آمریکایی

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاش‌های فراوانی را انجام داد تا بنیان‌های یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد. در این راستا، آمریکا جدای از تعریف اصول هنجاری و ارزشیِ خاص خود در قالب ایدئولوژی لیبرالیسم و سپس نولیبرالیسم، به دنبال تزریق این اصول فکری به نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی...

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاش‌های فراوانی را انجام داد تا بنیان‌های یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد. در این راستا، آمریکا جدای از تعریف اصول هنجاری و ارزشیِ خاص خود در قالب ایدئولوژی لیبرالیسم و سپس نولیبرالیسم، به دنبال تزریق این اصول فکری به نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی غربگرا و ترویج این ایده بوده که کشور‌های مختلف جهان بایستی آن‌ها را به مثابه اصولی مسلم و کاملا درست بپذیرند.

با این حال، با گذشت زمان و به طور خاص هر چه از اوایل دهه 2000 میلادی و حملات خونین آمریکا به عراق و افغانستان به جلو می‌آییم، هژمونی ادعایی آمریکا نیز بیش از پیش خدشه دار می‌شود. موضوعی که البته در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جلوه‌های عینی خود را به نمایش گذاشته و می‌گذارد و اکنون در موقعیتی هستیم که می‌بینیم حتی بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان آمریکایی نیز از گذار جهان از نظم آمریکایی به نظمی بین المللی که ماهیتی چند قطبی دارد، سخن می‌گویند.

البته که این دسته از تحلیلگران به طور خاص بر این نکته نیز تاکید دارند که آمریکا در شرایط فعلی تمام توان و سعی خود را بر حراست از نظم آمریکایی و هژمونی ادعایی اش قرار داده است. با این همه، نشانه‌های تضعیف موقعیت بین المللی آمریکا به ویژه در روز‌ها و ماه‌های اخیر بیش از پیش خود را نمایان ساخته است. به عنوان مثال، متحدان سنتی آمریکا در منطقه خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، دیگر منفعتی را در دنباله روی از آمریکا نمی‌بینند و تنش زدایی با ایران و البته توسعه روابط با چین و روسیه را در دستورکار قرار داده اند.

در این زمینه می‌بینیم که شمار قابل توجهی از کشور‌های عربی منطقه، برخلاف آنچه مطلوب آمریکا است راه توسعه مناسبات با ایران و قدرت‌های شرقی را در پیش گرفته اند و حتی تهدید‌های کاخ سفید نیز نمی‌تواند آن‌ها را از مسیری که برگزیده‌اند باز دارد. در مورد قاره آفریقا نیز شاهد معادله‌ای مشابه هستیم و می‌بینیم که بازیگران جدیدی نظیر چین، توانسته اند در سال‌های اخیر گوی سبقت را از آمریکایی‌ها بربایند و قدرت و نفوذ قابل توجهی را در قاره آفریقا و در میان کشور‌های آفریقایی کسب کنند. به طور خاص چینی‌ها در سال 2009 توانستند جایگاه قدرت‌های غربی از جمله آمریکا به عنوان اصلی‌ترین شرکای تجاری قاره آفریقا را بگیرند.

جایگاهی که البته تا به امروز نیز همچنان حفظ شده است. در این راستا، منطقه آمریکای لاتین نیز از جمله مناطقی است که به صورت عینی می‌توان تضعیف قدرت و هژمونی آمریکا را در آن مشاهده کرد. مساله‌ای که خو را در قالب قدرت گیری سیل قابل توجهی از سیاستمداران مخالف با آمریکا در کشور‌هایی نظیر برزیل، شیلی، نیکاراگوئه و کلمبیا در کنار کنشگران سنتی ضدآمریکایی در این منطقه یعنی ونزوئلا و کوبا، نشان داده است. سیاستمدارانی که همگی به لطف حمایت‌های گسترده مردمی از خود توانسته اند در کشور‌های مذکور صاحب قدرت شوند و این مساله در کلیت خود بار دیگر از تضعیف جایگاه و موقعیت هژمونیک آمریکا، حتی در حیات خلوت این کشور حکایت دارد.

در این فضا، هیسپان تی وی به عنوان رسانه برون مرزی کشورمان که جامعه هدفِ اسپانیول‌زبان را در دستورکار دارد از فضای بسیار مساعدی جهت کنشگری و تسریع و تسهیل روند زوال هژمونی ادعایی آمریکا و افشاگری از ابعاد مختلف پرونده منفی و مخرب سیاست‌های آن به ویژه در قبال ملت‌ها وکشور‌های منطقه آمریکای لاتین برخوردار است. به بیان ساده تر، ابزار رسانه آن هم رسانه‌ای که در جبهه مقابلِ جریان مسلط و همراه با امپریالیسم غربی قرار دارد، می‌تواند ظرفیت‌های فراوانی را در آگاهی‌بخشی و رسوا کردن جلوه‌های مختلف سستیِ بنیان‌های ایدئولوژی نئولیبرالیسم و جهان بینی آمریکایی در قالب معادلات بین المللی بازی کند.

از این رو، در شرایطی که حتی خود تحلیلگران آمریکایی از گذر جهان از نظم آمریکایی سخن می‌گویند، اینکه رسانه‌ای نظیر هیسپان تی وی که همواره تعهد خود را به جریان‌های آزاده در جهان نشان داده، چگونه در این فضای جدید کنشگری داشته باشد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این چهارچوب، توجه داشته باشیم که ابزار‌های محدود کشورمان در عرصه رسانه‌ای در رابطه با جامعه اسپانیول زبان، اهمیت هیسپان تی وی را در دکترین راهبردی کشورمان در رابطه با منطقه آمریکای لاتین دوچندان می‌کند.

رسانه‌ای که می‌تواند به آیینه تمام نمای اهداف و منافع عالی ملت‌های آزاده منطقه آمریکای لاتین تبدیل شود و جریان مقاومت جهانی علیه امپریالیسم غربی و به طور خاص آمریکایی را بیش از تقویت و موانعی که این جریان‌ها با شبکه‌های قدرت و نفوذ خود علیه ملت‌های آزاده و روند رو به رشد آگاهی آن‌ها ایجاد می‌کنند را تضعیف کرده و حتی بردارد. از این منظر باید اذعان کرد که اساسا رسانه‌ای نظیر هیسپان تی وی بایستی طرح و برنامه‌ای مشخص را در قالب معادله جهان پساآمریکایی داشته باشد و در این زمینه، کنشگری فعالی را از خود نشان دهد. مساله‌ای که نه یک امر صرفا مهم، بلکه یک امر کاملا حیاتی است و می‌تواند روند استقرار یک نظم عادلانه ترِ بین‌المللی را به سهم خود بیش از پیش تسریع کند.