چهارشنبه 30 مهر 1404

واکنش تهیه‌کننده «بامداد خمار»: بروید استغفار کنید!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
واکنش تهیه‌کننده «بامداد خمار»: بروید استغفار کنید!

در پی انتشار نامه‌ای از سوی ساترا مبنی بر الزام حذف نام کارگردان و تهیه‌کننده سریال «بامداد خمار» از تیتراژ و تبلیغات محیطی، محمدحسین قاسمی تهیه‌کننده این سریال در متنی که در اختیار ایسنا قرار داده، به این موضوع واکنش نشان داد و توضیحاتی درباره حواشی پیش‌آمده ارائه کرد.

به گزارش ایسنا، شب گذشته (28 مهرماه) نخستین قسمت سریال «بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار از یکی از پلتفرم‌های تازه‌تأسیس شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال بر اساس رمانی با همین نام روایتگر داستانی عاشقانه و پرفراز و نشیب با بازی ترلان پروانه و نوید پورفرج است.

برای پخش این سریال، نامه‌ای از سوی ساترا خطاب به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران منتشر شده که در آن سه الزام محتوایی برای این مجموعه از جمله عدم درج نام کارگردان و تهیه‌کننده در بیلبورد سریال درنظر گرفته شده است.

بر اساس مفاد این نامه، همچنین اعلام تاریخ انتشار در تبلیغات محیطی ممنوع و تنها استفاده از عبارت «به‌زودی» مجاز دانسته شده است. در این نامه تأکید شده که رده‌بندی سنی 15+ سال نیز باید به‌صورت واضح در بیلبوردها قابل مشاهده باشد.

با این حال، در تیتراژ آغازین و پایانی قسمت اول سریال، نام نرگس آبیار درج شده و تنها نام تهیه‌کننده حذف شده است.

در پی این موضوع و با توجه به حاشیه‌های مشابهی که پیش‌تر برای سریال «سووشون»، ساخته همین کارگردان و تهیه‌کننده رخ داده بود، جزئیات ماجرا را از محمدحسین قاسمی تهیه‌کننده «بامداد خمار» جویا شدیم؛ با این حال او ترجیح داد توضیحات خود را در قالب متنی مکتوب ارائه کند.

یادداشت محمدحسین قاسمی تهیه‌کننده «بامداد خمار» و «سووشون» را که در اختیار ایسنا قرار گرفته است، در ادامه می‌خوانید:

«در چند روز گذشته شاهد نامه‌ای از سمت ساترا بابت حذف نام تهیه‌کننده و کارگردان سریال «بامداد خمار» (محمدحسین قاسمی و نرگس آبیار) از بیلبوردهای تبلیغاتی مربوط به این اثر بودیم (تصویر نامه جهت اطلاع مخاطبان ارسال شده است)، همین‌طور فشار به پلتفرم تازه‌تاسیس شیدا برای حذف نام تهیه‌کننده از تیتراژ سریال و همچنین شکایتی از سوی ساترا بابت سریال سووشون با مضمون کلی تهیه اثر خلاف عرف و مستهجن توسط نرگس آبیار و بنده که لازم دانستم توضیحاتی محضر مخاطبان عزیز دهم:

ابتدا از استقبال قابل توجه مردم از سریال «بامداد خمار» در همین روز اول انتشار بسیار سپاسگزارم. ما این اثر را برای مردم ساختیم و همیشه با تمام توان کار کردیم و سعی‌مان این بود که کم‌فروشی نکنیم و بابت حواشی تحمیلی به آثارمان از سوی ساترا بسیار عذرخواهیم.

لازم به ذکر است حذف نام‌مان از چند جا (بیلبورد و تیتراژ اثر و...) چیزی از لطف مردم به هنرمندان کم نمی‌کند. هدف ما از ابتدا کار فرهنگی سالم و سازنده برای کشور بوده است.

این اقدام کاملاً بی‌سابقه است که نام تهیه‌کننده و کارگردان با دستور نهادی مثل ساترا حذف شود. مگر می‌توان نام خالقان یک اثر هنری را حذف کرد؟

این رفتار نه «نظارت» است و نه «صیانت»؛ بلکه نماد آشکار حذف، تحقیر و بی‌هویت‌سازی هنر است. ساترا به‌جای حمایت از تولیدات فرهنگی، به ابزار تهدید و حذف بدل شده است. حذف نام خالقان اثر، نقض صریح حقوق حرفه‌ای و مالکیت معنوی است و تلاشی برای پاک‌سازی حافظه فرهنگی جامعه محسوب می‌شود. این تصمیم نه قانونی است، نه اخلاقی، و نه قابل توجیه.

ساترا اعلام کرده که ما به‌دلیل تولید «سریال مستهجن» ممنوع‌الکار شده‌ایم، اما هیچ حکم یا ابلاغ رسمی به ما نرسیده است. چطور همان اثری که آن را «مستهجن» می‌خوانند، اکنون با نام ما در پلتفرم نماوا پخش می‌شود، ولی در اثری دیگر، نام ما حذف شده است؟ اگر گنهی هم کرده باشیم، این مصداق همان بیت معروف است: «گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!» حتی بابت همان موضوع، سریال «سووشون» را هم که 54 روز توقیف کردید. رفتار فعلی‌تان در دل خود تناقض دارد و از ناآگاهی نسبت به هنر و فرآیند خلق اثر ناشی می‌شود.

در فضای فرهنگی، تساهل و تسامح باید جایگزین رفتارهای قهری و حذفی شود آن هم در شرایط فعلی که شائبه ایجاد نفرت سازمان‌یافته در جامعه از سوی نهادی خاص را به‌وجود می‌آورد.

تجربه چهار دهه اخیر نشان داده که برخوردهای حذفی جز انزوا، مهاجرت یا خاموشی هنرمندان نتیجه‌ای نداشته است و باعث عدم پویایی اجتماعی و ایجاد فاصله بیشتر در جامعه شده است. متاسفانه تیغ تیز حذف دامن کسانی را گرفته که خود سال‌ها برای فرهنگ و هنر این سرزمین زحمت کشیده‌اند.

اگر قرار است بنده و خانم آبیار کار نکنیم، صریح بگویند «شما کار نکنید»، نه اینکه با برچسب‌های بی‌اساس مثل «مبتذل» و «مستهجن» حیثیت افراد را خدشه‌دار کنند. هنر را نمی‌توان با حذف اداره کرد. فرهنگ را نمی‌توان با تهدید مدیریت کرد.

مراسم تشییع زنده‌یاد ناصر تقوایی، علاوه بر یادبود آن استاد بزرگ، نوعی اعلام انزجار از اندیشه‌های تندرو فرهنگی بود و به نوعی اعلام فاصله‌گذاری با آن بود. سال‌ها استاد تقوایی برای اعتراض به همین جریان‌های حذف و تنگ‌نظری، فیلم نساخت. نتیجه سیاست حذف و پاک کردن نام‌ها را در آن مراسم به‌روشنی دیدیم.

در طول یک سال گذشته، ساترا وقت برای گفت‌وگو به ما نداد. قرار بود فقط با آمریکا مذاکره غیرمستقیم شود، اما ظاهراً این عزیزان همه را همچون آمریکا دیده‌اند! امیدوارم مدیران ارشد در جریان دقیق این اتفاقات نباشند و در مسیر رفع ابهام‌ها کمک کنند. می‌بایست به تندروها عرض کنم با حذف دیگران، کسی به سراغ شما و اندیشه شما نخواهد آمد. خودتان را اصلاح کنید، نه مردم و سینما را.

اگر امروز نام‌ها حذف شوند، فردا نوبت حذف اندیشه‌ها، روایت‌ها و خود مردم خواهد بود. اگر امروز تیتراژ را «بی‌نام» کنید حتما با خیال باطل فردا می‌خواهید هنر را بی‌صدا کنید. نام‌ها را شاید بتوانید از تابلوها بردارید، اما از دل مردم هرگز. هنر دستاویز سیاست نیست؛ سینما را ملعبه تصمیم‌های تند و ناپخته نکنید. بروید استغفار کنید.

تأکید می‌کنم که هنرمندان فرزندان ایران هستند و حذف آنان حذف بخشی از خود این سرزمین است. یادآوری می‌کنم که اعتماد عمومی و امید اجتماعی با احترام به مردم حفظ می‌شود، نه با سانسور و حذف. در پایان هم موکداً عرض می‌کنم: «ما نه حذف می‌شویم و نه قهر می‌کنیم؛ فقط یادآور می‌شویم که هیچ‌کس نمی‌تواند نام عشق و تلاش را از حافظه مردم پاک کند.»