واکنش چپهای تندرو به کم شدن محدودیتهای خیابان اختر چه بود؟
صبح نو در یادداشتی نوشت: رسانهها روز گذشته درباره رفع برخی ممانعتها از یکی از سران فتنه خبری را منتشر کردند که با واکنشهای زیادی مواجه شد. رفع محدودیتها در شرایطی انجام میشود که پیشتر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بارها از کلیدواژه «رفع حصر» برای پیروزی در انتخاباتها، سوءاستفاده کرده بودند. «محدودیت فیزیکی مقابل منزل میرحسین موسوی در خیابان پاستور از صبح امروز برطرف شد تا رفتوآمد او نیز تسهیل شود. طبق شنیدهها، اصل مراقبت از فرد یادشده با هدف پیشگیری از هرگونه آسیب به وی یا اقدامات خلاف قانون ازسوی نامبرده که از تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بوده، همچنان برقرار است». این بخشی از گزارشی است که خبرگزاری ایرنا دیروز منتشر کرد. در همین ارتباط، مهدی کشتدار، مدیرعامل خبرگزاری میزان نیز در توضیح رفع ممنوعیت از مقابل منزل موسوی چنین نوشت: «امروز صبح محدودیت فیزیکی مقابل منزل یکی از سران فتنه در خیابان پاستور تهران رفع شد. بنابر شنیدههای خبرنگارمیزان، اصل مراقبت از فرد یادشده با هدف پیشگیری از هرگونه آسیب به وی یا اقدامات خلاف قانون ازسوی او، همچنان برقرار است». آنچنان که خبرگزاری فارس نیز دیروز گزارش کرد، رفع ممنوعیت از مقابل منزل موسوی با تصمیم شورایعالی امنیت ملی بوده است. رفع ممنوعیت از مقابل منزل موسوی با واکنشهایی ازسوی اصلاحطلبان مواجه شد؛ برای نمونه، حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحادملت در گفتوگویی تصریح کرد: «به اتفاق رخداده امروز میتوان به چشم مقدمهای برای گامهای عملی در رفع حصر نگاه کرد ولی تا گام خاصی برای رفع محدودیت از خود محصورین برداشته نشود، نمیتوان چیزی گفت». آذرمنصوری، دبیرکل حزب اتحادملت نیز در توییتی نوشت: «هر چند برداشتن حصر از کوچه اختر امروز خبرساز شده است و باید از هر گشایشی ولو گشایش کوچه استقبال کرد اما این نامش رفع حصر نیست». حسین کروبی نیز در گفتوگو با دیدهبان گفت: «حصر همچنان ادامه دارد و رفع حصری صورت نگرفت». فارغ از این اظهارات، چرا سران فتنه به حصر رفتند و چه خطر بالفعلی، ضرورت ممنوعیت سیاسی برای آنها را ایجاد کرد؟
اقدام بازدارنده برای حفظ امنیت ملی پس از انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم در خرداد سال1388، دو کاندیدای منتسب به جریان اصلاحات نتیجه انتخابات را مشکوک و آمیخته به تقلب جلوه دادند. با وجود پادرمیانی نهادهای قانونی و ارائه پیشنهاد جهت بازشماری بخشی از آرا، مدعیان تقلب بر ادعای خود مبنی بر تقلب پای فشردند و حاضر به سازش و عقبنشینی نشدند. با وجود ساختارشکنی سران فتنه، نظام با آنها مسامحه کرد و برخوردی با آنها صورت نگرفت. در اواخر بهمنماه سال1389 و همزمان با خیزش بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، سران فتنه با هدف کشاندن اعتراضات معرفیشده تحتعنوان «بهار عربی» به داخل کشور، فراخوانهایی صادر کردند. پس از صدور این فراخوانها و دعوت مردم به تظاهرات در خیابانها، محدودیتهایی بر آمدوشد سران فتنه اعمال شد. درواقع نظام، در بحبوحه ماجراجوییهای سران فتنه در سال88 بر آنها اعمال محدودیت نکرد، بلکه قریب دو سال پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم (آن هم بهدلیل استمرار اقدام عملی علیه امنیت ملی به بهانه حمایت از بهار عربی) رفتوآمدشان را با محدودیت مواجه ساخت. به بیان دیگر، اعمال محدودیت بر سران فتنه بهعنوان یک اقدام بازدارنده از استمرار فتنهگری آنها انجام شد. از سوی دیگر، این اقدام بازدارنده موجب فراموشی تدریجی سران فتنه در سطح افکار عمومی شد که در نوع خود، تاثیرگذاری سران فتنه را بهطرز محسوسی کاهش داد؛ البته این محدودیتها، به مرور و متناسب با رعایت نظم عمومی ازسوی ایشان، کاسته شد و حتی ماههای اخیر مهدی کروبی بارها به دیدار نزدیکان سیاسی خود ازجمله غلامحسین کرباسچی و محمد قوچانی رفته و به طور آزادانه سخنرانیهایی داشته است.
ابزار سیاسی برای رأی آوردن معروف است که میگویند هر کنش سیاسی، قطعا و طبعا هزینههایی با خود دارد اما اعمال محدودیت بر سران فتنه، برای هر طرفی هزینه داشته برای اصلاحطلبان تماما سود و منفعت بوده است. اصلاحطلبان در سالهای پس از 1389، از کلیدواژه «رفع حصر» برای تحریک و تشجیع پایگاه اجتماعی خود بهرههای زیادی بردند و با تندکردن فضا علیه حاکمیت، از بازار سیاست رأی میخریدند و در بزنگاه انتخاباتها، به پیروزی میرسیدند. بر همین اساس، رفعحصر به شعار محوری کمپین انتخاباتی حسن روحانی تبدیل شد. با توجه به ابزارسازی از سران فتنه، قاطبه اصلاحطلبان چندان راضی نبودند که داستان موسوی و کروبی و رهنورد بهشکل معقول و در فضای آرام حل و فصل شود، چراکه رفع ممنوعیتها درواقع بهمثابه جمع شدن «دکان رفع حصر» و از زائل شدن تنها عامل موثر برای کشاندن پایگاه رأی اصلاحات به پای صندوقهای رأی، بود. بر همین اساس نیز تلاش دولتهای یازدهم و دوازدهم برای بهرهبرداری سیاسی از این پرونده، موفقیتی در پی نداشت.
شکست پروژه مصدقسازی در مدت اخیر، کروبی با برخی چهرههای سیاسی دیدار و گعدههای دورهای برگزار کرده است. یکی از وجوه پروژه مظلومنمایی اصلاحطلبان و ضدانقلاب از سرانفتنه (بهخصوص از موسوی) برای اعمال فشار سیاسی و امتیازگیری از حاکمیت، ایجاد تناظر میان این سران با محمد مصدق، نخستوزیر ایران در دوره رژیمپهلوی بوده است. با اقدام اخیر در برداشتن درهای بنبست اختر در خیابان پاستور تهران، پروژه مصدقسازی اپوزیسیون از موسوی نیز نقشبرآب شد. درنهایت چنانچه محدودیتها بر سران فتنه بیشتر از این کاهش یابد، این به معنای فراموش کردن کارنامه سیاسی آنها و خسارتی که این سه نفر بر منافع ملی وارد کردند، نیست. خبر کاسته شدن از محدودیتهای میرحسین موسوی توسط مقام رسانه ای در خبرگزاری قوه قضاییه، یک چالش بزرگ برای اصلاح طلبان رادیکال است. این طیف تندرو در چندسال اخیر تلاش میکردند با اتکا به حصر، ژست مظلوم نمایی بگیرند و بهجای پاسخگویی به ادعاها و تهمت ها و شلوغ کاری ها، در قامت طلبکار بایستند. این در حالی است که از مدت ها پیش مهدی کروبی به صورت عادی زندگی می کند و با کم شدن محدودیتهای موسوی اکنون رادیکالهای اصلاحطلب برای موضع گیری درباره این موضوع دچار سردرگمی هستند. مجموعه توئیتها و سخنهای این افراد خود بزرگترین شاهد برای سردرگمی رادیکال هاست.