وجود 13 میلیون جوان مجرد در ایران / جای خالی آموزش مهارتهای زندگی به جوانان
بر اساس آمارها 37 درصد جوانان تجرد قطعی را پسندیده و علاقهای به تشکیل زندگی مشترک ندارند، به عبارت بهتر ایران کشوری با لشکر چند میلیونی جوان مجرد روبرو است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، در بیان عوامل تاثیرگذار در افزایش سن ازدواج جوانان میتوان به مواردی همچون بیکاری، مشکلات اقتصادی، بالا رفتن سطح توقعات و گریز از مسئولیتپذیری در زندگی مشترک اشاره کرد.
سن ازدواج در بین زنان و مردان ایرانی با شیبی تند و نگرانکننده در حال بالا رفتن است، بسیاریها دیگر علاقهای به تعهد در زندگی مشترک و مسئولیتهای آن نداشته و زندگی مجردی را زندگی راحتتری میدانند که در آن خبری از بسیاری مشکلات و مسائل متاهلی نیست.
وجود 13 میلیون جوان مجرد در ایران
آمارها میگویند قریب به 37 درصد جوانان تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند، به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در حال حاضر حدود 13 میلیون جوان مجرد شامل 8 میلیون مرد و 5 میلیون زن در کشور وجود دارد.
البته آمارها آنجا به مراتب نگرانکنندهتر است که تعداد افرادی که تجرد قطعی را انتخاب کردهاند، روندی صعودی داشته و روزبهروز بیشتر و بیشتر میشود.
به گفته شهلا کاظمیپور بر اساس آمارهای رسمی در صورت ازدواج همه مردان تنها یک سوم زنان شانس ازدواج داشته و دوم سوم دیگر چنین شانسی ندارند، بنابراین آمار تجرد دختران به مراتب بیشتر است.
حال بیایید اندکی با تامل به این آمارها دقت کنیم که بر اساس آن 78 درصد زنان گروه سنی 15 تا 19 ساله و 42 درصد زنان و 20 تا 24 ساله مجرد هستند، این آمار برای گروه سنی 25 تا 29 ساله به حدود 30 درصد میرسد.
به عبارت بهتر تاخیر در ازدواج در همه گروههای سنی زنان به آن معنا است که در آینده شانس کمتری برای ازدواج خواهند داشت.
این جمعیت شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران همچنین با استناد به آمار سرشماری سال 95 میگوید از بین 33 میلیون و 500 هزار مرد 10 ساله به بالا یعنی معادل 82 درصد جمعیت مردان کشور، 21 میلیون نفر دارای همسر هستند، از طرفی مطابق آمارهای سال 98 میانگین سن ازدواج مردان 29.7 سال سن است.
بر اساس آمارهای سال 95 حدود 19 میلیون و 300 هزار مرد شاغل و 11 درصد معادل با 2 میلیون و 600 هزار نفر بیکار و در جستجوی کار هستند.
37 درصد جوانان خواهان تشکیل خانواده نیستند
حال بیایید کمی از دنیای آمار و ارقام فاصله گرفته و نگاهی بیندازایم به اظهارات معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش که درباره نتایج پژوهشی در خصوص میزان نیاز جوانان به ازدواج در صورت رفع همه مشکلات اقتصادی، میگوید: اگر حتی موانع اقتصادی برطرف شود باز هم بسیاری از جوانان انگیزهای برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارند.
به گفته محمدمهدی تندگویان نتایج یک پایش این را میگوید که 37 درصد جوانان انگیزهای برای تشکیل خانواده نداشته و ازدواج را در زمره اولویتهای زندگی خود جای ندادهاند.
اینها به آن معنا است که اگر چه مشکلات اقتصادی توانسته سهم قابل توجهی در بیانگیزگی جوانان برای ورود به دنیای تاهل داشته باشد، اما همه ماجرا این نبوده و در حقیقت پای عوامل دیگری در میان است.
متاسفانه باید بپذیریم بسیاری از جوانان ما نه تنها مهارتهای زندگی مشترک را نیاموختهاند، بلکه علاقهای برای قرار دادن خود در شرایط زندگی مشترک و تعهد و مسئولیتپذیری آن را هم ندارند.
بنابراین به مرور زمان از آمار جوانان مجرد علاقمند به تشکیل خانواده کاسته شده و در آن سوی ماجرا روزبهروز به تعداد افرادی که هیچ تمایلی به زندگی مشترک ندارند، افزوده میشود.
به این آمارها، آمارهای افزایش سن ازدواج را نیز اضافه کنید آنگاه با جمعیت عظیمی از جوانان مجرد مواجه میشویم که میانگین سنیشان با شتاب در حال زیاد شدن است و برخیها بهزودی با عبور از 40 سالگی دیگر حتی نمیتوان آنها را جوان نامید.
نخستین آسیب جمعیت چند میلیونی جوان مجرد کشور، اثر آن در کاهش نرخ رشد جمعیت است، بهطوری که بر اساس پیشبینیها در سالهای نه چندان دور دیگر نمیتوان ایران را کشوری جوان نامید.
به روایت آمارها جمعیت کشور ایران در چند دهه آینده به شدت نزولی بوده و میانگین سنی افراد جامعه به آهستگی به سمت کهنسالی حرکت میکند.
جای خالی آموزش مهارتهای زندگی به جوانان
به تفصیل به بیان موضوع پرداختیم، حال بیایید نیم نگاهی هم به عوامل دخیل در افزایش سن ازدواج و جامعه جوان مجرد کشور انداخته و در وهله اول به سراغ خلا ارائه آموزشها و مهارتهای زندگی به فرزندان برویم.
بپذیریم والدین ما نتوانستهاند جوانان خود را مهیای عبور از مرحله تجرد و ورود به دنیای زندگی مشترک کرده و مفاهیمی مانند تعهد را برایشان هجی کنند، به این تفاسیر شاید بهتر بتوان به این موضوع رسید که چرا اتخاذ سیاستهایی برای تسهیل ازدواج مانند افزایش مبلغ وام تعین شده برای این منظور نتوانسته آنگونه که باید آمارها را جابجا کرده و بر جمعیت متاهل جامعه بیفزاید.
به این ترتیب جدای از تبعات کاهش نرخ جمعیت و تهدید آینده کشور، باید نگاهی هم به نقش جمعیت چند میلیونی جوان مجرد کشور در افزایش آسیبهای اجتماعی و تبعات فرهنگی آن داشته باشیم.
آسیبهای اجتماعی مانند پدیده ازدواج سفید که مسئولان فرهنگی کشور در این باره چارهاندیشی نکنند، بعید نیست در آینده به تهدیدی جدی برای نسل جوان کشور تبدیل نشود.
انتهای پیام