دوشنبه 28 آبان 1403

وقتی دلدادگان به غرب، ساز «سازش و مذاکره» را کوک می‌کنند

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
وقتی دلدادگان به غرب، ساز «سازش و مذاکره» را کوک می‌کنند

این واقعه تلخ و مصیبت‌بار، برای بار دیگر چهره‌ها و افکار و جریاناتی را افشا کرد و کینه‌های در سینه خفته ایشان را بیرون ریخت که شاید در فرصت دیگر بروز نمی‌دادند. این هم جلوه‌ای دیگر از این آزمون سخت و دشوار بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، روشن شدن علت سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی و اعلام آن توسط ستاد کل نیروهای مسلح، مردم ایران را در شوک و بهت عجیبی فرو برد. از روز صدور اعلامیه ستاد کل تا امروز، تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های ضد و نقیضی دراین باره نوشته و گفته‌شده است و کماکان ادامه دارد. حادثه‌ای که شیرینی سیلی سخت بر دشمن را تلخ کرد

کام مردم داغدار ایران در سوگ سردار دل‌ها با سیلی سخت فرزندان سپاهی ملت بر آمریکا، تازه شیرین شده بود که خبر اولیه سقوط هواپیمای مسافری اوکراین با 179 مسافر که 146نفر آن ایرانی بودند، تلخ شد. گذشت دو روز از واقعه و یاوه‌گویی‌های ترامپ و غربی‌ها درباره عین الاسد موجب شد حادثه سقوط هواپیما چندان به چشم نیاید؛ اما اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح در صبح روز شنبه، مبنی بر بروز خطای انسانی از طرف پدافند ایران، کشور را در شوک و بهت، حادثه فرو برد. اطلاعیه ستاد کل، علت اصلی حادثه را فضای جنگی حاکم بر آسمان اطراف ایران در شب چهارشنبه و آمادگی 100درصد پدافند ایران و خصوصا تهران اعلام کرد که در یک خطای سهوی، منجر به این فاجعه بزرگ و ناگوار شد. ستاد کل ضمن پذیرش خطای انسانی، از مردم و صاحبان عزا عذرخواهی کرده و قول پیگیری دقیق‌تر حادثه و تلاش برای تقویت فنی سامانه‌ها برای جلوگیری از بروز این‌گونه حوادث اعلام کرد. عصر شنبه نیز سردار حاجی‌زاده در یک نشست خبری، با تشریح ابعاد حادثه، مسئولیت خطای انجام‌شده را کاملا پذیرفت و از خداوند تمنای مرگ کرد و از مردم عذرخواهی کرد. روز یکشنبه نیز سردار سلامی با حضور در مجلس و تشریح ابعاد واقعه، از ملت طلب بخشش کرد. ترجیع‌بند هر سه اقدام

پذیرش خطا و اعتراف به‌اشتباه بدون توجیه و فرافکنی؛ عذرخواهی از مردم و آمادگی برای هرگونه تنبیه، توضیح صادقانه ماجرا بر اساس اسناد و بررسی‌هایی که تا آن ساعت رسیده بود؛ قول لازم برای پیگیری قصور یا تقصیرات انجام‌گرفته و اطلاع‌رسانی شفاف به مردم؛ تلاش برای رفع نقایص موجود برای جلوگیری از بروز این‌گونه حوادث تلخ.

سرعت عمل ستاد کل در صدور اطلاعیه و سخنان صادقانه و شجاعانه دو سردار شجاع سپاه اسلام، تا حدود زیادی از ناراحتی‌های مردم کاست، اما همچنان بسیاری ازسئوالات در اذهان باقی ماند. علت اصلی ناراحتی مردم

دلیل اصلی ناراحتی مردم، وقوع حادثه نبود. چون از روز حادثه سه روز می‌گذشت و شوک اولیه پشت سر گذاشته‌شده بود. سخن این بود که چرا از ابتدا مردم در جریان قرار نگرفته‌اند. اهم سؤالاتی که در میان مردم و نخبگان مطرح بود، عبارت است از: باوجود اقدام موشکی ایران، چرا پیشگیری لازم برای توقف پروازها تا پایان وضعیت جنگی، انجام نشد؟ از سخنان سردار حاجی‌زاده برمی‌آید که این کار توسط ستاد کل نیروهای مسلح باید انجام می‌شد. چرا در این کار تعلل شده است؟ طبق ماده 10قانون هواپیمایی کشوری این سازمان که تابعه وزارت راه و شهرسازی است در شرایط حساس می‌تواند از هیئت دولت، تقاضای توقف پروازها را نماید، چرا این کار انجام نشد؟ شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس‌جمهور در جریان، اقدام موشکی بود، چرا پیوست‌های لازم اقدام و اتخاذ تدابیر لازم، ازجمله توقف موقت پروازها را موردتوجه قرار نداد؟! طبق گفته سردار حاجی‌زاده، به سامانه‌های پدافندی اعلام‌شده بود، موشک‌های کروز در حال حرکت به‌سوی ایران‌اند! چه کسی و از کجا این خبر را اعلام کرده بود؟ از سخنان سردار حاجی‌زاده، برمی‌آید، سازمان هواپیمایی کشوری، از اقدام موشکی بی‌خبر بوده است یا اطلاع‌رسانی کافی از طرف ستاد کل یا هر نهاد مسئول دیگر مانند پدافند کل کشور، انجام‌نشده بود؟ مرسوم در حوادث بسیار عادی‌تر، معمولا مسئولان ذی‌ربط به اعلام موضع رسمی و سریع نمی‌پردازند، چرا رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، در اولین واکنش و بدون بررسی‌های اولیه، علت حادثه را نقص فنی اعلام کرد؟ اگر از عصر یا شام چهارشنبه، خطای انسانی محرز شده بود، چرا تذکرات لازم به رسانه ملی و خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری نشده بود تا از ضریب دادن به خبر نقص فنی، اجتناب نمایند و در یک حرکت گام‌به‌گام، فروض دیگر را در بیان علت سقوط مطرح کنند و پس از آماده‌سازی ذهنی مردم، علت حادثه را، در روز شنبه اعلام نمایند. این نشان می‌دهد نهادها و دستگاه‌های ذی‌ربط در حوادثی چنین مهم و سرنوشت‌ساز پیوست فرهنگی و رسانه‌ای را دست‌کم می‌گیرند. بنابراین اگرچه سرعت بررسی علل حادثه، در نوع خود یک رکورد محسوب می‌گردد و عذرخواهی صادقانه و پیگیری مجدانه تعهد مسئولان اعلام گردید، لکن نقص عدم هماهنگی‌های لازم در چنین شرایط حساس و تعلل در اطلاع‌رسانی مناسب موضوع مهمی است که باید پیگیری شود و نتایج آن اعلام گردد. نقص موجود در سامانه پدافندی کنونی باید رفع شود. چرا بودجه لازم برای ترمیم کاستی‌ها و به‌روزرسانی مناسب سیستم پدافند، توسط مجلس و دولت تصویب و تخصیص نشده است. روی دیگر ماجرا؛ فرصت‌طلبی فتنه گران

تشییع‌جنازه سردار دل‌ها سلیمانی عزیز و ابومهدی المهندس و یاران این دو نماد جبهه مقاومت، رفراندوم ملی برای گفتمان مقاومت بود. رستاخیز عظیم و قیامت عظمای حضور مردم، باعث شد، خشم و کینه آمریکا و صهیونیسم فوران کند و دندان‌های خشم و نفرت مزدوران داخلی آن‌ها نیز از فرط عصبانیت بر هم بخورد. این جریانات منفور و پلید، با استفاده از فرصت تجمع گروهی از دانشجویان و مردم در سوگ جان‌باختگان حادثه در دانشگاه‌های شریف و امیرکبیر، دزدانه، فرصت را مغتنم شمرده و با سوق دادن یک تجمع انسانی و عاطفی به سمت ماجراجوئی‌های سیاسی و یارگیری‌های خشونت‌بار خیابانی، درصدد تکرار حوادث تلخ آبان ماه برآمد. این افراد در قالب دسته‌های پنجاه‌نفره و صدنفره با شعارهای ضدانقلابی و تند به تمثال شخصیت محبوب صدها میلیون انسان آزاده، اهانت کردند و در همان ساعات اولیه، کینه‌های شیطانی خود را بروز دادند که نه در شام شنبه و نه در فراخوان میلیونی در بیش از 20استان موفق به یک تجمع دوهزارنفره هم نشدند. حضور زبونانه و غیرقابل‌توجیه سفیر خیره‌سر و گستاخ و بی‌شرم انگلیس خبیث در این تجمعات به همراه برخی هنرمندان کم‌مایه و فریب‌خورده و شهرت‌طلب، از وجوه تمایز این تجمعات کوچک بود. علاوه بر آن حمایت گسترده تمام دشمنان انقلاب اسلامی و هویت ایران عزیز، اعم از آمریکا و برخی اروپایی‌ها، رژیم صهیونیستی، و عناصر مفلوکی از خاندان کثیف پهلوی و منافقین پلید.... است که به‌هیچ‌وجه عجیب نیست. اما آنچه باعث تأسف است، اعلامیه‌ها و مصاحبه‌های فرصت‌طلبانه‌ی برخی تجدیدنظرطلبان و مهره‌های منفور فتنه‌گر و تعدادی از کسانی است که هرگونه فرصت را، عرصه‌ی تسویه‌حساب سیاسی و یارگیری انتخاباتی قرار می‌دهند. بخش دیگری از سناریوی حادثه‌سازی‌های کور، در این ایام، راه‌اندازی موج استعفا و انصراف برخی سینماگران از شرکت در جشنواره فجر، فراخوان برای تجمعات غیرقانونی، انصراف از همکاری با صداوسیما بود که آغازشده و هنوز جریان دارد. اما بخش دیگر ماجرا شعله‌ور سازی آتش انتقام از نیروی سرافراز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به‌ویژه سردار سرافراز اسلام، حاجی‌زاده است. این سردار گمنام و دوست‌داشتنی که نسخه دوم شهید تهرانی مقدم است و اکنون به‌عنوان " نماد بازدارندگی جبهه مقاومت" در مقابل استکبار و آمریکا است، درحالی‌که از بزرگ‌ترین عملیات آفندی نیم‌قرن اخیر علیه آمریکا برگشته است و خستگی راه و عملیات را بر تن دارد، صادقانه مسئولیت خطای بزرگ اما غیرعمدی حوزه مأموریتی خود را پذیرفته و خود را آماده هر نوع تصمیم می‌داند؛ با موج‌های رسانه‌ای عنودانه و نابخردانه پیاده‌نظام داخلی آمریکا و امپراتوری رسانه‌ای صهیونیسم هدف قرار می‌گیرد. طبیعی است که، همه مردم ما و امامان محترم جمعه، خطای انسانی انجام‌شده را هرچند بزرگ و فاجعه‌بار است به‌حساب کل نظام و سپاه خدمتگزار نمی‌گذارد و از وی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با تقدیم 41هزار شهید و حضور در تمامی عرصه‌های امنیت، امداد و خدمت، و سازندگی عمران و آبادانی و سلامت و فرهنگ، پیشتاز بوده است؛ حمایت همه‌جانبه خود را اعلام می‌دارد. سه نکته؛ سه هشدار

تردیدی نیست که خطای انسانی مهلکی روی‌داده است. این موضوع در بیانیه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی آمده است. علت اصلی صدور سریع اطلاعیه ستاد کل و اعلام صادقانه به مردم هم، دستور سریع رهبر حکیم انقلاب بوده است. باید از کسانی که دائما درصدد بزرگ‌نمایی ضعف‌ها هستند و حتی از صاحبان داغ نیز پا را فراتر گذاشته‌اند، چرا " وجه مسئولیت‌پذیری سپاه" را در نظر نمی‌گیرند و به آن وزنی نمی‌دهند؟ حق این است که این نوع سرعت در بررسی سانحه هوایی و سرعت در اعلام و صداقت در پذیرش مسئولیت خطا، در نوع خود، در جهان، بی‌سابقه است. چرا این بعد از حادثه به چشم گروهی از تحلیلگران و نویسندگان و مسئولان، نمی‌آید. در حال حاضر در یک جنگ نفس‌گیر روایت‌ها، شاهد یک " انتقال معنایی " هستیم و آن انتقام گرفتن از نیروهای مسلح، به‌ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تحت لوای خونخواهی از جان‌باختگان حادثه هستیم. آنان که کینه‌توزانه سپاه را به باد انتقام می‌گیرند، فراموش کرده‌اند که بیش از سه دهه است، امنیت جان صدها هزار مسافر در پروازهای داخلی و خارجی مرهون مجاهدت‌های امنیت پرواز سپاه است و تاکنون بیش از 170 اقدام تروریستی و هواپیماربایی را بدون واردکردن کمترین التهاب به مردم، خنثی کرده است؟! نقش آمریکای جهان خوار و پلید به‌عنوان مسبب اصلی حوادث اخیر، در کجای نظام و دستگاه تحلیلی دلدادگان به غرب و دلسوزان دروغین آسایش و رفاه مردم قرار دارد؟ آنان که امروز نقش دشمن اصلی را کم‌رنگ می‌کنند و خطای یک نفر را به‌پای یک نیرو و کل نظام می‌گذارند، همان کسانی هستند که سال‌هاست با گفتمان سازش، در بوق تنش‌زدایی دمیده‌اند و با دوگانه سازی " جنگ و صلح" و " معیشت و امنیت" و " معیشت و مقاومت" همه‌چیز را به سازش و مذاکره گره‌زده‌اند. کسانی که تاکتیک هفته پیش، مقابله‌به‌مثل و انتقام را که مطالبه ده‌ها میلیون ایرانی خشمگین و سوگوار بود برنمی‌تافتند و در نوشته‌ها و مقالات و اظهارات پیدا و پنهانشان، آن را مساوی جنگ می‌دانستند و همگان را از چنگ و دندان آمریکای رو به افول می‌ترساندند، پس‌ازاین که دیدند، آمریکا، بعد از سیلی سخت ایران، هیچ غلطی نتوانست بکند، چون بافته‌های خود را پنبه دیدند، مسرورانه از این حادثه تلخ، پرچم دلسوزی و خونخواهی برافراشتند و فریبکارانه به میدان انتقام از فرزندان مظلوم و فداکار ایران انقلابی برآمدند. این واقعه تلخ و مصیبت‌بار، برای بار دیگر چهره‌ها و افکار و جریاناتی را افشا کرد و کینه‌های در سینه خفته‌ی ایشان را بیرون ریخت که شاید در فرصت دیگر بروز نمی‌دادند. این هم جلوه‌ای دیگر از این آزمون سخت و دشوار بود. انتهای پیام /