پای درس تاریخ
ایستادگی بر مواضع خداخواهانه و حقطلبانه شاید سختیهایی داشته باشد اما همیشه جواب میدهد؛ شرطش همان است که حاج قاسم سلیمانی گفت: «شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.»
به گزارش مشرق، سید محمد عماد اعرابی در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: دکتر حشمتالله رنجبر یکی از اعضای گروه پزشکان معالج امام (ره) بود که دو خاطره قابل توجه از ایشان در سال 1367 نقل کرده است. آن روزها پزشکان معالج دستگاههایی نصب کرده بودند تا علائم حیاتی قلب امام (ره) را از دور رصد و اندازهگیری کنند.
اوایل سال 67، یک شب تهران مورد حمله موشکی رژیم بعث عراق قرار گرفت. دکتر رنجبر از حال امام (ره) در آن شب میگوید: «ساعت 11 و یا 11:30 بود که ایشان معمولا میخوابیدند مثل اینکه به خواب رفتند چون آن حالت آرامش و به اصطلاح پایین بودن ریتم قلبشان نشان میداد که الان در حالت آرامش و استراحت هستند در همان لحظه یک موشک به حوالی جماران - گویا فرمانیه - اصابت و صدای بسیار مهیبی ایجاد کرد. ما واقعا حس کردیم که به نزدیک بیت امام (ره) اصابت کرده است اما در همان لحظه چشمهایمان به مونیتور بود که ببینیم حضرت امام چه وضعی دارند، ریتم قلبشان بالا میرود یا نه؟ خوب طبیعتا در مورد هر فردی این ریتم قلب بالا میرود و یک حالت ترس ایجاد میشود ولی برای من تعجبآور و واقعا جالب بود که ایشان [ریتم قلبشان بالا نرفت و] نمیترسید.»
چند ماه گذشت، جنگ به پایان رسیده بود و امامی که حتی موج انفجار مهیب موشکها هم قلبش را متلاطم نمیکرد، حالا به نظر میرسید چیزی جسم و روحش را در فشار قرار داده است. دکتر رنجبر از حال امام (ره) در آخرین روزهای بهمن 1367 میگوید: «ایشان چند شبی بود خواب نداشتند. بسیار بیقرار بودند، دیرتر میخوابیدند. تعداد ریتم قلبشان بالا بود. ما پیش خودمان برایمان سؤال پیش آمده بود که چی شده، مشکل چیست؟ حضرت امام در این ساعت از شب باید خواب باشند و نباید قلبشان مثلا بیشتر از 60 تا 65 تا بزند. چطور است که ریتم قلبشان بالاست این نوساناتی که روی دستگاه ایجاد میشد، جریان چیست؟... پزشکان هم معاینه میکردند و مسئلهای نبود. بعد از اینکه ایشان فتوای اعدام سلمان رشدی را اعلان کردند تازه ما فهمیدیم که ایشان حدود یک هفته، واقعا اذیت میشدند حالا یا مطالعه داشتند یا [چیز دیگر] نمیدانم... شبی که فردای آن روز، حکم اعدام سلمان رشدی را صادر کردند برای ایشان بسیار شب بحرانی بود.»
امام (ره) 25 بهمن 1367 طی حکمی خطاب به مسلمانان جهان نوشتند: «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است؛ انشاءالله.»
حکم امام (ره) موضوع کتاب آیات شیطانی و نویسنده آن را در جهان اسلام داغتر از قبل میکند و غوغایی به راه میاندازد. علاوهبر رهبران جریانهای شیعه در کشورهای اسلامی، علما و حوزههای علمیه اهل تسنن در هندوستان، پاکستان، بنگلادش و لبنان نیز به استقبال فتوای امام (ره) رفتند و آن را لازمالاجرا معرفی کردند. در خارج از کشورهای اسلامی نیز مسلمانان و تشکلهای اسلامی در انگلستان، آمریکا، ایتالیا، فرانسه، آرژانتین، سودان، استرالیا، هنگکنگ، دانمارک، کانادا، اسپانیا، فنلاند و... با صدور بیانیهها و برگزاری تجمع حمایت خود از فتوای امام خمینی (ره) را اعلام کردند.
با برانگیختگی مسلمانان در اقصی نقاط جهان کار برای سلمان رشدی و حامیان غربیاش بیشتر از آن چیزی که فکر میکردند، سخت شد.
سه روز بعد در 28 بهمن 1367 رسانههای غربی با تحریف سخنان آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران در نماز جمعه تهران مدعی میشوند که در صورت توبه سلمان رشدی، او بخشیده و حکم اعدام لغو خواهد شد. در واکنش به این شیطنت رسانهای، امام (ره) فورا در 29 بهمن 1367 اطلاعیهای صادر کرد: «سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامی هم خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند. اگر غیر مسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل میخواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.» حفظ و حراست از ساحت رسولالله (ص) برای امام (ره) بر هر چیز دیگر اولویت داشت.
حالا دیگر کشورهای غربی سعی میکنند با تهدید و تحریم، ایران اسلامی را از این تصمیم منصرف کنند. دو روز بعد در اول اسفند 1367 کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا با محوریت انگلستان در اقدامی هماهنگ تصمیم به خارج کردن سفرای خود از ایران میگیرند. سخنگوی دولت انگلیس در حاشیه اجلاس بروکسل درباره این تصمیم به رادیو دولتی انگلستان میگوید: «هدف این است که آیتالله خمینی تحت فشار حداکثری قرار گیرد تا متوجه شود که اروپا مصمم است برای حفظ اصول آزادی بیان و حقوق بشر و عدم مداخله در امور کشورهای دیگر، قد علم کند.»
«فشار حداکثری» آن زمان هم نتیجهای جز سرشکستگی برای غرب نداشت. همه دوازده عضو بازار مشترک اروپا، سفرا و سایر رؤسای هیئتهای دیپلماتیکشان را از ایران خارج کردند اما جمهوری اسلامی مقتدرانه بر موضع ایمانی و اعتقادی خود پافشاری کرد. آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران آن روزها راهی یوگسلاوی بود که در مصاحبه مطبوعاتی خود در واکنش به این اقدام غربیها، سرفرازانه بر اجرای حکم امام (ره) تأکید کرد: «یک تیری پرتاب شده و دارد میرود به طرف هدف، نشانهگیری هم دقیق شده، دیر یا زود این تیر خواهد خورد به هدف. حالا اگرچه اطرافش خیلی هم جنجال و سروصدا میکنند.»
غربیها دستبردار نیستند. آنها دنبالههای داخلی خود را به میدان آوردند تا ضمن ارائه تحلیلهای به ظاهر خیرخواهانه در افکار عمومی ایران، با ایجاد تردید نسبت به عواقب حکم امام (ره) در میان مردم، اراده جمهوری اسلامی را سُست کنند. سوم اسفند 1367 امام خمینی به این جریان رسانهای و تحلیلهایشان واکنش نشان میدهند و در قسمتی از پیام خود به روحانیون سراسر کشور مینویسند: «ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجهگیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفتهاند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانتکنندگان به مقام مقدس پیامبر (ص) و اسلام و مکتب بگذریم!»
نتیجه پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر مواضع اصولی خود در حمایت از ساحت پیامبر اسلام (ص) خیلی زود آشکار شد. 12 اسفند 1367 یعنی کمتر از دو هفته پس از خروج سفرای غربی از ایران، وزیر خارجه اسپانیا که کشورش ریاست دورهای جامعه اقتصادی اروپا را بر عهده داشت اعلام کرد: «جامعه اقتصادی اروپا میخواهد با ایران روابطی عادی و سازنده داشته باشد.» مسئولان دولتی انگلستان از نخستوزیر تا وزیر خارجهشان نیز در یک عقبنشینی ملموس از لزوم احترام به اسلام و مسلمانان گفتند. حتی وزیر کشور انگلستان با شانه خالی کردن از حفاظت از سلمان رشدی اعلام کرد: «این اقدام به دستور دولت انگلیس انجام نگرفته و مسئولیتش با پلیس است و دولت در آن دخالتی ندارد.» سفرای غربی اندک اندک و بدون سر و صدا به محل مأموریت خود در تهران برگشتند اما جمهوری اسلامی نه تنها هرگز از اجرای حکم اعدام سلمان رشدی برنگشت بلکه برای اجراکننده این حکم جایزه یک میلیون دلاری نیز در نظر گرفت. این رویداد از جنبه دیگری نیز قابل توجه بود. در حالی که سران کشورهای عربی منفعلانه در این ماجرا سکوت کرده و از اعلام نظر خودداری میکردند؛ اقدام امام (ره) در بیان قاطعانه حکم الهی در مورد سلمان رشدی، بار دیگر نگاه ملتهای مسلمان را متوجه ایران کرد و انقلاب اسلامی ایران را طلایهدار دفاع از آرمانهای اسلامی نشان داد.
اگرچه 35 سال از آن روزها میگذرد اما ماجرای سلمان رشدی یکی از درسهای همیشه تازه تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. ایستادگی بر مواضع خداخواهانه و حقطلبانه شاید سختیهایی داشته باشد اما همیشه جواب میدهد و فرصتهای جدیدی ایجاد میکند؛ شرطش همان است که حاج قاسم سلیمانی گفت: «شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.»
12 آگوست 2022 (21 مرداد 1401) ساعت 11 صبح به وقت محلی، زمانی که بیش از 15 ضربه چاقو بهصورت، گردن، بازو، پهلو و ران سلمان رشدی وارد شد؛ سیاستمداران غربی یک بار دیگر عمق نفوذ مرجعیت اسلامی را دیدند. برای «هادی مطر» 24 ساله فتوای امام (ره) و تأیید آن توسط رهبر انقلاب، فقط چند جمله ساده بر روی کاغذ نبود، دستورالعملی بود که هر لحظه باید اجرا میشد حتی اگر هرگز صاحب آن فرمان را ندیده باشد، حتی اگر فرسنگها آنطرفتر در ایالات متحده متولد و بزرگ شده باشد.