پدرخوانده سینمای سیاه درگذشت / یک تنه در مقابل نژادپرستی آمریکایی
ملوین ون پیبلز، پدرخوانده سینمای سیاه و موج اعتراضی فیلمسازی رنگین پوستان، در 89 سالگی درگذشت.
به گزارش مشرق، ملوین ون پیبلز، پدرخوانده سینمای سیاه و از آزادمردان سیه چرده ای که هیچگاه به سفیدپوستان نژادپرست آمریکایی باج نداد، در 89 سالگی درگذشت.
نیویورک (AP) آسوشیتدپرس - ملوین ون پیبلز، نمایشنامه نویس، موسیقیدان و کارگردان سینما که کار او موج «سینمای تجاری سیاهان» دهه 1970 را آغاز کرد و مدتها بعد فیلمسازان را تحت تأثیر قرار داد، درگذشت. او 89 ساله بود.
خانواده وی در بیانیه ای اعلام کردند که ون پیبلز، پدر بازیگر و کارگردان ماریو ون پیبلز، عصر سه شنبه در خانه خود در منهتن درگذشت.
پدر می دانست که تصاویر سیاه اهمیت دارند. اگر یک عکس هزار کلمه ارزش داشته باشد، ارزش یک فیلم چقدر بوده است؟ ماریو ون پیبلز روز چهارشنبه در بیانیه ای اعلام کرد. ما می خواهیم موفقیتی باشیم که می بینیم، بنابراین باید خود را آزاد ببینیم. رهایی واقعی به معنای تقلید از ذهنیت استعمارگر نبود. این به معنای قدردانی از قدرت، زیبایی و ارتباط متقابل همه مردم بود.
وان پیبل در چندین زمینه استعداد داشت به عنوان «پدرخوانده سینمای سیاه» نامیده می شد، او کتاب ها و نمایشنامه های متعددی نوشت و چندین آلبوم ضبط کرد، چندین ساز را نواخت و اشعار سبک رپ را ارائه کرد. او بعدا به یک معامله گر موفق گزینه در بازار سهام تبدیل شد.
اما او بیشتر به خاطر فیلم «Sweet Sweetbacks Baadasssss Song!» یکی از تاثیرگذارترین فیلم های زمان خود به شهرت و محبوبیت بالایی دست یافت. این فیلم کم هزینه و هنری، که او نوشت، تهیه، کارگردانی و بازی کرد، داستان خشونت آمیز و ضد نژادپرستی بود که در در آن یک مهاجم خیابانی سیاهپوست بود پس از کشتن ماموران سفیدپوستی که یک انقلابی سیاه پوست را ضرب و شتم می کردند فرار می کند...
ون پیبلز در سال 1971، سال اکران فیلم، به نیوزویک گفت: همه فیلم های سیاه پوستان تا به حال از دیدگاه و نگاه اکثریت آنگلوساکسون ها در ریتم و گفتار و سرعت آنها بیان شده است.
او در سال 2003 به آسوشیتدپرس گفت: من می توانم آن را تصنیف عزیز تسلیم ناپذیر بنامم. اما من می خواستم مخاطبان اصلی، یعنی مخاطبان هدف بدانند که این برای آنها مناسب است. بنابراین من گفتم «Ba-ad Asssss»(کله خر)، همانطور که شما واقعا می گویید.
این فیلم موفق با بودجه ای به مبلغ 500000 دلار (از جمله 50.000 دلار کمک از جانب بیل کازبی)، علی رغم رتبه پایین X و توزیع محدود و نظرات انتقادی متفاوت منتقدان سفیدپوست، توانست 14 میلیون دلار در گیشه به دست آورد.
به عنوان مثال، نیویورک تایمز، در آن زمان ون پیبلز را به تجارت بی عدالتی متهم کرد و فیلم را «خشمگین» خواند با این وجود فیلم راه خود را از میان تمام سنگ اندازی های اکثریت سفیدپوست باز کرد و به موفقیتی چشمگیر دست یافت.
هالیوود بسیاری از نسخه های درام جنایی را با تقلید از این فیلم خلق کرد که به شدت اغراق آمیز بودند و مملو از قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر که انتقادات شدیدی را در مطبوعات سفید و سیاه به دنبال داشت.
ون پیبلز در سال 2002 گفت: هالیوود چه کرد - آنها پیام سیاسی را سرکوب کردند، کاریکاتور اضافه کردند و «Blaxploitation» متولد شد.
کوئنتین تارانتینو از جمله طرفداران این ژانر در قرن بیست و یکم که نامزد دریافت جایزه اسکار برای فیلم «جنگو بدون زنجیر» شده بود آشکارا تحت تأثیر فیلم های «Blaxploitation» قرار داشت که موج این سینمای اعتراضی از ون پیبلز آغاز شده بود.
پس از موفقیت اولیه، ون پیبلز با پیشنهادات کارگردانی بمباران شد، اما او تصمیم گرفت استقلال خود را حفظ کند.
او گفت: من فقط با شرایط خود با آنها کار خواهم کرد. من الاغ آن مرد را روی زمین خود شلاق زده ام. من شماره یک در گیشه هستم این شیوه ای است که آمریکا چیزها را اندازه گیری می کند. من این کار را به تنهایی انجام دادم. اکنون آنها مرا می خواهند، اما من عجله ای ندارم.
ون پیبلز سپس در تئاتر برادوی شروع به فعالیت کرد و چندین نمایشنامه و موزیکال نوشت و تهیه کرد، مانند «انگار قرار نیست بمیری» «مرگ طبیعی» و «ما را ارزان نخواه» که نامزد تونی شد.
او در 21 آگوست 1932 در شیکاگو متولد شد. وی در سال 1953 از دانشگاه وسلیان اوهایو فارغ التحصیل شد و به نیروی هوایی پیوست و سه سال به عنوان ناوبر خدمت کرد.
پس از خدمت سربازی به مکزیک رفت و به عنوان یک نقاش پرتره کار کرد و سپس به سان فرانسیسکو رفت و در آنجا نوشتن داستان های کوتاه و ساخت فیلم های کوتاه را آغاز کرد.
ون پیبلز پس از آن به هالیوود رفت، اما فقط به او پیشنهاد کار به عنوان اپراتور آسانسور استودیو را دادند. او که ناامید شده بود، به هلند رفت تا دوره های تحصیلات تکمیلی نجوم را بگذراند، در حالی که در تئاتر ملی هلند نیز تحصیل می کرد.
سرانجام تحصیلات خود را رها کرد و به پاریس رفت و در آنجا فهمید که در صورت اقتباس از کار خود که به زبان فرانسه نوشته شده، می تواند به انجمن کارگردانان فرانسوی بپیوندد. او به سرعت زبان آموخت و چندین رمان نوشت.
اولین فیلم بلند او «La Permission/The Story of the Three Pass»، داستان رابطه یک سرباز سیاه پوست آمریکایی و یک زن فرانسوی بود. این فیلم برنده جایزه منتقدان جشنواره فیلم سان فرانسیسکو در سال 1967 شد و توجه هالیوود را به ون پیبلز جلب کرد.
سال بعد، او برای کارگردانی و نویسندگی «مرد هندوانه ای» استخدام شد، داستان یک متعصب سفید پوست (با بازی کمدی گادفی کمبریج با چهره سفید) که یک روز به عنوان یک سیاه پوست از خواب بیدار می شود.
ون پیبلز با پول به دست آمده از آن پروژه، به کار روی «Baadasssss Song Sweet Sweetback!» مشغول شد. اثری که قرار بود هم زندگی او را متحول کند هم به ژانری پرطرفدار در هالیوود بدل شود.
مرگ پیبلز چند روز قبل از جشنواره فیلم نیویورک مصادف بود با جشن پنجاهمین سالگرد خلق «Baadasssss Song Sweet Sweetback!».
منبع: فارس