پنج‌شنبه 12 تیر 1404

پشت پرده عقب نشینی آمریکا از ادامه جنگ از نگاه فلاحت پیشه / کاسبان تحریم هیچ حمایتی از «میهن» نکردند

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
پشت پرده عقب نشینی آمریکا از ادامه جنگ از نگاه فلاحت پیشه / کاسبان تحریم هیچ حمایتی از «میهن» نکردند

اقتصادنیوز:«حشمت‌الله فلاحت‌پیشه» معتقد است: نظام سیاسی، چیزی جز مردم نیست و اگر آمریکا به این نتیجه رسیده بود که مردم ایران پای دفاع از میهن‌شان نمی‌ایستند، این جنگ را تا مرحله تجزیه ایران ادامه می‌داد.

به گزارش اقتصادنیوز، جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل فارغ از فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که به مردم تحمیل کردند از نگاه کارشناسان و تحلیلگران درس هایی نیز در خود نهفته داشت، خاصه آنجا که مردم برخلاف تحلیل غرب پای دفاع از میهن ایستادند.

کامبیز نوروزی: «ملت» واژه‌ای نیست که فقط در زمان جنگ یاد کنیم / قدردانیِ اقتصادی از مردم سخت است اما...

آتش بس، دیپلماسی یا آرامش قبل از طوفان؟/ ساداتیان: باید هزینه حمله مجدد اسرائیل به ایران را بالا برد

«حشمت‌الله فلاحت‌پیشه»، تحلیلگرسیاسی و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس ضمن تحلیل چرایی ادامه نیافتن جنگ تحمیلی اسرائیل و آمریکا علیه ایران، گریزی به نقش مردم در این اتفاق می زند و به «اقتصادنیوز» می گوید؛«مهم‌ترین درس این جنگ تحمیلی این بود که نشان داد حافظان واقعی میهن، همین مردم‌اند؛ مردمی که میهن‌شان را فراتر از هر حزب و شخصیت سیاسی پذیرفته‌اند.»

از او می پرسیم «پاداشِ حاکمیت» به این واکنش مردم چه باید باشد و فلاحت پیشه صریحا پاسخ می دهد؛«مردم نیازمند قدردانی حاکمیت نیستند؛ آنچه برای مردم اهمیت دارد، این است که حاکمیت، مردم را به رسمیت بشناسد.»

مشروح گفتگوی «اقتصادنیوز» با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه تحلیلگرسیاسی و نماینده اسبق مجلس را بخوانید؛

*****

آقای فلاحت‌پیشه! در جریان حمله اسرائیل به ایران، بخشی از مردم با نگاه دفاع از میهن و کشور، همصدایی با حاکمیت داشتند که به عقیده برخی از تحلیلگران موجب ایجاد یک سرمایه اجتماعی برای کشور شد. به نظر شما این سرمایه اجتماعی چه کارکردهایی در این بحران داشت و چرا باید از سوی حاکمیت جدی گرفته شود؟

به‌طور طبیعی، در جهان، آنچه در رابطه‌ی بین دولت و ملت اهمیت دارد، این است که مردم در زندگی خود آزاد باشند و دولت‌ها به خود اجازه ندهند که در امور شخصی مردم دخالت کنند. به‌ویژه، هرگونه تلاشی برای همرنگ‌سازی مردم، تلاشی بیهوده است. تنها چیزی که اهمیت دارد، آن است که مردم بر چند نکته‌ی اساسی وحدت داشته باشند و در رأس این نکات، حمایت از وطن قرار دارد.

مهمترین درس جنگ 12 روزه

ایرانی‌ها باسابقه‌ترین ملت دنیا در دولت‌داری هستند. بسیاری از افسانه‌های وطن‌دوستی به تاریخ ایرانیان بازمی‌گردد. ما می‌بینیم که همه ایرانیان دنیا در حمایت از سربازان و وطن، به پا خواستند. بسیاری از مردم، با وجود بی‌مهری‌هایی که دیده بودند و نارضایتی‌هایی که از سیاست‌های دولت داشتند، پای میهن ایستادند.

مهم‌ترین درس این جنگ تحمیلی این بود که نشان داد حافظان واقعی میهن، همین مردم‌اند؛ مردمی که میهن‌شان را فراتر از هر حزب و شخصیت سیاسی پذیرفته‌اند.

وقتی توجه افراطیون به پدیده سگ گردانی بود؛ اسرائیلی‌ها آماده جنگ شدند

اما متأسفانه، در طول سال‌های گذشته، عده‌ای افراطی سعی داشتند با بدترین فشارها، نوعی سبک زندگی مورد نظر خود را به کل مردم تحمیل کنند. چه بی‌مهری‌هایی که علیه مردم صورت نگرفت. نکته‌ی تلخ این‌جا است که در هفته منتهی به جنگ، شاهد بودیم که افراطیون، کل حوزه تصمیم‌گیری و انتظامی کشور را معطوف به پدیده‌ای به‌نام "سگ‌گردانی" کرده بودند؛ در حالی‌که در همان زمان، اسرائیلی‌ها مشغول ساخت پهپاد و ریزپرنده در ایران برای آماده‌سازی جنگ بودند.

مردم، بسیار بهتر از افراد مدعی، ایران را می‌شناسند و درک می‌کنند. این موضوع زمانی به سرمایه اجتماعی تبدیل می‌شود که دولت، تصمیمات خود را بر پایه نیازها و خواسته‌های مردم اتخاذ کند، نه بر اساس سیاست‌های اقلیتی که نگاهی "رعیت‌گونه" به مردم دارد.

 نظام سیاسی، چیزی جز مردم نیست

من معتقدم که نظام سیاسی، چیزی جز مردم نیست. هیچ نظامی بدون حمایت مردم دوام نمی‌آورد. اگر آمریکا به این نتیجه رسیده بود که مردم ایران پای دفاع از میهن‌شان نیستند، این جنگ را تا مرحله‌ی تجزیه‌ی ایران ادامه می‌داد. اما جای تأسف است که باید جنگی اتفاق بیفتد تا مسئولان کشور به این واقعیت برسند که مردم واقعی، همان‌هایی هستند که در عین حال، دوست دارند در یک جامعه‌ی آزاد، در انتخابات آزاد شرکت کنند.

دولتمردان در عمل، نه در شعار خود را خادم این ملت بدانند

ما دیده‌ایم که افراطیونی که مشکلات زیادی را به کشور تحمیل کردند، در طول جنگ سکوت کردند، اما مردم از کشورشان دفاع کردند. این، نیاز اصلی جامعه است. آن زمانی این سرمایه اجتماعی پایدار خواهد ماند که دولتمردان در عمل، نه در شعار خود را خادم این ملت بدانند و به‌جای ایجاد مشکل و تنگنا برای مردم، خواست اصلی آنان را محقق کنند؛ نمایندگان واقعی مردم را در جایگاه تصمیم‌گیری بنشانند، و هر تصمیمی را که می‌گیرند، در راستای منافع مردم باشد.

در جنگ 12 روزه کاسبان تحریم و سودجویان حمایتی از کشور نکردند

اتفاقاً این جنگ نشان داد که عده‌ای "کاسب تحریم" و سودجو، که در شرایط تنش و تحریم به سلطه‌جویی پرداختند، هیچ‌گونه حمایتی از کشور نکردند؛ اما مردمی که به‌خاطر سودجویی همین کاسبان تحریم، گرفتار مشکلات اقتصادی شده بودند، به‌خاطر میهن و سربازان آن ایستادگی کردند.

حاکمیت باید مردم و حقوق آنها را به رسمیت بشناسد

اگر بپذیریم که مشارکت مردم نوعی همراهی و وفاداری به کشور و ساختار سیاسی اجتماعی بوده، حاکمیت برای قدردانی واقعی از این سرمایه به وجود آمده چه گزینه‌هایی پیش رو دارد؟ و چه اقداماتی از سوی حاکمیت می‌تواند به ماندگاری این سرمایه اجتماعی کمک کند؟

مردم نیازمند قدردانی حاکمیت نیستند؛ آنچه برای مردم اهمیت دارد، این است که حاکمیت، مردم را به رسمیت بشناسد. به رسمیت شناختن مردم یعنی به رسمیت شناختن حقوق آنان.

حاکمیت باید گروه‌های الیگارشی را که قدرت و ثروت را چیزی جز منافع خود نمی‌بینند، متلاشی کند و هر آنچه از طریق رانت به این گروه‌ها رسیده، مجدداً به خزانه ملت بازگرداند.

برخی دستگاه ها با بودجه کلان هیچ منفعت و خیر عمومی ندارند

در تمام تصمیم‌گیری‌های خود، حاکمیت باید خواسته‌ها و نیازهای مردم را در اولویت قرار دهد؛ به این معنا که آزادی‌های مردم را به رسمیت بشناسد. در حوزه‌هایی مانند اقتصاد، هر جا که افرادی با استفاده از رانت به ثروت رسیده‌اند، باید این رانت‌ها از بین برود و به خزانه عمومی بازگردد.

این‌ها اقدامات عملی است، و مردم باید آثار آن را به‌صورت ملموس در زندگی خود مشاهده کنند. من مثالی عرض می‌کنم: بسیاری از دستگاه‌هایی که صاحب ردیف‌های بودجه‌ای کلان هستند، هیچ منفعت و خیر عمومی ندارند. این دستگاه‌های طفیلی باید کنار زده شوند، بودجه آن‌ها کاهش یابد، و منابع حاصل، مستقیماً به زندگی مردم اختصاص یابد. اقدامات مؤثر، چنین کارهایی است؛ و هر چیزی غیر از این، صرفاً حرف است.

مردمی که پای میهن ایستادند، سرمایه اجتماعی این کشورند

حفظ این سرمایه اجتماعی، اهمیت بسیار بالایی دارد. مردمی که در یک جنگ، پای میهن خود ایستادند؛ خود، سرمایه اجتماعی این کشورند. اما یک دولت، زمانی کارآمد تلقی می‌شود که مردم احساس کنند آن دولت، نماینده واقعی آنان است نه دولتی که تحت نفوذ گروه‌های قدرتی قرار دارد که هرگز در اندیشه منافع ملت نبوده‌اند.

من معتقدم که همین حالا، در طول این جنگ، یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که حاکمیت می‌تواند از تجربه 12 روزه جنگ بگیرد، این است که: برخی گروه‌های قدرت و ثروت، که بودجه عمومی را غارت کرده‌اند، در ایام سختی هیچ کمکی به کشور نمی‌کنند، اکنون دولت باید این رانت‌ها و انحصارها را قطع کند و بلافاصله منابع به‌دست‌آمده را به‌صورت ملموس در زندگی مردم هزینه کند. به باور من، همین اقدام، بزرگ‌ترین نقش حفاظتی و پیشگیرانه در برابر جنگ را ایفا می‌کند.

همین حالا، بسیاری از افرادی که شرکت‌های بزرگ و معادن کشور را در اختیار دارند، یا انحصار واردات و صادرات را تصاحب کرده‌اند، بودجه‌های کلانی را از آنِ خود کرده‌اند بی‌آنکه هیچ خدمتی به ملت ارائه دهند، این‌ها باید مورد بازنگری قرار گیرند. اگر من به جای دولتمردان بودم، روزانه ده‌ها مورد از این بودجه‌ها، امتیازها و انحصارها را حذف می‌کردم و مستقیماً به خزانه ملت بازمی‌گرداندم.

این اقدامات باید به‌سرعت انجام شود تا بتوان این سرمایه ملی را حفظ کرد. جنگ اخیر نشان داد که نهادهای قدرت، نه تنها خدمتی به منافع ملی نمی‌کنند، بلکه حتی اراده‌ای برای کمک به کشور نیز ندارند.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
پشت پرده عقب نشینی آمریکا از ادامه جنگ از نگاه فلاحت پیشه / کاسبان تحریم هیچ حمایتی از «میهن» نکردند 2
پشت پرده عقب نشینی آمریکا از ادامه جنگ از نگاه فلاحت پیشه / کاسبان تحریم هیچ حمایتی از «میهن» نکردند 3