چهارشنبه 7 آذر 1403

پلیسی از جنس یک دولت تروریست / ناقوس جنگ داخلی و تجزیه آمریکا به صدا درآمده است؟

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
پلیسی از جنس یک دولت تروریست / ناقوس جنگ داخلی و تجزیه آمریکا به صدا درآمده است؟

ذات تروریستی دولت آمریکا گویای ماموریت پلیس در برخورد نژادپرستانه و تروریستی با شهروندان، اعم از رنگین پوستان و سفیدپوستان است. به اعتراف کارشناسان، اینک آمریکا با ترکیب متنوع نژادی، به‌سوی تجزیه و جنگ داخلی پیش می‌رود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، کشته‌شدن فجیع "جورج فلوید"، سیاه پوست زیر زانوی سه افسر آمریکایی در حالی که به دستانش از پشت دستبند زده بودند و او زیر زانوهای این سه افسر ملتمسانه خواهش می‌کرد که اجازه دهند تا او نفس بکشد، برای اولین بار نبوده و به‌طورقطع آخرین جنایت در آمریکایی نیست که سیاهپوستان 14درصد جمعیت آمریکا را به خود اختصاص می‌دهند و براساس آمار دولت این کشور، از هر 15 سیاهپوست آمریکایی یک نفر روزانه توسط پلیس به زندان گرفتار می‌شود. وصله ناچسبی به‌نام سیاهپوست و رنگین پوست در آمریکا سیاهپوستان، سومین گروه قومی و نژادی پرجمعیت آمریکا هستند که قرن‌ها (از روز نخست کشف وتاسیس این کشور) مورد تجاوز و نژادپرستی متصرفان این سرزمین قرار گرفتند و حتی تا سال 1948 سیاه‌پوستان از خریدن یا زندگی‌کردن در یک خانه یا محله، بصورت کاملا قانونی محروم بودند تا اینکه در آن سال طی متممی قانون چند ده ساله آمریکا اصلاح شد. واقعیت این است در حالی که بیش از 160 سال از جنگ‌های انفصال آمریکا می‌گذرد، همچنان همان تفکر نژادپرستانه بر سیستم اجرایی آمریکا حاکم است. در مقدمه آغازین قانون اساسی آمریکا آمده است: "تمام انسان‌ها با یکدیگر برابر آفریده شده‌اند". از آنجا که بنیانگذران کشور آمریکا، که خود برده دارانی بزرگ بوده‌اند، هیچ ضمانت اجرایی را برای برابری نژادی در این کشور در نظر نگرفته‌اند. رنگین پوستان آمریکایی راه درازی را در طول 300 سال گذشته برای برابری طی کرده‌اند. کلبه عمو تام، که پیش از جنگ‌های انفصال آمریکا به رشته تحریر در آمده، نشانی از رنج‌های رنگین پوستان بوده است. در آمریکا، روز به روز، دریغ از دیروز! حالا پس از گذشت تحولات مهمی همچون تصویب قانون مدنی آیا شرایط سیاه پوستان بهبود یافته است؟. آمارها می‌گوید که این چنین نیست و شرایط رو به بدتر شدن پیش می‌رود. مسئله تبعیض نژادی و نژادپرستی در آمریکا، یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی و اقتصادی در این کشور محسوب می شود. این معضل در نتیجه ساختار نژادپرستانه آمریکا است که ریشه‌ای تاریخی دارد و برده داری، جداسازی نژادی، مدارس جداگانه برای سرخ پوستان و اقلیت های نژادی و اردوگاه های بزرگ برای لاتنین تبارها از نمادهای آن محسوب می‌شود. حتی در میان نخبگان ابزاری و فکری در آمریکا نیز رفتارهای نژادپرستانه دیده می شود. واقعیت انکارناپذیراین است که امروز در آمریکا قانون در مورد تمامی افراد به طور یکسان اعمال نمی‌شود و تبعیض نژادی بر همه شئون زندگی اجتماعی سایه گسترده است. سیاهان و اقلیت‌های دیگر هنوز از تبعیض و رفتارهای نابرابر در رنجند. همچنین در دستگاه قضایی آمریکا مشکلات زیادی برای سیاهپوستان آمریکایی ایجاد می‌شود. تبعیض نژادی و قومیتی در ایالات متحده همچنان وجود دارد وضعیت معیشتی سیاهان و رنگین پوستان در آمریکا در پایین‌ترین سطح قرار دارد. سیاه پوست‌ها و سایر اقلیتها جزء پایین‌ترین طبقات جامعه آمریکا به حساب می‌آیند. نژادپرستی در آمریکا مقوله‌ای نهادینه شده و ساختاری است و حتی اگر یک سیاهپوست هم در این کشور رئیس جمهور شود، این مقوله پایان نمی یابد. شکاف ثروت میان سفیدپوستان و سیاهپوستان در آمریکا بسیار گسترده است. در حالی که از هر سه سفیدپوست در آمریکا یکی از آنها صاحب خانه است، این رقم برای سیاهپوستان، یک نفر در هر ده نفر است. تبعیض برای اقوام غیرسفیدپوست که تقریبا از قرن هفدهم آغاز شده بود تا دهه 1960 ادامه داشت. براساس قانون جیم کرو (Jim Crow Laws) با عنوان قانون "جدا اما برابر"(separate but equal) که بین سال‌های 1876 تا 1965 در در ایالت‌های مرزی و جنوبی آمریکا به اجرا درآمد، همه اماکن عمومی برای سیاهپوستان و سفیدپوستان جدا شد. مدارس دولتی، اتوبوس، قطار و حتی پارک‌ها جدا شد. مبارزات بی سرانجام رنگین پوستان در آمریکا در دهه 1950، جنبش سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی به حرکت در آمد. اما حادثه بمبگذاری کلیسای خیابان شانزدهم در شهر بیرمنگهام ایالت آلاباما متعلق به آمریکایی‌های آفریقایی تبار، وجدان افکار عمومی در سراسر جهان را به درد آورد و فشارها برای رفع تبعیض نژادی در آمریکا تشدید شد. این حادثه یک نقطه عطف در تاریخ نژادپرستی در آمریکا محسوب می شود. در 15 سپتامبر سال 1963، گروه نژادپرست کوکلاکس‌کلان در یک اقدام تروریستی این کلیسا را منفجر کردند که در نتیجه آن چهار نوجوان سیاهپوست کشته شدند. این حادثه تنها چند هفته بعد از تظاهرات بزرگ سیاهان به رهبری مارتین لوتر کینگ در واشنگتن رخ داد. نابرابری در جامعه آمریکا در زمینه های مختلف خود را به رخ می کشد. مثلا سیاهپوستان عمدتا شغل هایی در بخش خدمات دارند و احتمالا اینکه مالک خانه یا خودرو باشند، در مقایسه با سایر افراد به ویژه سفیدپوستان، بسیار کمتر است. کیفیت زندگی، سفید و ارتباط برقرار کردن آنها با سایر بخش های جامعه نیز متفاوت است. شاید برده داری به شیوه قدیم آن در ظاهر در جامعه آمریکایی منسوخ شده باشد، اما همچنان رگه های آن و نظام سلسله مراتبی در آن به چشم می خورد و رنگین پوستان شهروندهای درجه دو یا بدتر محسوب می شوند. بحث برتری نژادی سفیدپوستان امر چندان غریب و عجیبی در آمریکا نیست. در همین دوره ریاست جمهور دونالد ترامپ، راهپیمایی های متعدد در حمایت از نژادپرستی برگزار شده و بعضا برخی از این گروه‌های نژادپرست مورد حمایت رئیس جمهور قرار گرفته اند. ترکیب نژادی آمریکا آوریل سال جاری بود که اقتصاددانان و جمعیت شناسان در آستین تگزاس آمریکا گرد هم آمدند تا مهمترین تغییرات جمعیتی آمریکا را طبق آخرین آمار بررسی کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که: سفیدپوستان دو سوم رأی‌دهندگان را تشکیل می‌دهند اما این سهم به نفع اقلیت‌ها نژادی رو به افول است کما اینکه از آن سو سهم اقلیت‌ها در کنگره رو به افزایش (22%) است. در میان اقلیت‌های نژادی که حائز شرایط رأی‌دهی هستند، اسپانیایی‌تباران با 13.3% بزرگترین اقلیت را تشکیل می‌دهند و جای سیاهان را که اکنون 12.5% هستند گرفتند. البته مهم این است که چقدر پای صندوق می‌آیند و تجربه گذشته نشان داده سیاهان انگیزه بیشتری دارند، مگر اینکه تخاصم ترامپ با مهاجران، لاتین‌تباران را نیز به مشارکت در انتخابات بکشاند. یک چهارم والدین آمریکایی مجردند (سه برابر و نیم نسبت به سال 1968) اگر چه یک سوم از این افراد با یک دوست یا همخانه به صورت غیررسمی ارتباط دارند. به همین دلیل، یک سوم از کودکان آمریکایی با یکی از والدین زندگی می‌کنند (دو برابر و نیم نسبت به سال 1968). سهم طبقه متوسط در جامعه آمریکا رو به کاهش است (52% در آخرین آمار نسبت به 61% در سال 1971 میلادی) و نابرابری اقتصادی در ایالات متحده در حال افزایش است، اگر چه به آرامی. دهک ثروتمند سفیدپوست نسبت به دهک فقیر سفیدپوست، 7.8 برابر ثروت دارد در حالی که همین نسبت در سال 1970، 6.3 برابر بود. اختلاف طبقاتی در میان اقلیت‌های نژادی آسیایی و سیاه‌پوست، بیش از سفیدپوستان است و تا 10.7 برابر بالغ شده است. نمونه امروزین تبعیض در آمریکا پایگاه «پیپل دیلی» در گزارشی به تبعیض نژادی در آمریکا پرداخته و می‌نویسد "شیوع ویروس کرونا نابرابری‌های موجود در جامعه آمریکا را برملا کرده است". اوایل ماه آوریل، اداره بهداشت و خدمات انسانی ایالت میشیگان آمار مبتلایان به ویروس کرونا را در این ایالت به تفکیک نژادهای مختلف اعلام کرد که این آمار توجه افکار عمومی سراسر جهان را به خود جلب کرد. این آمار نشان می‌دهد که آفریقایی آمریکایی تبارها 12 درصد از جمعیت میشیگان را تشکیل می‌دهند، اما 33 درصد از موارد تایید شده ابتلا و 40 درصد از آمار فوتی‌های ناشی از کرونا در این ایالت مربوط به این اقلیت قومی است. اخیرا این آمار به روز رسانی شده و در حال حاضر 32 درصد از مبتلایان و 41 درصد از قربانیان کرونا را در ایالت میشیگان، آفریقایی آمریکایی تبارها تشکیل می‌دهند. در سراسر آمریکا، سفیدپوست‌ها 52.3 درصد، آفریقایی آمریکایی تبارها 22.4 درصد، 16.6 درصد لاتین‌ها و 5.8 درصد آسیایی آمریکایی تبارها، آمار مرگ و میر ناشی از کرونا را تشکیل می‌دهند. بررسیها نشان می‌دهد که مرگ ومیر ناشی از کرونا در میان آفریقایی آمریکایی تبارها به طور قابل ملاحظه‌ای بسیار بیشتر از گروه‌های دیگر در کل آمریکاست؛ این موضوع نشان می‌دهد که این اقلیت نژادی به شدت از ویروس کرونا تاثیر پذیرفته است. آمار منتشر شده از سوی «مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری در آمریکا» نیز این موضوع را تایید می‌کند که در تمامی ایالت‌های آمریکا، اقلیت نژادی آفریقایی آمریکایی، آسیب پذیرترین گروه در برابر ویروس کرونا هستند. درصد بالای مرگ و میر آفریقایی آمریکایی تبارها بر اثر ویروس کرونا در حالی روی می‌دهد که این گروه درصد کمی از جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند. پایگاه «پیپل دیلی» در گزارش خود به تشریح نابرابری نژادی در آمریکا پرداخته و می‌نویسد «به نظر می‌رسد که نژادپرستی در آمریکا با ظهور اپیدمی کرونا، ابعاد جدیدی به خود گرفته است؛ در مراحل پیشین عمدتا این تبعیض در اظهارات برخی سیاستمداران و جریان اصلی رسانه‌ها نمود پیدا می‌کرد، اما اکنون به یک نابرابری نژادی تحمیل شده به گروه‌های اقلیتی در سراسر آمریکا تبدیل شده است.» این پایگاه در ادامه به تحلیل دلایل این عدم تناسب در مرگ و میر اقلیت‌ها بر اثر کرونا پرداخته و می‌نویسد «دلیل این موضوع به وضعیت این گروه‌ها در جامعه آمریکا مربوط است؛ از موقعیت شغلی آنها گرفته تا سیستم مراقبت‌های بهداشتی و بیمه خدمات درمانی.» در پایان این گزارش آمده است که آمار بالای مرگ و میر در میان اقلیت‌های نژادی در آمریکا بر اثر کرونا نتیجه شکست طولانی مدت دولت این کشور در محافظت برابر از حقوق سلامت اقلیت‌های نژادی است. "لوری لایت فوت" شهردار شیکاگو گزارش‌ها را درباره اینکه سیاه پوستان 70 درصد قربانیان کرونا را در این شهر تشکیل می‌دهند، هولناک خوانده است. زبانه‌های تجزیه آمریکا در حال شعله‌ورشدن است شیوع کرونا در ابتدای سال 2020، اما شاید همان مسئله بنیادینی باشد که می‌تواند آتش اختلافات را شعله‌ور کند. این اپیدمی، نه تنها خسارات سنگینی به اقتصاد کل امریکا وارد کرد، بلکه تنش سیاسی کم‌سابقه‌ای را میان دولت فدرال و ایالات رقم زد که چشم‌انداز روشنی برای آن دیده نمی‌شود. از یک سو در سه ماهه نخست 2020 رشد منفی 8/ 4 درصدی برای اقتصاد امریکا ثبت شده، ظرف 6 هفته بیش از 30 میلیون نفر بیکار شده‌اند و این عدد در حال حاضر به 42 میلیون بیکار رسیده است. رکودی سهمگین‌تر از رکود دهه 1930 دامن‌گیر اقتصاد امریکا شده است؛ و از سوی دیگر امریکا در صدر فهرست جهانی مبتلایان و قربانیان کرونا قرار گرفته و هر 44 ثانیه یک امریکایی جان خود را بر اثر ابتلا به این ویروس از دست می‌دهد. این است که حاکمان امریکا میان دوگانه «مرگ و رکود» گرفتار آمده‌اند. گروهی که شامل فرمانداران ایالات مهم هستند، خواهان تداوم قرنطینه تا کنترل کامل اپیدمی‌اند و در سوی دیگر، ترامپ قرار دارد که خواهان بازگشایی فعالیت‌های اقتصادی است. طرفداران ترامپ در 12 ایالت با سلاح به خیابان‌ها ریخته و علیه تصمیمات ایالتی شوریده‌اند و رئیس‌جمهور رسما از آن‌ها در برابر فرمانداران حمایت می‌کند. ایالات کلونی‌هایی تشکیل داده و برای مدیریت اپیدمی به صورت مستقل از واشنگتن، با یکدیگر پیمان بسته‌اند. در این میان، ترامپ کمک مالی به ایالات گرفتار بحران را منوط به تبعیت از تصمیمات واشنگتن از جمله سیاست‌های مهاجرتی کرده و منازعه‌ای دیگر آغاز کرده است. فرماندار نیویورک می‌گوید این ایالت بسیار کمتر از پولی که به دولت فدرال پرداخت می‌کند، از آن دریافتی دارد و سناتور‌ها و فرمانداران دیگر ایالات نیز توئیت زده و خواهان محاسبه داده و ستانده ایالت‌شان با واشنگتن می‌شوند. فرماندار کالیفرنیا می‌گوید کالیفرنیا یک «دولت - ملت» است و در سطوح و حوزه‌های مختلف، هر از چندگاهی منازعه‌ای جدید در می‌گیرد و پیکر فدرالیسم زخمی جدید برمی‌دارد. روزانه انبوهی از توئیت با مضمون تجزیه توسط شهروندان امریکایی منتشر می‌شود و معترضان، پرچم «ایالات هم‌پیمان امریکا» (CSA) را که نماد تجزیه است، در سطح شهر‌ها و اماکن عمومی می‌چرخانند؛ تا جایی که «دیوید برگر» فرمانده سپاه تفنگداران امریکا طی ابلاغیه‌ای حمل این پرچم را توسط نظامیان این مجموعه ممنوع کرده است. ایالات امریکا به طرز فزاینده‌ای در حال انفکاک هستند. 21 فروردین 1399، خبرگزاری بلومبرگ تحلیلی را با تمرکز بر کالیفرنیا و به بهانه «دولت - ملت» خواندن این ایالت توسط فرماندار آن - گاوین نیوسام - منتشر کرد که موج جدیدی از بحث درباره تجزیه را ایجاد کرد: «نیوسام فرماندار کالیفرنیا، این ایالت را یک «دولت - ملت» خواند. این یک اشتباه لپی نیست. فدرالیسم همواره مشکلات خود را داشته است. اما تنش‌ها در حال افزایش است و حل و فصل‌ها به موازات تنش‌ها افزایش نمی‌یابد. کالیفرنیا یک پناهگاه برای پناهجویان است، اما واشنگتن مخالف مهاجرت است. در کالیفرنیا ماری‌جوانا کاشت و تجارت می‌شود، اما کاخ سفید محدودیت اعمال کرده است. دولت ترامپ حامی شدید آزادی اسلحه است، اما کالیفرنیا اعمال محدودیت می‌کند. مهم‌تر از همه اینها، شکست ترامپ در مواجهه با کرونا و حتی پرهیز از پذیرش مسئولیت، باعث شده است که کالیفرنیا خودش دنبال چاره‌جویی باشد. این تنش‌ها می‌تواند کالیفرنیایی‌ها را تحریک کند که درباره ایالت خود و رابطه آن با واشنگتن فکر دیگری بکنند». کمتر از یک هفته بعد، خبرگزاری رویترز نیز در تحلیلی به افزایش احتمال تجزیه امریکا پرداخت و نوشت: «ناتوانی واشنگتن در رهبری یک پاسخ مؤثر به ویروس، احتمال تجزیه امریکای بزرگ را افزایش داده است. بحث تجزیه که زمانی تابو بود، الان تبدیل به یک موضوع در صفحه توئیتر ترامپ شده است».19 اشاره رویترز به انبوهی از توئیت‌هایی است که با مضمون تجزیه ذیل توئیت‌های رئیس‌جمهور امریکا منتشر می‌شود. بحث تجزیه امریکا را، اما باید واقعی دید و تحلیل کرد. واقعیت این است که مسئله تجزیه امریکا یک بحث ریشه‌دار است و موضوعی جدید و فانتزی و رؤیایی و سطحی نیست. تحولات پساکرونا در امریکا نیز به ما می‌گوید از سال 1865 یعنی پایان جنگ داخلی امریکا - و شکست نخستین پروژه تجزیه - تاکنون، بحث تجزیه هیچ‌گاه به اندازه امروز جدی نبوده است. اما آیا این‌ها بدین معنی است که امریکا در آینده نزدیک تجزیه خواهد شد؟ پاسخ این پرسش بلاتردید به تحولات آینده بستگی دارد. بحران کرونا می‌تواند نظیر همه بحران‌های یک قرن اخیر پدیده‌ای موقت و زودگذر باشد که امریکا از آن زخم‌های کاری بردارد، اما زمین نخورد و مجددا کمر راست کند. اما اگر این بحران به درازا بکشد و شکاف ایجاد شده در رهبری امریکا تعمیق شود، ماجرا متفاوت خواهد بود. باید توجه داشت که تاکنون همه آنچه درباره فساد و نابرابری و تبعیض نژادی و بحران اقتصادی و اجتماعی امریکا به عنوان مصادیق افول این ابرقدرت مطرح بود، در چارچوب حاکمیت و نظم سیاسی موجود مورد بحث قرار می‌گرفت و لذا فضا برای طرح گزینه «اصلاحات» و سردادن شعار «تغییر» کم نبود. کما اینکه باراک اوباما با شعار تغییر روی کار آمد. اما بحرانی که پس از کرونا در امریکا ایجاد شده، علت العلل همه آن ناکامی‌ها و شکست‌ها را متوجه رهبری امریکا و مشخصا نظم فدرالی کرده و مهم‌تر اینکه یک گزینه بدیل و جایگزین برای اصلاح نظام سیاسی موجود، روی میز قرار دارد و عنوان این گزینه «تجزیه» است. اعتراضات مردمی که بازهم سرکوب می‌شود دامنه اعتراضات در آمریکا بعد از کشته شدن «جورج فلوید» توسط پلیس ایالت‌های متعدد این کشور را فرا گرفت بگونه‌ای که طبق اعلام سی ان ان، نیروهای واکنش سریع آمریکا کاخ سفید را به دلیل برگزاری اعتراضات شدید آمریکایی‌ها در بیرون آن، بستند و ورود و و خروج به آن را ممنوع کردند. بنا به گزارش‌ها خیابان‌های نیویورک، مینیاپولیس، شیکاگو، میامی، فیلادلفیا، دالاس، هیوستون، لاس‌وگاس، لس‌آنجلس، ممفیس، پورتلند، سانفرانسیسکو و ایندیاناپولیس شنبه‌شب صحنه تجمعات اعتراض‌آمیز بود. پلیس ایندیاناپولیس اعلام کرده است که در جریان تظاهرات در این شهر سه نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند که یکی از آنها کشته شده است. فرماندار مینه‌سوتا پیش از تظاهرات شنبه‌شب از بسیج بیش از 13 هزار سرباز گارد ملی آمریکا برای برقراری نظم در مینیاپولیس سخن گفته بود. او افزوده بود که از پنتاگون برای حفظ نظم در مینیاپولیس درخواست کمک کرده است. دونالد ترامپ ضمن انتقاد از مقامات محلی مینیاپولیس خواستار برخورد «قاطع‌تر» با معترضان شده است. مقامات مینه‌سوتا گفته‌اند که با «ده‌ها هزار شورشگر» در مینیاپولیس روبه‌رو هستند. همچنین رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند که تاکنون در 75 شهر این کشور حکومت نظامی اعلام شده است و ده‌ها نفر نیز بازداشت شده‌اند. و داستان همچنان ادامه دارد طبیعی است که حتی اگر پلیس و ارتش آمریکا بتوانند اعتراضات گسترده مردم و بویژه رنگین پوستان این کشور را سرکوب کنند، این به معنی حل شدن مسئله اصلی آمریکا، یعنی تبعیض و نژادپرستی، نیست و این عامل، ریشه اصلی قیام‌ها و تجزیه‌طلبی‌هایی خواهد بود که سیاسیون و جامعه‌شناسان سال‌هاست وقوع آن را پیش‌بینی کرده‌اند. انتهای پیام /