پژوهشی گسترده درباره هراتِ دوره صفویه
![پژوهشی گسترده درباره هراتِ دوره صفویه](https://media.mehrnews.com/d/2022/10/17/3/4307998.jpg?ts=1665999711388)
«هرات در دوره صفویان» اثر مرحوم جلال الدین صدیقی که توسط موسسه بایسنغر منتشر شده، سیمای دقیقی از شهر هرات در دوره صفویان و چرایی افول این شهر را برای مخاطبان روایت میکند.
«هرات در دوره صفویان» اثر مرحوم جلال الدین صدیقی که توسط موسسه بایسنغر منتشر شده، سیمای دقیقی از شهر هرات در دوره صفویان و چرایی افول این شهر را برای مخاطبان روایت میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «هرات در دوره صفویان» پایاننامه دکتری جلالالدین صدیقی است که توسط مؤسسه پژوهشی بایسنغر در هرات فرصت نشر پیدا کرد.
جلال الدین صدیقی (1319 - 1375 ش.) فرزند محمدکریم خان صدیق در سال 1319 خورشیدی در شهر هرات چشم به جهان گشود. تعلیمات ابتدایی و ثانوی را در دبیرستان سلطان غیاث الدین غوری در زادگاهش فراگرفت و در سال 1341 خورشیدی در رشته ژورنالیسم دانشکده ادبیات دانشگاه کابل راه یافت و بعد از چهار سال دوره کارشناسی را به اتمام رسانید. او بعد از فراغت به عنوان مدرس در گروه تاریخ دانشکده علوم اجتماعی مشغول به کار شد. در سال 1346 به هند سفر کرد و دو سال بعد از دانشکده علوم انسانی و بازرگانی دانشگاه عثمانیه این کشور از رشته روزنامهنگاری با تخصص رادیو کارشناسی ارشد خود را به دست آورد.
جهت اخذ کارشناسی ارشد / ماستری دوم خود در اسفند / حوت 1348 عازم ایران شد و در آذر / عقرب سال 1352 خورشیدی از پایاننامهاش با عنوان «مسئله هرات در زمان سلطنت محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار» دفاع و به کشور برگشته و تدریس را در دانشگاه کابل ادامه داد. در سنبله / شهریور 1353 بار دیگر جهت تحصیل در دوره دکترا عازم تهران شد و در سال 1357 از پایاننامه دکتری خود با عنوان «هرات در دوره صفویان» در دانشگاه تهران با موفقیت دفاع کرد. بعد از بازگشت دوباره به تدریس مشغول شد و در کنار تدریس از سال 1362 تا 1364 رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه کابل و از سال 1365 تا 1368 رئیس شعبه تاریخ معاصر افغانستان در دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه بود.
جلال الدین صدیقی تاریخپژوه، مترجم و هراتشناس برجستهای است که در حیات علمی خود بیشتر کوشیدهاست آثار پژوهشگران و نویسندگان روس، تاجیک و غربی را در حوزههای تاریخ، قومشناسی، ادبیات و... به فارسی برگردان کند. پژوهشهای صدیقی بیشتر به صورت درسنامههای دانشگاهی و مقالات ارائه شد و کوتاهی عمر برای ایشان مجال نداد تا یادداشتها و تحقیقات پراکنده و رسالههای فوق لیسانس و دکترای خود و همچنین رسالههای ترفیعات علمی خود در گروه تاریخ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل را با بازبینیها و کموزیادتها منتشر کند.
«هرات در دوره صفویان» در دوازده فصل تدوین یافته است. از وجه تسمیه هرات شروع تا معادن و کشاورزی هرات، حکومتهای حاکمان تیموری و صفویه در هرات، تعارض ازبکان و صفویان در هرات، چگونگی بهقدرترسیدن ابدالیان در هرات، حوزه اداری هرات، مکتب هنری هرات در ممالک دیگر، درآمد و عوائد هرات از اهم مسائلی است که در این اثر به آنها پرداخته شدهاست. این اثر تا اکنون یگانه اثری است که به تحقیق گسترده درباره هرات دوره صفوی پرداخته است. اهمیت این دوره در آبستن حوادثی است که بعدها زمینهساز تغییراتی بزرگ در مسائل اجتماعی، قومی و مذهبی در این شهر شد که تا امروز هم متأسفانه گریبانگیر این شهر است. نویسنده در این اثر از منابع بسیاری سود جسته که نکتهایست درخور، اما با آن هم برخی کمبودیها در این پژوهش به چشم میخورد. در این دوره دربارهای هنرپرور کسانی چون حسینخان و حسنخان و عباسقلیخان شاملو حائز اهمیت است که بر شأن هرات با حمایت از هنرمندان و ادبا و نویسندگان و معماران کوشیدند که این پژوهش نمیتواند تلاشهای آنان را بازتاب دهد.
همانطور که اشاره شد در این کتاب درباره شهر هرات در دوره صفویان و چگونگی اوضاع تاریخی و جغرافیایی و اداری و اقتصادی و سوق الجیشی و فرهنگی آن سخن به میان آمده و در راه روشنکردن حوادث و علل وقوع آنها در این نواحی تلاش فراوان به کار گرفته شده است. همانطور که از مطالعه دقیق این اثر هویداست، هرات به نسبت دوره تیموری در این دوره سیر نزولی خود را میپیماید. این در حالی است که شهر هرات مقارن با صفویان بر خلاف خیلیجایها از عظمت و تعالی فوقالعادهای برخوردار بودهاست. مرکزیت هرات در تعاملات اقتصادی و سیاسی به عنوان پایتخت و مرکز نشر و پخش تمدن و فرهنگ اسلامی از یک سو و وجود باشندگانی فعال و زحمتکش و پرتوان از سویی دیگر، اوضاع را در این شهر در کمال صلح و صفا آماده ساخته بود که برای دیگر شهرهای خراسان الگو و سرمشق بود.
حملات پی هم و مستمر ازبکان شیبانی بالای صفویان در هرات، این شهر را از شکوه و جلال پیشین انداخت. روابط آن را با دیگر شهرها به کلی قطع کرد و آن پیوند و همکاری که میان بزرگان و شهروندان شهرهای بزرگ و بارونق خراسان تا ناحیه ماوراءالنهر و سرزمین هند و آسیای صغیر موجود بود، از بین رفت و سقوط اقتصادی و فرهنگی و قطع هر گونه روابط اجتماعی، سیاسی و مذهبی فراهم شد. انتقال پایتخت از هرات به قزوین و سپس تبریز و اصفهان و حملات مکرر ازبکان شیبانی، این شهر (هرات) را از چشم انداخت و در دورههای بعدی سقوط شهر به دست افغانان ابدالی و ناامنیها و فساد و جابهجاییهای قومی و... تا حد زیادی زمینه اضمحلال شهر را در عرصههای مختلف رقم زد. این کتاب روایتگر آغازین مراحل اضمحلال و نابودی فرهنگی هرات است و در شناخت و اطلاع از آنچه بر این جغرافیا و مردم آن رفتهاست کمک بسیاری خواهد کرد.