یک‌شنبه 16 شهریور 1404

چرا بازار سهام در احیای خودجوش ناکام مانده است؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
چرا بازار سهام در احیای خودجوش ناکام مانده است؟

اقتصادنیوز: در بورس تهران در سال‌های اخیر، اعتقاد زیادی وجود دارد که شرکت‌ها زیر ارزش واقعی خود قرار دارند و این سؤال مطرح می‌شود که چرا تعادل در این بازار شکل نمی‌گیرد.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه ایران، پاسخ به این پرسش که چرا بورس تهران در بازیابی رونق در سال‌های اخیر ناکام مانده را با یک شبیه‌سازی می‌توان بهتر درک کرد. در بدن انسان، فرآیندی به نام هومئوستازی وجود دارد که به موجب آن بدن به طور مداوم تلاش می‌کند تا تعادل داخلی خود را حفظ کند. هنگامی که یکی از فاکتورهای خونی از مقدار مجاز خارج می‌شود، بدن به طور خودکار واکنشی نشان می‌دهد تا تعادل مجدد برقرار گردد. به عنوان مثال، وقتی فردی در مصرف خوراکی‌ها یا کربوهیدرات‌ها زیاده‌روی می‌کند و شیرینی می‌خورد، بدن به طور خودکار انسولین ترشح می‌کند. همچنین، زمانی که فرد در محیط گرم قرار می‌گیرد، بدن با تعریق تلاش می‌کند دمای خود را کاهش دهد و در شرایط سرما، با لرز به حفظ گرما و احساس راحتی کمک می‌کند. این فرآیندهای خودکار که به تنظیمات فیزیولوژیکی بدن مربوط هستند، تحت عنوان تنظیم کننده خودکار شناخته می‌شوند.

حال اگر انواع بازار و بورس‌ها را به مثابه یک سیستم زنده در نظر بگیریم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم هنگامی که سهامی به طور نسبی زیر ارزش واقعی خود قرار گیرد، تقاضا برای خرید آن سهم افزایش یابد و قیمت آن به ارزش ذاتی‌اش نزدیک شود. برعکس، اگر قیمت یک سهم در بازار بالاتر از ارزش ذاتی‌اش باشد، فروشندگان به طور خودکار افزایش می‌یابند تا قیمت سهم به ارزش ذاتی خود نزدیک شود.

پیش از آنکه به آنالیز عدم تعادل بورس بپردازیم باید به سؤالی اساسی‌تر پاسخ دهیم

آیا بورس ارزنده است؟ آیا سرمایه‌گذاری در این بازار حداقل برای بخشی از سرمایه‌گذاران جذاب است؟

در بورس تهران در سال‌های اخیر، اعتقاد زیادی وجود دارد که شرکت‌ها زیر ارزش واقعی خود قرار دارند و این سؤال مطرح می‌شود که چرا تعادل در این بازار شکل نمی‌گیرد. نکته‌ای که در این زمینه باید بررسی شود این است که بر چه اساسی می‌توانیم بگوییم قیمت سهام زیر ارزش ذاتی‌اش است. این پرسش نیازمند تأمل است که آیا بورس تهران در حال حاضر به درستی قیمت‌گذاری شده است یا خیر.

یکی از معیارهایی که کارشناسان به آن استناد می‌کنند، نسبت قیمت به درآمد (P/E) است که در بورس تهران کاهش یافته است. همچنین، ارزش دلاری کل شرکت‌های بورسی نیز به قعر پنج یا شش سال گذشته کاهش یافته و به زیر 90 میلیارد دلار رسیده است. این موضوع نشان‌دهنده این است که بورس به طور تاریخی هیچ‌گاه به این سطح از ارزش دلاری نرسیده است. بر اساس این معیارها، عده‌ای از کارشناسان بر این باورند که بورس در حال حاضر زیر قیمت واقعی خود است.

اگر این گزاره را بپذیریم، سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که چرا بورس به تعادل نمی‌رسد؟ این موضوع نیازمند بررسی دقیق‌تر و تحلیل عوامل مؤثر بر بازار است. برای درک بهتر وضعیت بورس، لازم است نگاهی به بورس‌هایی که دچار بحران شده‌اند داشته باشیم و بررسی کنیم که چگونه به تعادل رسیده‌اند. به عنوان مثال، در بدن انسان، زمانی که فرد دچار سانحه‌ای می‌شود و یکی از اعضای بدن آسیب جدی می‌بیند، از جمله شکستگی، انتظار نداریم که بدون دخالت یک نیروی خارجی، این آسیب به طور خودکار بهبود یابد. هیچ‌گاه انتظار نمی‌رود فردی که دچار قطع عضو می‌شود، بدون کمک پزشکی بهبود یابد. این فرآیندها نیاز به دخالت عوامل خارجی، مانند پزشکی و سایر علوم نظیر مهندسی پزشکی دارند تا به بازسازی جراحت‌ها کمک کنند.

حال اگر بورس تهران را به عنوان سیستمی در نظر بگیریم که دچار جراحت جدی شده می‌توانیم این جراحت را ناشی از بحران‌های سیاسی سال‌های گذشته و جنگ اخیر بدانیم. مشابه این بحران‌ها می‌توان به حملات یازده سپتامبر در آمریکا یا وضعیت جنگی یا آشوب سیاسی در کشورهای دیگر مانند روسیه و ترکیه اشاره کرد که تأثیر خود را بر بورس‌های این کشورها گذاشت.

بنابراین، باید بپذیریم که اتفاقاتی که در طول 12 روز جنگ ایران با رژیم اشغالگر اسرائیل و حتی قبل و بعد از آن، روی داده است می‌تواند نشانه‌های یک بحران باشد.

سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که بحران چگونه درمان می‌شود. بحران به صورت خودکار درمان نمی‌شود. انتظار برخی از فعالان بازار که معتقدند سازمان بورس می‌تواند با متوقف کننده‌های خودکار نظیر دامنه نوسان، حجم مبنا، تعطیلی بورس و تزریق نقدینگی از سوی شرکت‌های بورسی، بازار را به تعادل برساند، به نظر می‌رسد در هیچ جای دنیا منجر به درمان قطعی و پایدار نشده است.

در سطح جهانی، هنگامی که بورسی در شرایط بحران قرار می‌گیرد طبیعی است که باید سایر بخش‌ها و به طور خاص بانک مرکزی وارد عمل شود.

تدابیر ملی و یکپارچه با محوریت بانک مرکزی، جدا از اقداماتی که در سطح سازمان بورس انجام می‌شود می‌تواند امکان خروج بورس از بحران را فراهم کند و تعادلی مجدد در بازار سرمایه شکل بگیرد.

امیدواریم این احساس مسئولیت و درک در تصمیم گیرندگان بانک مرکزی شکل گیرد و با اعمال سیاست‌های پولی مؤثر نقش خود را ایفا کنند.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید