دوشنبه 28 آبان 1403

چرا باید دلیل سقوط تا 2 روز از رییس شورای عالی امنیت ملی پنهان بماند؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع

اقتصادنیوز: محمد مهاجری عضو شورای سردبیری خبرآنلاین می‌گوید که پنهان‌کاری آن جایی اتفاق افتاده که حقیقت تا سه روز از افکار عمومی و تا دو روز از رییس شورایعالی امنیت ملی پنهان ماند و حتی در استعلام دولتی‌ها از نیروهای مسلح، احتمال مورد اصابت موشک قرار گرفتن هواپیما کاملا تکذیب شد.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انصاف نیوز، او همچنین با اشتباه خواندن این تصور که «آنها که منتقد جریان اطلاع رسانی در ماجرای اخیر هستند، دارند افتخارات سپاه را از بین می‌برند»، تاکید کرد که هرکسی در هرمقامی بایت هر اشتباهی که می‌کند نباید مصون از مجازات یا دستکم مصون از پاسخگویی باشد.

عده‌ای در فضای مجازی می‌گویند که قضیه پنهان‌کاری نبوده، در حالی که از طرف دیگر مقامات رسمی اعلام می‌کنند که ما خبر نداشتیم و به نظر توجیهی ندارد. اما آیا واقعا پنها‌کاری بوده یا نه؟ و آیا این بخش ماجرا قابل توجیه است؟

فکر می‌کنم اگر موضوع را کمی بسط دهیم بتوان به وجوهی پی برد که پنهان‌کاری بوده و به وجوهی که پنهان‌کاری نبوده. همچنین می‌توان به وجوهی هم پی برد که با اینکه پنهان‌کاری بوده اما غلط نبوده.

من کارشناس موشکی نیستم، از برد آن موشک هم اطلاعی ندارم؛ از اینکه عمدی بوده، سهوی بوده و در چه فرآیندی شلیک انجام شده هم اطلاعی ندارم و اصلا راجع به این موضوع هم صحبتی نمی‌کنم.

آن قسمتی که من می‌توانم راجع به آن اظهار نظر کنم این است که مسایلی از این دست که آن موشک چه موشکی بوده، از کجا شلیک شده و برد آن چقدر بوده و در چه ارتفاعی می‌توانسته به هدف اصابت کند، اینها اطلاعاتی نظامی و سری هستند و اگر هر دستگاه نظامی این اطلاعات را پنهان کند، نامش پنهان‌کاری نیست، حفاظت اطلاعات است و کاملا پذیرفته. از این جهت اگر دستگاه‌های نظامی اطلاعاتی را منتشر نکرده باشند، از نظر من اصلا نباید نامش را پنهان‌کاری بگذاریم، اگر هم باشد یک پنهان‌کاری قابل قبول است و به‌لحاظ نظامی اصلا نمی‌شود به آن ایرادی گرفت.

اما نکته‌ی بعدی؛ وقتی اتفاقی در این سطح می‌افتد، در حد یک حادثه‌ی بزرگ نه تنها ملی، بلکه بین‌المللی، اولین انتظارات و توقعات این است که مسوولانی که با قضیه درگیر هستند، تا وقتی که کاملا نتایج تحقیقات روشن نشده، در هر مرحله‌ای، اطلاعات آن را منتشر نکنند. بنظرم در این داستان هم می‌توانست به‌جای اینکه کلا تکذیب شود که موشک بوده یا هر وسیله‌ی دیگری اصابت کرده، اعلام کنند که در حال حاضر اطلاعاتی منتشر نمی‌کنیم و موضوع در دست بررسی است و تا چند ساعت دیگر، یک روز یا دو روز دیگر اطلاعات را منتشر می‌کنیم؛ اگر چنین اتفاقی هم می‌افتاد، باز نامش پنهان‌کاری نبود.

اما اتفاقی که الان افتاده چه بوده؟ به مردم دروغ گفته شده؛ این دروغ چه بوده؟ که این هواپیما در اثر نقص فنی سقوط کرده. افراد مختلفی آمده‌اند و در رادیو و تلویزیون و رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که «این کاملا اتفاقی معمول است که می‌توانسته در جاهای دیگر دنیا هم رخ دهد و تلفات و خساراتی داشته باشد». اما در همین مقطع شایعاتی در رسانه‌های خارج از کشور و برخی مقامات خارج از ایران در امریکا، کانادا و استرالیا مطرح میشود، مبنی بر اینکه این هواپیما در اثر برخورد موشک سقوط کرده؛ بنظرم در این مقطع هم، مسوولینی که با موضوع مرتبط هستند، باید مساله را به عنوان یک احتمال در نظر می‌گرفتند و کاملا آن را به معنی اینکه رسانه‌های غربی فلان و بیسار هستند مطرح نمی‌کردند.

تا آنجا که من می‌دانم مسوولین دولت حتی استعلام‌هایی از مراکز نظامی گرفتند و آنها تکذیب کرده و گفته بودند اصلا چیزی به عنوان حمله‌ی موشکی صورت نگرفته است. پنهان‌کاری از همین‌جا شروع می‌شود؛ یعنی آنچه پنهان‌کاری است این بخش است.

آنها که می‌گویند پنهان‌کاری نبوده چطور به این برداشت رسیده‌اند و حرفشان هم موجه است؟ دیروز آقای سردار حاجی‌زاده، فرمانده‌ی هوافضای سپاه گفت که من از اولین لحظات گزارش را به مقامات بالاتر داده بودم؛ وقتی می‌گوید مقامات بالاتر، منظور سلسله مراتب نظامی است. این پنهان‌کاری از طرف ایشان - طبق گفته‌ی خودشان - صورت نگرفت اما این اطلاعات از ظهر یا بعدازظهر چهارشنبه تا روز شنبه صبح، که چیزی حدود سه شبانه روز می‌شود در اختیار مردم و افکار عمومی قرار نگرفت.

در تمام رسانه‌های خارجی دودستگی وجود داشت؛ بعضی می‌گفتند براثر اصابت موشک است، برخی می‌گفتند در اثر سانحه؛ تیمی از اوکراین وارد می‌شود که آنها هم به اتفاق نظر نمی‌رسند تا اینکه بالاخره قرار می‌شود که از کشورهای مختلفی به اینجا بیایند. در این مقطع، جلساتی تشکیل می‌شود و تصمیماتی گرفته می‌شود که بالاخره اعلام می‌کنند این داستان اتفاق افتاده.

به عنوان یک آدم رسانه‌ای که با عالم خبر سروکار دارد برای من قابل پذیرش نیست؛ بله پنهان‌کاری اتفاق افتاده. این موضوع می‌توانست مدیریت شود؛ می‌گفتند که آقا ما اصلا هیچ اظهارنظری نمی‌کنیم، صبر کنید تا موضوع را به شما اطلاع دهیم. اما اینکه کاملا تکذیب می‌شود و برخی از مسوولان دولت هم بعد از استعلام‌هایی که انجام می‌دهند آن را کاملا تکذیب می‌کنند، نشان دهنده‌ی آن است که این اتفاق افتاده. حتی رییس جمهور رسما اعلام می‌کند که من اطلاع نداشتم. گیرم که پنهان‌کاری از مردم مجاز است، معنی پنهان‌کاری از رییس شورایعالی امنیت ملی چیست؟

اینها موضوعاتی است که باید برای مردم توضیح داده شود؛ صرفا به لحاظ رسانه‌ای و همان‌طور که گفتم هیچ اطلاعات نظامی در این داستان نباید افشا شود.

رسانه‌ها باید چه کنند در موارد مشابه؟ الان شاهد بی‌اعتمادی بیش از پیش به رسانه‌های داخلی هستیم؛ خبرنگاران و روزنامه نگاران هم به روایت رسمی اکتفا کردند و حتی اگر بدنبال حقیقت هم می‌رفتند احتمالا دسترسی آنچنانی نداشتند. بعد از این رسانه‌ها باید چه کنند؟

روزنامه‌نگاری تحقیقی تقریبا در کشور ما تعطیل است؛ این نوع روزنامه‌نگاری وظیفه‌اش این است که از ابتدای یک سوژه کاملا مسلط بر اطلاعات باشد. بتواند با افرادی که تخصص دارند، افرادی که دخالتی در موضوع دارند و متخصصان و کارشناسان، گفت‌وگو کند و گزارشی کامل از آن درآورد.

گزارش روزنامه‌نگاری، گزارش تحقیق و تفحص مجلس نیست و تعریف خاص خودش را دارد. قرار نیست در هیچ محکمه‌ای ارائه شود و صرفا برای اطلاع افکار عمومی است. اما متاسفانه به دلیل انقباضی که در سیستم‌های حکومتی ما وجود دارد و اجازه‌ی خروج اطلاعات داده نمی‌شود، این اتفاق در کشور ما نمی‌افتد.

اتفاقی که در این دو - سه روزه افتاد باعث بی اعتمادی مردم به رسانه‌های داخلی شد. من به ضرس قاطع عرض می‌کنم بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال در طول 2-3 ماه گذشته به بی‌اعتبارترین رسانه‌ی بیگانه تبدیل شده بودند؛ اما با یک اقدام غیرحرفه‌ای کاری کردیم که مجددا آنها را بردیم در سطوح رسانه‌های معتبر و در واقع شما مرجعیت رسانه‌ای را از داخل به خارج منتقل کردید؛ بی بی سی هم از رسانه‌های ما نقل کند، الان گوش مردم ما به بی‌بی‌سی است.

اینکه می‌گویید این اتفاق چگونه در آینده نیفتد، لازمه‌اش این است که یک اراده‌ی جدی بین روزنامه‌نگاران حرفه‌ای شکل بگیرد و از این به بعد اجازه ندهند که در اتفاقات مهم اینچنینی هر خبری را منتشر کنند. چیز خوبی نیست که بگوییم به هر خبر یا اظهار نظری با تردید نگاه کنند، حرف بدی است ولی بالاخره حرفه‌ی روزنامه‌نگاری ما با این اتفاقی که افتاده خودبخود به این سمت خواهد رفت.

آیا خبری دارید که مقامات کشورهای دیگر چگونه به این اطلاعات دسترسی پیدا کردند؟

قطعا این اطلاعات، اطلاعات نظامی است، من هم اطلاعاتی ندارم. اما اگر شما دقت کرده باشید خبرهایی منتشر شد که روی بدنه‌ی هواپیما جای ترکش وجود دارد، یعنی بخشی از این فهمیده‌ها میدانی بوده. بنابراین بعید نیست که با استفاده از برخی اینها روی بعضی اطلاعات سری نظامی متمرکز شده باشند.

یک نکته‌ی آخری هم بگویم؛ بعضی دوستان رسانه‌ای ما الان به این موضوع ورود کرده‌اند که «آنها که منتقد جریان اطلاع رسانی هستند، دارند افتخارات سپاه را از بین می‌برند». کسی که واقعا قصد زیرسوال بردن افتخارات سپاه، از جمله آقای سردار سلیمانی، خود آقای حاجی زاده و از جمله افتخار حمله به پایگاه امریکایی عین الاسد را بخواهد زیرسوال ببرد، حتما به مملکت‌اش خیانت می‌کند؛ اما من اصلا معتقد نیستم افرادی که منتقد آن موضوع‌اند همه‌شان این‌گونه‌اند.

آقای سردار حاجی زاده از نظامیان شجاع و باغیرت کشور ماست و در این هیچ تردیدی ندارم؛ اما حتی اگر فردی مثل سردار حاجی زاده و یا حتی بالاتر از او مثل سردار سلیمانی یک اشتباهی انجام دهد یا مجموعه‌ای ازکشورمان اشتباهی انجام دهد شما نباید بلافاصله بگویید که دارند تمام افتخارات آنها را زیرسوال می‌برند. اصلا اینطور نیست؛ فرض کنید شما دارید از تهران به قصد جبهه جنگ حرکت می‌کنید، سوار ماشینی هستید و رانندگی می‌کنید، در جاده‌ی اندیمشک به کسی می‌زنید و او کشته می‌شود. شما را می‌گیرند، بازداشت می‌کنند، مواخذه می‌کنند و اگر هم مجرم باشید، حتی اگر غیرعمد هم باشد محکوم به پرداخت دیه می‌شوید. آیا می‌توانیم بگوییم که چرا این آقا را دستگیر می‌کنید و ارزش‌های این آدم را زیر سوال می‌برید؟

اصلا چه ربطی به همدیگر دارد. هرکسی در هرمقامی بایت هر اشتباهی که می‌کند نباید مصون از مجازات یا دستکم مصون از پاسخگویی باشد. بنابراین نباید صورت مساله عوض شود. اینکه مردم اعتمادشان را به نظامی که 40 سال است حکومت می‌کند از دست دهند، این بی‌اعتمادی بسیار خطرناک است. نظامیان به جای خود کاملا محترم اند و اتفاقا باید اقتدار آنها خیلی بیشتر شود.

دیروز که حرف‌های سردار حاجی زاده را می‌شنیدم، یک جاهایی من هم بغضم می‌گرفت؛ زحمات یک آدم تا این اندازه زحمتکش را یک اشتباه می‌تواند اینگونه بر باد دهد، ولی ممکن است؛ یعنی این اشتباه ولو بصورت غیرعمد، ولو اینکه خود ایشان انجام نداده باشد، به هر حال هرجای دنیا ممکن است رخ دهد و اعمال آن آدم کلا زیرسوال رود. باید قدر ایشان و قدر سپاه دانسته شود و به هیچ وجه کسی حق ندارد ارزش‌های وجودی سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح را زیر سوال ببرد؛ اما این اتفاق با همه‌ی تلخی‌اش فرصتی است تا بتوانیم شفافیت، اطلاع رسانی به موقع و درست را جا بیندازیم. البته که برای موضوع هواپیما مردم و نزدیکان داغدار کشته شدگان بسیار ناراحت‌اند؛ این مصیبت، بسیار بزرگ و ملی است، اما با تمام این احوال به موضوع اختفا و عدم اطلاع رسانی درست، باید به اندازه‌ی کافی پرداخته شود.

این مطلب برایم مفید است بلی 0 نفر این پست را پسندیده اند