جمعه 9 آذر 1403

چرا به مرگ می‌خندیم؟

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
چرا به مرگ می‌خندیم؟

گستره کم‌تحرکی بین ایرانیان با پیدایش کرونا و مشکلات اقتصادی به صورت تصاعدی در حال افزایش است و خطر یکجانشینی در بین اقشار مختلف جامعه به ویژه کودکان، زنان و سالمندان موجب شده، مردم ایران با سونامی بیماری‌های غیرواگیر و مرگ‌ومیر ناشی از آن بازی دو سرباختی را آغاز کنند؛ نمایشی که از آغاز تا پایان، تلخ و غمناک است.

به گزارش ایسنا، معمولا ما تنها به ورزش کردن یا نکردن فرد توجه می کنیم اما قبل از اینکه فرد وارد یک فعالیت بدنی منظم شود، سه مرحله دیگر هم وجود دارد؛ مرحله «پیش تفکر» که فرد اصولا در این مرحله تمایلی به داشتن فعالیت بدنی منظم برای شش ماه آینده ندارد، مرحله «تفکر» که فرد تمایل دارد در شش ماه آینده فعالیت بدنی منظم خود را آغاز کند و در نهایت مرحله «آمادگی» که فرد در این مرحله تمایل دارد فعالیت بدنی منظم خود را در 30 روز آینده آغاز کند و در نهایت مرحله «شروع» که در نهایت لباس ورزش به تن کرده و عملا فعالیت بدنی منظم خود را شروع می کند.

نکته ای که بر پایه نتایجی پژوهش های انجام شده در ایران وجود دارد این است که بخش قابل توجهی از مردم ایران در مرحله تفکر قرار دارند. یعنی در افکارشان به ورزش کردن و اینکه نیاز دارند ورزش کنند فکر می کنند اما عواملی باعث می شود که این مرحله تفکر طولانی شود و به شروع فعالیت منجر نشود. این یک فرصت است، در صورتی که تبلیغات حوزه ورزش همگانی به سطح هشدار برسد و مردم هر روزه از آثار نامطلوب بی تحرکی مطلع شوند و به نوعی اضطراب بدنی اجتماعی آنان افزایش یابد، احتمال تغییر فاز در مخاطبان افزایش می یابد و آن ها را به سمت مرحله آمادگی سوق می دهد.

وضعیت اسفناک ورزش کردن بین ایرانیان!

در حال حاضر قیمت ورزش برای یک خانواده چهار نفره امر بسیار گرانی است؛ در شرایطی که خط فقر 10 میلیون تومان تعریف شده و با توجه به اینکه مسائل اقتصادی تاثیر شگرفی روی سبک زندگی افراد دارد بنابراین بسیار سخت است که یک خانواده ورزش را به عنوان مسئله و دغدغه نخست زندگی خود تعریف کند کما اینکه باید مسئله نخست باشد.

ورزش ایران در 3 دهه گذشته بیشتر روی ورزش قهرمانی و حرفه‌ای تمرکز کرده است و 90 درصد از اعتبارات ورزش کشور به این حوزه اختصاص یافته است و در حالی که ورزش همگانی سلامت عمومی جامعه را تضمین می‌کند و 51 درصد از مردم ایران در حال حاضر کم تحرک به شمار می‌روند و این آمار روزانه در حال افزایش است اما طی چند سال اخیر از توجه سیاستمداران دور بوده است.

طبق پیش بینی فدراسیون جهانی چاقی که در سال 2019 انجام شده است، ایران تا سال 2030 بیش از 3 میلیون شهروند 5 تا 19 ساله خواهد داشت که دچار اضافه وزن و چاقی هستند و بر اساس همین پیش بینی‌ها شانس اهداف تحقق ملی در این سال، 3 درصد خواهد بود. بر اساس آمار منتشر شده سازمان جهانی بهداشت، میزان چاقی مردم ایران در سال 1990 بین 50 تا 60 درصد بوده است اما این رقم در سال 2010 به 60 تا 70 درصد رسیده که نشان می‌دهد سرعت رشد افزایش چاقی و اضافه وزن و کاهش کم تحرکی در ایران زیاد شده است و باید کار جدی در این بخش صورت بگیرد.

همچنین به گفته رییس فدراسیون ورزش های همگانی، ریسک چاقی در سطح ملی به 7.5 از 10 رسیده است و این امر یک هشدار ملی برای آینده ایران تلقی می شود و به ما می گوید که در این زمینه با خطر مواجه هستیم و نشان دهنده میزان ابتلا به چاقی در کشور است. در حال حاضر 10 درصد مردم ایران دچار دیابت هستند و با توجه به شرایط موجود این میزان در آینده 25 درصد افزایش خواهد یافت و براساس پایشی نیز که در مورد فشار خون مردم ایران صورت گرفته است، حدود 30 میلیون ایرانی به فشار خون بالا دچار شده‌اند و به همین دلایل است که در طول سال، 45 هزار میلیارد تومان برای درمان بیماری‌های ناشی از کم‌تحرکی هزینه می‌کنیم.

بر اساس رویکرود مبتنی بر آمار سال 1396 و مقایسه آن با سال 1399، درصد مشارکت مردم در فعالیت های ورزشی در سه سال گذشته کاهش یافته که یکی از دلایل آن را می توان کرونا دانست. در سال 1396 حدود 51 درصد از مردم به فعالیت های ورزشی می پرداختند که در سال 1399 این میزان به حدود 46 درصد تقلیل یافته است و گران شدن ورزش، کمبود وقت، عدم امکان مشارکت در فعالیت های ورزشی و کرونا از جمله دلایل اصلی کاهش فعالیت ورزشی مردم در کشور است هرچند که پیش بینی می‌شد با انجام واکسیناسیون، رویدادهای میدانی ورزش در کشور افزایش یابد که متاسفانه در عمل محقق نشد.

یکی از بحران‌های آینده کشور به کم تحرکی مربوط می‌شود چراکه میزان پایین تحرک ایرانیان، یکی از دلایل عمده بیماری‌های غیر واگیردار است و 80 درصد از مرگ‌ومیرها را شامل می‌شود، بنابراین باید به دنبال علاجی برای این چالش جدی کشور باشیم و در صورتی که به آن نپردازیم با سیل بیماری‌های غیر واگیردار مثل فشار خون، دیابت، سکته‌های قلبی و مغزی روبرو خواهیم شد.

آمار کم‌تحرکی زنان و کودکان

رییس فدراسیون ورزش‌های همگانی ضمن هشدار نسبت به چاقی مفرط در کودکان، اعلام کرد که تا سال 2030 به اندازه 30 ورزشگاه آزادی در ایران کودک چاق خواهیم داشت! وی همچنین اعلام کرد که 32 درصد دانش آموزان ایرانی دچار کم تحرکی شده‌اند! در عین حال آمار کم تحرکی و ورزش نکردن 64 درصدی بانوان یک آمار تلخ است و باید اذعان کرد که کودکان ایران هم 32 درصد اضافه وزن و چاقی دارند.

به گفته وی چاقی کودکان اپیدمی کشور در 10 سال آینده خواهد بود و این کم تحرکی گریبان مردم ایران را خواهد گرفت. توسعه آینده یک کشور به دانش آموزان در نیمکت مدارس بستگی دارد و حتی از بودجه نظام سلامت باید برای تندرستی دانش آموزان هزینه کرد تا نسلی سرشار از نشاط و سلامتی پرورش یابد.

چرا کسی نمی‌ترسد و آشفته نمی‌شود؟

آیا کسی می داند 51 درصد مردم ایران ورزش نمی کنند؟ آیا کسی متوجه این مسئله می شود که حدود 42 میلیون نفر از مردم ایران اصلا ورزش نمی‌کند؟ آیا کسی از این آمار آشفته و ناراحت است؟ آیا برای کسی اهمیت دارد که این رویه در آینده به یک بحران و چالش ملی تبدیل می‌شود؟ ما در هر حوزه ای یک متولی داریم اما متولی بهبود وضعیت سلامتی و فعالیت بدنی مردم کیست؟

میانگین سرانه ورزش ایران در بین افراد 15 سال به بالا 13 دقیقه اما میانگین جهانی 52 دقیقه است، البته در کشوری مثل هلند شهروندان روزی 102 دقیقه ورزش می‌کنند اما این رقم در ایران تنها 13 دقیقه است و با میانگین تراز هفتگی سازمان بهداشت جهانی که با 150 تا 300 دقیقه فاصله معناداری وجود دارد.

نسبت به سه سال گذشته مردم ایران چهار درصد کمتر ورزش می کنند؛ این یعنی میلیون‌ها نفر در سه سال گذشته ورزش را کنار گذاشته‌اند و با وجود همه تبلیغاتی که در مورد رویدادهایی نظیر المپیک و جام جهانی می‌شود باز هم مردم ایران ورزش نمی‌کنند.

بودجه بخور و نمیر فدراسیون ورزش‌های همگانی

یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم، نبود همکاری بین دستگاه‌های اجرایی است و به دلیل سیاستگذاری‌های نادرست، بودجه ورزش همگانی اثربخش نیست و در طراحی ایده‌های تاثیرگذار که بتواند به صورت یکپارچه مردم را به ورزش تشویق کند، عقب هستیم.

باید کاهش تقاضا در حوزه خدمات پزشکی رقم بخورد اما این مسئله نیازمند تغییر نگاه بنیادین در کشور است. متاسفانه طی سال‌های اخیر نتوانسته‌ایم در کاهش هزینه‌های درمانی موفق عمل کنیم و سالانه شاهد رشد هزینه‌ها در این زمینه هستیم. طبق اعلام فدراسیون ورزش‌های همگانی تخصیص محدود و ناقص اعتبارات در سال‌های گذشته زمینه اخلال در برنامه هیات‌های ورزش همگانی را فراهم کرده است.

در شرایط فعلی برای هر ایرانی 54 تومان سرانه ورزشی وجود دارد که اگر بخواهیم برای جمعیت در نظر گرفته شده 4 میلیونی برنامه ریزی داشته باشیم به 200 میلیارد تومان بودجه نیاز داریم. بودجه سال 99 فدراسیون ورزش‌های همگانی معادل 4.5 میلیارد تومان بود و به گفته رییس فدراسیون ورزش‌های همگانی بودجه این فدراسیون در سال 1400 حدود 15 تا 20 میلیارد تعیین شد اما تا پایان سال گذشته، 3.5 میلیارد تومان آن محقق شد و فعالیت‌های فدراسیون را بسیار سخت کرد. وی در توضیح بیشتر، خاطرنشان کرد که در دوره قبلی معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان قرار بود 10 میلیارد تومان به فدراسیون ورزش های همگانی تعلق گیرد که بعد از رفتن معاون قبلی این اعتبار روی کاغذ به 6 میلیارد تومان کاهش یافت و بنده نیز تاکید کردم که توافق صورت گرفته 10 میلیارد تومان بود. در عین حال مجلس نیز در همان برهه زمانی مبلغی را بین 5 تا 10 میلیارد تومان مصوب کرد که به فدراسیون ورزش های همگانی پرداخت کند که این عدد نیز تا پایان سال 1400، تخصیص پیدا نکر.

هزینه‌های درمانی در خانواده‌های دارای افراد چاق و دارای اضافه وزن، 37 درصد بیشتر از سایر خانواده‌ها است آن‌هم در شرایطی که ورزش همگانی علاوه بر ایجاد نشاط اجتماعی به کاهش هزینه‌های درمانی برای مردم منجر خواهد شد.

ملایی در اظهاراتش عنوان کرد که در اهداف کمی فدراسیون ورزش های همگانی در سال 1400 مشارکت 4 میلیون نفری مدنظر قرار گرفت و به منظور تحقق این مهم نیازمند بودجه 216 میلیارد تومانی بودیم تا بتوانیم به اهداف تبیین شده دستیابی پیدا کنیم اما این مساله نیازمند تزریق منابع مالی است و دولت در این زمینه باید احساس نگرانی کرده و کمک های لازم را به فدراسیون در دستور کار خود قرار دهد.

برنامه‌های ورزش همگانی در سال 1400

طبق اعلام فدراسیون ورزش‌های همگانی چند طرح ملی برای اجرای سراسری در کشور طی سال 1400، مدنظر قرار داده شد که «لیگ تندرستی»، لیگ «مینی فوتبال»، طرح «کارمند فعال - ایران پویا»، «پویش ملی ایران تندرست»، «طرح ملی دوشنبه‌های پیاده روی»، «لیگ سراسری ورزش یوگا»، «طرح ملی دیسک طلایی» و «طرح ملی نمایشگاه کتاب ورزش همگانی» از مهم‌ترین آن‌ها بود و با مشارکت تمامی بخش‌ها، دهیاری‌ها، شهرستان‌ها و کلانشهرهای سراسر کشور و همراهی هیات‌های استانی برگزار شد.

طرح پیاده‌روی، طرح فدراسیون ورزش‌های همگانی در سال 1400 بود که برای نهادینه شدن سبک زندگی فعال 11 گروه مخاطب را در نظر گرفته شد تا در سه روز خاص از سه هفته اول ترویج ورزش را برای یک گروه خاص مدنظر قرار دهند. در این طرح جامعه هدف یک روز را به عنوان مشارکت در این طرح انتخاب با ثبت نام در کمپین پیاده‌روی به ورزش و پیاده روی خواهد پرداخت و فعالیت پنج هزار گام را به ثبت برسانند و مجموع این آمار برای آن‌ها ثبت خواهد شد که در نهایت نفرات برتر انتخاب می‌شوند و حداقل اعتباری که برای این طرح در نظر گرفته شده حداقل 2 میلیارد تومان است که باید بتوانیم تامین کنیم.

از لیگ «مینی فوتبال» به عنوان دومین طرح بزرگ فدراسیون ورزش‌های همگانی نام برده شد و ثبت نام برای حضور در این لیگ رایگان بود و برای دو رده سنی آقایان (بالای 18 سال) و بانوان (بالای 15) سال در نظر گرفته شد و پیش‌بینی این بود حدود 100 هزار تیم در مینی فوتبال محلات شرکت کنند و پس از برگزاری مسابقات در رده‌های مختلف در نهایت برترین‌ها به تیم ملی برسند.

طرح «کارمند فعال - ایران پویا» نیز به عنوان یکی دیگر از طرح‌های مهم فدراسیون ورزش‌های همگانی اعلام شد و این طرح در قالب جلسات آموزش و تمرین 20 دقیقهای (10 دقیقه اول شنبه هر هفته آموزش و حرکات آمادگی جسمانی و 10 دقیقه بعدی بصورت تناوبی هر برنامه درخصوص یکی از موارد تغذیه، روانشناسی، حرکات اصلاحی، مشاور خانواده، رشد و یادگیری) بود.

30 دقیقه نجات‌بخش برای کارمندان پشت میزنشین

شواهد نشان می‌دهد ایستادن یا نشستن طولانی مدت در محل کار بر سلامت و بهره وری کارکنان تاثیر می گذارد و در شرایطی که برنامه و طرح‌های متفاوتی در راستای ایجاد تحرک بیشتر در محیط کار طراحی شده است، تحقیقات ارگونومیک نشان می‌دهد تغییر ادواری بین نشستن و ایستادن باید لحاظ شود.

مطالعات آلن هِج، پروفسور طراحی و تحلیل محیطی در دانشگاه کرنل توصیه می‌کند کارمندان پشت میزنشین باید الگوی «نشستن - ایستادن - تمرینات کششی» را اجرا کنند. الگوی «نشستن - ایستادن - تمرینات کششی» یک چرخه 30 دقیقه‌ای است که در آن 20 دقیقه نشستن، هشت دقیقه ایستادن و دو دقیقه تمرینات کششی را در بر می‌گیرد و باید توجه داشت وضعیت نشستن صحیح باشد و فرد نباید به سمت جلو خم شود، همچنین شانه‌ها باید در وضعیت راحت قرار گرفته و بازوها در نزدیک بدن قرارگیرد و پاها به صورت صاف روی زمین بماند. علاوه بر این در وضعیت ایستاده باید سر فرد و زانوها صاف باشد و در عین حال حرکات کششی و راه رفتن لازم است و در محل کار نیز جابجایی بین نشستن و ایستادن می‌تواند تاثیرات بسیاری داشته باشد.

برنامه‌ریزی کم هزینه برای محل کار

تغییر سبک زندگی مردم باعث افزایش کم‌تحرکی و در نهایت منجر به زندگی نشسته شده است که این مقوله خطر افزایش به بیماری‌های قلبی را به دنبال دارد و حتی ادامه سبک زندگی کم تحرک می‌تواند سبب خطر افزایش مرگ زودرس شود. کارمندان بخش بزرگی از جامعه هستند که روزانه 8 ساعت پشت میز می‌نشینند و علاوه بر آن شیوع ویروس کرونا باعث دورکاری و افزایش مشاغل اینترنتی شده او در نهایت دامنه جامعه برای کم تحرکی را افزایش داده است.

راهکارهایی برای کاهش کم تحرکی و زندگی نشسته وجود دارد؛ اینکه حداقل یکبار در ساعت از روی صندلی بلند شده و مقداری در اطراف حرکت کنید. هنگام صحبت کردن با تلفن از جای خود بلند شوید، از امکان داشتن یک میز ایستاده یا یک دستگاه تردمیل بهره‌مند باشید و به جای آسانسور از پله‌ها استفاده کنید، در مدت استراحت یا وقت ناهار مقداری در اطراف ساختمان محل کار خود پیاده روی کنید و به جای برگزاری گردهمایی روی صندلی‌های سالن کنفرانس، یک گردهمایی به صورت ایستاده با همکاران داشته باشید.

چه باید کرد؟

اگر بی‌تحرکی بین ایرانیان ادامه پیدا کند و ورزش منظم از برنامه زندگی خانواده‌ها حذف شود، در آینده چالش عظیمی خواهیم داشت. رییس فدراسیون ورزش‌های همگانی می‌گوید باری که این فدراسیون در مقایسه با سایر فدراسیون‌ها به دوش می‌کشد نامتعارف است چرا که اکثر فدراسیون‌ها به صورت تک رشته‌ای فعالیت دارند اما فدراسیون همگانی با 85 میلیون مخاطب سروکار دارد که باید برای تامین سلامت آن‌ها برنامه ریزی کند.

نگاه جزیره‌ای به مسأله کم تحرکی و نداشتن تصویری بزرگ‌تر ورزش همگانی و فعالیت بدنی در قالب سبک زندگی فعال و سالم در کنار عواملی نظیر فشار های معیشتی و اقتصادی، رژیم غذایی نامناسب، رهایی کنترل وزن و... نشانگر فقدان نگاه جامع در مقوله سیاستگذاری کلان برای بهبود فقر حرکتی ایرانیان است و در جامعه ما یک الگوی فرهنگی که تمامی ارگان‌ها و سازمان های اجتماعی پای کار بیایند و دست به دست هم برنامه توسعه ورزش همگانی را دنبال کنند، وجود ندارد. شاید بهترین راهکار این باشد که به سمت NGO های تخصصی ورزش همگانی برویم؛ امروزه در کشوری نظیر چین حدود 4 هزار NGO در حیطه ورزش وجود دارد و ورزش باید به دست سازمان‌های مردم نهاد سپرده شود و ورزش را به کمک همین NGO ها همگانی کرد.

باید موضوع ورزش همگانی از کلی نگری و ابهام خارج و موضوع «کم تحرکی» اقشار مختلف جامعه به عنوان مسأله محوری نظام ورزش همگانی کشور تعیین شود. در عین حال تغییر رفتار باید به عنوان هدف اصلی سیاست گذاری عمومی در حوزه ورزش مدنظر قرار گیرد چراکه امروزه پارادایم حاکم بر سیاست گذاری عمومی معطوف به تغییر رفتار است و وقتی در مورد رفتار در ورزش همگانی صحبت می کنیم سیاست‌ها باید به نحوی باشد که شهروندان کم تحرک یا بی تحرک به سمت فعالیت بدنی منظم، سوق داده شوند. پزشکان دنیا تاکید دارند ورزش و فعالیت های مستمر بدنی می‌تواند به بهبود سیستم ایمنی بدن کمک کند و فدراسیون ورزشهای همگانی با آگاهی از رسالت خطیر خود با هدف افزایش فعالیت های بدنی فرد محور و در خانه باید بتواند شرایطی پیش آورد که افراد و اقشار مختلف بتوانند در محل کار و خانه خود ورزش کنند.

انتهای پیام

چرا به مرگ می‌خندیم؟ 2
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 3
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 4
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 5
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 6
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 7
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 8
چرا به مرگ می‌خندیم؟ 9