چرا شهرهای سنی را هم به شکل شیعی مدیریت میکنیم؟
مبلغ نوشت: یک فعال و پژوهشگر فرهنگی می نویسد: فقط زاهدان و فاطمیه نیست. چند ماه قبل به کردستان سفر کرده بودم. و چند سال قبل تر، به بندر ترکمن. اسامی خیابان ها و مکانها، تبلیغات شهری، بنرها، نام و موقعیت برتر و اندازه ی مساجد بزرگ و اصلی، غالبا شیعی. آن هم از نوع معنادار و پر گوشه و کنایه. کمتر نشانی از عرف و فرهنگ اهل سنت. گویی که در شهری شیعه..
به گزارش «مبلغ»- محسن حسام مظاهری در یادداشتی با عنوان «پادگان شهرهای شیعی؟» و زیر عنوان «چطور با عرف میستیزیم؟» با مدیریت مذهبی شهرهای سنتی نشین انتقاداتی جدی وارد کرده است که در ادامه می خوانید:
شهر پر از بنرهای سیاه است. تندترین جملات از باورهای شیعه. تبلیغ حضور مداحان و واعظان شیعه که از تهران و قم آمده اند. حجم تبلیغات، کم از تبلیغات این روزهای قم نیست. تقریبا هر پنجاه متر یک بنر بزرگ و هر بیست متر، پارچه نوشته هایی کوچک تر. هر چند صد متر، یک موکب با صدای بلند، تندترین نوحه ها را پخش میکند. بر در و دیوار اکثریت ساختمانهای عمومی و دولتی، پارچه نوشتهای سیاه با مضامین شیعی. اینها همه اما فاطمیه در کاشان و یزد و قم نیست. در زاهدان است. شهری با اکثریت مطلق شهروندان اهل سنت و اقلیت کوچک شیعه. اما اقلیتی در قدرت.
فقط زاهدان و فاطمیه نیست. چند ماه قبل به کردستان سفر کرده بودم. و چند سال قبل تر، به بندر ترکمن. اسامی خیابان ها و مکانها، تبلیغات شهری، بنرها، نام و موقعیت برتر و اندازه ی مساجد بزرگ و اصلی، غالبا شیعی. آن هم از نوع معنادار و پر گوشه و کنایه. کمتر نشانی از عرف و فرهنگ اهل سنت. گویی که در شهری شیعه..
گفتم "شهروند" اهل سنت؟ کدام شهروند؟ شهروندی که نه در شهرهای شیعه نشین و در موقعیت اقلیت، که در شهر و دیار خویشتن، در موقعیت اکثریت هم نامهایش، باورهایش، محترمین ش و آداب و رسوم ش را نمیبیند.. و بالعکس، در خیابانهای خودش، باورها و محبوبینش را طرد شده و گاه توهین شده می یابد..
این هم صورتی دیگر از همان گزاره کلی است که گفته ام و نوشته ام: عرف ستیزی. گونه ای از مدیریت جامعه که عرف را به رسمیت نمیشناسد. گونه ای از سیاستگذاری که با اتکای به قدرت سخت، منطق عرف را در هم میشکند.
من این شهرهای اهل سنت نشین را "پادگان - شهرهای شیعه" دیدم. جایی که شهروندان اهل سنت، کمترین سهمی در شکل دادن به فضای زیستن عمومی شان ندارند. از چنین سیاستی، توقع تولید همزیستی و مدارا داریم؟ یا هر روز، کینه میکاریم؟