چرا مردم خشنتر شدهاند؟ | ضرورت توجه به ریشههای گسترش خشونت
گسترش خشونت در هر شکل و شمایل آن، نشانه خطرناکی است که ظهور آن باید باعث به صدا درآمدن آلارمهای خطر در جامعه شود. جریانات سیاسی و رسانهها هم باید نسبت به هر نوع بروز خشونت در جامعه حساسیت نشان دهند و نسبت به آن بیتفاوت نباشند.
طی هفتهها و ماههای اخیر انوع و اقسام متفاوتی از خشونت در فضای عمومی جامعه ایرانی نمایان شده که لازم است از منظر تحلیلی مورد بررسی قرار بگیرد. سوءقصد به آیتالله سلیمانی در بابلسر، سوءقصد به دو طلبه در قم، زیر گرفتن یک روحانی در بلوار مرزداران تهران، ترور فرمانده پلیس آگاهی سراوان و همسرش، ماجرای شهادت حمیدرضا الداغی در مشهد و... بخشی از رخدادهای تلخی است که وقوع آنها در سال 1402 افکار عمومی ایرانیان را در شوک و حیرت عمیقی فرو برد. رخدادهایی که واکنش فعالان سیاسی و کنشگران عمومی جامعه را نیز برانگیخته و بازار ارزیابیهای سیاسی در این زمینه را حسابی گرم کرده است. آیتالله علویبروجردی از افزایش فاصله میان مردم و مسوولان سخن گفت و از ضرورت ترمیم این فاصله صحبت کرد. محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم هم از ضرورت اصلاح در شیوه حکمرانی و پاسخگویی به مطالبات مردم نوشت و تلاش کرد ابعاد موضوع را ریشهایتر ببیند. فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات هم درگفتوگو با جماران در پیشنهادی عجیب اعلام کرد که «ائمه جمعه دفاع شخصی را یاد بگیرند.» بسیاری از اقتصادانها هم تلاش کردن نقش مشکلات اقتصادی و گسترش فقر در بروز رفتارهای خشن را بررسی و موضوع را از این دریچه تحلیل کنند. فرشاد مومنی از این دست اقتصاددانهاست که طی گفتوگویی ریشههای اقتصادی گسترش خشونت را بررسی کرد. مطابق معمول اما برخی رسانههای اصولگرا و چهرههای سیاسی به جای برخورد عالمانه با ریشههای بروز چنین بحرانهایی ترجیح دادند تا موضوع را از دریچه تنگ تفکرات جناحی، حزبی و گروهی بنگرند. روزنامه کیهان مانند همیشه در راس چنین ارزیابیهای شتابزده و بدون استنادی قرار داشت.
این روزنامه در گزارشی با ادبیات خاص خود اصلاحطلبان را مقصر رخدادهای خشن معرفی کرد و نوشت: «جنایاتی همچون ترور آیتالله سلیمانی، حمله به سه طلبه در قم و تهران، قتل یک جوان ناهی از منکر در سبزوار، ترور فرمانده پلیس آگاهی سراوان و همسرش و... تنها بخشی از نتایج تحریف، دروغ و... رسانههای زنجیرهای طیف آلوده به نفاق مدعی اصلاحات و سلبریتیهاست که در صورت اهمال در برخورد با این رویه، دامنه آن گستردهتر خواهد شد.» در ادامه این گزارش آمده است: «این موارد و دهها نمونه دیگر تنها بخش کوچکی از تلاش رسانههای مدعی اصلاحات یا همان جریان غربگرایی داخلی برای تکمیل پازل دشمن در ایجاد نفرت در جامعه و فروپاشی اجتماعی کشور است!!!» کیهان در شرایطی چنین اتهاماتی را متوجه رسانههای اصلاحطلب میکند که همواره تلاشهایش برای نفرتپراکنی و ایرادات اتهامات ناروا و بدون سند با انتقاد تحلیلگران و فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا مواجه بوده است. گزارش کیهان اما بازخوردهای منفی فراوانی در فضای مجازی شکل داد و انتقادات فراوانی درباره آن مطرح شد. بسیاری از کاربران گسترش خشونت در جامعه را همراستا با افزایش مشکلات اقتصادی، گسترش فقر و رشد آسیبهای اجتماعی ارزیابی کردند و خواستار توجه به این مشکلات ریشهای شدند.
ضرورت توجه به ریشههای گسترش خشونت
پس از گزارش کیهان، برخی چهرههای سیاسی اصولگرا هم همین خط را ادامه دادند؛ مهدی سلحشور یکی از مداحان معروف در ادعایی عجیب، مدعی مقصر بودن حسن روحانی در ترور آیتالله سلیمانی شد. سلحشور در توییتی نوشت: وقتی یکی با لباس روحانیت 8 سال خلاف مشی روحانیت عمل میکند، دودش به چشم روحانی ساده زیست میرود که مظلومانه هدف گرفته میشود. او در ادامه درخواستی را مطرح میکند که مدتها از سوی طرفداران جبهه پایداری در شبکههای اجتماعی و صحن مجلس مطرح میشود. اینکه «محاکمه نکردن فرد ولنجکنشین با آن همه ترک فعل، نتیجهاش بدبینی عدهای به کل جامعه پاکدست روحانیت میشود.» بسیاری از کاربران اما در واکنش به توییت سلحشور، از نقش گفتمانهای خشونتطلب در افزایش این نوع رفتارهای خشن صحبت کرده و آن را ناشی از برخی اظهارنظرهای خشن از سوی تریبوندارانی دانستند که به جای ترویج مدارا، مردمداری و تعامل بر طبل خشونت، جدایی و انحصار میکویند. علی رمضانی، مدیرکل سابق فرهنگی، هنری و اردویی فضاهای پرورشی وزارت آموزش و پرورش یکی از همین کاربران است که در پاسخ به توییت سلحشور نوشت: «همین جنس بداخلاقیها باعث افزایش خشونت شده است. اینقدر به روحانی حمله کردید و حرمت لباسش را نگه نداشتید که امروز اینطور شده است.» حمید رسایی، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده مردم تهران در دورههای هشتم و نهم مجلس در واکنش به رخدادهای اخیر نوشت: «ترور شهید سلیمانی در بابلسر، زیر گرفتن یک روحانی در مرزداران تهران، سوءقصد به دو طلبه در قم، جملگی در ایامی است که حوزه علمیه در سراسر کشور، اطلاعیه ثبتنام برای جذب طلاب را منتشر کردند. (موضوعاتی که نشان میدهد) روحانیت ضربات سختی بر پیکره جریانات ضددین و ضدانسانیت زده. امید که جذب طلاب جدید بیشتر باشد.»
بازگشت از مسیر اشتباه
یکی از مهمترین واکنشها در این خصوص مربوط به واکنش آیتالله علویبروجردی نسبت به گسترش دامنههای خشونت در جامعه است. آیتالله علویبروجردی در همین خصوص گفت: «چرا مردم اینطور اطمینان خود را به ما از دست دادهاند؟! شما را به خدا در این حرفزدنهای خود ذرهای مراقبت کنید! حرفهایی نزنید که مردم را برنجاند. شما را به خدا در وعده دادنهای خود یک ذره رعایت کنید. آقایان مسوول! وعدههای توخالی ندهید! این بیاعتمادی مردم را بیشتر نکنید! ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزه علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند و بعد... این بوده نظری که مردم به ما داشتند؟!» با عبور از این اظهارنظرهای متفاوت و در برخی موارد متضاد به نظر میرسد، لازم است، موضوع گسترش خشونت در جامعه از منظر تحلیلی و بسیار ریشهای بررسی شود. تداوم این گزارههای تند و افراطی در جامعه نه تنها همدلی اجتماعی را با مشکل مواجه میکند، بلکه زمینههای گسترش خشونت و افراط در آینده را هم فراهم میکند. شرایط بیرونی مانند رشد مشکلات اقتصادی و سرخوردگی ناشی از نرسیدن به آرزوهای عادی، محرک بسیار نیرومندی است که خشونت را در ابعاد و زوایای گوناگون گسترش میدهد. از سوی دیگر دامن زدن به تفاوتهای سیاسی و جناحی و تئوریزه کردن خشونت در اشکال و انواع گوناگون آن در تریبونهای رسمی مانند صدا و سیما، رسانهها و... یکی از ریشههای اصلی گسترش خشونت است.