چگونه لیبی الگوی شورشیان سوریه شد؟/ انتقال تسلیحات ارتش قذافی به سوریه برای سرنگونی اسد!

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ کریستوفر فیلیپس تحلیلگر «میدلایست آی» در گزارشی با عنوان «چطور جنگ در لیبی و سوریه درهم تنیده شده است» نوشت: وقتی مصر تهدید به مداخله در جنگ لیبی کرد، پیامی دلگرم کننده از دمشق برای قاهره رسید. با وجود اینکه نظام سوریه خود درگیر یک جنگ فرسایشی با هزاران جنگجوی خارجی است، شاید ورود به نزاع [در کشور دیگر] عجیب به نظر برسد. اما در پشت تمایل سوریه به جبهه حفتر هدفی بزرگتر قرار دارد و آن نزدیکی به مصر و متحدانش است. گرچه بحران سوریه و لیبی دو مسیر متفاوت را [از سال 2011] طی کرده، اما لیبی به دفعات بر روند جنگ سوریه اثر گذاشته است. اولین اثر بحران لیبی بر سوریه، مسلح شدن مخالفان اسد [با الهامگیری از روند سقوط قذافی] بود. در ابتدای امر با شروع بحران سوریه از مارس 2011، حرکت اعتراضی علیه رئیس جمهور اسد فاقد خشونت [!] و تاثیر گرفته از انقلابهای تونس و مصر بود که بدون خونریزی گسترده انجام گرفت. به تدریج بخشی از جریان اعتراضات در سوریه، الگوی لیبی را مدنظر قرار دادند که طی آن قذافی با شورش مسلحانه و [بمباران گسترده توسط ناتو] سرنگون شد.
با محوریت فرانسه و انگلیس از پایگاههای نظامی فوق در سراسر اروپا (به غیر از امارات و قطر باقی عضو ناتو هستند) هفت شهر لیبی بمباران شد
نیروی دریایی آمریکا و انگلیس اقدام به محاصره لیبی کردند و از دریا اقدام به شلیک موشک کروز به شهرها میکردند
هاشور قرمز: منطقه پرواز ممنوع در لیبی | طبق قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل در سال 2011 [با این پیشفرض] در سال 2012، گروهی موسوم به شورای ملی سوریه (مشابه شورای ملی لیبی که از مخالفان قذافی تشکیل شده بود) رسما مهر تایید بر راهبرد جنگ مسلحانه شورشیان حاضر در سوریه زدند. [از همین رو] لیبی به منبع مالی و انبار سلاح شورشیان در سوریه تبدیل شد. نوامبر 2011، شورشیان سوری با اولین دولت پساقذافی در طرابلس جهت تامین سلاح مذاکره کردند. پس از سفر «عبدالحکیم بلهاج»، رهبر شورشیان لیبی به ترکیه، 100 میلیون دلار کمک مالی به شورشیان سوریه از سوی طرابلس اهدا شد و خط ارسال سلاح [به جامانده از ارتش فروپاشیده قذافی] به سوریه از طریق ترکیه برقرار شد. قطر نیز راهبرد خود در سوریه را با الهام از حمایت موفقیتآمیزش از شورشیان لیبی در سرنگونی قذافی تعیین کرد. ناتو خواهد آمد! بعد از دخالت مستقیم نیروهای ناتو علیه قذافی، مخالفان نظام سوریه رفتاری مشابه آنچه در لیبی اتفاق افتاد را علیه اسد انتظار داشتند. راهبرد شورشیان تا سال 2012، اشغال سرزمینی بخشهای مختلف سوریه با کمک ترکیه، قطر و سعودی بود تا هنگامی که غربیها [مثل لیبی] دخالت مستقیم کنند. بسامه کدمانی، از چهرهای مخالف سوری، بعدها عنوان کرد که قدرتهای منطقهای مکررا به مخالفان اسد میگفتند: «آنها (آمریکا و ناتو) قطعا خواهند آمد!» اما جنگ لیبی مانع مداخله مشابه غرب در سوریه شد. اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا با فشار متحدان و شورشیان لیبی با اقدام نظامی مسقتیم علیه قذافی موافقت کرده بود. سقوط لیبی به ورطه یک جنگ داخلی و همچنین کشته شدن کریستوفر استیون، سفیر آمریکا در لیبی (سپتامبر 2012) اوباما را نسبت به مداخله در سوریه بازداشت*. این نکته مؤید این موضوع بود که اوباما و مخالفان اسد از لیبی درسهای متفاوتی گرفتند که بر روی رویکرد آنها نسبت به جنگ سوریه تاثیر شگرفی گذاشت. رقابت روسیه و ترکیه همزمان با گرم شدن مجدد تنور جنگ لیبی، درحالیکه روزی بحران سوریه متاثر از لیبی بود، اکنون این سوریه است که در معادلات لیبی نقش ایفا میکند. مثال عیان این موضوع رقابت روسیه و ترکیه است. هر دو کشور از یک سمت درگیر در لیبی و سوریه حمایت میکنند هرچند که این رقابت در سوریه شدت بیشتری دارد. باوجود افزایش حضور ترکیه و روسیه در لیبی طی سالهای اخیر، به نظر میرسد این حضور اهرمی جهت ارتقاء قدرت چانهزنی (به طور مشخص ماجرای سوریه) است. به همین جهت است که در دیدار مقامات آنکارا و مسکو درباره هردو موضوع لیبی و سوریه بحث و تبادل نظر میشود. در واقع عقب نشینی در سوریه منجر به افزایش حضور در لیبی خواهد شد! این را میتوان بعد از شکست نسبی ترکیه از اسد در ادلب (ماه مارس 2020/ اوایل فروردین 99) مشاهده کرد که منجر به پشتیبانی سنگین آنکارا از دولت وفاق ملی در طرابلس شد. [دولت غرب لیبی در معرض سقوط توسط نیروهای حفتر قرار داشت که با ورود مستقیم نظامی ترکیه از خطر سقوط نجات پیدا کرد و توانستند نیروهای حفتر را تا شهر سرت عقب برانند]. بیشتر بخوانید: *س_ نزاع بر سر میراث سرهنگ قذافی در نقطه صفر انقلاب لیبی!_س* نکتهای دیگر که قائله سوریه را به بحران لیبی متصل کرده، استفاده از [تروریستهای] مستقر در شمال سوریه است. ترکیه شماری از تروریستهای نیابتی خود در شمال سوریه را به لیبی (به نفع جبهه طرابلس) انتقال داده است. روسیه نیز شورشیان سابق سوریه را به عنوان مزدور به خدمت متحد لیبیایی خود ژنرال حفتر در آورده است. الگویی خطرناک بشار اسد در منازعه لیبی جانب ژنرال حفتر را گرفته و سفارت لیبی در دمشق را به وی (نماینده دولت طبرق) واگذار کرده است. اسد و حفتر در سه مؤلفه اشتراک دارند. مخالفت با اخوانالمسلمین، اتحاد با روسیه و دشمنی با ترکیه. با وجود این اشتراکات، اسد تا چندین سال حضور قوی در جبهه متحدان حفتر نداشت. اما اکنون به متحدان کلیدی حفتر یعنی مصر و امارات رابطه برقرار کرده است. به نظر میرسد نیاز اسد به پشتیبانی مالی ابوظبی برای سرپانگه داشتن اقتصاد تحت تحریم سوریه، انگیزه اصلی حمایت او از جبهه خلیفه حفتر باشد. با توجه به وضعیت ناپایدار هر دو کشور و دخالت قدرتهای بین المللی که منجر به طولانی شدن جنگ در لیبی و سوریه میشود، نقطه پایانی بر تاثیر اتفاقات این دو کشور بر دیگری متصور نیست. با گذشت قریب به 10 سال از جنگ خونین سوریه به طریق مشابه جنگی فاجعه بار در لیبی در حال شعلهور شدن است و بعید به نظر میرسد این الگوی غمانگیز در آینده نزدیک پایان یابد. ترجمه: ایلیا فروزش *نکتهای که فیلیپس در این مقاله که احتمالا به دلیل زاویه با دولت اسد و محور حامیان او عامدانه بیان نکرد این مسئله است که: دلیل عدم حمله آمریکا و ناتو به سوریه مشابه آنچه در لیبی رخ داد، «ایران» بود. اوباما تصمیم خود را برای حمله به سوریه در سال 1392 گرفته بود ولی تهدید ایران به واکنش متقابل، غرب را از ماجراجویی در سوریه بازداشت. رهبر انقلاب در بیاناتی فرمودند: آمریکا مانند عراق و افغانستان در سوریه نیز شکست خواهد خورد و دخالت های خارجی در منطقه جرقه ای در این بشکه باروت ایجاد خواهد کرد. در همین راستا شهید قاسم سلیمانی خطاب آمریکا گفت: هر چتربازی، که قرار است از هواپیما هلی برن شود، هر تفنگداری، که قرار است از ناوها پیاده شود، هر کماندویی، که قرار است با نفربر وارد شود، یادش باشد که، قبلا تابوتش را سفارش داده باشد... شامات، خط قرمز انقلاب اسلامی است، همان جایی که می تواند، معراج ما و گورستان شما باشد.