یک‌شنبه 4 آذر 1403

"کابالیسم" مروج کاهش جمعیت و سقط جنین

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
"کابالیسم" مروج کاهش جمعیت و سقط جنین

لیکن برخی از رویدادهای جهان معاصر امروز ریشه در برنامه‌ریزی‌های تاریخی "کابالیسم" دارد زیرا رویکرد فعلی نظام سرمایه‌داری یا برده‌داری نوین، رویه کلی را بر پیاده کردن برنامه‌های دقیق و عملیاتی کاهش جمعیت در کشورهای مسلمان تمرکز داده است.

- اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ جمعیت نقش تاثیرگذاری در پیشرفت‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها دارد و اساساً با مطالعه روابط بین کشورهای غالب و مفلوب در دوران باستان نیز مشاهده می شود که قوم غلبه‌کننده برای تأمین نیروی کار خود، مبادرت به برده گرفتن جمعیت و نیروی جوان کار قوم مغلوب می‌کرده است.

هر چند استثناهائی نیز بر این امر وارده بوده است که باید در مباحث مربوط به تحولات جمعیتی معاصر جنگهای صلیبی مسیحیان با مسلمانان به آن پرداخت تا مشخص شود چرا کلیسایی کاتولیک نسل‌کشی مسلمانان را مقدم بر برده گرفتن نیروی کار میدانستند؟!

جمعیت به عنوان یکی از مولفه‌های استراتژیک قدرت، نقش برتر و تعیین‌کننده‌ای در رویدادهای جهان امروز دارد، به طوری که خداوند متعال در قرآن کریم در آیات متعددی از فرزند به عنوان یک نعمت الهی یاد می‌کند و می‌فرماید: «وَاللهُ جَعَلَ لَکُم مِن أَنفُسِکُم أَزوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِن أَزوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَهً وَرَزَقَکُم مِنَ الطَیِبَاتِ أَفَبِالبَاطِلِ یُؤمِنُونَ وَبِنِعمَتِ اللهِ هُم یَکفُرُون [نحل /72] خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسران‌تان برای شما فرزندان و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت خدا کفر می‌ورزند» و یا در برخی دیگر از آیات قرآن فرزند را به عنوان زینت زندگی معرفی می‌کند و می‌فرماید: «المَالُ وَالبَنُونَ زِینَهُ الحَیَاهِ الدُنیَا [کهف /46] مال و فرزندان زیور زندگی دنیایند.»

حتی در آیاتی از قرآن مجید، خداوند متعال بر مسلمانان منت می‌نهد که جمعیت ایشان را به وسیله فرزندان زیاد کرده است؛ از این‌رو می‌فرماید: «ثُمَ رَدَدنا لَکُمُ الکَرَهَ عَلَیهِم وَ أَمدَدناکُم بِأَموال وَ بَنینَ وَ جَعَلناکُم أَکثَرَ نَفیرا [اسراء /6] پس دوباره شما را بر آنان چیره می‌کنیم و شما را با اموال و فرزندان یاری می‌دهیم و نفرات شما را بیشتر می‌گردانیم». این بینش نیکو بودن فرزندآوری، سبب شده است که رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جامعه را به سوی ازدواج ترغیب کند و همسری را به عنوان همسرخوب معرفی کند، که فرزند آور باشد.

لیکن برخی از رویدادهای جهان معاصر امروز ریشه در برنامه‌ریزی‌های تاریخی "کابالیسم" دارد زیرا رویکرد فعلی نظام سرمایه‌داری یا برده‌داری نوین، رویه کلی را بر پیاده کردن برنامه‌های دقیق و عملیاتی کاهش جمعیت در کشورهای مسلمان و علاوه بر آن در امر کاهش و تحدید نسل جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته تمرکز داده است البته در مقالات دیگری به واکاوی این جریان خواهیم پرداخت تا دقیقاً مشخص شود که چه منافعی در پوشش این رخداد به ظاهر اجتماعی و جامعه‌شناسی و فی‌الواقع برنامه‌ریزی ابلیسی برای رهبر این دین کابالیستی وجود دارد که چنین توانسته است مهره‌های خود را در دل جریان برنامه تحدید و کاهش نسل اداره موالید آمریکا جای داده و سیاستهای این موسسه کابالیستی را در قالب برنامه‌های خیرخواهانه سازمان بهداشت جهانی و با شعار ایجاد رفاه برای مردم، به حاکمان کشورها بقبولاند!

برنامه‌ای که برخی از دولتمردان غربگرا در دهه 1360 تا 1390 در کشور عزیزمان ایران نیز با فریب فقهی و علمی عالی‌ترین سطوح حاکمیتی نظام، برنامه‌های جمعیتی جمهوری اسلامی ایران را نیز با آن همسو کرده و چنین امر دهشتناکی را با شعار ظاهر فریب «دو بچه کافیست!» به فرهنگ ایرانی اسلامی مان دیکته کرده‌اند.

هر چند محور سلسله مقالات ما در مورد مقوله علل رشد و کاهش جمعیت و مساله سقط جنین و مباحث مرتبط با آن خواهد بود اما چون ریشه این مباحث در بستر دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی ماست که مردم به تدریج در تکامل دین اسلام توسط پیامبران به آن دعوت می‌شدند لذا ابتدا این مساله را بررسی خواهیم کرد که چگونه ابلیس نیز در مقابل این پدیده قدرتمند دینی، به پدیده خلق دین پرداخته و «دین خود ساخته کابالیسم» را در این بستر پرورش داده است، لذا ابتدا در مقدمه این نوشتار به تشریح مباحث ریشه‌ای خواهیم پرداخت که بنیان‌های بحث ما بر آن پایه‌ها استوار است.

یکی از واضح‌ترین این مباحث مقوله قبول نذری فرزندان حضرت آدم عیله‌السلام توسط خداوند متعال است؛ در آن جریان نخستین قتل تاریخ بشریت، اتفاق می‌افتد و قابیل در نخستین ملاقات و جلسه حضوری با شیطان از آن، برای از بین بردن نسل صالحان که از فرزندان هابیل علیه‌السلام ادامه پیدا می‌کرد، مورد توجیه قرار می‌گیرد تا قدرت و رهبری جامعه از صالحین به افراد پیرو ابلیس منتقل شود.

پیامبر اکرم در این خصوص میفرمایند: "انگیزه قابیل به دست گرفتن قدرت و رهبری بود."

تفسیر نور‌الثقلین در ذیل آیه‌های ماجرای هابیل و قابیل، آورده است که امام صادق (ع) به سلیمان بن خالد فرمود: این قتل برای وصایت و رهبری بود.

پس از مرگ هابیل، شیث برادر کوچکتر، جانشین آدم می‌شود؛ در کتاب نور‌الثقلین می‌خوانیم: امام باقر (ع) فرمود: پس از دفن آدم، قابیل پیش شیث آمد و گفت: پدرم تو را برگزید همان طور که برادرت هابیل را برگزیده بود، من او را کشتم تا نسلی از او نماند که بر نسل من فخر‌فروشی کند و اگر تو از برتری‌هایت چیزی را اظهار کنی، تو را نیز خواهم کشت؛ شیث و نسلش از ترس قابیل، برتری‌ها (علم و دانش) خود را همیشه پنهان می‌داشتند.

در حدیث بالا، آمده است که هابیل با خواهری دوقلو به دنیا آمدند اما سخن از رقابت جنسی به میان نیامده و انگیزه قتل فقط وصایت و رهبری، تعیین شده است همان طور که مشاهده کردید تلاش ابلیس برای انعقاد نطفه کابالیسم در جامعه بوده است تا از این طریق مدیریت خود را بر قدرت جمعیت، در جامعه‌ای که هنوز آغاز و تکون نیافته و تنها یک خانواده گرچه با اعضای متعدد و زیاد، وجود دارد، مستحکم کند.

در تفسیر برهان ذیل همین آیه‌ها از کافی نقل کرده: ابلیس پیش قابیل آمد و گفت: ای قابیل، قربانی هابیل پذیرفته شد و قربانی تو قبول نشد؛ اگر او را واگذاری، نسلش بر نسل تو فخرفروشی خواهند کرد و خواهند گفت ما فرزندان کسی هستیم که قربانیش پذیرفته شد؛ هابیل را بکش تا نسلی از او باقی نماند و قابیل هابیل را کشت.

در عصر حاضر نیز مسئله تحدید نسل برای ایجاد رفاه اجتماعی بدواً با نظریه‌پردازی اجتماعی پیشرو و واپس‌نگر درباره محیط زیست از دیدگاه توماس رابرت مالتون (14فوریه 1766 - 29 دسامبر انگلستان 1834) به‌عنوان یکی از مهمترین حوزه‌های تداخل میان محیط زیست و نظریه اجتماعی در قرن 19 آغاز می‌شود.

مالتوس معتقد بود که افزایش جمعیت و این واقعیت که تولید غذا به هیچ وجه با چنین افزایشی تناسب ندارد، پیوسته چشم‌اندازهای پیشرفت را تهدید می‌کند! به نظر او سرچشمه مشکل در این واقعیت تلخ نهفته است که افزایش جمعیت، به صورت تصاعد هندسی و افزایش منابع غذایی تصاعد حسابی است لذا بدون مهار جمعیت، ظرفیت زمین برای تولید غذا دچار محدودیت‌های مشخصی است و بهبود اجتماعی در برابر این محدودیتهای محیطی چاره‌ناپذیر و نا‌آدمی به شکست می‌انجامد؛ او به همین علت معتقد بود که دادن منابع بیشتر به فقرا فقط بر شمار آنها می‌افزاید لذا دولت نباید به یاری فقرا دست به‌کار شود! اگر کمک فقرا قطع شود آنها انگیزه پیدا می‌کنند کاری درآمدزا بیابند و به داشتن فرزند کمتر تشویق می‌شوند.

در جمع بندی مباحث ذکر شده از قرآن، روایات و بررسی پیشینه تاریخی نظریه ایجاد رفاه اجتماعی مشخص می شود که تحدید نسل و کاهش جمعیت که از راه‌های مختلفی چون سقط جنین، پیشگیری از بارداری، نسل‌کشی صالحین توسط کابالیسم و مسائلی از این دست اتفاق می‌افتد، ابزاری در دست ابلیس و شیطان برای مقابله با اراده الهی در اعطای قدرت به جمعیت مسلمین است البته توجه به این نکته ضروری است که منابع ثروت طبیعی و برنامه‌ریزی دولتها برای توزیع متوازن ثروت، نقش بسیار موثری در تحقق عدالت اقتصادی و به تبع آن، امر فرزندآوری دارد که در جای خود در این خصوص نیز بحث خواهیم کرد.

"محمد شمسی"