جمعه 9 آذر 1403

کلاغ‌های شیپورچی در مستند «رقصنده با گرگ»

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
کلاغ‌های شیپورچی در مستند «رقصنده با گرگ»

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی جشنواره مردمی فیلم عمار، علی عارضی کارگردان مستند «رقصنده با گرگ» در نشست خبری این فیلم که در قالب چهاردهمین جشنواره فیلم عمار اکران شد، گفت: وقتی سوژه مطرح شد، به این نتیجه رسیدیم که خیلی مستقیم و خبری به آن نپردازیم و سعی‌کردیم یک روایت خطی غیرمستقیم را داشته‌باشیم. نعمت‌الله سعیدی کارشناس سینما در این رابطه عنوان کرد: مستقیم...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی جشنواره مردمی فیلم عمار، علی عارضی کارگردان مستند «رقصنده با گرگ» در نشست خبری این فیلم که در قالب چهاردهمین جشنواره فیلم عمار اکران شد، گفت: وقتی سوژه مطرح شد، به این نتیجه رسیدیم که خیلی مستقیم و خبری به آن نپردازیم و سعی‌کردیم یک روایت خطی غیرمستقیم را داشته‌باشیم. نعمت‌الله سعیدی کارشناس سینما در این رابطه عنوان کرد: مستقیم و غیرمستقیم بودن برای ما 2 پیشینه دارد. یکی پیشینه تاریخی و فرهنگی خودمان است که «اهدنا الصراط المستقیم» به ذهن ما می‌رسد و در زمان‌هایی منظور ما از مستقیم و غیرمستقیم، قصه است، باید عرض‌کنم اتفاقا این فیلم مستقیما سراغ سوژه خودش رفته و مساله‌ای را که نه تنها خاورمیانه در 30 سال اخیر، بلکه کل تاریخ معاصر ما را تحت تاثیر خودش قرارداده، مطرح کرده‌است. وی افزود: این مستند سوژه خود را به خوبی روایت کرده است، من فکر نمی‌کنم فیلم بخواهد بین اتفاقی که در داستان رخ داده (دروغ رسانه‌ای که یک دختر خانم نقل می‌کند) و اتفاقاتی که در داخل کشور ما رخ‌داده است، مقایسه‌ای انجام‌دهد، این تنها یکی از نتایج خیلی فرعی اثر است. علی عارضی در پاسخ به سخنان سعیدی گفت: باید عرض‌کنم از این اثر هم می‌توان خوانشی مستقیم و هم غیرمستقیم داشت. منظور ما از اینکه روایت غیرمستقیم بوده‌است، این است که از همان ابتدا به ماجرای اغتشاشات ورود پیدا نکردیم تا مثلا دست‌های پشت‌پرده را افشا کنیم. بلکه ما پرونده را باز کردیم. تیم سازنده از این جهت به این سوژه علاقه‌مند بود که این سوژه، چیزی مبتلابه در خاورمیانه بوده و این شگرد جنگ روانی کشور‌های غربی و به ویژه آمریکا است. گرگ‌ها در نمادشناسی، غالبا نماد دشمن هستند و از طرفی، کلاغ‌ها هم سروصدای زیادی دارند و می‌توانند شیپورچی گرگ‌ها باشند. همینطور تمثیلی در خاطرم بود که وقتی گرگ‌ها می‌خواستند به شکار بروند، این کلاغ‌ها هستند که آن‌ها را هدایت می‌کنند. البته این هدایت کلاغ‌ها از روی لطف نیست، بلکه می‌خواهند از پسمانده شکار گرگ‌ها، تغذیه کنند. این علاقه شخصی و تیم سازنده بود که این تمثیل‌ها و استعاره‌ها وجود داشته‌باشد. سعیدی در تکمیل موارد عنوان شده توسط عارضی گفت: اگر بخواهیم ساختار این اثر را با مسایل داخل کشور تطبیق دهیم، نه اینکه مخاطب به معنی این نماد‌ها پی نمی‌برد یا اینکه چرا نماد گرگ و کلاغ در این اثر اینقدر کم اهمیت است بلکه در ساختار ما اگر بخواهیم این مفاهیم را تطبیق دهیم، این کلاغ‌ها هستند که به ما حمله می‌کنند و گرگ‌ها 40 سال است که جرات حمله به ما را پیدا نکرده اند. وی در رابطه با جشنواره عمار گفت: نیرو‌های بسیاری در دوره‌های گذشته بودند که شاید آرمان‌های قوی‌تری هم داشتند، اما مثل سال‌های اخیر، نمی‌توانستد فیلم بسازند. چون واقعیت مستندسازی در حال تغییر است. به طور خلاصه، رسانه در تعریف ما، ابلاغ مبین است. خود خدا پیامبر را توبیخ می‌کند که چرا فکر می‌کنی هدایت از جانب تو است. وظیفه مستند نیز ابلاغ مبین است. شدت اتفاقات اخیر به قدری جدی و گسترده است که ما از آن جا می‌مانیم. انصافا این سوژه که یک دختربچه با دروغ خود، به مدت 30 سال سرنوشت خاورمیانه و دنیا را تغییر دهد، جذاب است. چند نفر از ما پیش از این نیره را می‌شناخت؟ بنا به دلایلی، این کار رسانه‌ای در خود عراق و ایران ضریب نخورد. فکر می‌کنم تنها بعضی از افراد که کار تخصصی رسانه‌ای می‌کردند، از این ماجرا با خبر بودند. کار ما نه دفاع است و نه حمله. کار مستند آرام است. با کسی جنگ ندارد و فقط ابلاغ مبین می‌کند. با این اقدام، هم دفاع می‌کند و هم حمله. علی عارضی در مورد به کارگیری تصاویر سران آشوب اغتشاشات 1401 در تیتراژ پایانی گفت: می‌توانم بگویم که ما تمام فیلم را برای آن 20 ثانیه تیتراژ ساختیم. در ابتدای کار، طرح ما چیز دیگری بود و قرار بود در مورد وقایع اغتشاشات و با محوریت این اراذل، کاری بسازیم. اما تصمیم گرفتیم که این بخش را به انتهای کار منتقل کنیم. به نظر من تمام 50 دقیقه اثر، مقدمه‌ای بود برای 20 ثانیه تیتراژ پایانی تا بگوییم این‌ها هم از همین قماش هستند یعنی واقعیت آن است که این یک بازی رسانه‌ای گسترده است و این‌ها نه دوستدار ایران هستند و نه جمهوری اسلامی و با ایران ضدیت دارند و برای منافع شخصی خودشان است که این هیاهو را به پا کرده‌اند. عارضی در مورد فراهم کردن آرشیو این اثر اشاره‌کرد: تنها مشکل ما آرشیو بود. در مورد مستند‌های آرشیوی باید بگویم که ما برای این مستند، به صورت صددرصدی از اینترنت استفاده‌کردیم و از هیچ آرشیو ویژه موسسه خاصی استفاده نکردیم. برای کار‌های قبلی هم استفاده اعظم ما از اینترنت بود. هم اکنون اینترنت منبع عظیمی برای کارکردن و پیدا کردن سوژه است. اما باید با یک وقت‌گذاری مناسب به سراغ آن برویم. وی ادامه داد: در کار‌های ما، خیلی وقت‌ها، آرشیو به منابع پژوهش اضافه کرده‌است. در مورد بسیاری از ایده‌هایی که در این اثر هم بود، ما فیلمنامه را نوشته‌بودیم، اما به واسطه آرشیو، بخش‌هایی اضافه شد، به نظر من خیلی نباید معطل آرشیو ماند و باید کار را شروع کرد و می‌توان از اینترنت کمک گرفت. البته به یک تیم چندنفره برای جست‌وجو نیاز است. باتوجه به اینکه دوست نداشتیم یک رپورتاژ خبری داشته‌باشیم، ما چندبار فیلمنامه را عوض‌کردیم. این تنها چالش ما در تولید اثر به حساب می‌آید. در این اثر سعی‌کردیم مساله را فراتر از جمهوری اسلامی ببریم و دوربین خود را بالاتر بگیریم که حتی اگر من طرفدار جمهوری اسلامی نباشم، با این اپوزیسیون که هدف آن‌ها زدن ملیت ما است، تکلیف خود را بدانم. دود این آتش، به چشم همه ایرانی‌ها می‌رود همانطور که به چشم تمام عراقی‌ها رفت. عارضی در پایان ضمن اشاره به دید وسیع اثر خود پیرامون جشنواره عمار گفت: جشنواره عمار پس از سال 88، سردمدار این جهاد تبیین بوده و حتی ما در دورافتاده‌ترین روستا‌ها نیز آثار آن را دیده‌ام. به‌نظر یکی از ثمرات انقلاب، همین جشنواره عمار است.