کوچه تنگ تحزب و عرصه گشاده انتخابات
تهران - ایرنا - نبود نظام حزبی نهادینه و کارآمد، انتخابات برای کسب قدرت را به مهمترین انگیزه فعالیت تشکیلاتی در کشور بدل کرده است. از این رو است که کارویژههای مهم حزبی چون آگاهیبخشی اجتماعی و سیاسی، آموزش عمومی، تربیت نیروی انسانی و کادرسازی، ارایه برنامه مدون برای اداره کشور، مطالبهگری موثر، نقد سازنده و... در سایه قدرتجویی سیاسی قرار میگیرد.
کمتر از یک سال به پایان عمر دولت دوازدهم باقی مانده و نزدیک شدن به زمان سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، فرصت را برای فعال شدن سازوکارهای به ظاهرحزبی فراهم کرده تا تشکلهای سیاسی، نتیجه یکی دیگر از مهمترین رویدادهای مردمسالارانه در انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور را از فعالیت موسمی خود متاثر کنند.
نبود احزاب نهادینه شده در کشورمان، جمهوری اسلامی به عنوان یک نظامهای مردمسالار را از مواهب چندوجهی نظام حزبی ساختارمند محروم کرده است.
در شرایط فقدان نظام حزبی کارآمد، احزاب در کشور ما در بزنگاههای انتخاباتی فعال میشوند و با فعالیتهای مقطعی و اتفاقا پرشور و حرارت خود، نتیجه انتخابات را تحت تاثیر قرار میدهند. با فروکش کردن تب انتخابات به عنوان تنها انگیزه فعالیت تشکیلاتی در کشورمان، احزاب به خوابی طولانی فرو میروند و تا انتخابات بعدی در کنج خلوت خود آرام میگیرند.
سالها است که با شروع کارزارهای انتخاباتی احزاب از هر دو جریان سیاسی کشور اعم از اصلاحطلب و اصولگرا با تمام قوا وارد عرصه رقابت میشوند. خیزش تصاعدی فعالیت احزاب در دوره انتخابات را می توان با نیم نگاهی به حجم مطالب منتشر شده از کنش حزبی در رسانهها و مطبوعات دریافت. برگزاری نشست، صدور بیانیه، تدوین برنامه انتخاباتی و سیاسی، نقد جریان رقیب، ارایه راهکارهای بدیل برای اداره کشور و... از پیشلرزههای انتخابات درکشور ما محسوب میشود؛ پیشلرزهای که چندی نمیپاید و به زودی فروکش میکند. این درحالی است که بخش مهمی از کارویژه احزاب اتفاقا در دورههایی جز موسم انتخابات باید عملی شود و زمینه را برای توسعه سیاسی فراهم کند.
تحقق واقعی مردمسالاری و مولفههای پیشروی آن نیازمند وجود احزابی است که همواره در پس زمینه امر سیاسی و اجتماعی به طور مستمر در فعالیت باشند و به عنوان حلقه وصلی موثر در مورد مطالبات و انتظارات متقابل، میان مردم و حاکمیت همفهمی ایجاد کنند.
احزاب علاوه بر اینکه چون حلقه وصلی مطمئن زمینه تعامل سازنده میان حاکمیت و جامعه مدنی را فراهم میکنند، با ایجاد کارویژههایی چون آموزش سیاسی برای عموم، کادرسازی، ایجاد برنامهای نظاممند و مدون، مطالبهگری موثر، ارایه بدیلی برای سیاستورزی و... کیفیت امر سیاسی را ارتقا میدهند.
به رغم پیش بینی و حمایت از موجودیت احزاب و تشکلهای سیاسی متنوع و فعالیت آنها در قانون اساسی و تاکیدات چهاردههای مسئولان بر سازوکارهای حزبی، ولی هنوز درکشورمان نظام حزبی به مفهوم واقعی شکل نگرفته است.
وجود نظام حزبی مستلزم فعالیت مستمر، ساختارمند و گسترده تشکیلاتی است که از دل جامعه مدنی برآمده و نه تنها وظیفه آگاهی بخشی و تربیت شهروندان سیاستفهم را در دستورکار دارد، بلکه رقابت سازنده برای کسب قدرت سیاسی را در خلال فعالیتهای دائمی خود دنبال میکند.
برکنار از احزاب موسمی که در بزنگاه انتخاباتی قارچگونه رشد میکنند، در کشور ما احزاب شناسنامهدار قدیمی و متعددی وجود دارند که اتفاقا از تشکیلات و ساختار منسجم و گستردهای در بسیاری از استانهای کشور برخوردارند. ولی حتی این احزاب ریشهدار هم کارکردهای حزب را به مفهوم واقعی آن عملیاتی نمیکنند. چرا که بستر لازم برای این مهم فراهم نیست.
احزابی چون «موتلفه اسلامی» به عنوان قدیمیترین و یکی از ساختارمندترین احزاب در کشور یا حزبی چون «کارگزاران سازندگی» به عنوان یکی از مهمترین احزاب جریان چپ، هم طی سالهای گذشته کنش چندانی فراتر از چارچوب رقابت انتخاباتی از خود نشان ندادهاند.
در این میان، آگاهی بخشی اجتماعی و سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، افزایش مشارکت سیاسی، تربیت نیروی انسانی و کادرسازی، ارایه برنامه مدون حزبی، مطالبهگری موثر، نقد سازنده و... در سایه رقابت سیاسی برای به دست گرفتن قدرت قرار گرفته است.
*س_برچسبها_س*