گسترش دوچرخه های اشتراکی بیدود؛ خوابی که هرگز تعبیر نشد!/ رویای دوچرخه سواری در "ترافیک" و "هوای آلوده" پایتخت!
اولین اقدام حناچی در سمت شهردار تهران راه اندازی "دوچرخه های اشتراکی بیدود" با هدف کاهش آلودگی هوا و رواج حمل و نقل پاک در چند ماه اول با شکست مواجه شد و وقت و انرژی مدیران را برای ساماندهی به ناوگان حمل و نقل عمومی و سایر اولویت های مهم شهرداری تضییع کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با انتخاب پیروز حناچی به عنوان شهردار تهران، یکی از عجولانه ترین اقداماتش راه اندازی سامانه دوچرخه های اشتراکی هوشمند تحت عنوان "بیدود" بود.
این اقدام که با تبلیغات گسترده محیطی انجام شد، به دو دلیل باتعجیل و بدون در نظر گرفتن زیر ساخت ها صورت گرفت.
دلیل اول اینکه چنین طرحی با دوچرخه های رنگی جذب کننده، به خودی خود در سطح وسیعی از میدان های پایتخت می توانست اقدامی فوری و ضربتی در جهت عمل گرایی شهردار جدید قلمداد شود و دلیل دوم علاقه شخص شهردار جدید، به دوچرخه سواری جمعی و تفریحی بود که ابتدا به ساکن انگشت روی چنین طرحی گذاشت.
دوچرخه های اشتراکی؛ طرحی مهم اما بی موقع
اما مهمترین سوالی که مدیران شهری باید در آن مقطع از خود می پرسیدند، این بود که رکاب زدن در شهری دودزده مانند تهران، آیا تضمین کننده بیماری و عوارض شدید این عمل به جای سلامتی نیست؟ و این مهمترین نکته ای است که در توجه به زیر ساخت های این اقدام نسبت به آن بی توجهی صورت گرفت.
گرچه راه اندازی طرحی با این ابعاد قابل ستایش است؛ چرا که گذشته از مباحث سلامت شخصی برای استفاده کنندگان از دوچرخه های عمومی، در بحث مصرف سوخت، ترافیک، تصادف، آهودگی صوتی و... قطعا می توانست اثرات قابل توجهی از خود بر جای بگذارد؛ اما از آنجایی که این طرح عجولانه و بدون در نظر گرفتن الزامات اولیه به مرحله اجرا درآمد، نه تنها کمک خاصی (بجز چند سفر شهری تبلیغاتی) به شهرداری و شهردار نکرد، بلکه در جای خود به یکی از معضلات شهرداری تبدیل شد که هنور هم تبعات آن گریبانگیر شهروندان است.
از کجا آغاز شد؟
در روز 27 آذر 97 در مراسمی با حضور «پیروز حناچی»، شهردار تهران و اعضای شورای شهر در شمال پایتخت (منطقه 2) از دوچرخه های هوشمند اشتراکی رونمایی شد. رسول کشت پور شهردار منطقه 2 در این مراسم گفت: «امروز اولین پروژه دوچرخههای اشتراکی بیدود با حضور 300 دوچرخه افتتاح خواهد شد. دوچرخههای اشتراکی در ارتباط با هوشمندسازی شهر است. باید بتوانیم در راستای فرهنگسازی و استفاده از وسایل حمل و نقل پاک حرکت خود را با استفاده از دوچرخههای اشتراکی سرلوحه کار خود قرار دهیم که با توجه به شرایط تهران، میبایست حمل و نقل سبک را توسعه دهیم و بر همین اساس برای اولین بار دوچرخههای اشتراکی هوشمند در سطح 2 ناحیه مورد افتتاح قرار میگیرند. تلاش میشود این سیستم در سطح 9 ناحیه منطقه نیز اجرا شود.»
اضافه کردن دوچرخه های برقی؛ قولی که هرگز عملی نشد
فاز دوم این پروژه در روز سه شنبه 18 تیر 98 نیز انجام شد. در این روز محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و پیروز حناچی، شهردار تهران، پس از افتتاح 10 ایستگاه جدید دوچرخه در پایتخت، پابهرکاب شدند و از میدان توحید تا پارک لاله در خیابان کارگر شمالی دوچرخهسواری کردند.
گذشته از آن قرار براین بود که در صورت استقبال مردم به تعداد ایستگاه ها و دوچرخه ها افزوده شود و حتی بر اساس اظهارات رسول کشت پور شهردار منطقه دو تهران برای مناطقی که خیابان هایی با شیب تند دارند، دوچرخه های برقی تهیه شود.
چگونگی استفاده از دوچرخه و سامانه بیدود
در ابتدا مشترکان می بایست نرم افزار و برنامه بیدود را روز گوشی های هوشمند خود نصب کنند و با استفاده از سیستم ردیاب و مکان یاب ارتباط بین مشترکان و شرکت بیدود برقرار شود.
این تنها شرط برقراری ارتباط نبود. چرا که جدای از پرداخت ساعتی 3 هزار تومان حق استفاده هر مشترک در ابتدا آنها ملزم به پرداخت 159هزار تومان ودیعه و پول پیش به شرکت بیدود بودند که بر اساس آنچه که در ابتدا گفته شد، در پایان کار و ملغی شدن قرارداد همکاری این مبلغ می بایست به مشترکان عودت داده شود.
سه شنبه های بدون خودرو و زمانی که مضمحل شد
چنانکه در ابتدای ریاست بر شهرداری تهران، شخص شهردار طرحی را به عنوان سه شنبه های بدون خودرو پایه ریزی کرد که در این روز قاطبه مدیران شهری و حتی برخی از روسا و مسئولان دیگر نهادها با دوچرخه در محل کار خود حاضر می شدند و شهردار با دوچرخه برقی و پیشرفته خود بخش اعظم مسافت را طی کرده و همراهانش مجبور به رکاب زنی می شدند!
چرا بیدود دچار وازدگی شد؟
اما نکته غیر منتظره؛ عدم استقبال مردم از دوچرخه بیدود بر خلاف پیش بینی مدیران شهری بود. به گفته کاربران و مشترکان هزینه بالای استفاده، سفت بودن رکاب دوچرخه ها و خستگی پس از استفاده و هنگ کردن سایت و ایرادهای فنی که در برخی اوقات مشترکان را کلافه و سردرگم میکرد، از مهمترین دلایل وازدگی مشتریان و مشترکان بود.
پس از چند ماه اول از راه اندازی ایستگاه های بیدود در میدان های شهر شمار دوچرخه هایی که در ابتدا گوش تا گوش کنار هم آماده استفاده بودند، به تدریج کم شد و در نهایت در هر ایستگاه بین پنج تا 10 دوچرخه موجود بود که متاثر از بلااستفاده ماندن در زمانی کمتر از یک سال از رنگ و رو و جلای چشم نواز اولیه آنهاکاسته شد. بی تردید مدیران شهری قبل از همه به وازدگی و عدم اقبال شهروندان پی برده بودند. اما از طرفی توانی برای بهبود این اقدام نداشتند و از سوی دیگر بهانه ای برای جمع آوری این بساط به ذهن شان خطور نکرده بود، بتابراین مترصد فرصتی مناسب بودند.
جمع آوری دوچرخه ها
در شلوغه بازاری که در پی افزایش قیمت بنزین در دی ماه 98 بپا شد، بهترین بهانه این بود که بساط این نماد نبوغ در مدیریت شهری برچیده شود. بنابراین در مدت کوتاهی به یکباره از شمار دوچرخه هایی که در میدان های اصلی شهر موجود بودند، بشدت کم شد. این مسئله به عنوان یک سوال و مطالبه عمومی دهان به دهان می چرخید و گاهی در رسانه ها و فضای مجازی هم مورد سوال قرار می گرفت.
بالاخره در روز 13 آذر 1398 غلامحسین محمدی، رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران، در خصوص جمع آوری دوچرخه های اشتراکی بیدود از سطح شهر توئیت کرد: دوچرخههای «بیدود» به دلیل جلوگیری از صدمات متصور در ناآرامیهای اخیر جمعآوری شدند و باید در اسرع وقت آماده بهرهبرداری شهروندان شوند.
محمدی در ادامه آورده است: این شرکت (بیدود) در برابر ودیعه مشتریان مسئولیت دارد و باید به تعهدات خود عمل کند. شهرداری نیز کماکان به حمایتهای خود از این حرکت ادامه می دهد.
در اینجا شهرداری توپ را به میان زمین شرکت صاحب امتیاز دوچرخه های اشتراکی انداخت، درحالیکه قبل از آن در سخنرانی های مدیران شهری سعی می شد بیدود را نتیجه نبوغ مدیریتی خود قلمداد کنند.
بیدود برای شهردار مهم تر از تجهیز و توجه به ناوگان حمل و نقل عمومی
در خاتمه باید خاطر نشان کرد که اگر در ابتدای نوشتار از بیدود به عنوان پروژه ای عجولانه یاد شد، از این بابت است که شهردار در انجام وظایف محوله اش بحث اهم و مهم را فراموش کرده بود. با این وجود باید پرسید شهردار که آنقدر در هم و غم راه اندازی پروژه ای نه چندان مهم مانند بیدود برای تهران بود، آیا به همان اندازه روی گسترش و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی یا سایر حوزه ها مانند آلودگی هوا که با سلامت مردم پیوندی تنگاتنگ دارد، متمرکز بود؟
خوابی که تعبیر نشد
ابوالفضل قناعتی چندی پیش در گفت و گویی رسانه ای با انتقاد از حوزه حمل و نقل عمومی دوره حناچی و شورای پنجم گفته بود: «وقتی شهر را به شورای پنجم تحویل دادیم اتوبوس های تهران نزدیک 6500 دستگاه بود که در حال حاضر عملا به 5 هزار دستگاه اتوبوس رسیده. یعنی در این دوره اتوبوس جایگزین نشده. ناوگان حمل و نقل با مشکلات زیادی روبه روست. در زمان انتخابات شورای پنجم گفتند ما اصلاحاتی هستیم دولت هم اصلاحاتی است، بنابراین دولت به ما پول میدهد که خطوط جدید مترو را راه اندازی کنیم.»
در مقابل حوزه تاکسرانی و مترو نیز از وضعی مشابه برخوردارند. اما شهرداری و شورای شهر نتوانسته اند کاری برای این حوزه انجام دهند. با این وجود راه اندازی دوچرخه بیدود به لحاظ صرف وقت و زمان برای شهردار مهم تر بود یا و تجهیز و تعمیر ناوگان حمل و نقل عمومی و یا سایر حوزه ها و معضلات؟!
ضمن آنکه از طرفی شهرداری از طریق طرح ترافیک ایجاد درآمد و صد البته ایجاد آلودگی بیشتر میکند و از سوی دیگر با طرح هایی سست و پوشالی مانند بیدود سعی در تشویق مردم به دوچرخه سواری دارد!
بنابراین اگر جمع این دو تضاد هم شدنی باشد، دوچرخه سواران چگونه میتوانند در هوایی اینگونه آلوده تنفس کنند و از ورزش خود سلامت و سرزنده باشند. پ؟
انتهای پیام /