یک‌شنبه 30 اردیبهشت 1403

گفتگوی باورنکردنی با 4 مرد و زن که گوشی 200 تهرانی را دزدیدند

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
گفتگوی باورنکردنی با 4 مرد و زن که گوشی 200 تهرانی را دزدیدند

پلیس بازی یک زن که به نامزدش مشکوک شده بود اسرار یک باند موبایل قاپی را که اعضای آن دو پسر و یک دختر بودند فاش کرد. اعضای این باند به صورت سریالی گوشی موبایل طعمه هایشان را به سرقت می بردند و با دستگیری آنها، ده‌ها گوشی سرقتی از مخفیگاهشان کشف شد.

به گزارش مشرق، از چند روز قبل گزارش سرقت های سریالی به پلیس پایتخت اعلام شد که نشان می داد دو پسر و یک دختر که سوار بر موتور سیکلت بودند با پرسه زدن در خیابان ها، طعمه هایشان را شناسایی می کردند. آنها به سمت سوژه های خود هجوم می بردند و با تهدید موبایل هایشان را به سرقت می بردند. تحقیقات برای شناسایی اعضای این گروه ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل یکی از مالباخته ها با پلیس تماس گرفت و گفت دزد گوشی اش را پیدا کرده است.

وی گفت: چند ساعت قبل از محل کارم خارج شدم تا به خانه ام بروم که ناگهان موتورسواری به سمتم هجوم آورد و موبایلم را قاپید. من کنار خیابان ایستاده بودم و می خواستم تاکسی اینترنتی درخواست کنم که سارقان به من حمله کردند. تا چند دقیقه شوکه بودم و بعد به پلیس زنگ زدم اما چند ساعت بعد اتفاق عجیبی رخ داد.

وی ادامه داد: فردی با همان موبایلی که از من سرقت شده بود، به خط دومم زنگ زد. او دختر جوانی بود که می گفت نامزدش به نام میلاد موبایل مرا دزدیده است. او مشخصات نامزدش را در اختیارم قرار داد و از من خواست به پلیس زنگ بزنم.

دستگیری

با ثبت اظهارات این زن، ماموران اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند و خیلی زود معلوم شد که میلاد، یکی از اعضای باند موبایل قاپی است که پلیس در تعقیب آنها بود.

ماموران با اطلاعات به دست آمده و سرنخ هایی که پیش رویشان بود راهی خانه میلاد شدند و در آنجا به جز میلاد، پسری جوان و دو زن را نیز دستگیر کردند.

یکی از آنها همانی بود که با مالباخته تماس گرفت و باعث دستگیری باند سرقت شده بود. اعضای این باند در بازجویی ها به موبایل قاپی های سریالی اقرار کردند و در مخفیگاهشان تعداد زیادی گوشی موبایل مسروقه کشف شد.

همچنین ماموران در شاخه بعدی موفق شدند مالخرانی که با این گروه فعالیت می کردند را شناسایی و دستگیر کنند که تحقیقات تکمیلی از متهمان دستگیر شده ادامه دارد.

من بیگناهم!

شیوا 31 ساله است؛ همان زنی که باعث دستگیری این باند شد. او به مواد مخدر اعتیاد دارد اما وقتی فهمید نامزدش سارق است، تصمیم گرفت وی را لو بدهد.

خودت هم در سرقت‌ها نقش داشتی؟

نه. حتی سابقه هم ندارم و اولین بار است که دستگیر میشوم. نه جرمی مرتکب شده‌ام و نه سرقتی انجام داده‌ام. فقط معتادم.

چطور باعث دستگیری این باند شدی؟

من این اواخر به میلاد نامزدم شک کرده بودم. چون هم وضع مالی اش خوب شده بود، هم بارها دیده بودم گوشی های مختلف داخل جیبش است که ادعا میکرد متعلق به دوستانش است تا اینکه پلیس بازی درآوردم و دستش را رو کردم.

چطور پلیس بازی درآوردی؟

وقتی میلاد خواب بود به لباسش رفتم و جیبش را گشتم. دیدم یک گوشی داخل جیبش است که متعلق به خودش نبود. گوشی را بررسی کردم و فهمیدم متعلق به یک دختر است که با او تماس گرفتم. فکر میکنم والیبالیست بود که گفت سارق موتورسوار گوشی موبایلش را قاپیده است. مشخصاتی که او از سارق میداد با میلاد مو نمیزند. آن شب تمام مشخصات میلاد را به همراه آدرس و شماره پلاک موتورش را به دختر مالباخته دادم و به این ترتیب بود که میلاد دستگیر شد.

با میلاد چطور آشنا شدی؟

در خانه دوستم مریم. میرفتیم آنجا دور هم مواد میکشیدیم و همین مواد مخدر زندگیم را تباه کرد.

چند وقت است معتادی؟

از وقتی پشت کنکوری بودم! در آن زمان این شایعه پخش شده بود که هر کس شیشه بکشد نمیتواند بخوابد. یعنی خواب را میپراند که شاید صدتا فنجان قهوه هم نمیتوانست این کار را بکند. من هم که میخواستم رتبه خوبی در کنکور کسب کنم شیشه کشیدم و همین موجب شد معتاد شوم با وجود اینکه خانواده خیلی خوبی دارم. پدرم استاد دانشگاه است و مادرم در دانشگاه کار میکند. تنها برادرم حافظ کل قرآن و استاد علوم سیاسی است اما مواد زندگی مرا تباه کرد.

در کنکور موفق شدی؟

نه. میخواستم مربی هندبال بشوم که نشد.

چرا؟

با مردی آشنا شدم که قاچاقچی مواد مخدر بود. با وجود مخالفت خانواده ام با او ازدواج کردم و صاحب فرزندی شدم اما او خیلی مرا اذیت می کرد تا اینکه در نهایت از او جدا شدم و با میلاد نامزد کردم که او هم دزد از آب درآمد. باور کنید من هیچ نقشی در سرقت‌های آنها نداشتم اما مریم دوستم، میلاد نامزدم و مهدی دوستش با هم گوشی قاپی میکنند. مهدی دوست مریم است که آنها هم رابطه عاشقانه با یکدیگر داشتند. وی به دوستش مریم که کنارش نشسته و در حال گریه است اشاره می کند و ادامه می دهد: مریم ترسیده چون فکرش را نمی کرد دستگیر شود. او به خاطر عشقی که به مهدی خواستگارش داشته وارد این بازی شده است. در این لحظه مریم با گریه می گوید: من فقط سه یا چهار مرتبه همراه مهدی رفتم و اشتباه کردم.

کدام مدل را سرقت کنیم؟

مهدی یکی از اعضای گروه است که می گوید برای شروع سرقت، در کلاس های آموزش آشنایی با مدل‌های مختلف گوشی موبایل های شرکت کرده تا بداند کدام مدل را سرقت کند که به پول بیشتری برسد.

با همدستت چطور آشنا شدی؟

بامیلاد در زندان آزاد شدم و با مریم دختر مورد علاقه ام در کافه. مریم با شیوا همان دختری که ما را لو داده به پاتوق می آمدند تا هم مواد بکشند و هم قمار کنند.

چرا در سرقت ها مریم را با خودت می بردی؟

من نمی بردم، خودش می آمد. از بس که عاشق من بود دلش نمی آمد مرا تنها بگذارد و همه جا همراهم بود. البته مریم هیچ گوشی سرقت نکرده او فقط به من اطلاعات می داد که چه کسی را سوژه کنیم. مثلا می گفت فلانی موبایلش مدل بالاست و من به سمتش می رفتم تا گوشی را بقاپم. چون من خیلی گوشی ها را نمی شناسم. برای اینکه اطلاعات به دست بیاورم مجبور شدم بروم کلاس.

چه کلاسی؟

در قاسم مهاجر دوره کلاس ها را گذراندیم.

قاسم مهاجر کجاست؟

یک پاساژمعروفی در مرکز شهر است که در بین خلافکاران معروف شده به قاسم مهاجر. علتش را نپرسید چون تخصصی خودمان است. ما می رفتیم پشت ویترین مغازه ها و دوره را می گذراندیم تا مدل های مختلف گوشی را بشناسیم و قمیتش را بدانیم.

با چه شگردی سرقت می کردید؟

افرادی که سرگرم صحبت با موبایلشان بودند را شناسایی می کردیم و گوشی هایشان را می قاپیدیم.

انگیزه ات از سرقت ها چه بود؟

پول. اعتیاد به شیشه و حشیش هم داشتم و باید خرج موادمان را تامین می کردیم.

گفتی با دختر موردعلاقه ات در قمار خانه آشنا شدی، قمار هم می کردیِ؟

به خاطر قمار بود که دزد شدیم. دوست دخترهایمان تاس می انداختند؛ می باختند و ما باید پول باخت را پرداخت میکردیم و راهی جز دزدی برایمان نبود!

چند فقره سرقت انجام دادید؟

نمی دانم، بالای 200 مورد و گوشی ها را هم به مالخران می فروختیم.

با مالخران چطور آشنا شدی؟

آشنایی نمی خواهد، کافیست به خیابان... بروی و با موتور رد بشی و همانجا مالخران را پیدا می کنی. اصلا خودشان سارق شناس هستند و دنبالت می آیند تا جنس دزدی بخرند.

سابقه داری؟

سابقه سرقت موتور سیکلت دارم.

سرقت در ایران فروش در افغانستان

سردار علی ولیپور گودرزی رییس پلیس آگاهی از دستگیری 45 سارق و مالخر حرفه ای در چند روز اخیر خبر داد و گفت: همکارانم از مخفیگاه متهمان 700 گوشی سرقتی کشف کردند.

سردار گودرزی ادامه داد: یکی از الویت های ما دستگیری مالخران است به طوریکه چند مالخر اهل کشور افغانستان سعی داشتند با اتوبوس تهران به تایباد 100 گوشی سرقتی را از مرز خارج کنند که همکارانم با تیزهوشی موفق به دستگیریاین افراد شدند.

وی ادامه داد: برخورد جرائم خشن به صورت جدی در دستور کار پلیس آگاهی تهران قرار دارد و با توجه به هماهنگی های لازم با قوه قضائیه برخورد های جدی با این سارقان صورت گرفته و از اوایل امسال سارقان جرائم خشن دستگیر شده اجازه مرخصی داده نشده است.

رئیس پلیس آگاهی تهران در خصوص کشفیات 4 ماهه نخست سال تصریح کرد: در این مدت 4 درصد سرقت ها کاهش داشته و کشفیات 50 درصد افزایش پیدا کرده است. در خصوص پرونده های خشن در 4 ماهه نخست سال 21 درصد پرونده های قتل، 23 درصد آدم ربایی، بیش از 18 درصد سرقت منزل و 1 درصد سرقت های قاپ زنی کاهش داشته و در خصوص سرقت های مسلحانه 90 درصد پرونده ها کشف شده است. در تلاش هستیم مردم احساس امنیت بیشتری کنند و از اوایل امسال تاکنون بیش از هزار سارق دستگیر شده اند که در کاهش وقوع سرقت ها تاثیر گذار بوده است.