دوشنبه 5 آذر 1403

یادداشت | محرومیت‌های ناشی از گناه

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت | محرومیت‌های ناشی از گناه

انسان، بر اثر گناه محرومیت‌هایی، هم در این عالم، هم در عالم برزخ و هم در آخرت پیدا می‌کند. وقتی انسان اهل اطاعت نباشد و اهل معصیت باشد، از فیض‌های زیادی در دنیا و آخرت محروم می‌شود و دچار مصائب متعددی می‌گردد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران در یادداشتی به مناسبت ماه مبارک رمضان نوشت:

ماه مبارک رمضان، ماه توبه و سوزاندن گناهان است. برای اینکه انسان انگیزه‌ی توبه پیدا کند، اول باید درباره ضررها و محرومیت‌های ناشی از گناه و فوائد توبه بیاندیشد.

انسان، بر اثر گناه محرومیت‌هایی، هم در این عالم، هم در عالم برزخ و هم در آخرت پیدا می‌کند. وقتی انسان اهل اطاعت نباشد و اهل معصیت باشد، از فیض‌های زیادی در دنیا و آخرت محروم می‌شود و دچار مصائب متعددی می‌گردد. خداوند متعال می‌فرماید: «وما أصابکم من مصیب فبما کسبت أیدیکم؛ هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده‌اید.»(سوره شوری، آیه 30)

هم‌چنین می‌فرماید: «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون؛ در دریا و خشکی به خاطر کردار بد مردم فساد و تباهی ظاهر گشت، تا خداوند به این وسیله، کیفر بعضی اعمال‌شان را به آن‌ها بچشاند، تا شاید بازگردند.»(سوره روم، آیه 41)

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه می فرماید: «این آیه به ظاهر لفظش عام است و مخصوص به یک زمان و یا به یک مکان و یا به یک واقعه، نیست و در نتیجه مراد از «بر و بحر» شامل همه روی زمین می شود و مراد از فساد در زمین، مصائب و بلاهای عمومی است: مانند زلزله، نیامدن باران و خشکسالی، قحطی، جنگها، غارتها، سلب امنیت و خلاصه هر بلایی که نظام آراسته و صالح جاری در عالم را بر هم می زند. «بما کسبت أیدی الناس» نیز، اشاره به آن دارد که این فساد و تباهی ظاهر در زمین، بر اثر اعمال مردم است، یعنی به خاطر شرکی است که می ورزند و گناهانی است که می‌کنند.»

گناهان صغیره و کبیره‌ی انسان‌ها، آنان را از نعمت‌های زیادی محروم می‌کند که ما در این نوشتار به برخی از آنان اشاره می‌کنیم:

1. محرومیت از مناجات

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «یقول الله تعالی: ان أدنی ما أصنع بالعبد اذا اثر شهوته علی طاعتی أن احرمه لذیذ مناجاتی؛ خداوند تعالی می فرماید: هنگامی که بنده من خواهش های نفسانی خویش را بر طاعت من ترجیح دهد، کمترین کیفری که در حق او روا می دارم آن است که او را از لذت مناجات خودم محروم می‌سازم.»(جامع السعادات، ج3، ص48.)

در حدیث قدسی‌ای آمده است: فرد گنهکاری به حضرت موسی علیه السلام گفت: ای موسی! به خدا بگو هر گناهی که خواستم کردم، چرا عقابم نمی‌کنی؟! خداوند به موسی بن عمران فرمود: به فلان کس بگو تو را دچار چنان بلایی کرده‌ام که ما فوق آن نیست. عرضه داشت: خداوندا! من او را بر بلایی ندیدم، خطاب رسید: لذت مناجاتم را از او گرفته‌ام!

2. محرومیت از نماز شب

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلا اللیل؛ کسی که مرتکب گناه می‌شود، در اثر آن از نماز شب محروم می‌گردد.»(اصول کافی، ج2، ص272.)

مردی محضر امیر المؤمنین علیه‌السلام شکایت کرد که از نماز شب محروم شده و علت آن را جویا شد، حضرت می‌فرمایند: «انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ تو مردی هستی که گناهانت تو را به قید و زنجیر کشانده‌اند.»(اصول کافی، ج3، ص450.)

3. محرومیت از استجابت دعا

امام سجاد (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی ترد الدعاء: سوء النی، و خبث السریر، و النفاق مع الاخوان، و ترک التصدیق بالاجاب، و تأخیر الصلوات المفروضات حتی تذهب أوقاتها، و ترک التقرب الی الله عز و جل بالبر و الصدق، و استعمال البذاء، و الفحش فی القول؛ گناهانی که از استجابت دعا جلوگیری می‌کنند عبارتند از:

  • بد نیتی؛
  • خبث باطن؛
  • دورویی با برادران؛
  • باور نداشتن اجابت دعا؛
  • به تأخیر انداختن نمازهای واجب تا آنکه وقتشان بگذرد؛
  • ترک تقرب جستن به خدا با نیکوکاری و صدقه؛
  • بد زبانی؛
  • زشت گویی.»(معانی الأخبار، ص270.)

به تاخیر انداختن نمازهای واجب تا آنکه وقت‌اش بگذرد، یکی از گناهانی است که باعث عدم استجابت دعا می‌شود. این گناه خودش محرومیت‌های زیادی دارد؛ چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ دخترشان حضرت فاطمه (علیها السلام) که پرسیده بودند: «ای پدر! مردان و زنانی که نمازشان را سبک می‌شمرند، چه جزایی دارند؟» می‌فرمایند: «یا فاطم من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشر خصل ست منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موته و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیام اذا خرج من قبره فأما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا فالأولی یرفع الله البرک من عمره و یرفع الله البرک من رزقه و یمحو الله عز و جل سیماء الصالحین من وجهه و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه الی السماء و السادس لیس له حظ فی دعاء الصالحین و أما اللواتی تصیبه عند موته فأولهن أنه یموت ذلیلا و الثانی یموت جائعا و الثالث یموت عطشانا فلو سقی من أنهار الدنیا لم یرو عطشه و أما اللواتی تصیبه فی قبره فأولهن یوکل الله به ملکا یزعجه فی قبره و الثانی یضیق علیه قبره و الثالث تکون الظلم فی قبره و أما اللواتی تصیبه یوم القیام اذا خرج من قبره فأولهن أن یوکل الله به ملکا یسحبه علی وجهه و الخلائق ینظرون الیه و الثانی یحاسب حسابا شدیدا و الثالث لا ینظر الله الیه و لا یزکیه و له عذاب ألیم؛ ای فاطمه، هر کس از مردان یا زنان نمازش را سبک بشمرد، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا می‌کند: شش خصلت در دنیا، سه خصلت هنگام مرگش، سه خصلت در قبرش و سه خصلت در قیامت هنگامی که از قبر بیرون می‌آید. اما آنچه در دنیا به او می‌رسد:

  • خداوند برکت را از عمرش بر می‌دارد؛
  • خداوند برکت را از روزی‌اش بر می‌دارد؛
  • سیمای صالحان را از چهره‌اش می‌زداید؛
  • به هر عملی که انجام می‌دهد پاداشی داده نمی‌شود؛
  • دعایش به آسمان نمی‌رود؛
  • و ششم اینکه برای او در دعای صالحان نصیبی نیست.

و اما آنچه هنگام مرگش به او می رسد:

  • نخستین آن‌ها این است که خوار می‌میرد؛
  • دوم گرسنه می‌میرد؛
  • و سوم، تشنه می‌میرد؛ پس اگر از نهرهای دنیا به او بنوشانند، سیراب نمی‌شود.

و اما آنچه در قبرش به او می رسد:

  • نخستین آن ها این است که خداوند فرشته‌ای می‌گمارد تا او را در قبرش آشفته سازد؛
  • دوم اینکه قبرش را بر او تنگ می کند
  • و سوم اینکه قبرش تاریک است.

و اما آنچه روز قیامت هنگام بیرون آمدن از قبرش به او می‌رسد:

  • نخستین آن‌ها این است که خداوند فرشته‌ای می‌گمارد تا او را با صورت روی زمین بکشد در حالی که مردم به او می‌نگرند؛
  • دوم اینکه بازخواست سختی می‌شود
  • و سوم اینکه خداوند به او نمی‌نگرد و پاکش نمی‌سازد و عذابی دردناک دارد.»(سفینه البحار، ج2، ص44.)

4. محرومیت از محبت الهی

خداوند متعال می‌فرماید: «ان الله لا یحب الخائنین؛ خدا خائنان را دوست ندارد.»(سوره انفال، آیه 58.)

هم‌چنین می‌فرماید: «ان الله لا یحب من کان خوانا أثیما؛ خداوند افراد خیانت‌پیشه گنهکار را دوست ندارد.»(سوره نساء، آیه 107.)

خداوند متعال هم‌چنین می‌فرماید: «لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیام؛ خداوند در روز قیامت با آن‌ها سخن نمی‌گوید و به آنان در قیامت نمی‌نگرد.»(سوره آل عمران، آیه 77)

به تعبیر خودمانی خدا با آنها قهر است، نه نگاهشان میکند و نه با آن‌ها حرف میزند و نه اجازه میدهد که حرف بزنند! تصور کنید کسی که از عطش در حال جان دادن است، چقدر نیاز به جرعهای آب دارد؟ انسان در قیامت نیازش به نوازش الهی از نیاز تشنهای که رو به مرگ است به یک جرعهی آب، بیشتر است. آنجا خدا با او قهر میکند، «لا ینظر الیهم»؛ حرف هم با ایشان نمیزند، «و لا یؤذن لهم؛ به آن‌ها اجازه داده نمی‌شود که عذرخواهی کنند.»(سوره مرسلات، آیه 36)، اجازه هم نمیدهد که حرف بزنند و درخواستی بکنند و اینها آثار گناه است!

5. محرومیت از برکات الهی

خداوند متعال می‌فرماید: «ولو أن أهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات؛ گر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات را بر آن‌ها می‌گشودیم.»(سوره اعراف، آیه 96.)

6. محرومیت از هدایت الهی

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «فان المعاصی یستولی بها الخذلان علی صاحبها حتی توقعه فی رد ولای وصی رسول الله صلی الله علیه و آله ورفع نبو نبی الله ولا یزال ایضا بذلک حتی توقعه فی دفع توحید الله والالحاد فی دین الله؛ همانا گناهان، گمراهی را بر گنهکار مسلط می‌کند تا آنجا که او را به رد ولایت و امامت جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و انکار نبوت پیامبر و به همین منوال، انکار یکتایی خدا و الحاد و کفر در دین آلوده می‌سازد.»(بحارالانوار، ج73، ص360.)

7. محرومیت از عزت

مناجات تائبین با مضامینی شروع میشود که از اول آثار زشت و خطرناک گناه را توجه میدهد: «الهی ألبستنی الخطایا ثوب مذلتی؛ خدایا گناه، جامه‌ی ذلت بر اندام من پوشانده است.» انسان وقتی تصور میکند که در پیشگاه الهی است، اولیاء خدا عزتی دارند، مقامی دارند، مؤمنین مورد اکرام و احترام هستند، اما به گنهکار کسی اعتنایی نمیکند، کسی احوال او را نمیپرسد، این بیاعتنایی خدا را چونان لباس ذلت میداند. «وجللنی التباعد منک لباس مسکنتی»، با گناههای رنگارنگ قدم به قدم از تو دور شدم و این دوری گزیدن از تو، من را به نهایت خواری و پستی انداخته است.

8. محرومیت از رقت قلب

امام سجاد (علیه السلام) در مناجات تائبین می‌فرمایند: «وأمات قلبی عظیم جنایتی؛ دل من در اثر گناه مرده است.» مرگ انسانی به نفس نکشیدن نیست. مرگ انسانی، این است که ارزشها را درک نکنیم، راهی به سوی قرب الهی پیدا نکنیم، در حیرت فرو بمانیم، اسیر شهوت، اسیر شیطان، اسیر هواهای شیطانی، اسیر اوهام شویم و نتوانیم خوب و بد را تشخیص دهیم.

بدترین بلایی که انسان به آن مبتلا میشود این است که اصلا نتواند خیر و شر، خوب و بد خود را تشخیص دهد، نداند صلاح و فسادش چیست و همانند سنگ، وقتی موعظهاش میکنند در او تأثیری نمیکند: «کالحجار أو أشد قسو و ان من الحجار لما یتفجر منه الأنهار و ان منها لما یشقق فیخرج منه الماء و ان منها لما یهبط من خشی الله»(سوره بقره، آیه 74.)؛ خداوند میفرماید: دل برخی از انسانها از سنگ سختتر است، سنگهایی هست که از خوف خدا سقوط میکند، میشکافد و آب از آنها جاری میشود، اما آدمهایی هستند که قطره اشکی هم از چشمشان نمیآید، هر چه آنان را موعظه کنی، هیچ تأثیری نمیپذیرند. این همان حالتی است که فرمود: «وأمات قلبی عظیم جنایتی»

خداوند متعال می‌فرماید: «کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون؛ چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند، بلکه اعمال‌شان چون زنگاری بر دل‌هایشان بسته است.»(سوره مطففین، آیه 14.)

9. محرومیت از آرامش

خداوند متعال می‌فرماید: «ومن أعرض عن ذکری فان له معیش ضنکا؛ و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت.»(سوره طه، آیه 124.)

انسان اگر موجودی را شناخت که در ارتباط با او، همه نیازهایش را می‌تواند تأمین کند، حتی نیازهایی که عقلش به آن‌ها نمی‌رسد؛ آرامش خاطر در او پدیدار می‌گردد و نسبت به آینده نگرانی و اضطرابی نخواهد داشت، چون می‌داند کمبودها به وسیله او رفع می‌گردد؛ در غیر این صورت همواره درون او آکنده از دلهره و اضطراب است.

نیکسون؛ رئیس جمهور اسبق آمریکا، در نخستین نطق ریاست جمهوری‌اش می‌گوید: «ما گرداگرد خویش زندگانی‌های توخالی می‌بینیم، در آرزوی ارضاء شدن هستیم، ولی هرگز ارضاء نمی‌شویم.»

اصولا تنگی در زندگی، بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است؛ به خاطر عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگی بیش از حد به جهان ماده است. و کسی که ایمان به خدا دارد و دل به ذات پاک الهی بسته است، از همه‌ی این نگرانی‌ها در امان است.

10. محرومیت از علم

یکی از آثار زشت گناهان، محرومیت انسان ازعلم و دانش است؛ زیرا علم نور است که خداوند آن را بر دل می‌افکند، و گناه و معصیت موجب اطفاء و خاموشی آن نور است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «ان العبد لیذنب الذنب فینسی به العلم الذی کان قد علمه؛ همانا بنده گناه می‌کند و به سبب آن دانشی را که داشته است، فراموش می‌کند.»(بحار الانوار، ج73، ص377.)

11. محرومیت از امید

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی تقطع الرجاء الیأس من روح الله و القنوط من رحمه الله و الثقه بغیر الله و التکذیب بوعد الله عزوجل؛ گناهانی که ناامیدی را به بار می‌آورند، عبارتند از:

  • ناامیدی از نصرت خدا؛
  • ناامیدی از رحمت خدا؛
  • امید به غیرخدا بستن؛
  • و تکذیب وعده‌ی الهی.»(معانی الأخبار، ص270.)

20. محرومیت از آبرو

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «و الذنوب التی تکشف الغطاء الاستدانه بغیر نیه الأداء و الاسراف فی النفقه علی الباطل و البخل علی الأهل و الولد و ذوی الأرحام و سوء الخلق و قله الصبر و استعمال الضجر و الکسل و الاستهانه بأهل الدین؛ گناهانی که پرده‌ها را به کنار می‌زنند عبارتند از:

  • وام گرفتن به قصد باز پس ندادن؛
  • اسراف در هزینه‌کردن برای امور باطل؛
  • بخل‌ورزیدن در حق خانواده، فرزندان و اهل رحم؛
  • بداخلاقی؛
  • کم صبری؛
  • اظهار دلتنگی؛
  • تنبلی؛
  • و سبک‌شمردن دین‌داران.»(معانی الأخبار، ص270.)

13. محرومیت از حیا

اگر غرایز طغیان کند، پرده شرم و حیا دریده می‌شود و انسان بدون شرم و حیا و بی باک از رسوایی و تنفر عمومی، به موجودی خطرناک تبدیل می‌شود. فضائل اخلاقی کنترل کننده انسان و دور کننده او از گناه است، فرد گناهکار با انجام پی در پی گناه، فضائل را یک به یک از دست می‌دهد و به شخص بی شخصیت و لا ابالی تبدیل می‌گردد.

حضرت علی (علیه السلام) در دعای کمیل می‌فرمایند: «اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم؛ خدایا! بیامرز گناهانی که پرده‌های حرمت (شرم و حیا) را می‌درد.»

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «و الذنوب التی تهتک العصم شرب الخمر و اللعب بالقمار و تعاطی ما یضحک الناس من اللغو و المزاح و ذکر عیوب الناس و مجالسه أهل الریب؛ گناهانی که موجب دریدن پرده‌های حرمت می‌شوند عبارتند از:

  • شرب خمر؛
  • قمار بازی؛
  • عادت‌کردن به خنداندن مردم با سخنان بیهوده و شوخی؛
  • یادکردن عیب‌های مردم؛
  • و همنشینی با شکاکان.»(معانی الأخبار، ص270.)

14. محرومیت از حیات و زندگی

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «من یموت بالذنوب أکثر ممن یموت بالآجال؛ کسانی که بر اثر گناهان می‌میرند، بیشترند از کسانی‌که با مرگ طبیعی از دنیا می‌روند.»(امالی طوسی، ص701.)

عامل اصلی بسیاری از مرگ‌ها، گناهانی است که انسان‌ها مرتکب می‌شوند. در ذیل به برخی از آن گناهان اشاره می‌کنیم:

الف. آزار والدین

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «نعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء و تقرب الآجال و تخلی الدیار و هی قطیع الرحم و العقوق و ترک البر؛ پناه می برم به خدا از گناهانی که در نابودی شتاب می کنند و مرگ ها را نزدیک می سازد و خانه را بی خانمان می کنند و آنها عبارتند از:

  • قطع رحم؛
  • آزردن والدین؛
  • و دست کشیدن از احسان و نیکی».(اصول کافی ج4 ص184)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «ثلاث من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخر: عقوق الوالدین، و البغی علی الناس، و کفر الاحسان؛ سه گناه است که در کیفر آن در دنیا شتاب شود و به روز قیامت نیفتد:

  • نافرمانی و آزردن پدر و مادر؛
  • ستم بر مردم
  • و کفران احسان و نیکی.»(امالی شیخ طوسی ج2 ص13.)

ب. قطع رحم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «صل الرحم تعمر الدیار و تزید فی الأعمار و ان کان اهلها غیر اخیار؛ صله رحم خانه‌ها را آباد گرداند و بر عمرها بیفزاید؛ اگر چه انجام دهندگان آن مردم خوبی نباشند.»(اصول کافی ج4 ص48)

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی تغیر النعم البغی و الذنوب التی تورث الندم القتل و التی تنزل النقم الظلم و التی تهتک الستور شرب الخمر و التی تحبس الرزق الزنا و التی تعجل الفناء قطیعه الرحم و التی ترد الدعاء و تظلم الهواء عقوق الوالدین؛

گناهی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهد، تجاوز به حقوق دیگران است.

گناهی که پشیمانی می‌آورد، قتل است.

گناهی که گرفتاری ایجاد می‌کند، ظلم است.

گناهی که آبرو می‌برد، شرابخواری است.

گناهی که جلوی روزی را می‌گیرد، زناست.

گناهی که مرگ را شتاب می‌بخشد، قطع رابطه با خویشان است.

گناهی که مانع استجابت دعا می‌شود و زندگی را تیره و تار می‌کند، نافرمانی از پدر مادر است.»(بحارالانوار، ج73، ص374.)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: «أعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء؛ از گناهانی که مرگ را جلو می‌اندازد به خدا پناه می برم»، عبد الله بن کواء یشکری برخاست و گفت: «ای امیر مؤمنان! مگر گناهانی هم هستند که مرگ را پیش افکنند؟» حضرت در پاسخ می‌فرمایند: «نعم ویلک! قطیع الرحم؛ وای بر تو! آری؛ بریدن از خویشاوندان.»(بحارالانوار، ج74، ص137.)

ج. دروغ

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «من حلف علی یمین و هو یعلم أنه کاذب فقد بارز الله بالمحارب و ان الیمین الکاذب تذر الدیار بلاقع من أهلها و تورث الفقر فی العقب؛ کسی که به دروغ قسم بخورد و بداند که دروغ است به جنگ با خدا رفته است و همانا قسم دروغ، خانه‌ها را بی‌صاحب گرداند و موجب فقر فرزندان گردد.»(سفینالبحار ج1، ص297)

د. زنا

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «للزانی ست خصال ثلاث فی الدنیا و ثلاث فی الآخر أما التی فی الدنیا فانه یذهب بنور الوجه و یورث الفقر و یعجل الفناء و أما التی فی الآخر فسخط الرب و سوء الحساب و الخلود فی النار؛ از زنا بپرهیزید که در آن شش خصلت وجود دارد: سه در دنیا و سه در آخرت. اما آن سه که در دنیا است:

  • جمال و زیبایی را می‌برد؛
  • و پریشانی وتنگدستی می‌آورد؛
  • و عمر را کوتاه می‌کند.

اما آن سه که در آخرت است:

  • موجب خشم خدا می‌شود؛
  • بدی حساب می‌آورد؛
  • و باعث خلود در آتش دوزخ می‌گردد.»(خصال صدوق ج1 ص320)

ه. قسم خلاف

و. بستن راه مسلمانان

ز. ادعای ناحق رهبری داشتن

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی تعجل الفناء: قطیع الرحم و الیمین الفاجر و الأقوال الکاذب و الزناء و سد طرق المسلمین و ادعاء الامام بغیر حق؛ گناهانی که موجب تعجیل مرگ می گردند عبارتند از:

  • قطع رحم؛
  • قسم ناحق خوردن؛
  • سخن دروغ گفتن؛
  • زنا کردن؛
  • راه‌های مسلمانان را بستن
  • و به ناحق ادعای رهبری داشتن»(معانی الأخبار، ص270.)

15. محرومیت از نعمت

یکی از سنت‌های الهی آن است که اگر ملتی به گناه آلوده گردد، خدا نعمت‌هایی را که به آن‌ها بخشیده است از آنان می‌گیرد.

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «ما أنعم الله علی عبد نعم فسلبها ایاه حتی یذنب ذنبا یستحق بذلک السلب؛ خداوند هر نعمتی را که به بنده ای داد از او نگرفت مگر به سبب گناهی که سزاوار سلب آن نعمت شد.»(بحار الأنوار، ج73، ص339.)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: «ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئ بنقص الثمرات و حبس البرکات، و اغلاق خزائن الخیرات؛ خداوند بندگانش را به وقت اعمال بدشان به کمبود میوه ها و بازداشتن برکات، و بستن در خیرات آزمایش می‌کند.»(نهج البلاغه، خطبه 143.)

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی تغیر النعم البغی علی الناس و الزوال عن العاده فی الخیر و اصطناع المعروف و کفران النعم و ترک الشکر؛ گناهانی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهند:

  • ستم‌کردن به مردم؛
  • ترک عادت نیکی و احسان؛
  • کفران نعمت؛
  • و ترک شکر است.»(معانی الأخبار، ص270)

16. محرومیت از سلامت

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «أما انه لیس من عرق یضرب و لا نکب و لا صداع و لا مرض الا بذنب؛ هیچ رگی بر اثر بیماری نزند و هیچ پائی به سنگ نخورد و هیج سردرد یا مرضی پیش نیاید، مگر به جهت گناهی که انسان مرتکب شده است.»(اصول کافی، ج2، ص269.)

17. محرومیت از روزی

حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «فما من بلی و لا نقص رزق الا بذنب؛ هیچ بلیه‌ای رخ ندهد و از هیچ روزی‌ای کم نشود، مگر به سبب گناهی.»(بحار الانوار، ج73، ص350)

گناهانی که انسان را دچار کاهش روزی می‌کند، از این قرار است:

الف. زنا

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «فی الزنا... یقطع الرزق؛ زنا روزی را قطع می‌کند.»(خصال، ص321.)

ب. دروغ

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «الکذب ینقص الرزق؛ دروغ روزی را کم می‌کند.»(الترغیب و الترهیب، ج3، ص596.)

ج. بی‌صبری

حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «ان العبد لیحرم نفسه الرزق الحلال بترک الصبر؛ بنده به سبب بی صبری، خود را از روزی حلال محروم می کند.»(شرح نهج البلاغه، ج3، ص160.)

د. بداخلاقی

حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «من ساء خلقه ضاق رزقه؛. کسی که اخلاقش بد باشد، روزی‌اش تنگ می‌شود.»(غرر الحکم، حدیث 8023)

18. محرومیت از باران

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «ان الله عزوجل اذا عمل قوم بالمعاصی صرف عنهم ما کان قدر لهم من المطرفی تلک السن الی غیرهم والی الفیافی والبحار والجبال؛ وقتی گروهی مشغول معصیت شوند، خدای عزوجل بارانی که برای آن سال آنان مقدر شده به سوی دیگران و یا بیابانها و دریاها و کوه ها می فرستند.»(بحار الانوار، ج73، ص329.)

خداوند متعال می‌فرماید: «فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا یرسل السماء علیکم مدرارا؛ به آن‌ها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا باران‌های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما بفرستد.»(سوره نوح، آیات 11 و.12)

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «الذنوب التی تحبس غیث السماء: جور الحکام فی القضاء و شهاد الزور و کتمان الشهاد؛ گناهانی که بارش آسمان را بازمی‌دارند، عبارتند از:

  • قضاوت ظالمانه‌ی قاضیان؛
  • شهادت دروغ؛
  • و کتمان شهادت.»(معانی الأخبار، ص270.)

19. محرومیت از حلال‌ها

خداوند متعال می‌فرماید: «فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات أحلت لهم وبصدهم عن سبیل الله کثیرا؛ به‌خاطر ظلمی که از یهود صادر شد، و به‌خاطر جلوگیری بسیار ایشان از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آن‌ها حلال بود، حرام کردیم.»(سوره نساء، آیه 160.)

20. محرومیت از پذیرش عمل

خداوند متعال می‌فرماید: «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق اذ قربا قربانا فتقبل من أحدهما ولم یتقبل من الآخر قال لأقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقین؛ داستان دو فرزند آدم را بحق بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرب به پروردگار انجام دادند؛ اما از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد؛ برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» برادر دیگر گفت: «من چه گناهی دارم؟ خدا تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد.»(سوره مائده، آیه 27.)

هابیل به قابیل گفت: اگر چنین جربانی پیش آمده، گناه من نیست؛ بلکه ایراد متوجه خود تو است که عمل‌ات با تقوا و پرهیزگاری همراه نبوده است و «خدا تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد.» خداوند اعمال نیک را می‌پذیرد؛ اما به شرطی که صاحبش متقی باشد.

برای مثال، میتوانیم بگوییم که گناه مثل یک ماده سمی است. دل آدم هم مانند قدح است. در قدح آب خنک، شکر و گلاب میریزند؛ اما اگر در آن درصدی؛ هر چند ناچیز، سمی ریخته شود، آیا آن نوشیدنی گواراست؟ آن شربت لذیذ و معطر و خوش‌رنگ که بوی خوشش، اشتهاآور است، با قدری ماده سمی کشنده می‌شود. قلب آدمیزاد هم مانند ظرفی است که مواد مختلف از راه چشم، گوش، دست، زبان و سایر اندامها وارد آن می‌شود. اگر اینها سالم باشند، مطلوب است؛ اما اگر یک ماده سمی با آن‌ها مخلوط شد، دیگر اثرشان را از دست میدهند و نمیتوانند نافع باشند. «قال انما یتقبل الله من المتقین» یعنی مواظب باشید سم توی غذایتان نریزید.

21. محرومیت از بهشت

خدای متعال نظام هستی را طوری قرار داده که در آن، ارتکاب گناه آثاری سوء در پی دارد. خداوند در روز قیامت انسان را زنده می‌کند و اگر فرد با ارتکاب گناه مستحق عقاب گردیده باشد او را به جهنم می‌برد و از رفتن به بهشت محروم می‌شود.

همه گناهان اگر با توبه همراه نباشند، باعث محرومیت انسان از بهشت می‌شوند؛ اما برخی از گناهان به جهت اینکه راه توبه را بر روی انسان می‌بندند، مانع قطعی از بهشت رفتن هستند که از آن جمله عباتند از:

الف. استکبار در برابر خداوند

خداوند متعال می‌فرماید: «ان الذین کذبوا بآیاتنا واستکبروا عنها لا تفتح لهم أبواب السماء ولا یدخلون الجن؛ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبر ورزیدند، هرگز درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود؛ و هیچ گاه داخل بهشت نخواهند شد.»(سوره اعراف، آیه 40)

ب. شرک

خداوند متعال می‌فرماید: «ان الله لا یغفر أن یشرک به؛ خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد.»(سوره نساء، آیه 116)

هم‌چنین می‌فرماید: «من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجن؛ هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است.»(سوره مائده، آیه 72)

ج. ظلم

خداوند متعال می‌فرماید: «نذر الظالمین فیها جثیا؛ ظالمان را درحالی‌که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‌اند، در آن (جهنم) رها می‌سازیم.»(سوره مریم، آیه 72.)

د. کفر

خداوند متعال می‌فرماید: «ان الله حرمهما علی الکافرین؛ خدا آب و طعام بهشتی را بر کافران حرام گردانیده است.»(سوره اعراف، آیه 50.)

ه. مخالفت با پیامبر

خداوند متعال می‌فرماید: «ومن یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی ویتبع غیر سبیل المؤمنین نوله ما تولی ونصله جهنم وساءت مصیرا؛ کسی که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت کند، و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، ما او را به همان راه که می‌رود می‌بریم؛ و به دوزخ داخل می‌کنیم؛ و جایگاه بدی دارد.»(سوره نساء، آیه 115.)

و. دوستی با شیطان

خداوند متعال می‌فرماید: «ومن یتخذ الشیطان ولیا من دون الله فقد خسر خسرانا مبینا یعدهم ویمنیهم وما یعدهم الشیطان الا غرورا أولئک مأواهم جهنم؛ و هر کس شیطان را به جای خدا دوست و ولی خود برگزیند، زیان آشکاری کرده است. شیطان به آن‌ها وعده‌های دروغین می‌دهد؛ و به آرزوها، سرگرم می‌سازد؛ در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آن‌ها وعده نمی‌دهد. منزلگاه ایشان جهنم است.»(سوره نساء، آیات 119 تا 121)

***

برای رهایی از این محرومیت‌ها و بهره‌مندی از نعمت‌ها و لطف الهی و غوطه‌ور شدن در برکات خداوند و قرار گرفتن در مسیر هدایت الهی و نزدیک شدن به خداوند بزرگ و انس با خدا و قرآن و مناجات، از ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر بهره بگیریم و با توبه از همه‌ی گناهان راه را برای صعود و تکامل خود هموار سازیم. ان‌شاءالله‌تعالی.

«اللهم نور ظاهری بطاعتک، و باطنی بمحبتک، و قلبی بمعرفتک، و روحی بمشاهدتک، و سری باستقلال اتصال حضرتک؛ یا ذا الجلال و الاکرام؛ خداوندا ظاهرم را به طاعتت و باطنم را به محبتت و قلبم را به شناختت و روحم را به دیدارت و سویدایم را به پیوستگی تام به حضرتت نور بخش، ای صاحب جمال و جلال.»

انتهای پیام /