یوسفزاده: بعضیها که انشاء خوبی دارند، فکر میکنند نویسنده دفاع مقدس شدهاند!
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، تاریخ شفاهی و مستندنویسی عرصهای در حوزه کتاب و به نوعی ادبیات است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رسمیت و توجه خاصی پیدا کرد. این حوزه خلاء بسیاری از حوزههای ادبیات را میتواند پوشش بدهد و فقط نیاز به نگاه دغدغهمندانه است تا بتواند با سرعت بیشتری به غایت نهایی خود در این عرصه برسد. در همین راستا با احمد یوسفزاده، نویسنده آثاری چون «آن بیست و سه نفر» که فیلم «23 نفر» از این اثر اقتباس شده و «اردوگاه اطفال» به گفتوگو نشستیم.
به نظر شما علت اینکه بسیاری از آثار حوزه تاریخ شفاهی و مستندنویسی، مخاطبان را درگیر خود نمیکند، چیست؟
البته این گزاره را کامل تأیید نمیکنم و با توجه به اینکه نویسنده حوزه دفاع مقدس هستم احساس میکنم گرایش نسل جوان نسبت به این حوزه کم نیست و قابل توجه و تأمل است. البته نسبت به سایر محصولات فرهنگی مرتبه پایینتری دارد. مسأله کاهش مخاطب در نهایت به خیلی از عوامل بستگی دارد؛ به عنوان مثال یکی از مسألههای امروز گرانی کتاب و کاغذ است که تأثیر خود را بر این روند میگذارد. مسأله دیگر نوع پردازش به مقولههاست. متأسفانه خیلی از نویسندگان برجسته به این عرصه ورود پیدا نمیکنند و عدهای ژست روشنفکری به خود میگیرند. در این صورت کار به دست افرادی که ناشی هستند، میافتد و چهره این حوزه را خراب میکنند؛ به عنوان مثال من دیدهام که در حوزه نوشتن خاطرات دفاع مقدس و آزادگان گاهی چنان اغراق میشود و یا آنقدر ضعیف هستند که متقاضی را از پیگیری این نوع آثار منصرف میکند. به غیر از این مسائل تبلیغات خوبی هم صورت نمیگیرد.
بودجهای که برای نهادهای فرهنگی در نظر گرفته میشود، مبلغ زیادی نیست. البته همه خلاءها مربوط به بودجه نیست و ذوق مدیران فرهنگی هم تأثیرگذار است. همه این مسائل دست به دست هم داده تا در آن قلهای که باید میایستادیم، نباشیم. در عرصه ترجمه هم کمکاریهایی صورت گرفته است. ما در حداقلترین مرتبه میتوانستیم آثار خود را ترجمه کرده و به کشورهای منطقه صادر کنیم که کار بزرگی است، اما از همین کار هم غفلت کردیم. البته بعضی از نهادها که خیلی هم ارتباطی با وزارت ارشاد ندارند، ترجمه آثار را انجام میدهند.
من در ترجمه حوزه دفاع مقدس ندیدهام که وزارت ارشاد یک کار خوب در این عرصه انجام داده باشد، اما در مقابل نهادهای نظامی در حال حاضر بیشتر از نهادهای فرهنگی در ترجمه آثار فعالیت دارند. بسیاری از کتابهای شاخص حوزه دفاع مقدس در کشورهای عربی چاپ و توزیع میشود که اثرات متعددی روی مخاطبان این کشورها گذاشتهاند. ترجمه آثار در این حوزه میتواند به صنعت نشر و ادبیات ما کمک کند، اما عزم جدی وجود ندارد.
به نظر شماعلت اینکه نویسندگان برتر کشورمان در این عرصه دست به قلم نمیشوند، چیست؟
متأسفانه گاهی اوقات عملکرد بد مسئولین به پای همه چیز و حتی به پای دفاع مقدس و ارزشها هم نوشته میشود. یعنی تلافی بیمهریها و مشکلاتی را که هست، بر سر دفاع مقدس در میآورند. من کمتر دیدهام نویسندههای بزرگ ایران آثاری در حوزه دفاع مقدس یا در خصوص یک قهرمان ملی و نه مذهبی بنویسند. فکر میکنم این کار یک نوع انتقامگیری است از افرادی که اسلام و دفاع مقدس را بد معرفی میکنند و از طرفی هم مسئولین به سمت این افراد نمیروند تا به سوالاتشان پاسخ بدهند و یا اگر دلخوری وجود دارد، آن را حل کنند.
شاید آنها احساس میکنند مورد بیمهری قرار میگیرند و رانتی که وجود دارد برای یک قشر خاص است؛ به عنوان مثال شما تا به حال دیدهاید که در تلویزیون مسابقه کتابخوانی کتاب بینوایان صورت داده باشند و یا یک رمان مشهور جهان؟ خیر! همه مسابقاتی که برگزار میشود، در حوزه دین و دفاع مقدس است. همین مسأله باعث میشود که عدهای گارد بگیرند و احساس کنند که حقشان پایمال میشود و اگر امتیازی وجود دارد که باید به یک ناشر معمولی که در حوزه دفاع مقدس فعال نیست، داده شود، محروم هستند و از این امتیاز بهرهمند نخواهند بود. این طور میشود که گارد میگیرند و بعد ما نتیجهاش را اینطور میبینیم که یک رمان خوب در حوزه دفاع مقدس که در عرصه جهانی صدا کند، نداریم.
الان ما در کشور یک سوژهای با عنوان دفاع مقدس داریم که برای افرادی که ملی و مذهبی فکر میکنند از این بهتر وجود ندارد، اما کاری نکردهایم؛ اگر این سوژه را آمریکا داشت الان هزاران اثر تولید کرده بود. ما کربلای پنج را داریم که در یک طرف قاسم سلیمانی 27 ساله بود و در طرف دیگر عدنان خیرالله 55 ساله باتجربهای که در دانشگاههای نظامی دنیا تحصیل کرده بود. تمام روزهای کربلای 5 مانند 10 دقیقه اول فیلم «نجات سرباز رایان» بود و یا عملیات والفجر 8 و خاطرات آزادگان که همگی میتواند توسط نویسندگان بزرگ نوشته شود که متأسفانه این کار رخ نمیدهد و نتیجه این میشود که عدهای که هیچ درکی از جنگ ندارند، خاطرات یک رزمنده را با تصورات ذهنی جنگ ندیده خود مینویسد و ناشر برای آن که اثرش را به فروش برساند، تبیلغ هم میکند؛ ولی واقعیت جنگ نیست و یک مشت اغراق است که برای همراه کردن خواننده نوشته شده است.
باتوجه به این که حوزه تاریخ شفاهی حوزهای عام است، چرا حجم بسیاری از تولیدات این حوزه در عرصه دفاع مقدس است؟
در ابتدا خوب است که در خصوص اصالت تاریخ شفاهی و مستندنویسی بگویم. جمله معروفی است که میگویند تاریخ را قدرتمندان روایت میکنند، ولی تاریخ شفاهی در مقابل این حرف میایستد؛ تاریخ شفاهی یعنی مستندنویسی توسط افرادی که هیچ جایی از حکومتها حلقه وصلی نداشتند. این نوع آثار میتواند بهترین سند تاریخی برای آیندگان باشد و از بسیاری از کتابهای تاریخی ارزش استنادی بیشتری داشته باشد. علت این که چرا در حوزه دفاع مقدس بیشتر کار میشود در دسترس بودن اطلاعات در این حوزه است، اما کم کاری در سایر حوزهها به علت نبود منابع سهلالوصول است.
به نظر شما یک اثر قوی و برتر در این حوزه باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
یک اثر خوب در حوزه تاریخ شفاهی باید از دو مؤلفه برخوردار باشد؛ یک راستی و صداقت راوی و دیگری ادبی بودن متن. حال اگر شما بهترین سوژه را داشته باشید و نویسنده به لحاظ سواد ادبی، ناشی باشد آن را میسوزاند. بهترین شاخص یک اثر مستند این است که برپایه یک واقعه کاملاً مستند باشد. استفاده از تخیلات در حدی لازم است تا نویسنده اثر خود را پیش ببرد، اما نباید اینطور نباشد که ما در مورد یک شخص و یا واقعهای 10 درصد اطلاعات داشته باشیم و 90 درصد باقی را از تخیلات خود استفاده کنیم این کار به نظر من خیانت به تاریخ و ادبیات است.
علت ضعف فرمی آثار موجود در این حوزه را چه میدانید؟
من در آثار حوزه دفاع مقدس گاهی میبینم فردی که درکی از جنگ ندارد و حتی اصطلاحات جنگی را هم خوب نمیداند در این حوزه ورود کرده و کتابی تألیف میکند. علت این خلاء و ضعف را من غیاب حضور نویسندگان قوی میدانم و همین عقب نشینیها میدانی ایجاد میکند تا افرادی که انشاء خوبی دارند احساس کنند که نویسنده شدهاند.
انتهای پیام /