یک دروغِ بزرگِ کادوپیچ!
تحریم؛ واژهای که سالهاست از آن میشنویم و تحریمکنندگان مدعیاند تنها سیاست و اقتصاد ایران را نشانه رفتهاند و با دارو، درمان و سلامت مردم کاری ندارند. عوارض انسانی تحریم، اما چنان عیان است که دروغِ بزرگِ کادوپیچشان را برملا میکند؛ دروغی که رنجش بر تن رنجورترین مردمان کشور؛ یعنی بیماران نشسته است...
به گزارش ایسنا، سالهاست که غربیها، به ویژه آمریکاییها با ادعاهای مختلف، کشورمان را در حصار تحریمهای ناجوانمردانه قرار میدهند؛ تحریمی که به بهانههای مختلف سیاسی اعمال میشود، اما فشار آن علاوه بر ابعاد سیاسی و اقتصادی زندگی مردم، رنجورترینِ آنها یعنی بیماران و به ویژه بیمارانی که در تمام زندگیشان به دارو و درمان نیاز دارند نیز وارد میشود و حیات آنها را نشانه گرفته است. بیماران تالاسمی، هموفیلی، ام. اس، پروانهایها، سرطانیها و دیگر بیماران صعبالعلاج و... هم هدف اصلی تحریمهای غیر انسانی غربیها علیه کشورمان هستند؛ به طوری که علی بهادری جهرمی - سخنگوی دولت چندی پیش از آن به عنوان نسلکشی بیماران ایرانی تعبیر کرد و گفت: «غرب با نسلکشی بیماران از ایرانیها انتقام میگیرد...»
دارو و درمان بیماران ایران تحت تاثیر تحریمهاست؛ واقعیتی که گریزی از آن نیست؛ به طوری که یک روز پانسمان بیماران ایبی به دلیل تحریم علیه ایران از سوی شرکت تولیدکننده خارجی، تامین نمیشود، یک روز داروی وارداتی تالاسمیها و هموفیلیها دچار مشکل میشود، یک روز بیماران ام. اس نمیتوانند آزمایشهای اختصاصی مربوط به داروهایشان را برای کشوری که این آزمایشها را در جهان به صورت انحصاری انجام میدهد، ارسال کنند و...؛ این در حالی است که غربیها مدعیاند دارو و درمانِ ایرانیها تحریم نبوده و با سلامت مردم کاری ندارند، اما به گفته وزارت بهداشتیها زمانیکه تحریمهای پولی و بانکی علیه کشور اعمال میشود، عملا راه نقل و انتقالات مالی سد شده و در نتیجه دارورسانی به مردم به مخاطره افتاده یا در بهترین حالت با تاخیر مواجه میشود.
هرچند که وزارت بهداشتیها همواره ضمن تأیید اعمال تحریم و فشار از سوی آمریکاییها بر دارو و ملزومات پزشکی بیماران ایرانی، تاکید دارند که از راههای مختلف و با دور زدن تحریمها، دارو و ملزومات مورد نیاز همه بیماران را تامین کنند، اما این تلاشها تا یک حدی پاسخگوست و در مواردی نیز جان بیماران با خطر جدی مواجه میشود.
مرگ پروانهایها
بیماران ایبی یا همان پروانهای یکی از گروههای بیمارانی هستند که همواره سایه تحریمها را بر روند درمانیشان با گوشت و پوست و استخوان حس میکنند؛ بیمارانی که همواره نگران تامین پانسمانهایشان هستند؛ پانسمانهایی که تنها مرهم زخمهایشان است، اما به نام تحریم از آنها دریغ میشود.
پیش از این اعلام شده بود که باید توجه کرد که تامین پانسمانهای بیماران ایبی از اردیبهشت سال 1397 تا اردیبهشت سال 1398 با مشکلات جدی ناشی از تحریمها مواجه شد و گفته میشود از زمان خروج آمریکا از برجام و آغاز تحریمهای یکطرفه علیه ایران، حتی کشورهای اروپایی نیز وحشت فراوانی داشتند که پانسمان و تجهیزات در اختیار ایران قرار دهند. این فشار ناشی از تحریم بر بیماران پروانهای تا جایی پیش رفت که به گفته مسئولان خانه ایبی در این مدت (از اردیبهشت سال 1397 تا اردیبشهت سال 1398) 15 نفر از بیماران پروانهای جان خود را از دست دادند.
مبتلایان ام. اس و محدودیت در انجام یک تست انحصاری
یک گروه از بیمارانی که تحریمها به صورت ملموس بر درمان و کیفیت درمانشان اثر منفی گذاشته است، مبتلایان به بیماری ام. اس هستند. باید توجه کرد که به گفته محمدعلی صحراییان - نایب رییس انجمن ام اس، بیماران مبتلا به این بیماری برای مصرف برخی از داروها و شروع این داروها یا ادامه آنها، نیاز به تستهایی دارند که باید خارج از کشور انجام شود. متاسفانه تحریمها علیه کشور باعث شد که ما نتوانیم این تستها را انجام دهیم و درصدی از بیماران از این موضوع متضرر شدند.
وی تاکید کرد که بنابراین این دارو برای برخی بیماران مناسب است، اما از آنجایی که به دلیل تحریمها نمیتوانیم تستش را انجام دهیم، بیمار مجبور است که از داروی دیگری استفاده کند؛ این درحالیست که داروی اول ممکن است موثرتر باشد. قبلا این تستها به خارج از کشور ارسال میشد و آزمایشهای لازم بر روی آن انجام میشد که اکنون این مسیر بسته شده و از آنجایی که این تستها در دنیا به صورت انحصاری است، تولید داخلی آن هم وجود ندارد؛ بنابراین به صورت مستقیم اعلام کردند که به دلیل تحریمها این تست را انجام نمیدهیم.
نسلکشی تحریمی
آسیب تحریمها بر 8000 بیمار تالاسمی
بیماران تالاسمی نیز گروه دیگری از بیمارانی هستند که سالهاست با عوارض تحریمها بر داروها و درمانشان دست و پنجه نرم میکنند. هرچند که بخش زیادی از داروهای این بیماران به صورت تولید داخلی تامین میشود که جای خوشحالی دارد، اما بخشی از داروهایشان نیز وارداتی است و بر اثر فشار تحریمها گاهی وارداتشان به کشور با چالشهایی مواجه میشود. به طوری که یونس عرب - مدیرعامل انجام تالاسمی ایران در گفتوگو با ایسنا، اعلام میکند که اگر تولید داخلی داروهای بیماران تالاسمی انجام نمیشد، به دلیل تحریمهای ظالمانه علیه کشور و عدم امکان واردات داروهای بیماران تالاسمی، ممکن بود یک نسلکشی در بیماران تالاسمی اتفاق افتد.
به گفته وی، تاکنون 8000 بیمار تالاسمی به دلیل تحریمها آسیب دیدند و فوتیهای زیادی هم در بین این بیماران به دلیل عوارض ناشی از تحریم داشتهایم.
طبق اعلام مدیرعامل انجمن تالاسمی ایران، در سال 1397 حدود 70 بیمار تالاسمی فوت کردند، در سال 1398 حدود 90 بیمار فوت کردند و در سال 1399 حدود 140 بیمار فوت کردند و در سال گذشته هم 180 بیمار فوت کردند. متاسفانه پیش بینی میشود که امسال هم تا 220 بیمار فوت کنند که ناشی از اثر تحریمها بر تامین داروهای بیماران تالاسمی است. این نشان میدهد که سرعت مرگومیر در جامعه تالاسمی افزایش یافته که اگر تحریمها تداوم یابد و جامعه بینالملل در زمینه تحریم دارو و... فکری نکنند، وضعیت برای سال آینده از این هم نگرانکنندهتر میشود.
دروغ بزرگِ کادوپیچ که مرگ ارمغان میآورد
مدیرعامل انجمن تالاسمی معتقد است هرچند که تحریم کنندگان ادعا میکنند تحریمها اثری بر روی دارو و درمان ندارد، اما اصلا این ادعا درست نیست و یک دروغ بزرگ و کادوپیچ است که ارمغان مرگ را برای جامعه تالاسمی ایران به همراه آورده است. این تحریمهای ظالمانه اثر مستقیم بر روی بیماران تالاسمی گذاشته است که این موضوع در حوزه بینالمللی و طبق گزارش خانم آلنا دوهان_ گزارشگر ویژه اقدامات قهری و تحریم یکجانبه در امور ایران نیز که در نشست پنجاه و یکمین شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قرائت شد هم تایید شده است و به عنوان یک سند و رفرنس معتبر بینالمللی میتواند مورد توجه رسانهها و مردم قرار گیرد.
معلولیت؛ رهآورد شوم تحریمها برای هموفیلیها
هموفیلیها نیز گروهی دیگر از بیماران هستند که تحریمها آسایش دارو و درمان بی دغدغه را از آنها گرفته است و این بیماران برای تامین فاکتور هشت وارداتی با مشکلاتی مواجهند. البته فاکتور هشت داروهای هموفیلی در کشور ساخته میشود، اما از آنجایی که این دارویی نوترکیب است، برخی بیماران نسبت به مصرف آن حساسیت دارند و در نتیجه باید نوع وارداتی این دارو نیز در کشور موجود باشد. در عین حال گفته میشود که داروهایی مانند فایبا یا هیومیت و... در حوزه هموفیلی باید از منابع خارجی وارد شوند و به دلیل تحریمها با کمبود این داروها مواجه بودهایم.
در عین حال به گفته کارشناسان، تحریم و ایجاد بازارهای موازی قاچاق برای تامین، باعث میشود که تمام مناسبات مالی و اقتصادی رسمی کشور تحت تاثیر تحریم دچار اختلال شود. زیرا مجبورند نیازها را از بازارهای غیررسمی تامین کنند. بر همین اساس هم پول در چمدان گذاشته شده و میرود، دارو هم در چمدان گذاشته شده و وارد میشود و همه این موارد در اینکه به عنوان مثال یک روز فاکتور هشت هست و یک روز نیست، متبلور میشود.
تاثیر مستقیم تحریمها بر زندگی بیماران هموفیلی
بر این اساس هم احمد قویدل - عضو مجمع عمومی کانون هموفیلی ایران در گفتوگو با ایسنا، اعلام میکند که دسترسی به دارو یک استاندارد جهانی دارد و وقتی بر اساس این استاندارد دارو وارد شود، بیماران مبتلا به یک بیماری خاص، جان خود را از دست نمیدهند. آیا ما در جامعه هموفیلی مرگ به دلیل تحریم داشتیم؟. بله داشتهایم. مواردی داشتیم که بر اثر نبود دارو که مستقیما عاملش تحریم بود، از بین رفتند. حال از طرفی وقتی داروی بیمار هموفیلی کمتر از استاندارد در کشور وجود داشته باشد، بیماران معلول میشوند.
اروپاییهایی که فقط میگویند "متاسفیم"!
در عین حال قویدل میگوید که اروپا در برابر تحریمهای ایران فقط اظهار تاسف کرده است و میگویند متاسفیم. اروپاییها به خوبی عوارض تحریمها را متوجه میشوند. مشکل ما در هموفیلی معلولیت است و در این شرایط امید خانوادهها ناامید میشود و تحصیل، ازدواج، اشتغال و همه جنبههای زندگی بیمار دچار مشکل میشود. ما برای اروپاییها هم این موارد را شرح دادیم و اعلام کردیم که اظهار تاسف کافی نیست. تحریمهای یکجانبه انعکاسی از ناکارآمدی سازمان ملل متحد است.
وی به ملاقتش با آلنا دوهان - گزارشگر ویژه اقدامات قهری و تحریم یکجانبه در امور ایران اشاره کرده و به ایسنا میگوید: در این ملاقات اعلام کردیم اینکه آمریکا میگوید دارو یا کالاهای سلامتمحور برای ایران تحریم نیست، دروغ است. خود دارو جزو تحریم نبوده است، اما اصل تحریم برمیگردد به اینکه سیستمهای بانکی کشور را تحریم میکنند. ما حتی نمیتوانیم حق عضویت ایران را در فدراسیون جهانی هموفیلی واریز کنیم، مگر اینکه از مسیرهای غیررسمی پیش رویم. نکته دوم هم این است که این ادعا که ما دولت ایران را تحریم کردیم، نه مردم ایران را نیز یک دروغ بزرگ است. مگر دولت نیاز به دارو دارد؟. مردم به این داروها نیاز دارند. هر توقفی در این فرآیندها مردم را از نیازهایشان محروم میکند. جالب است که همه این نیازها از بازار موازی که خود کسبه تحریم و کشورهای تحریمکننده آن را ایجاد کردهاند، قابل تامین است.
تحریمهای فلجکننده علیه ایران
در همین راستا دکتر بهرام دارایی - رییس سازمان غذا و دارو با اشاره به تاثیر تحریمها بر وضعیت تامین دارو برای بیماران خاص و صعبالعلاج، به ایسنا، میگوید: تحریمکنندگان ایران خودشان از تحریم فلجکننده صحبت میکنند. راست هم میگویند. آنها میخواهند بیماران ما را فلج کنند که این اقدام را انجام دادهاند. بیماران ایبی، اسامای، هموفیلی و... و..
وی افزود: باید توجه کرد که کشورهای تحریمکننده ایران، برخی از داروهای مورد نیاز ما را به صورت مستقیم تحریم کردهاند. سایر داروها را هم به صورت غیر مستقیم و از طریق تحریمهای بانکی مورد تحریم قرار دادهاند. تحریمها هم به بیماران و هم به صنعت داروسازی ما لطمه میزند. به طوری که ما دارو و ماشینآلات مورد نیازمان را به صورت گرانتر و در فرآیندی طولانیتر میتوانیم تهیه کنیم. همه این موارد ضربه و صدمه به سلامت است.
دارایی تاکید کرد: گزارش خانم دوهان - گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور تحریمها کاملا همه چیز را به صورت روشن بیان کرد و نشان داد که این عوارض و اتفاقات ناشی از تحریم در حوزه سلامت رخ داده و دروغین و کذب بودن تحریمکنندگان را نشان داده است.
باید توجه کرد که آلنا دوهان - گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد تأثیر منفی اقدامات قهری یکجانبه بر برخورداری از حقوق بشر، است که در اردیبهشت ماه 1401 برای بررسی اثر تحریمهای آمریکا بر حقوق بشر به ایران سفر کرد. وی طی کنفرانسی گفت که آمریکا در جریان تحریمهای خود کنوانسیون وین و حقوق مدنی مردم ایران را نقض کردهاست.
دوهان که با طرفهای مختلف از دولت تا نهادهای مدنی و دیپلماتهای خارجی مقیم ایران گفتوگو کرده بود، در کنفرانس خود اعلام کرد که تحریمها بر طیف وسیعی از مردم در ایران اعم از پناهجویان، فقرا و بیماران اثر گذاشته است.
بنابراین اثر غیر انسانی تحریمها در ایران، در سطح بینالمللی نیز تایید شده و سندی است که نشان میدهد تحریمهای آمریکایی نه فقط در حوزه سیاسی و اقتصادی، بلکه در حوزه سلامت عارضههایش را به وفور نشان داده و عوارض جبران ناپذیری را بر زندگی بیماران و به ویژه بیماران خاص و صعبالعلاج داشته است؛ موضوعی که میتوان آن را به عنوان جنایتی جبرانناپذیر علیه مردم ایران آن هم از سوی داعیهداران حقوق بشر تلقی کرد.