17 شهریور (1322): اعلان جنگ ایران به آلمان!
تصور غالب این است که ایران در جنگ دوم جهانی بیطرف بود اما این گزاره تمام واقعیت نیست چون بعد از سقوط و تبعید رضاشاه، جانشین او دو سال بعد به آلمان، اعلان جنگ داد. هر چند که جدی گرفته نشد!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - تصور غالب این است که ایران در جنگ دوم جهانی بیطرف بود اما این گزاره تمام واقعیت نیست چون بعد از سقوط و تبعید رضاشاه، جانشین او دو سال بعد به آلمان، اعلان جنگ داد و امروز هفتاد و هشتمین سالروز آن است. اقدامی برای آن که متحدین (انگلستان، شوروی و آمریکا) باور کنند ایران، هیچ صنمی با متفقین (آلمان، ایتالیا و ژاپن) ندارد. انگلیسیها سه سال قبل از آن به دولت ایران در زمان نخستوزیری رجبعلی منصور هشدار داده بودند کارشناسان آلمانی را از ایران اخراج کند ولی او جدی نگرفت و پشت گوش انداخت و این تصور در انگلستان و بعد اتحاد شوروی درگرفت که رضاشاه خودسری میکند و قصد دارد با آلمان همکاری کند. امتیاز ایران آن روز البته تنها موقعیت ژئوپلتیک بود نه آن که از حیث توان رزمی به کار آلمانها بیاید و وقتی رضاشاه دانست که داستان جدی است که دیر شده بود.
بامداد سوم شهریور 1320 سفیران بریتانیا و اتحاد شوروی به خانه نخستوزیر رفتند تا به او خبر دهند وارد خاک ایران شدهاند و او به وزیر خارجه اطلاع داد و هر دو نزد رضاشاه رفتند و او را باخبر کردند. در حالی که ساعت ها گذشته بودند و هیچ یک اطلاع نداشتند.
تنها کاری که از رضا شاه برآمد این بود که فرماندهان ارتش را احضار کند و زیر کتک بگیرد و دست به دامان رییس جمهوری آمریکا شود و از او کمک بخواهد اما یک هفته طول کشید تا روزولت به تلگراف پاسخ دهد و البته به طعنه نوشت: «اگر میل دارید استقلال کشورتان را حفظ کنید در این مجاهده عظیم و مشترک شرکت کنید تا مثل کشورهای اروپایی غرق اندوه نشوید.»
به عبارت روشنتر «راهی ندارید جز این که در کنار متفقین قرار گیرید». فروغی پیام را گرفت و چون میدانست رضاشاه هیچ بختی ندارد و شورویها هم از او بیزارند ترتیبی داد تا سلطنت به محمد رضای جوان منتقل و به توصیه روزولت در مقابله با آلمان عمل شود.
با تدبیر ذکاءالملک ایران هم به ناگزیر سیاست بیطرفی را کنار گذاشت تا دیگر سرزمین ما اشغال شده به حساب نیاید و پیمان سه جانبه هم بست. با این همه بسیاری هنوز تصور میکنند داستان به همین جا ختم شد و پس از مرگ فروغی در 1321 ایران تنها تماشاگر بوده است. حال آن که متحدین (انگلستان، آمریکا و شوروی) دستبردار و قانع نبودند و از ایران خواستند رسما به آلمان اعلان جنگ کند و این گونه بود که در 17 شهریور 1322 خورشیدی این کار صورت پذیرفت. اگرچه جدی گرفته نشد. هر چند با بضاعت آن روز ایران عجیب مینمود اما سه ماه بعد و در آذر 1322 که استالین، چرچیل و روزولت به تهران آمدند و در ایوان سفارت شوروی عکسی به یادگار گرفتند (همان که چندی پیش بر سر یادآوری تاریخی آن بحثی درگرفت) مشخص شد که چرا از ایران خواسته بودند ند به آلمان اعلان جنگ کند زیرا نمیخواستند به کشور بیطرف با شایبه جانبداری از آلمان پا بگذارند و میخواستند بگویند به کشور متحد خود رفتهاند که البته برای آنها تنها از نظر جغرافیایی و امکان رساندن غذا و سلاح به شوروی اهمیت داشت. از این رو میتوان گفت اعلان جنگ ایران به آلمان البته بیش از آن که درافتادن با ارتش هیتلر باشد اعلام تبعیت از سیاستهای متحدین بود. سیاست، چه ها که نمیکند. پدر، آرزومند پیروزی هیتلر بود یا این تصور غالب است که چنین می خواسته و پسر در دوران تبعید پدر، ناچار شد به آلمان اعلان جنگ بدهد. نوبت قبل که فروغی پیمان سه جانبه را بست، در مجلس شورای ملی فردی به نام «روشن» به سوی نخستوزیر سنگ پرتاب کرد. این بار اما در حالی که فضای سیاسی هم باز شده و خفقان رضاشاهی شکسته بود، هیچ اعتراضی درنگرفت. سه ماه بعد محمد ساعد نخستوزیر در 9 آذر 1322 از وزیران خارجه سه کشور خواست «زحمات و خساراتی که از اوضاع جنگ به ایران وارد آمده در نظر گرفته شود» و آنان هم قول دادند «در کنفرانسها و مجامع بینالمللی به مسایل اقتصادی ایران در پایان مخاصمات توجه شود» و در واقع زیربار تعهدی نرفتند و به کنفرانسها و مجامع حواله دادند! این در حالی است که طی همان دو سال 1320 تا 1322 تنها خطوط راه آهن ایران بالغ بر 900 هزار تن محموله برای آن سه (انگلستان، شوروی و آمریکا) جا به جا کرده بود. ایران و آلمان البته هرگز با هم نجنگیدند اما 17 شهریور 1322 خورشیدی در تاریخ روابط دو کشور به عنوان روزی ثبت شده که ایران به آلمان اعلان جنگ داد. متحدین هم به ایران، «پل پیروزی» لقب دادند و این تنها پاداش آنان در قبال آن همکاری و تغییر وضعیت از بیطرفی به اعلان جنگ بود و البته اگر ورق برمیگشت، داستان، دیگر میشد...
* تصویر نمایه: قاب عکسی که هیتلر - قبل از جنگ - از خود به رضاشاه اهدا کرده بود و گفته میشود در کاخ صاحبقرانیه نگاه داری میشود و ذیل آن دستخط رهبر آلمان نازی است.
بیشتر بخوانید: وقتی همه خواب بودیم / هفتاد و هفتمین سالروز اشغال ایران لینک کوتاه: asriran.com/003Mcp