آخرین وضعیت بزرگترین سریال بعد از انقلاب در سیمافیلم / چرا «سلمان فارسی» استراتژیک است؟
سال آتی، پایان دوران بیزانس و آغاز اجرای ایران ساسانی است. فصلی بزرگ که مسائل پیچیدهای در حوزه ساخت و ساز، اشیاء صحنه، مکانیابی و سایر ملاحظات اجرایی دارد.
بر همین اساس سلمان فارسی در دو سطح حرکت میکند. جست و جوی حقیقت در ساحت شخصی که دین اسلام را کاملترین می داند و با رؤیت وجود مبارک پیامبر، جان بیقرارش به ساحل آرامش میرسد. ساحت دوم، جمعی است. رجعت او به ایران و حکمرانی بر اساس آموزههای اسلام و با الگو قرار دادن سلوک حضرت علی (ع).
بنابراین، سریال سلمان فارسی از دو فصل تشکیل شده. یکی، حرکت او از ایران تا رسیدناش به حجاز و رؤیت پیام آور خاتم است که خود در سه جغرافیا و سرفصل معنایی شکل میگیرد: ایران پیش از اسلام، دوران بیزانس، روزگار حجاز و فصل دوم، رویدادهای پس از رحلت رسول است و رجعت سلمان فارسی به ایران.
هم چنان که مختار، پس از ستاندن انتقام از جنایتکاران کربلا، به این نتیجه رسیده بود که واقعه عاشورا، محصول حکمرانی فاسد است. بنابراین و برای پیشگیری از وقوع دوباره، به تأسیس حکومتی سلامت دست یازید، سلمان فارسی نیز میداند که جست و جوی منجی و کشف حقیقت، باید از درکی شخصی بالاتر رود و در ساحت اجتماع متبلور شود. چنان که پیامبر اعظم نیز «مدینهالنبی» را پیافکند.
از این منظر، سریال سلمان فارسی با سیری در آیین مزدک و مانی، با جستوجو در فرق و طرق مسیحی، و با زیست در جوار قوم یهود، سرانجام به حقانیت و کمال اسلام شهادت میدهد و این کشف دوباره، جستوجوی توأمان آفاقی و انفسی برای تماشاگر است تا او نیز از این رهگذر، سیری استعلایی را تجربه کند. از آن سو، پروژه سلمان فارسی، پروژه حکمرانی است با تمسک به آموزههای اسلامی و توسل به مصداق شریف وجود علی بن ابیطالب.
هم چنان که نام سلمان فارسی، اشاره به روزبهای دارد که در سرزمین حجاز، سلمان نام میگیرد و از آن سو، به یادمان میآورد که این گوهر از سرزمین فارس میآید، هم خودش و سلوکاش، ایرانی - اسلامی است و هم تمدنی که آرزویاش را دارد، ایرانی و اسلامی است و این جاست که سریال سلمان فارسی، فراتر از تاریخ و روایت گذشته، طرحی است برای آینده و پیشنهادی برای فردایی بهتر.
در کنار این ابعاد اصیل معنایی، «سلمان فارسی» بزرگترین پروژه فرهنگی، رسانهای، هنری در 43 سال گذشته است که در مرکز سیمافیلم ساخته میشود. این اولین بار است که رسانه ملی، ایران پیش از اسلام را تصویر میکند. تمدن ساسانی، وقتی مابه ازای تصویری و نمونههای پیشین ندارد، جستوجوی بسیاری را میطلبد. چشم دوختن به منابع مکتوب و پژوهش در اماکن تاریخی و اشیاء باقی مانده از آن روزگار، طراحیهای مکرر و تخیل در چارچوب تاریخ.
حتی پروژه عظیم «مختارنامه» نیز به دلیل تمرکز بر یک برهه تاریخی و مکانهایی در بستر یک جغرافیا و تمدن، اجرایی به مراتب مختصرتر داشت. دقیقا به دلیل همین چشماندازهای اجرایی بود که تولیدش 20 سال به تأخیر افتاد.
جستوجویی ساده نشان میدهد که متن آن در 1378 تحویل سازمان صدا و سیما شد و پس از وقفهای دو دههای با پیگیریهای مستمر و پرتلاش مدیریت مرکز سیمافیلم در زمستان 1398 کلید خورد و کاری ناتمام به کارستانی عملیاتی مبدل شد.
کمی پس از آغاز تصویربرداری سریال سلمان فارسی، ویروس کرونا جهان را درنوردید و بر تولید و پخش آثار نمایشی مهر رکود زد. تعطیلی پروژهای با آن ابعاد، آن هم پس از پیشتولیدی یک ساله، چشمانداز روشنی از احیای دوباره را ترسیم نمیکرد. از این روی، با گماردن تیم پزشکی و مسئولان بهداشتی، با رعایت دقیق پروتکلها، تاکنون، این پروژه دینی متوقف نمانده و تولید آن علیرغم جابهجاییهای گسترده مکانی و نیروی بیشمار انسانی تداوم یافته است و همه چیز مطابق برنامهریزی اعلامی و پیشبینی آغازین پیش رفته است.
«سلمان فارسی» از کرمان آغاز شد. به قشم رفت و سال 99 را در شاهرود آغاز کرد. شهرک نور (جاده قم) و آذربایجان شرقی و ارس، مسیرهای آتی این کاروان بودند. سیری که با سفر به ارمنستان، ابعادی فرامرزی مییابد. چنان که در کنار بازیگران به نام ایرانی، تاکنون از کشورهای گوناگون، بازیگران بسیاری در برابر دوربین میرباقری قرار گرفتهاند. از مراکش گرفته تا یونان.
نکته مسرتبخش دیگر، بسنده نکردن به شیوههای سنتی و بهرهگیری از امکانات دیجیتال در تولید این اثر است. چنانکه در فصل دریاییها و کشتیهای عظیمی که در شاهرود ساخته شدند، به مدد فناوریهای رایانهای، سفر دریایی حضرت سلمان را تصویر میکنند.
سال آتی، پایان دوران بیزانس و آغاز اجرای ایران ساسانی است. فصلی بزرگ که مسائل پیچیدهای در حوزه ساخت و ساز، اشیاء صحنه، مکانیابی و سایر ملاحظات اجرایی دارد. عبور از این گذرگاه دشوار و تداوم تولید این سریال، با عنایت به استراتژیک بودن آن، آزمونی بزرگ برای سازندگان و رسانه ملی خواهد بود.