آسیبهای اجتماعی در بالارفتن سن ازدواج نقش موثری دارند
شریفی گفت: مسائل اقتصادی، آسیب های اجتماعی، تغییر سبک زندگی، اولویت دادن برخی از سلایق در بالارفتن سن ازدواج نقش موثری دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علیرضا شریفی یزدی در گفتوگو با خبرنگار سفیرافلاک، اظهار داشت: آمارها بیانگر این نکته است که تقریبا از سال 92 تا آخر 1400 آمار ازدواج به نسبت جمعیت هرساله در کشور ما کاهش یافته و به همین نسبت میزان طلاق افزایش پیدا کرده است.
وی افزود: پایینترین سن ازدواج در استان های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، هرمزگان و اردبیل و تاحدی گلستان مطرح میباشد و استان های تهران، فارس و البرز از استان هایی هستند که بیشترین آمار سن بالای ازدواج را دارند و کسانی که در این استانها زندگی میکنند معدل سن ازدواجشان بسیار بالاتر است.
کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به دلایل کاهش ازدواج در جامعه، عنوان کرد: اولین و مهمترین دلیل اقتصادی است؛ یعنی با توجه به اینکه رشد اقتصادی ما در بازه 10 ساله 1391 تا 1400 تقریباً صفر بوده به گونه ای که در برخی سالها شاهد رشد منفی و در برخی سال ها شاهد رشد جزئی مثبتی بوده ایم که در نهایتا در این مدت معدلمان صفر بوده است.
وی تصریح کرد: در این 10 سال اقتصاد کشور هیچگونه رشد و توسعه آماری نداشته و به همان نسبت درآمد مردمو توان خرید جامعه کاهش پیدا کرده است، چون برای ازدواج چند آیتم مهم وجود دارد که مهمترین های آن مسائل اقتصادی است و طبیعتاً این امر به طور مستقیم روی مقوله ازدواج، میزان ازدواج و سن ازدواج افراد اثر گذار است.
شریفی خاطرنشان کرد: هر کسی که میخواهد ازدواج کند در ابتدا باید کار و شغل ثابتی داشته باشه تا بتواند یک مسکن مناسب و وسایل خانهاش را تهیه کند و بتواند از پس هزینه های جاری زندگی برآید که متاسفانه همه اینها با رکود و تورمی که طی 15 سال گذشته اوج گرفته باعث افزایش سن ازدواج شده است.
کارشناس مسائل اجتماعی گفت: یک دلیل دیگر سختگیریهای فرهنگی برای مراسم ازدواج بوده است که البته طی سالهای اخیر تا حدی تعدیل پیدا کرده ولی به هرحال هزینههای سنگین جهیزیه و بحث هایی از این قبیل برای خانواده عروس، هزینه های تامین مسکن و مسئله مراسم ازدواج برای خانواده داماد، هم از جمله دلایل بالا رفتن سن ازدواج میتواند باشد که این علت نیز بیشتر جنبه اقتصادی دارد البته این مورد در حال حاضر با جرح و تعدیل هایی که صورت گرفته است، وضعیت بهتری در جامعه پیدا کرده است.
وی بیان کرد: دلیل بعدی برای افزایش سن ازدواج به تغییر سبک زندگی افراد در گذشته برمیگردد؛ در گذشته ازدواج برای همه افراد یک امری محکوم و اجباری محسوب می شد یعنی هر کس که بزرگ میشد یا باید زن بگیرد ویا شوهر کند و راهی جز این نبود اما با گسترش جامعه و حرکت به سمت مدرنیته، افراد یاد گرفتند که بدون مسئله ازدواج هم می توانند احساس خوشحالی کنند و ازدواج دیگر برای افراد از یک امر محتوم قطعی اجباری به یک امر انتخابی تبدیل شده است و برخی از افراد انتخاب میکنند که یا ازدواج نکنند یا خیلی دیرتر ازدواج کنند که طبیعتا این موضوع نیز بر روی معدل سن ازدواج اثر میگذارد و سن ازدواج افراد را بالا میبرد.
شریفی گفت: یکی دیگر از یکی از دلایلی که در مقوله سبک زندگی و تغییر سبک زندگی میگنجد، توجه آدم ها به علایق، سلایق و استعداد هایشان است و این افراد این ذهنیت را پیدا میکنند که اگر ازدواج کنند یا در سالهای پایین تر زندگی ازدواج میکنند این امکان وجود دارد که این افراد به خواسته هایشان نرسند؛ مانند کسانی که علاقمند به تحصیل هستند و می خواهند ادامه تحصیل بدهند و یا کسانی که میخواهند شغل داشته باشد و یا در یک رشته هنری، ورزشی، و... پیشرفت کنند و در آنجا شانس خودشان را امتحان کنند؛ طبیعتاً این کار به اولویت اول زندگی شان در آن مقطع سنی تبدیل میشود و این امر باعث میشود که خیلی ها در سالهای بعد زندگی یعنی در اواخر دهه 30 زندگی و عمدتا دهه 4 زندگی بخواهند ازدواج کنند.
کارشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: مقوله آسیبهای اجتماعی نیز در بالارفتن سن ازدواج نقش موثری دارد، یعنی افرادی که میبینند میزان طلاق در جامعه زیاد است، طبیعتاً یک ترس و واهمهای برای آنها مستوری میشود و بر پایه این ترس این ذهنیت به وجود میآید وافراد از ازدواج میترسند و درنتیجه برخی به صورت انتخابی به سمت تجرد مطلق کشیده میشوند و گروهی دیگر اتفاق برایشان انتخابی نیست بلکه چون حب مناسب و مورد نظر را پیدا نمیکنند، سن ازدواجشان افزایش پیدا میکند که مورد دوم بیشتر درگیر خانمها میشود چون درهرحال در فرهنگ ایران مردها استارت خواستن و پیشنهاد ازدواج را میزنند.
وی افزود: خیلی از خانم ها هستند که آمادگی ازدواج را دارند اما فرد مناسب پیدا نمیکنند یعنی فرد مناسب با معیارهای آنها و جامعه و یکسری اصول ثابت وجود دارد که حداقل باید دارای توانمندی اقتصادی باشند اما چون وجود ندارد متاسفانه باعث بالارفتن سن ازدواج در جامعه شده است.
شریفی بیان کرد: وقتی مسائل اقتصادی، آسیب های اجتماعی، تغییر سبک زندگی، اولویت دادن برخی از سلایق و علایق فردی و... بر مقوله ازدواج، دست به دست هم میدهند و معدل سن ازدواج را در جامعه افزایش میدهد از لحاظ اجتماعی با چند پدیده روبرو میشویم؛ پدیده اول این است که گاهی زمان مناسب تشکیل خانواده میگذرد، بر اساس مطالعات انجام گرفته ما میدانیم 25 سال تا 35 سال در همه جای دنیا از جمله در کشور ما یکی از بهترین و طلایی ترین دوران ها برای ازدواج است چون افراد به یک بلوغ نسبی از لحاظ فیزیکی و جسمی رسیدهاند، مهارت هایی کسب شده، تحصیل شان عمدتا انجام گرفته و در یک بستر آرام طبیعی و در جامعهای که اقتصاد نسبتاً معمولیتری دارد این افراد قاعدتاً کار و شغلی پیدا کردهاند، مالکیت هایی در خانه و ماشین و حداقل پساندازی دارند و به صورت کلی به شرایط نسبتا ثابتی رسیدهاند و ازدواج صورت میگیرد؛ آسیب قضیه اینجاست که زمانیکه جوانان از این بازه سنی عبور میکنند یکسری روابط خارج از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی به اجبار شکل میگیرد که همگی با آن آشنا هستیم و مشکلاتی را برای افراد ایجاد میکند.
وی افزود: نکته دوم که در بُعد جمعیت شناسی بسیار مهم بوده این است که وقتی افراد دیرتر ازدواج می کنند شانس آوردن فرزند یا تعداد فرزندان مناسب کاهش پیدا میکند و این به پیرتر شدن جامعه منجر میشود و یا باعث میشود که تجدید نسل در جامعه به اندازه کافی رخ ندهد؛ شواهد نشان میدهد که امروزه آمار مقوله تجدید نسل در جامعه ما یک و اندی است که این آمار برای کشور ما بسیاری پایین است و این نیز یکی از آسیبهای معدل بالای سن ازدواج در بین افراد محسوب میشود.
شریفی بیان کرد: مطالعات نشان میدهد در همه جای دنیا از جمله کشورهای ما افراد مجرد بیشتر در زمره آسیب های اجتماعی مثل خودکشی، اعتیاد، دست زدن به کارهای خلاف قانون و بقیه آسیب ها، قرار میگیرند؛ طبیعتا هنگامی که افراد دیرتر ازدواج می کنند امکان دست زدن به چنین رفتار هایی برای آنها بیشتر است در حالی که طبق آمار، امکان اینکه فرد متاهل یا متاهلی که فرزند دارد، به این سمت و سو حرکت کند کمتر است و در افزایش معدل سن ازدواج در افراد نقش موثری دارد.
کارشناس مسائل اجتماعی عنوان کرد: آسیب دیگر این است که افراد وقتی در سن بالاتر ازدواج میکند روابط متعددی را تجربه میکنند، بعضی ها معتقدند که ظاهر این مسئله بسیار خوب است چون فرد تجربه کسب می کند و در زمان ازدواج از این تجربیات استفاده می کند اما واقعیت امر این است که وقتی افراد روابط متعدد و متکثری را تجربه می کنند، نتیجه اش این است که افراد دچار تنوع طلبی میشوند و متاسفانه برخی از این افراد بعد از ازدواج نیز میخواهند این تنوع طلبی را ادامه بدهند یا ناچار به ادامه دادن هستند چون به این کار عادت کردهاند؛ این یک آسیب بزرگی است که یکی از آسیبهای اجتماعی بزرگی چون افزایش مقوله خیانت و افزایش روابط موازی است را در پی خواهد داشت که جزو انحرافات محسوب میشود و خود میتواند پاشنه آشیل بزرگ و یکی از دلایل اصلی طلاق افراد باشد.
وی گفت: افزایش معدل سن ازدواج مسئله ابتلا به انواع اختلالات روحی و روانی را نیز در پی دارد، مطالعات بیانگر این نکته است که افراد مجرد بیشتر به اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و امثال اینها دچار میشوند و این هم یکی از آسیبهای این داستان است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه در افراد معمولی و عمده مردم، فرد متاهل رشد اجتماعی بالاتر، مسئولیت پذیری بیشتر را دارد و عمده مردم با ازدواج کردن بعضی از مهارت ها مانند مهارت گفتگو، مهارت ارتباط کلامی موثر، مهارت نقد کردن و مهارت تصمیم گیری و مسئولیت پذیری و.... را بهتر یاد می گیرند، حقیقت این است که زمانی که فرد ازدواج میکند، این مهارت ها خیلی بیشتر در افراد دیده میشود و رشد اجتماعی افراد و مراتب رشد بسیار اهمیت پیدا میکند و این اتفاق در افراد مجرد کمتر رخ میدهد و یکی از آسیبهای سنگینی است که متاسفانه افزایش سن ازدواج در افراد ممکن است به لحاظ اجتماعی ایجاد کند به همین نسبت وقتی که فرد سالهای بالاتری را برای ازدواج انتخاب میکند برخلاف این شیوه و استاندارد متعارف قضیه، خیلی از این افراد به دلایل اقتصادی، عاطفی یا اجتماعی از خانواده پدری جدا نمیشوند و در درون خانواده پدری می مانند و این باعث میشود که تفاوت های میان نسلی، شکاف های میان نسلی، و در مرحله بالاتر گسست میان نسلی در بین افراد چقدر افزایش می یابد.
شریفی بیان کرد: از آن طرف هم گروهی از افراد که سراغ زندگی مستقل می روند یعنی خانه های مجردی ترتیب میدهند، برخی از این خانهها ممکن است برای انواع مفاسد و آسیب های اجتماعی مأمنی شود، ولی جوان مجرد با جوانان مجرد دیگر امکان خطا در آنها بیشتر است چون نظارت اجتماعی در خانواده پدری وجود دارد و یا کسی که متاهل است، به خاطر همسر انجام نمیدهد در آنجا این نظارت چون وجود ندارد آلوده شدن به انواع آسیب های اجتماعی طبیعتاً بیشتر خواهد شد.
انتهای پیام /