چهارشنبه 4 مهر 1403

آقای رییسی، صدای ما می‌آید؟

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

کشور برای بهره‌برداری از سرمایه متولدین دهه 60 شاید تنها 10 یا 15 سال دیگر بیشتر فرصت نداشته باشد

اعتماد - سمیه عظیمی

با همه اما و اگرها و گفت‌وشنیده‌های این ایام که حتی رهبر انقلاب را نیز چندین‌بار و اخیرا برای تفسیر میزان و کیفیت مشارکت مردم به واکنش واداشت، انتخابات 1400 پایان یافت و سیدابراهیم رییسی با ویژگی‌هایی منحصر به فرد، در حال آماده شدن برای روز تنفیذ و معرفی کابینه است: 1- او رییس‌جمهوری است که در شرایطی به ریاست قوه مجریه رسیده که نه تنها رقبای در صحنه‌اش، رمق و مقبولیت چندانی در پیشگاه ملت نداشتند که رقبای بالقوه و محذوفش حتی در بالاترین سطوح نیز، از چنان توان و پایگاه اجتماعی برخوردار نبودند که بتوانند با استفاده از آن، فضای دو قطبی ایجاد کنند. از این منظر، رییسی را می‌توان در شرایطی که کشور گرفتار پیچیده‌ترین، سخت‌ترین و ظالمانه‌ترین تحریم‌هاست و مردم به شدت گرفتار معیشت خود هستند، منتخب و رییس‌جمهوری دارای مقبولیت مردمی قلمداد کرد. 2- رییسی را شاید بتوان نخستین رییس‌جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از دولت سازندگی خواند که رای مردمی به او از قبل قابل پیش‌بینی بوده و ریاست او بر قوه مجریه حاصل آرای سلبی و دوقطبی‌های انتخاباتی نیست. 3- او را شاید بتوان رییس‌جمهوری خواند که به‌طور کامل معتمد، خواست و مطلوب نظام است و علاوه بر آنکه پیش از این در آستان قدس رضوی و ریاست قوه قضاییه توانسته نگاه‌های مردمی را به خود جلب کند، نمره بالایی را از سوی نظام و مقام معظم رهبری نیز متوجه عملکرد خود کرده است؛ کمااینکه رهبر انقلاب در دیداری که به مناسبت هفتم تیر با مسوولان قضایی داشتند، دوران ریاست رییسی بر قوه قضاییه را مصداق حرکت جهادی خواندند و از او به‌خاطر «تلاش شبانه‌روزی و پرانگیزه‌ای که به آثار و نتایج خوبی منجر شده»، تشکر کردند. 4- او رییس‌جمهوری برخاسته از جریان اصولگرایی است و در شرایطی که دیگر نهادهای انتخابی دراختیار همفکران سیاسی‌اش است، حلقه حاکمیت یکدست را در حالی تکمیل می‌کند که جریان رقیب سیاسی‌اش با اشتباهات گذشته و همچنین به صحنه آوردن همه داشته‌اش در انتخابات 1400، هیچ توان و رمقی برای وارد شدن به تعارض با او نداشته است. 5- رییسی همچنین به جهت برخاستن از حوزه علمیه و ضمنا سیادت، هم مورد اعتماد علما و مراجع عظام تقلید است و هم مورد توجه بخش‌های سنتی جامعه که برای او سرمایه مهمی محسوب می‌شود. بر این اساس، هر چند سیدابراهیم رییسی در لحظه تشکیل کابینه، جزو روسای جمهور جوان کشور محسوب نمی‌شود اما به نظر می‌رسد می‌توان از او به عنوان رییس نخستین دولتی که پس از صدور بیانیه گام دوم انقلاب شکل می‌گیرد، انتظار داشت به مهم‌ترین الزامات برداشتن این گام مهم، یعنی تشکیل دولت جوان انقلابی پایبند باشد. اگر از دوران امام و دوره دفاع مقدس بگذریم که جوان‌ترین رییس‌جمهور کشور یعنی آیت‌الله خامنه‌ای را در خود دارد، اما در سال‌های پس از آن، احمدی‌نژاد با 49 سال، جوان‌ترین و حسن روحانی با 65 سال پیرترین روسای جمهور کشور در لحظه تشکیل کابینه اول خود بوده‌اند و رییسی در این میان با 60 سال سن، در نسبت نه این و نه آنی قرار دارد که ذیل ویژگی‌هایی که برشمردیم شاید بتواند گزینه مناسبی برای پایان دادن به روند پیری کابینه در ایران باشد. اگر انقلاب در شکل‌گیری و در سال‌های پس از پیروزی و ایام جنگ، گام‌های نخست را با پاهای جوانان برداشته، بدون شک لازمه و ضرورت برداشتن گام دوم، پایان دادن به روندی است که میانگین سنی کابینه را در ایران از 39 سال به 60 سال رسانده و عنان اجراییات کشور را در بخش‌هایی مهم و حیاتی، با هزار و یک راه و بیراه، به دست پیرمردهایی داده که در دهه هفتم زندگی خود باید محل رجوع برای کسب تجربه باشند نه آنکه با تکیه بر جایگاه پیش‌برنده امور، به چوب لای چرخ کشور تبدیل شوند. رییسی با ویژگی‌هایی که برشمردیم می‌تواند با ایستادن در مقابل هسته مقاوم مدیریت تکراری و ذی‌نفوذ در کشور که بیش از دو دهه است در مقابل جوانگرایی و گردش نخبگان ایستاده، امید نسلی باشد که با وجود داشتن بالاترین مدارج تحصیلی و با داشتن توانمندی‌ها و تخصص، ناکام و ناامید، در جوانی، موی سپید کرده است. کشور برای بهره‌برداری از سرمایه متولدین دهه 60 شاید تنها 10 یا 15 سال دیگر بیشتر فرصت ندارد؛ سرمایه‌ای که به تعبیر رهبر انقلاب یک سرمایه بی‌بدیل است که در طول 30 سال در کشور حاصل شده است. رییسی می‌تواند در مقابل دیدگان سرخورده دهه شصتی‌های اصلاح‌طلب که از شنیده شدن صدای‌شان توسط پیرمردهای اصلاحات مأیوس شدند، با گشودن این راه به روی هم‌نسل‌های اصولگرای آنان، امید را به این نسل و نسل‌های جوان‌تر بازگرداند. رییسی همچنین با داشتن همان ویژگی‌های مذکور، می‌تواند برخلاف اظهارات این سال‌های برخی رسانه‌ها و برخی سیاسیون و مخالفانش، کابینه‌ای را تشکیل دهد که در زمینه ورود جوانان شایسته به عرصه مدیریت‌های کلان کشور پیشرو دولت‌های پس از انقلاب باشد. احتمالا این روزها در اطراف آقای رییسی، صدا به صدا نمی‌رسد و بیم آن می‌رود که صدای پیرمردهای صاحب نفوذ و صدای مخالفان ورود جوانان به عرصه مدیریت کلان کشور، غالب باشد. بی‌شک، کابینه سیزدهم برای پیشگام شدن در پوست‌اندازی مدیریتی کشور، برداشتن گام دوم انقلاب با نسل دوم انقلاب و واگذاری امور اجرایی به جوانان دهه شصتی، نیازمند آن است که صدای این نسل به گوش رییس‌جمهور منتخب برسد؛ آقای رییسی! صدای ما می‌آید؟

لینک کوتاه: asriran.com/003Jue