یک‌شنبه 4 آذر 1403

آقای قالیباف و یاد شیخ فضل‌الله در مکانی که نمی‌پسندید!

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
آقای قالیباف و یاد شیخ فضل‌الله در مکانی که نمی‌پسندید!

شیخ فضل‌الله هیچ اعتقادی به مجلس نداشت. نه این که برخی گمان کنند با مجلس شورای ملی مشکل داشت و با مجلس شورای اسلامی نه. چرا که با هر گونه تقنین مخالف بود و مگر به مجلس شورای اسلامی نمی‌گوییم قوه مقننه و مگر او نمی‌گفت قوه مقننه بدعت و ضلالت است؟

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - مراسم تحلیف رییس جمهوری جدید در یکصد و پانزدهمین سالروز صدور فرمان مشروطه و در یکی از مهم‌ترین نمادهای مشروطه‌خواهی ایرانیان - پارلمان - برگزار شد اما رییس مجلس شورای اسلامی نه از ستارخان و باقر‌خان (سردار و سالار ملی) نام برد و نه از آخوند خراسانی و میرزای نایینی رهبران معنوی و نه سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی رهبران مذهبی و نه از دیگر آزادی خواهان بلکه از شیخ فضل الله نوری یاد کرد که همه می‌دانند سه سال پس از صدور فرمان مشروطه به اتهام فتوای ارتداد برای مشروطه خواهان و همکاری با محمد علی شاه در دادگاهی به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی به اعدام محکوم شد. شاید گفته شود چون سالگرد اعدام او - 9 یا 11 مرداد - به 14 مرداد نزدیک بوده از او یاد کرده است. اما خود 14 مرداد که به 14 مرداد نزدیک تر است! شاید گفته شود مشروطه دلخواه آقای باقر قالیباف «مشروطه مشروعه» است و از شیخ یاد کرد تا مراد او از مشروطه روشن باشد. شیخ اما از اساس با مشروطه مخالف بود و آن را «مشئومه» می‌خواند.

شاید گفته شود اطلاعات تاریخی آقای قالیباف در همین حد است و رشته دانشگاهی ایشان هم جغرافیای سیاسی است اما چون 12 سال شهردار تهران بوده قطعا نام ستارخان و باقرخان به گوش ایشان خورده است. شاید گفته شود از شیخ فضل الله نوری یاد کرد تا اعدام او را تقبیح کند. بله؛ اعدام شیخ موجه نبود و تخم نقار و اختلاف را کاشتند اما بگذارید یک پرسش را مطرح کنیم: فرض کنیم تا آقای قالیباف در حضور میهمانان خارجی و به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطه از شیخ فضل الله یاد کرد او دوباره حیات می‌یافت و در صحن مجلس شورای اسلامی ظاهر می‌شد. آیا نمی‌پرسید: اینجا کجاست؟ طبعا پاسخ می‌دادند مجلس شورای اسلامی است و کار آن قانون‌گذاری است. همان مجلس شورای املی اما با نظارت شورای نگهبان. آیا استقبال می کرد و مشکل خود را حل شده می دانست یا می گفت: «تقسیم قوای مملکت، به سه شعبه و اول قوه مقننه، بدعت و ضلالت محض است. زیرا که در اسلام برای احدی جایز نیست تقنین و جعل حکم. هر که باشد. اسلام، ناتمامی ندارد که کسی او را تمام نماید.» اعدام شیخ فضل الله نوری محکوم است اما او هیچ نسبتی با قانون‌گذاری با پارلمان نداشت و اگر آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران از او یاد می‌کرد به حساب بزرگراهی به نام شیخ می‌شد گذاشت. اگر در دوران فرماندهی نیروی انتظامی می‌شد به لزوم توجه به جنبه‌های عقیدتی در پلیس و ویژگی های عقیدتی شیخ اشاره کرد. اگر در مقام نامزد سه دوره انتخابات ریاست جمهوری از او نام می‌برد به قصد تفکیک با آرای دیگران ارزیابی می‌شد. اما نه زمان، مناسب بود نه مکان. چرا که 14 مرداد باید از رهبران مشروطه گفت نه از مخالف مشروطه و مکان هم مجلس قانون‌گذاری است که شیخ فضل الله هیچ اعتقادی به آن نداشت. هیچ اعتقادی. نه این که برخی گمان کنند با مجلس شورای ملی مشکل داشت و با مجلس شورای اسلامی نه. با هر گونه تقنین مخالف بود و مگر به مجلس شورای اسلامی نمی گوییم قوه مقننه؟ پس، بخت با آقای قالیباف یار بود که شیخ زنده نشد و صحنه را ندید!

لینک کوتاه: asriran.com/003LMW