دوشنبه 5 آذر 1403

آقای وزیر! معیار شما برای آموزش حضوری مدارس چیست؟ / عید آمد و رفت؛ ایرانیان صلح ندیدند / اقتصاد ایران در تقاطع مهم

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

کلید اتمام مذاکرات دست کیست؟ درگذشت جامعه‌شناس «نخبه‌کشی‌ها و خودکامگی‌ها»، استقبال از موج هفتم کرونا، اقتصاد دانش‌بنیان عامل اصلاح و رشد اقتصاد کشور است، تداوم زن ستیزی و علم ستیزی طالبانی، مقصر اول اتفاقات ورزشگاه مشهد کیست؟ آدرس غلط لودریان از مذاکرات وین، امیدواری برای اولین صعود ایران از مرحله گروهی و کاهش 23 درصدی سوانح و افزایش 51 درصدی سفر‌های نوروزی، از مواردی است که موضوع...

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه 14 فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ایران در سیاسی‌ترین گروه جام جهانی 2022، تصویر اقتصاد در 1401، چانه‌زنی درباره مشکلات اندک مذاکرات وین و تسری ناامنی به کشور‌های حاشیه خلیج فارس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

اقتصاد ایران درتقاطع مهم

مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان اقتصاد ایران درتقاطع مهم نوشت: ایران سرزمینی است که با وجود برخورداری از نعمت ذخایر زیرزمینی نفت و گاز و بسیاری از مواد معدنی و ویژگی‌هایی مانند موقعیت جغرافیایی، اقلیم چهار فصل و دیگر مواردی که اجازه می‌دهد در زمینه‌های متنوعی از فعالیت‌های اقتصادی از جمله انرژی، تجارت، کشاورزی و صنایع مادر، مزیت داشته باشد، همواره با مزیت مهم دیگری رو به رو بوده است که گاه به دلیل کم توجهی تبدیل به نقطه ضعف شده است. جمعیت جوان، با هوش، خلاق و تحصیل کرده مزیتی است که مشخص می‌کند چگونه می‌توان سایر مزیت‌های طبیعی را در این سرزمین به کار گرفت. کم توجهی به چگونگی استفاده از این ظرفیت موجب شده است در دهه‌های اخیر، تحصیل، ازدواج، مسکن و اشتغال این گروه بزرگ از جامعه تبدیل به دغدغه اصلی مدیران شود. با این حال آن چه می‌تواند این فرصت را از حالت تهدید خارج و به یک فرصت واقعی تبدیل کند، تبدیل بخش عمده این قشر از جمعیت کشور به نیروی کار ماهر و مولد است. از همین رو طی دو دهه اخیر دو موضوع محور گفتمان رهبر معظم انقلاب در مواجهه با این نسل بود، حمایت از نخبگان علمی جوان و پیگیری ویژه از مسئولان برای حمایت از تلاش‌ها و اختراعات این جوانان، بازدید میدانی از دستاورد‌های نخبگان، نشست‌های متعدد با نخبگان علمی و تعیین اهداف کمی در سیاست‌های کلی برنامه‌های توسعه برای سهم بودجه علمی از کل بودجه کشور در این راستا بود و نتیجه آن تربیت طیف گسترده‌ای از جوانان نخبه و موفقیت‌های علمی در دانش‌های پایه و کاربردی و دستیابی ایران به رتبه‌های بالای علمی در بسیاری از علوم پایه و جدید بود. از سوی دیگر با آغاز دهه 90 و نگرانی از چالش‌های اقتصادی پیش رو، تاکید بر رونق تولید، محور اصلی نام گذاری در اکثر سال‌های دهه 90 بود. آن هم در شرایطی که میانگین رشد اقتصادی دهه 90 نزدیک به صفر بوده است و اقتصاد ایران تحت فشار تحریم‌ها و ناکارامدی‌های مدیریتی با اشکالات ساختاری خود کاملا مواجه شده است و به همین دلیل همچنان هدف نخستین اقتصاد ایران خروج از چرخه رشد کم رمق سال‌های گذشته برای عقب نماندن از قافله رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی است. در این میان تاکید بر اقتصاد دانش بنیان و اشتغال زایی در نام گذاری سال 1401 را می‌توان به منزله رسیدن دو محور مهم مورد تاکید رهبر انقلاب به یک تقاطع و مسیر مشترک دانست. به عبارتی، هدف گذاری تولید علم اکنون باید تبدیل به خروجی ملموس اقتصادی و علم به ثروت منتهی شود. آن هم ثروتی که ایجاد کننده اشتغال و تامین کننده مهم‌ترین نیاز نسل جوان کشور باشد. واقعیت این است که نسل جوان تحصیل کرده تا زمانی که مشکل اشتغال دارد، نمی‌تواند به فکر حل معضل ازدواج و مسکن باشد. در شرایطی که کشور توانسته است زمینه تحصیل را به صورت قابل قبولی برای قشر گسترده‌ای از جوانان فراهم کند، تبدیل این دانش به تولید کالا‌ها و خدمات مختلف به منزله ایجاد اشتغال و حل مهم‌ترین بحران باقی مانده نسل جوان است. در این صورت معضل ازدواج و مسکن نیز با رونق تولید و افزایش بنیه اقتصادی نسل جوان قابل حل است و جوان تحصیل کرده شاغل می‌تواند به فکر تشکیل خانواده باشد و به شرط داشتن شغلی مناسب و پایدار، با پرداخت اقساط وام‌های مسکن، صاحب خانه شود یا بتواند قدرت خرید لازم برای اجاره واحد مسکونی مناسب را داشته باشد. قطعا از زوایای مهم دیگر می‌توان به موضوع تولید دانش بنیان و اشتغال زا پرداخت، اما نگاهی به ریشه تاریخی این نام گذاری و ارتباط فعالیت‌های دانش بنیان و اشتغال زایی برای فهم هدف گذاری امسال ضروری است و مهم است که نگاه متولیان امر در دولت و مجلس فارغ از نگاه جزیره‌ای در حوزه اشتغال یا توسعه فعالیت‌های دانش بنیان به ارتباط این دو بخش معطوف شود.

عید آمد و رفت؛ ایرانیان صلح ندیدند

محمد بهشتی‌وند طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان عید آمد و رفت؛ ایرانیان صلح ندیدند نوشت: در همه سال‌های تازه‌سپری‌شده به ویژه از سال 1397 تا امروز منتقدان دولت روحانی و ستیزه‌گران با غرب بر دو چیز بسیار تاکید داشتند و دارند. نخست اینکه آمریکا و غرب با تحریم گسترده سیاسی و اقتصادی ایران جنگ را بر ایران تحمیل کرده است، اما به جای گسیل نیروی نظامی و جنگ به معنای مرسوم آن از سلاح اقتصادی و تحریم استفاده کرده است. دومین تاکید منتقدان دولت قبلی این بود که برجام یا همان برنامه جامع اقدامات مشترک میان ایران و گروه کشور‌های 1+5 سندی به زیان ایران بوده و نباید زیر بار اجرای آن رفت. منتقدان برجام باور داشتند آمریکا از برجام بیرون رفته و این بهترین فرصت برای به هم زدن این قرارداد آسیب‌رسان است. انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری گونه‌ای شد که سرسخت‌ترین منتقدان برجام دولت و نهاد ریاست‌جمهوری را تسخیر کردند و همه نیرو‌های سیاسی و کارشناسی مرتبط با برجام را از نهاد‌های مربوطه دور ریختند. از شهریورماه به این سو این دولت سیزدهم بود که باید دو کار را انجام می‌داد. کار نخست این بود که سایه جنگ اقتصادی را از سر ایرانیان دور کند. کار دوم و وعده بزرگ دولت سیزدهم، اما این بود که در گفتگو‌های وین امتیاز‌های بزرگی از آمریکا می‌گیرد و رفتار شکست‌آمیز گروه مذاکره‌کنندگان پیشین را جبران می‌کند. با سپری شدن نیم سال از فعالیت دولت تازه شهروندان دیدند که عید آمد و رفت، اما صلح نیامد. چرا چنین شد؟ چون رسیدن به یک نقطه مشترک با آمریکا در مذاکرات صلح هسته‌ای کلید صلح قفل شده است و این کلید هنوز ساخته نشده و دندانه‌هایش جا‌هایی گرد و جا‌هایی پخ و جا‌هایی زمخت شده و انگار به قفل صلح نمی‌خورد. واقعیت این است که شهروندان ایرانی شمار وعده‌های مدیران مذاکره‌کننده درباره اینکه به یک قدمی صلح و آشتی رسیده‌ایم از دستشان خارج شده بود و در نیمه دوم اسفند ماه هرشب به امید صلح به خواب می‌رفتند، اما صبح که می‌شد همان وعده روز پیشین به گوششان می‌رسید. نقش منفی روسیه تنها مانده در جنگ با اوکراین در به بیراهه کشاندن صلح دیگر چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. آیا امسال را نیز قرار است در رویای صلح هسته‌ای به سر ببریم؟ شهروندان ایرانی نیاز به آسایش و آرامش دارند و درست یا نادرست باور دارند آنچه این آرامش را از آن‌ها ستانده است نبود آشتی با رقباست. ایرانیان صلح می‌خواهند و گرایش بیشتر شهروندان این است که آن‌ها دیگر توانایی فراهم کردن سوخت وضعیت امروز را که برداشت از سفره‌هایشان بوده است ندارند.

آقای وزیر! معیار شما برای آموزش حضوری مدارس چیست؟

اسماعیل حسین‌پور طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: در حالی که سفر‌های نوروزی رو به اتمام است و هنوز پیامد‌های این سفر‌ها و انبوه دید و بازدید‌های نوروزی نامشخص است؛ در حالی که به تازگی شاهد افزایش شهر‌های قرمز از 24شهر به 36 شهر هستیم و هم اینک 59 شهر در وضعیت نارنجی هستند؛ ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت آموزش و پرورش، بی‌توجه به دغدغه جدی مردم و والدین دانش‌آموزان، بر طبل آموزش حضوری مدارس و دانشگاه‌ها می‌کوبند. مردم و و اولیاء دانش‌آموزان با دل مشغولی می‌پرسند اصولا فلسفه اعلام رنگ بندی‌های کرونایی شهر‌ها چیست؟ اگر قرار است محدودیتی برای این شهر‌ها اعمال نشود پس چرا این رنگ بندی‌ها اعلام می‌شود؟ چرا درحالی‌که وضعیت شهر‌ها متفاوت است؛ این ستاد برای همه کشور نسخه واحدی می‌پیچد؟ چرا پیش از نوروز، تصمیم‌گیری در خصوص تعطیلی مدارس، به استان‌ها و استانداران تفویض شده بودولی پس از نوروز، مرکز راساً تصمیم‌گیری می‌کند؟ واقعا ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت آموزش و پرورش با چه معیار‌هایی به این جمع‌بندی و ارزیابی رسیده‌اند که سفر‌های نوروزی خطرساز نخواهد بود و دستور آموزش حضوری مدارس، آن هم با حضور همه دانش‌آموزان را صادر کرده‌اند؟ مسئولیت مستقیم این تصمیم ناصواب با چه کسی است؟ چه کسی در قبال سلامتی فرزندان مردم پاسخگو خواهد بود؟ من به عنوان یک فرهنگی که سال‌های پایان خدمت معلمی‌ام را می‌گذرانم؛ معتقدم برخی فرادستان تصمیم گیر، شناخت عمیق و دقیقی از مدارس، ظرفیت کلاس ها، تراکم جمعیت دانش‌آموزی، نبود امکانات وعدم رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی ندارند. چگونه می‌شود 35 دانش‌آموز در یک کلاس شانه به شانه هم بنشینند و تنها با زدن ماسکی بر صورت، از ابتلای به کرونا مصون بمانند؟ مصداق سخنم بیانات آقای مردانی است. این عضو کمیته ملی کرونا در واکنش به سخنان وزارت آموزش و پرورش مبنی بر باز بودن همه مدارس در دنیا و تاکید بر حضوری بودن مدارس کشورگفته است: «در دنیا وضعیت رعایت پروتکل‌ها مثل اینجا است؟ در مدارس ما بروید گریه‌تان می‌گیرد؛ در دستشویی‌ها حتی مایع و دستمال کاغذی وجود ندارد؛ برخی ماسک نمی‌زنند و وقتی دانش‌آموزی علائم دارد به او نمی‌گویند در خانه بمان». انتظار می‌رود ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت آموزش و پرورش ضمن تجدید نظر در تصممیم شان، بازگشایی مدارس را مطابق شیوه نامه‌های قبلی و با تقسم‌بندی دانش‌آموزان متناسب با ظرفیت کلاس ها، از اوایل اردیبهشت آغاز کنند، چون تا آن زمان، وضعیت مبتلایان کرونا به ثبات نسبی می‌رسد و می‌توان منطقی‌تر تصمیم گرفت.