آیا میان عملیات تروریستی در کورکاس و کرمان ارتباط معنایی وجود دارد؟ / اهداف پشت پرده در عملیاتهای فرامرزی داعش خراسان!
خط امتداد سه عملیات در کرمان، قندهار و کوکارس شباهت فراوانی به یکدیگر داشته و در هر سه مورد از یک شیوه برای ترور استفاده شده است.
سرویس سیاست مشرق - حمله شبانه مردان نقابدار به یک سالن کنسرت در مسکو بار دیگر نام داعش خراسان را به صدر اخبار کشانده است. داعش در منطقه آسیای میانه دو دفتر جدا از یکدیگر دارد، یکی از آنها «دفتر الفاروق» نام دارد که داعش قفقاز مسئولیت آن را بر عهده دارد.
دفتر دوم اما مربوط به داعش خراسان بوده و با عنوان «دفتر الصدیق» مشغول فعالیت است. جالب آنکه میان این دو گروه تروریستی اختلافات عمیقی نیز وجود داشته تا جایی که داعش قفقاز در اطلاعیههای خود داعش خراسان را داعش مصنوعی یا غیر واقعی میخواند.
داعش قفقاز معتقد است که داعش خراسان توسط سرویسهای اطلاعاتی فرا منطقهای هدایت شده و از دفتر فرماندهی داعش دستور نمیگیرد، هر چند که در برخی موارد وب سایت اعماق (ارگان رسانهای داعش) عملیاتهای مرتبط با داعش خراسان را نیز پوشش داده اما در کادر رهبری میان این دو گروه اختلافات عمیقی وجود دارد که مورد استفاده سرویسهای اطلاعاتی از سوی کشورهای مختلف قرار میگیرد.
رد پای داعش خراسان در عملیات تروریستی در روسیه
تصاویر منتشر شده از سوی رسانههای روسی نشان میدهد که افراد دستگیر شده تابعیت تاجیک دارند، هر چند که دولت تاجیکستان این مسئله را رد کرده اما تحقیقات مقدماتی روی این موضوع صحه میگذارد، همین مسئله ارتباط تروریستها با داعش خراسان را پررنگتر میکند، باز شدن پای این شاخه تروریستی به ماجرا به معنای اثرگذاری سرویسهای فرا منطقهای در این ترور کور و خونین در مسکو است.
شاخه خراسان داعش نیز پس از شکست در افغانستان، اکنون مراکزی در کشورهای همسایه ایجاد کرده است که انواع امکانات را در اختیار دارد و از همین کشورها در حال برنامهریزی برای حملات در افغانستان، منطقه و سایر نقاط جهان میباشد.
حمله در قندهار در روز پنجشنبه گذشته یک نمونه واضح میباشد، پیش از این داعش خراسان در کرمان نیز دست به یک جنایت زده تا نشان دهد که مرکز فعالیت داعش خراسان هستهای بوده و در یک زنجیره از هستههای ترور در منطقه پخش شده است.
خط امتداد سه عملیات در کرمان، قندهار و کورکاس شباهت فراوانی به یکدیگر داشته و در هر سه مورد از یک شیوه برای ترور استفاده شده است، گرفتن قربانی بالا در یک عملیات و ایجاد خط تحلیلی گمراهکننده برای کشور هدف از جمله اهدافی است که تروریستها در اجرای عملیات روی آن تاکید دارند.
اهداف عملیاتهای فرامرزی داعش خراسان
ارزیابیهای اخیر حکایت از آن دارند که گروهک «داعش خراسان»، در انجام عملیاتهای تروریستی فرامرزی دچار یک خیزش شدید شده است، این تحرکات برای گروهکی که تا همن چند سال قبل در آستانه نابودی قرار داشت بسیار قابل تامل است.
البته تاریخ داعش، سرشار از این به زمین خوردنها و برخاستنهای به ظاهر غیر قابل توجیه است که مشخصه اصلی آنها، انجام عملیاتهای تروریستی بیرونی بوده است.
در این عملیاتها نه تنها منجر به بازپسگیری مقرهای محلی شده بلکه سطح نفوذ داعش در مناطق همجوار را نیز افزایش داده است، این تحلیل به خوبی نشان میدهد که میان عملیاتهای تروریستی داعش در ایران، افغانستان و روسیه رابطهای معنا دار وجود دارد.
از نگاه سرویسها فرا منطقهای چون سازمان سیا اشتهای سیری ناپذیر داعش برای بازسازی فرصتی برای بهرهبرداری از آنها بوده از این رو با سوار شدن روی تروریستها سعی دارند میدان را برای عملیاتهای شوم آنها باز کنند.
در واقع، عملیاتهای بیرونی، یک ابزار حیاتی و مهم برای تحقق اهداف راهبردی داعش، در طول مراحل مختلف رشد این گروهک، محسوب میشوند، این شرایط سنتزی فرصتی برای بهرهبرداری از تکفیریها توسط دولتهای متخاصمی چون آمریکا در منطقه بوده است.
بازی سرویسهای امنیتی با داعش خراسان
فعالیت داعش خراسان بدون حمایت حداقل حلقه هایی خاص در سیستم امنیتی ها میسر نیست. از ابتدای فعالیت داعش در افغانستان کارشناسان مستقل و صادق نظیر مرحوم وحید مژده، نکات مهمی در این رابطه مطرح می کردند.
در اواخر سال 1396 و اوایل سال 1397 زمانی که داعش به یک گروه قابل توجه (هرچند کوچک) در افغانستان تبدیل شده بود، ظاهر قدیر نماینده ننگرهار اعلام کرد که داعش در این ولایت با هلی کوپتر جا به جا می شود و یقینا چنین امری با هدایت خود دولت انجام می شود.
روسها نیز خبر از هلی برن داعشی ها از ننگرهار به شمال می دادند. مرحوم وحید مژده در همان زمان (در 21 فروردین 1397) اعلام کرد: «سکوت دولت افغانستان در برابر اظهارات «ظاهر قدیر» نماینده ولایت «ننگرهار» مبنی بر حمایت برخی از حلقات دولتی از گروه تروریستی داعش، میتواند نشانهای از تامین و تجهیز مخالفان دولت در جنگ علیه دولت باشد، زیرا اگر چنین نیست چرا دولت افغانستان درباره چنین اظهاراتی سکوت اختیار کرده است!
توانایی میزبان در مواجهه با سلولهای ترور
داعش خراسان در سال 2015 در افغانستان اعلام موجودیت کرد، به احتمال بسیار زیاد هیچگاه بیشتر از 10 هزار نیرو نداشته و به دلیل تلفات چندسال گذشته (پس از جنگ با طالبان در درزاب و تورابورا و...) احتمالا امروز بیش از 5 هزار نیرو ندارد و به شیوه سازمان منافقین در سالهای دهه 1360 در ایران تنها با ابزار تروریسم و ایجاد موجی از انفجارها و ترورها می تواند به حیات خود ادامه دهد، این گروه به دلیل اینکه مایل به فتح سرزمینی نیست و یا حداقل امکان آن را ندارد بهترین گزینه برای کشورهایی چون آمریکا است که به واسطه آنها پروژههای کلان خود را پیش ببرند.
در حال حاضر آمریکاییها در دو نقطه استراتژیک یعنی اوکراین و نیز غزه پس از طوفانالاقصی گیر افتاده و عبور از این انسداد نیاز به ایجاد تحلیلهای گمراه کننده در کشورهای رقیب دارد، راه افتاد ماشین ترور در کرمان و پس از آن در مسکو خط سیر اقدامات متضاد آمریکاییها با هدف امنیتی سازی منطقه را به خوبی تشریح میکند.
نکته قابل تامل آنکه داعش برای اجرای عملیاتهای بیرونی باید به یک سری آستانههای خاص در تواناییهای ساختاری و عملیاتی خود برسد. منظور از تواناییهای ساختاری، حضور یا تشکیل شبکههای انسانی در حوزههای سرزمینی یا جمعیتی است که داعش قصد دارد حوزه فعالیت خود را در آنجا گسترش دهد.
در این نقطه رفتار کشورهای میزبان این گروهک از اهمیت بالایی برخورددار است، متاسفانه دولت تاجیکستان در کنترل داعش خراسان از توانایی لازم برخورد نیست، در این وضعیت لازم است که کشورهای درگیر با ترور با اقدامات دیپلماتیک و امنیتی توانایی کشور میزبان را بالا ببرند، سفر سال گذشته دبیر شورای امنیت ملی کشورمان به دوشنبه و دیدار با مقامات این کشور اولین قدمها برای افزایش توانایی تاجیکستان بوده است.
برآوردهای تحلیلی درباره سلسله عملیاتهای داعش خراسان در سه کشور ایران، افغانستان و روسیه دارای چند نکته مهم است:
1- ناامن نشان دادن افغانستان بعد از روی کار آمدن طالبان و تصاعد و صادرات ترور به کشورهای منطقه و ایجاد مواجه مستقیم بین کشورهای درگیر با ترور با طالبان
2- اثر دولت تاجیکستان که با طالبان در تخاصم شدید قرار دارد و سعی دارد با درگیر کردن کشورهای منطقه خطر امارت اسلامی را بالا ببرد.
3- افزایش هژمونی آمریکا در منطقه و افزایش فشار برای ساخت پایگاه در آسیای مرکزی
4- کند کردن لبه عملیاتی و ایجاد سردرگمی اطلاعاتی و تحلیلی در کشورهایی مثل ایران و روسیه
5- هماهنگی میان داعش خراسان و دیگر جریانهای مخالف طالبان در افغانستان برای افزایش هرج و مرج با هدف بازگشت ناتو به افغانستان
در این چارچوب، طیفی از عملیاتهای بیرونی و درونی از سوی آمریکاییها برای داعش خراسان طراحی شده است، این طیف شامل یک گستره عملیاتی است که از عملیاتهای اعزامی محلی و عملیاتهای اعزامی فرامرزی تا عملیاتهای خارجی را شامل میشود.
مرور آمارهای عملیاتهای تروریستی نشان میدهد که داعش خراسان، بیش از هر شاخه دیگر داعش، عملیاتهای بیرونی خود را گسترش داده است. در اوایل سال 2020 که داعش خراسان رو به افول بود، تلاش کرد تا با پیاده کردن روش داعش در محیط منطقهای افغانستان و پاکستان و استفاده از طیف کاملی از عملیاتهای بیرونی، بار دیگر زمینه خیزش مجدد خود را فراهم کند.
در حال حاضر این سیکل بزرگتر شده و دامنه آن از کرمان تا مسکو افزایش یافته و به مرور شعاع آن بیشتر نیز خواهد شد، البته این افزایش شعاع به نوع نگاه آمریکاییها و ناتو به منطقه و تحولات آن دارد.
مروری بر وضعیت منطقه پس از ترور خونین در گلزار شهدای کرمان و پس از آن در قندهار و مسکو حکایت از آن دارد که مبارزه با تروریسم و عوامل خارجی نشر آنیک رابطه چند معلولی بوده و نیاز مشارکت بیشتر میان همسایگان دارد، محدود کردن کانالهای لجستیکی ترور، افزایش همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی میان همسایگان و فعال کردن پیمانهای منطقهای و اثرات اکولوژیک میتواند بخش زیادی از مسیرهای منتهی به رشد تروریسم را بسته و اقدامات سرویسهای معاند در تولدی ناامنی را کاهش دهد. شاید لازم باشد برای مهار داعش خراسان بار دیگر عملیاتی مشترک و منطقهای چون عملیات داعش زدایی در سوریه دوباره تکرار شود!