آیا چین موازنه قدرت خاورمیانه را تغییر داده است؟
توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین آزمونی برای قدرت و مهارت واشنگتن است. این چالشی است که ایالات متحده نمی تواند از عهده آن بربیاید.
به گزارش اقتصادنیوز، در اوایل ماه مارس، ایران و عربستان سعودی توافق کردند که روابط دیپلماتیک خود را پس از هفت سال بازگردانند و توافقی را با میانجیگری چین امضا کردند که از آن با عنوان توافقی موفقیتآمیز برای منطقه یاد میشود. این مسئله چگونه جایگاه ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه را تحت تأثیر و آن را تغییر می دهد؟ پیامدهای درجه اول و دوم تضعیف حضور و موقعیت ایالات متحده در خلیج فارس به نفع رقیب اصلی ژئوپلیتیک واشنگتن چیست؟
پیامد شکست کمپین «برون رفتن» چین
به نوشته نشنال اینترست، در حالی که برخی نزدیکی عربستان و ایران را یک موفقیت دیپلماتیک قابل توجه برای چین می دانند، برخی دیگر ادعا می کنند که این چیزی بیش از تلاش پکن برای وارد شدن به یک منطقه استراتژیک و بازی در نقش صلحساز نیست.
به هر حال، شکست کمپین «برون رفتن» چین، با هدف افزایش سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه زیرساختها در خارج از کشور، باعث ضرر چند میلیارد دلاری شد. دیپلماسی گرگ جنگجوی پکن، که در آن مقامات رفتار تهاجمی و توهین آمیز از خود نشان دادند، نتیجه معکوس داشت. با این حال، تنش بین رقبای اصلی سنی و شیعه خاورمیانه، توانایی چین را برای تقویت روابط انرژی در منطقه بهبود می بخشد، در حالی که رقابت قدرت های بزرگ در خلیج فارس ممکن است تنش ها را در آنجا افزایش دهد.
وقتی آمریکا خواب بود؛ پیروی سربازان از تاجران
ایالات متحده برای کمک به متحدان خود در برابر برنامه هستهای و منطقهای ایران با دردسر مواجه بود. همزمان، ایالات متحده اجازه داد تا روابطش با متحد دیرینه عربستان سعودی از بد به بدتر تبدیل شود. در تمام این مدت، چین در حال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه بود. بنابراین، در حالی که آمریکا در خواب بود، یک اصلاح مجدد در روابط قدرت در منطقه سرشار از انرژی آشکار شد.
آخرین تحولات در روابط سعودی - ایرانی از هیچ سر بر نیاورده است. چین از طریق افزایش تجارت و سرمایهگذاری در منطقه روابط سیاسی و اقتصادی قوی در خاورمیانه ایجاد کرده است. پکن با حفظ جریان نقدینگی ثابت، مشارکتهای اقتصادی را به مشارکتهای سیاسی تبدیل کرده است. همانطور که انگلیسی ها می گفتند: «سربازان از تاجران پیروی کردند».
ابزارهای استراتژیک پکن
چندین ابزار استراتژیک وجود دارد که چینیها از آنها استفاده میکنند: سازمان همکاری شانگهای به چندین کشور خاورمیانه مانند ایران و ترکیه به عنوان «شرکای مذاکرات» گسترش یافت. این رشد حساب شده یک شبه حاصل نشد. این نشان دهنده سرعت عمدی نفوذ فزاینده پکن است.
هدف اصلی برنامه سرمایهگذاری عظیم شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، ابتکار کمربند و جاده (BRI) دستیابی به منابع طبیعی در خاورمیانه و فراتر از آن است. قراردادهای اخیر تحت ابتکار کمربند و جاده شامل سه بندر - دو بندر در اسرائیل و یکی در امارات متحده عربی - است. هزاران مایل راه آهن و بزرگراه؛ دوازده قرارداد 5G؛ کارخانه تولید هواپیماهای بدون سرنشین و حتی یک پروژه توسعه در کانال سوئز به ارزش 8.5 میلیارد دلار، با سرمایه گذاری چین نزدیک به 5 میلیارد دلار در منطقه اقتصادی کانال. مجموع سرمایهگذاری چین در خلیج فارس 137.27 میلیارد دلار است، در حالی که بین سالهای 2005 تا 2021 به 213.9 میلیارد دلار در خاورمیانه رسیده است.
چین همچنین بزرگترین مشتری نفت عربستان سعودی و ایران است که علاقه پکن به پیشبرد توافق بین این دو و جایگاه آنها در میان ذینفعان اصلی ابتکار کمربند و جاده را توضیح می دهد. گفته شده چینیها با سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری طی 25 سال آینده در بخشهای بانکی، مخابرات، بنادر، راهآهن، بهداشت و درمان و فناوری اطلاعات ایران در ازای عرضه نفت ایران با تخفیف شدید موافقت کردهاند.
چالش قرن بیستویکم
حتی رهبرانی منطقهای که ممکن است با غرب دوست باشند، با توجه به منافع اقتصادی که کشورهایشان از طریق روابط با پکن می توانند به دست آورند، از نفوذ خزنده چین در مسائل منطقه ای عقب نشینی نخواهند کرد. ایالات متحده باید با عمق دسترسی مالی چین کنار بیاید و شاید برای مقابله با اهداف سیاسی روشن پکن استراتژی اتخاذ کند. ایالات متحده نه تنها برای منافع اقتصادی، بلکه برای امنیت منطقهای که مستقیماً بر امنیت ملیاش تأثیر میگذارد، در خاورمیانه سرمایهگذاری زیادی میکند. این سرمایهگذاریها آنقدر مهم هستند که با نادیده گرفتن تلاشهای حسابشده چین برای تضعیف نقش آمریکا به خطر میافتند.
تاثیر تجارت نفت و گاز بر سیاست منطقه آنقدر بزرگ است که نمیتوان نادیده گرفت. بازارهای انرژی برای روابط ژئوپلیتیکی مهم هستند - حتی اگر برخی از سهامداران ایالات متحده سیاست خارجی مستقل از اقتصاد هیدروکربنی را ترجیح دهند. در نهایت، تعامل با کشورهای خلیج فارس در تلاشهای آنها برای تنوع بخشیدن به اقتصادشان، که ایالات متحده در فناوریهای پیشرفته، فناوریهای اینترنتی، بهداشت، آموزش و سایر صنایع، چیزهای زیادی برای ارائه دارد، نیز مهم است.
با سفر شی جین پینگ به مسکو که وانمود می کند میانجیگری صلح بین روسیه و اوکراین است، بررسی نفوذ چین در مناطق استراتژیک جهان از جمله اروپا، خاورمیانه و آفریقا اهمیت پیدا می کند. رقابت آمریکا با چین در علم، فناوری، تجارت، دیپلماسی و امنیت جهانی به موضوع اصلی قرن بیست و یکم تبدیل شده است. توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین آزمونی برای قدرت و مهارت واشنگتن است. این چالشی است که ایالات متحده نمی تواند از عهده آن بربیاید.
همچنین بخوانید