ارکستری با قطعات دشوار و نوازندگانی مضطرب
ارکستر فیلارمونیک وستای اصفهان اواخر سال گذشته در تالار رودکی اجرایی را روی صحنه برد که رپرتوارش برای نوازندگانش بسیار دشوار بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اواخر اسفند 1402 تالار رودکی در آخرین اجرای سال میزبان ارکستر فیلارمونیک وستای اصفهان به رهبری پویا ولی خانی بود. آثاری که در این اجرا نواخته شد از آهنگسازانی از آمریکای جنوبی تا اروپا و روسیه و ایران را در برگرفته بود؛ از جمله آرتور مارکز مکزیکی، سرگی پروکفیف، یوهان اشتراوس، چایکوفسکی، فرید عمران و حسین دهلوی با قطعه بیژن و منیژه.
مروری بر آنچه در سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر گذشترپرتواری که هرچه اجرا جلوتر میرفت بیشتر به این نتیجه میرسیدیم که شاید اجرای این قطعات برای نوازندگان این ارکستر سخت و طاقت فرسا باشد. ارکستر از همان ابتدا با ریتم مشکل داشت. در قطعه نخست که «مارش رادنسکی» اثر یوهان اشتراوس بود ناهماهنگیهای ریتمیکی از همان ابتدا در بعضی بخشها دیده میشد.
اما پر اشتباهترین قطعه اجرای این کنسرت قطعه «دانزون» اثر آرتور مارکز بود که اجرای این قطعه برای خیلی از ارکسترهای زبده ایران چالش برانگیز است که متاسفانه نتهای مخدوش کم به گوش نمیرسید و در بعضی لحظات کوبهایها کاملاً از ارکستر عقب میافتادند. در این قطعه سازهای کوبهایها نقش پررنگی دارند.
این قطعه دارای حال و هوای موسیقی لاتین است و ریتم در موسیقی جنوب آمریکا اِلمان مهمی به شمار میرود. به همین دلیل درک صحیحی از ریتمهای لاتین پیش نیاز اجرای این قطعه است. که متاسفانه در این اجرا این حس به شنونده منتقل نمیشد. نوازنده ترومپت هم در طول اجرا در قسمتهای تکنوازی تعداد نتهای سالمی که اجرا کرد از انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد. به هر روی ارکستر فقط توانست قطعه را به پایان برساند.
در طول اجرا استرس و نگرانی در چهره بعضی از نوازندگان دیده میشد. در لحظهای از اجرا نگاهم به یکی از نوازندگان افتاد که در سکوتها دستش از اضطراب میلرزید و جالب اینکه نوازنده کناری سعی در آرام کردنش داشت.
بعضی از نوازندگان زهی از چهرهشان مشخص بود که در پایان قطعه گویا از نوازندگیشان راضی نبودند. که از نظر من این اضطراب در اجرا هم به منِ شنونده منتقل میشد. شاید باید قطعات راحتتری را برای این اجرا انتخاب میکردند. در قطعه بیژن و منیژه اثر حسین دهلوی پیتزیکاتوی زهیها هماهنگ نبود و در اجرای ترمولوها نوازندگان سرعت دست یکسانی نداشتند اما نکته مهم این اجرا این بود که سالن رودکی تقریباً به طور کامل پر شده بود و مشخص بود که خیلی از تماشاچیان از شهر اصفهان برای دیدن این اجرا به تهران آمده بودند.
ارکستر فیلارمونیک وستای اصفهان از ارکسترهای فعال کشور است و وجود ارکسترهای خصوصی در شهرستانهای کشور اهمیت زیادی برای ترویج شنیدن موسیقی ارکسترال در بین مردم دارد. این مورد که این اجرا از کیفیت قابل قبولی برخوردار نبود میتواند دلایل متعددی داشته باشد با یک اجرا نمیتوان فعالیت یک ارکستر را مورد نقد و بررسی قرار داد اما وجود این ارکستر آن هم در شهری که به هنر و فرهنگ معروف است را میتوان به فال نیک گرفت. اجرای ارکستر فیلارمونیک وستای اصفهان، در پایتخت، تجربهای ارزشمند برای نوازندگان جوان و مستعدِ این ارکستر است. امید که برنامهریزیهای درست این ارکستر و نوازندگانش روز به روز مجربتر و درخشانتر در عرصه موسیقی کشور فعالیت کنند که اتفاقی دور از دسترس نیست.
نوشته: فرید پریش