از گذشته تا امروز پدیده دیروز فوتبال جنوب
حدود 20 سال سن داشت که همه از ظهور پدیدهای از فوتبال جنوب کشور صحبت میکردند. پدیدهای که کاشتههایش با پای چپ عجیب به دل همه و علی دایی نیز نشست و او در همان سن کم ملیپوش شد.
خیلیها معتقدند فوتبال در ذات خوزستانیها است؛ فوتبالیستهایی که بیشتر آنها کارشان را از زمینهای خاکی شروع میکنند و مطرح نیز میشوند؛ مثل میلاد زنیدپور همان استعدادی که وقتی حدود 20 سال سن داشت از او به عنوان ظهور پدیدهای از فوتبال جنوب کشور یاد شد.
زنیدپور از 17 سالگی کار خود را در تیمهای پایه باشگاه فولادخوزستان آغاز کرد و خیلی زود به تیم بزرگسالان فولاد رسید ولی در سن 18 سالگی علیرغم میل باطنیاش، تیم شهرش را برای همیشه ترک کرد. زنیدپور 34 ساله طی 16 سال گذشته در تیمهای زیادی شاغل بوده است، از فولاد و سایپا و پیکان گرفته تا راهآهن و داماش و لیگ عراق و مالزی. همین سفرهایش به این شهر و آن شهر او را به مارکوپولوی فوتبال ایران نیز معروف کرده است. مارکوپولویی که اکنون در کشور مالزی پا به توپ است و فعلا هم قصد خداحافظی از فوتبال را ندارد.
گفتوگوی ایسنا را با "میلاد زنیدپور"، ملیپوش سابق فوتبال ایران میخوانید.
*میلاد زنیدپور چهار سالی است که ایران را برای فوتبال ترک کرده و اکنون در لیگ مالزی در آسیای شرقی به سر میبرد. آیا در این مدت فوتبال خوزستان را رصد کردهاید؟
همیشه فوتبال خوزستان را با توجه به این که فوتبال شهر و استانم است، دنبال میکنم و در جریان اتفاقات خوشایند و ناخوشایند آن در سالهای اخیر بوده و هستم. ابتدا باید در مورد تیمهای نفتی خوزستان بگویم که طی چند سال اخیر هیچوقت شرایط خوبی نداشتهاند. من از 17 سالگی در رده سنی بزرگسالان فولاد بازی کردم و تا آنجا که یاد دارم، تیمهای نفتی همیشه با مشکلات مالی، کملطفیها و بیمهریها رو به رو شدهاند و این جای تاسف دارد که در شهرها و استان نفتخیزی که بودجه کشور از آن تامین میشود، نمیتوانیم از این مهم در شرایط فوتبالیمان استفاده کنیم و یک تیم نفتی خوب داشته باشیم. آدم دلش از چنین وضعیتی که هر سال برای فوتبال خوزستان تکرار میشود، میگیرد و جای تاسف دارد که این موضوع به عادت تبدیل شده است. امیدوارم شرایط برای تیمهای نفتی خوزستان بهتر شود اما هر چه بیشتر امیدوار میشویم، دستمان هم به جایی برای بهبود شرایط بند نمیشود. به هر حال امیدوارم بودجهای به این تیمها تخصیص داده شود و این تیمها و شهرهای نفتی آرامش داشته باشند و بتوانند استعدادهای جدیدی را به فوتبال استان و کشور معرفی کنند.
*فصل نوزدهم را برای سه نماینده خوزستان چطور دیدید؟
فصل نوزدهم برای فولاد خوب بود زیرا رقابتهایی را که به خوبی آغاز نکرده بود با خوبی به پایان رساند. به نظرم اگر جواد نکونام نبود، فولاد هم نمیتوانست چنین نتیجهای را کسب کند. نکونام تجربه لازم برای کمک به فولاد را داشت و از آن نیز برای موفقیت این تیم استفاده کرد. همچنین به نظرم این فصل برای تیمهای نفتی خوب نبود زیرا نفت آبادان شرایط خوبی را برای خود ایجاد کرد اما در مابقی مسیر به دلیل رویارویی با حواشی ایجاد شده و تغییر در راس کادر فنی دچار چالش شد. در مورد نفت مسجدسلیمان هم باید بگویم که این شهر واقعا هیچ امکاناتی ندارد و مردم دلشان به هیچ چیزی جز فوتبال خوش نیست. نفتیها در لیگ نوزدهم از بعد فنی برنده مسابقات بودند اما از نظر مالی شرایط بدی داشت و اذیت شد. هر زمانی که اخبار نفت مسجدسلیمان را رصد میکردم، بازیکنان این تیم به دریافتیهایشان و شرایط باشگاهداری معترض بودند. به نظر من مسئولان عملکرد خوبی در زمینه حمایت از این تیم نداشتند.
*فوتبال خوزستان در حالی دچار چنین مشکلاتی در تیمهای نفتی است که لقب مهد فوتبال را به یدک میکشد و انتظار حمایت بیشتری از مسئولان است.
بله، نباید یادمان برود که خوزستان قطب فوتبال است اما به نظرم طی سالهای اخیر خلاف این موضوع در حال رقم خوردن است و در حال رفتن به سمتی هستیم که این لقب از ما گرفته شود. به نظر من در حق بازیکنان و مردم خوزستان کملطفی میشود.
*فوتبالتان را از تیم فولاد شروع کردید و از همین تیم نیز به تیمملی معرفی شدید، در این باره توضیح دهید.
من تمام ردههای تیم فولاد را بازی کردم و از همین تیم نیز به تیمملی جوانان ایران راه پیدا کردم و در جام ملتهای جوانان آسیا به میدان رفتم. یک سال هم در تیم بزرگسالان فولاد شاغل بودم اما میتوانم با جمله "نگذاشتند من در اهواز بمانم"، درباره حضور نداشتن بیشترم در تیم فولاد توضیح بدهم. من در سن 18 سالگی شهر خودم را ناخواسته ترک کردم و متاسفانه یکسری آدمها بودند که نمیخواستند من در باشگاه فولاد بمانم. اگر به گذشته برگردم میتوانم بگویم با بیمیلی و ناخواسته فولاد را ترک کردم و در عمل انجام شده قرار گرفتم. البته خیلی زود توانستم به سطح اول فوتبال ایران برگردم و راهی سایپا شدم و از همین تیم نیز توسط علی دایی به تیمملی بزرگسالان دعوت شدم.
*بعد از جدایی از فولاد، آنقدر در تیمهای مختلف بازی کردید که به مارکوپولوی فوتبال ایران هم معروف شدید.
من خیلی دوست نداشتم تیم عوض کنم اما متاسفانه سرنوشت برای من به این صورت رقم خورد که در تیمهای بسیاری پا به توپ شدم و به همین دلیل به من مارکوپولوی فوتبال ایران میگفتند. تغییر تیمهایم نیز ناخواسته بود و واقعا در عمل انجام شده قرار میگرفتم. من در تیمهای سایپا، پیکان، راهآهن، استیل آذین، داماش گیلان، سپاهان، ذوبآهن، ملوان، نفت آبادان، گسترش فولاد، نفت مسجدسلیمان، اربیل عراق و تیمهای مالزی و اندونزی بازی کردم.
*چرا در سن 18 سالگی فولاد را ترک کردید در حالی که تنها یک سال از فعالیت شما در این تیم میگذشت؟
من توسط آقای مایلیکهن در فولاد خوزستان با توجه به اینکه اعتقادی به من نداشت، بازیکن آزاد شدم و باشگاه نیز از مایلیکهن حمایت کرد و من مجبور به ترک باشگاه شدم. برای دو سال در سایپا مشغول به فعالیت بودم که بعد نیز مایلیکهن، سرمربی این تیم شد و در حالی که جزو بازیکنان ثابت سایپا و تیمملی بودم، من را در لیست بازیکنان قرار نداد. به هر حال با توجه به اینکه مایلیکهن اعتقادی به من نداشت مجبور شدم در حالی که سایپا تیم بزرگی بود و در آن تیم جا افتادم، آن را ترک کنم و در همان سال به صورت قرضی به تیم پیکان رفتم. البته این انتقال دائمی شد زیرا مایلیکهن سال بعد هم در سایپا ماند.
*و بعد از پیکان نیز راهی تیمهای دیگر شدید که گویا کمی بدشانس هم بودید.
از آن سالها خیلی گذشته است و بله به نظرم بدشانسی آوردم زیرا بعد از این موضوعات به تیم استیلآذین رفتم و در حالی که با استیلآذین قرارداد دو ساله داشتم با ایجاد حاشیههایی در این باشگاه، این تیم را هم ترک کردم و به داماش رفتم. متاسفانه آن اختلاس میلیاردی گریبانگیر باشگاه داماش شد و من مجددا در عمل انجام شده قرار گرفتم و از داماش نیز جدا شدم و همین مشکلات در آن سالها باعث شد که طی سه، چهار سال تمرکز لازم برای بازی در یک تیم نداشته باشم.
*زمانی که میلاد زنیدپور در سن 17 سالگی به فوتبال معرفی شد، خیلی زود از او به عنوان ظهور یک پدیده از جنوب کشور یاد کردند. پدیدهای که کاشتههایش با پای چپ، روزهای خوبی را در ذهن علاقهمندانش ثبت کرده است. اما چرا این استعداد به حقش آن طور که باید و شاید در فوتبال نرسید؟
خداوند آن پتانسیل را به من داده بود تا از مهارت شوتزنی استفاده کنم. خودم علاقه بسیاری به این موضوع دارم و همیشه تلاش میکنم که از این استعدادی که در توانم است، استفاده کنم. آن زمان اگر من یک مشاور خوب داشتم حداقل میتوانستم در تیمهای اروپایی بازی کنم. آن زمان دوران اوج من بود اما واقعا افرادی به من کملطفی کردند. البته نمیخواهم خیلی به گذشته برگردم و بگویم چه کسانی باعث شدند که من از دوران اوجم فاصله بگیرم ولی اگر آدمهایی در مسیرم قرار میگرفتند که مشاوران خوبی بودند، میتوانستم عملکردی بهتر از این داشته باشم. آن زمان راه و روش لژیونر شدن بسیار سخت بود و مثل الان نبود و تاکید میکنم اگر مشاوران خوبی داشتم حتما میتوانستم در تیمهای خوب خارجی، توپ بزنم. به هر حال اول مشاوران خوبی نداشتم و دوم اینکه خودم هم مقصر بودم.
*چرا به سختی موقعیت لژیونر شدن برای شما فراهم شد؟
من در سن 18 سالگی از شهر خودم خارج شدم و این برایم خیلی سخت بود و تجربه بازی و تنها زندگی کردن بیرون از شهر خودم را هم نداشتم. اما اکنون شرایط خیلی تغییر کرده است و بازیکنان راحتتر میتوانند به اهدافشان برسند. قبلا مسیرها آنچنان برای بازیکنان باز نبود. من فوتبال ایران را رصد میکنم و میبینم بازیکن شش، هفت بازی انجام میدهد و ترانسفر میشود اما آن زمان من با وجود اینکه یک هافبک بودم و هر فصل بیش از هشت گل به ثمر میرساندم، به سختی موقعیت لژیونر شدن برایم پیش آمد. بنابراین خیلی از شرایط دست به دست هم میدهد تا یک بازیکن پیشرفت کند یا نکند.
*چرا هیچ وقت علیرغم پیشنهاد از تیمهای سرخ آبی پایتخت در این تیمها توپ نزدید؟
خوزستانیها افراد سادهای هستند که خیلی زود هم اعتماد میکنند؛ من برای چهار، پنج سال از تیمهای استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشتم و حتی تا حدی با آن تیمها تمام کرده بودم اما اتفاقاتی میافتاد که حضورم در این تیمها منتفی میشد. به هر حال امیدوارم آدمهایی در مسیر زندگی افراد قرار بگیرند که بتوانند آدرس درستی به او بدهند و او را به درستی راهنمایی کنند. متاسفانه من در این زمینه خیلی بدشانس بودم و آن آدمهایی که باید در مسیرم قرار میگرفتند، قرار نگرفتند.
*و اما دعوت به تیمملی با علی دایی
سالی که در سایپا بودم توسط علی دایی به تیمملی دعوت شدم و حضورم در تیمملی در پیشرفتم بسیار تاثیر داشت. ناگفته نماند که من آن زمان با سایپا در باشگاههای آسیا عملکرد واقعا فوقالعادهای داشتم و توانستم گل آسیایی نیز به ثمر برسانم و حتی آن سال در لیگ برتر به عنوان جوانترین و پدیده لیگ ایران معرفی شدم. آن موقع کارنامه قابل قبولی داشتم که علی دایی هم به من اعتماد کرد. به هر حال لطف خدا و علی دایی شامل حال من شد و به تیمملی دعوت شدم. البته بعد از آن نیز توسط افشین قطبی و کیروش به تیمملی ایران دعوت شدم. میتوانستم بیشتر از اینها برای تیمملی ایران بازی کنم و بیشتر از 25 بازی ملی در کارنامهام داشته باشم ولی هم خودم و افرادی که پیش روی من بودند و به من مشاوره میدادند، در این موضوع تاثیرگذار بودند.
*به خاطر فرصتهایی که از دست دادید، پشیمان هستید؟
من میتوانستم راه درستتری را انتخاب کنم ولی فقط کمی بیتجربگی کردم. نمیتوانم بگویم پشیمان نیستم و آن سالها را فراموش کردم ولی اگر به آن سالها برگردم و میتوانستم از مشاوران بهتری استفاده کنم، حتما اکنون در بارسلونا بازی میکردم.
*سطح فوتبال ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
10 سال پیش کیفیت فوتبالیستهای ایرانی خیلی بهتر بود اما اکنون بازیکنانی داریم که با زدن سه گل با تیمهای سرخابی پایتخت قرارداد میبندند. 10 سال پیش تا بازیکنی آقای گل نمیشد نمیتوانست در استقلال یا پرسپولیس بازی کند. به نظر من سطح فوتبال ایران و فوتبالیستهای ایرانی پایین آمده است.
*منع ورود خارجیها چقدر در کیفیت فوتبال ایران تاثیرگذار خواهد بود؟
صد درصد این موضوع روی کیفیت فوتبال ایران تاثیرگذار خواهد بود. اگر بخواهیم به گذشته برگردیم آقای نناد نیکولیچ من را به فولاد خوزستان آورد و خدمتی که او به فوتبال فولاد خوزستان کرد شاید تا 50 سال دیگر کسی نتواند چنین خدمتی به این باشگاه داشته باشد و این را قول میدهم. بنابراین نمیشود از برزیل و اروپا بازیکن خارجی وارد فوتبال ایران نشود، در حالی که این نفرات میتوانند به پیشرفت و کیفیت فوتبال ایران کمک کنند. من با قانون منع ورود خارجیها به فوتبال ایران مخالف هستم.
من اکنون در کشور مالزی بازی میکنم و آدم نباید خودش را گول بزند زیرا مالزی یک کشور سطح دو فوتبال آسیا محسوب میشود اما از نظر تکنولوژی و برنامهریزی از فوتبال ایران خیلی جلوتر است. به هر حال منع ورود خارجیها باعث میشود استعدادهای ایرانی از بین بروند زیرا در همین سطح فعلی باقی خواهند ماند. در گذشته یک بازیکن مدیر برنامه داشت و فقط به مدیر برنامهاش پول میداد اما اکنون یک بازیکن اگر بخواهد با یک باشگاه قرارداد ببندد باید به پنج نفر درصد بدهد تا قراردادش منعقد شود و این هم شامل بازیکنان باکیفیت و بیکیفیت ایران میشود.
*وضعیت فعلی فوتبال ایران را چطور میبینید؟
حتی آنهایی که ورزش نمیکنند خیلی راحت میتوانند در خصوص وضعیت فوتبال ایران نظر بدهند. باید بگویم در حال حاضر برنامهای برای فوتبال ایران وجود ندارد. ما چه در رده پایه تیمهای ملی و چه باشگاهی برنامهای نداریم. فوتبال ایران بیمار است و متاسفانه فوتبال رابطه شده است و اگر در این فوتبال رابطه و زد و بند خوب نداشته باشی، نمیتوانی کاری انجام دهی. یعنی هر کسی که زور و رفیق دارد در این فوتبال هست. من اکنون 34 سال دارم و به یک مربی ایرانی گفته شده بود که آیا قصد نداری میلاد زنیدپور را جذب کنی؟ که گفته بود نه او دیگر پیر شده و جالب است که همین مربی تا سن 38 سالگی همبازی من در یکی از تیمهای لیگبرتری بود. آن زمان هر چه به او میگفتیم که دیگر کافی است و خود را بازنشسته کن، تاکید داشت که میتوانم بازی کنم و جالب است که اکنون در مورد من چنین اظهارنظری دارد.
*چرا میلاد زنیدپور هرگز به تیم فولاد برنگشت؟
خیلی دوست داشتم به فولاد برگردم و در تیم شهرم بازی کنم و این جزو آرزوهای من است که یک روز در شهر خودم و تیم فولاد بازی کنم اما متاسفانه دیگر این اتفاق نیفتاد و هر وقت خواستم در فولاد بازی کنم، اتفاقاتی رخ میداد که نمیشد و این هم به اختلاف سلیقهها مربوط میشود. در این سالهایی که از فوتبال ایران دور بودم، پیشنهادهایی از تیمهای ایرانی داشتهام اما خودم نخواستم دیگر در تیمهای ایرانی بازی کنم زیرا شرایطی که در فوتبال ایران میبینم مناسب نیست و تا آنجا که میتوانم بیرون از ایران بازی میکنم و اگر شرایط در خارج از ایران برایم فراهم نباشد، به کشور برمیگردم. فعلا هم میخواهم فوتبال بازی کنم و تا هر زمانی که شرایطم اجازه این کار را بدهد به فوتبالم ادامه خواهم داد.
*از استعدادهای فوتبال خوزستان، جایی که خودتان به فوتبال کشور معرفی شدید هم بگویید.
روز به روز تعداد استعدادهای خوزستانی کمتر میشود. زمینهای خالی تبدیل به زمین مصنوعی شدهاند. خود من از پنج سالگی فوتبالم را از زمینهای خاکی آغاز کردم اما اکنون شما یک بچه پنج ساله را در زمینهای خاکی نمیبینید. امیدوارم نگاه آموزشی در بعد فوتبال به استعدادها تغییر کند و دوباره شاهد استعدادهای تکنیکی باشیم. متأسفانه اکنون روند کاری ماشینی شده است و میخواهند طبق آن ویدئویی که مثلا مربوط به فوتبال اسپانیا است، با استعدادها تمرین کنند که این یک مشکل محسوب میشود و مانع از رشد استعدادها خواهد شد. میلاد میداوودی، احمد آلنعمه و عادل کلاهکج، فوتبالیستهایی هستند که در زمینهای خاکی بازی کردند و همین باعث شد که این استعدادها بتوانند 10 تا 15 سال در سطح اول فوتبال مملکت توپ بزنند. من در حال حاضر استعدادهای خوزستانی را کم میبینم. خوزستان دیگر مهد فوتبال نیست. اگر به نسل حسین کعبی، ابراهیم میرزاپور، ناجی بداوی و جلال کاملیمفرد نگاه کنید، میبینید که این بازیکنها چقدر در سطح ملی دوام آوردند. اما متاسفانه اکنون بازیکنی از خوزستان نداریم که بازیکن تیمملی شود و شاید هم خود بازیکن مقصر نباشد.
به نظر من استعدادها در فوتبال خوزستان در حال محو شدن هستند و این به سیاست باشگاهها برمیگردد. زمان آقای رضائیان در باشگاه فولاد فوقالعاده کار میشد و ما بازیکنان را از تیمهای پایه به تیم بزرگسالان آوردند و به ما بازی دادند و همین باعث شد یکی مثل میلاد زنیدپور از تیمهای دیگر نیز پیشنهاد داشته باشد. اما الان بازیکنانی داریم که یک سال در تیمهای دیگر بازی میکنند اما دیگر خبری از آنها نمیشنویم.
از وضعیت تیم فعلیتان در مالزی هم بگویید.
من چهار سال است که از فوتبال ایران خارج شدهام و اکنون در ساراوا یونایتد مالزی شاغل هستم. آخرین حضور من در فوتبال ایران همراه با تیم گسترش فولاد بود که به خاطر آقای فیروز کریمی در آن تیم بازی کردم. این را هم بگویم که معتقدم کریمی جزو چهار مربی فنی برتر فوتبال ایران است و من هم دوست داشتم با او کار کنم. یک نیمفصل با گسترش تبریز بازی کردم و بعد هم ایران را ترک کردم و ترجیح دادم خارج از ایران فوتبال بازی کنم.
امسال هم سال خیلی بدی بود و کرونا تمام برنامههای ما را برهم زد. البته مردم کشور مالزی بسیار رعایت میکنند و حتی رییس جمهور این کشور گفت فوتبال تعطیل شود زیرا اگر مردم یک سال فوتبال بازی نکنند، کمتر میمیرند. اکنون هم در حال انجام بازیهای دور رفت لیگ یک مالزی هستیم و دور برگشت برگزار نخواهد شد. تیم ما در میانههای جدول قرار دارد اما در مجموع فوتبال به نوعی در این کشور تعطیل شده است. در کشور مالزی سلامتی برای مردم خیلی از مسائل دیگر اهمیت دارد. بعد از پایان این مسابقات به ایران برمیگردم و بازیکن آزاد محسوب میشوم و در مورد آینده تصمیم خواهم گرفت. به احتمال خیلی زیاد مجددا به مالزی برگردم. دنیای فوتبال در مالزی با جاهای دیگر متفاوت است.
در مجموع از شرایط بازی در مالزی راضی هستید؟
من در مالزی راحت هستم و شاید خیلیها که من از آنها به عنوان تماشاگرنما یاد میکنم بگویند مگر مالزی جایی است که تو در آن جا بازی میکنی؟ اما برخی که از نظر فنی به قضیه نگاه میکنند، کارم را تایید میکنند. به نظر من بازیکنی که از کشور خودش خارج میشود و در جایی دیگر فوتبال بازی میکند، یعنی توانمند است و فرقی نمیکند که در کدام تیم خارجی بازی کند.
و صحبت پایانی...
میخواهم از تجربیات خوبم در فوتبال بگویم؛ اینکه توانستم با آدمهای بزرگی همبازی شوم، باعث شد چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرم. اکنون نیز تجربیات خوبی دارم که مطمئنا در آینده نزدیک، بسیار به درد من خواهند خورد.
گفتوگو از: پریسا زنگنهمنش - ایسنا
انتهای پیام