جمعه 25 آبان 1403

استاد بازی ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه ای

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
استاد بازی ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه ای

در طول بیست‌وچهار ساعت، کیسینجر هم توسط مایر و هم اسد تنبیه شده بود. هنگامی‌که هواپیمای او در آن عصر به سمت پایین سواحل مدیترانه حرکت می‌کرد، کیسینجرِ متنبه مشتاقانه منتظر تعامل آسان‌تر با سادات بود. او در اسکندریه، دومین شهر مصر فرود آمد. این شهر که در دوران باستان توسط اسکندر بزرگ تاسیس شد، برای یک هزاره پایتخت مصر و مرکز مهم تمدن هلنیستی بود که کتابخانه‌ای بزرگ با مجموعه عظیمی از...

برای تقویت و روان‌تر کردن گفت‌وگو، کیسینجر با طرح یک بسته تسلیحاتی 180میلیون دلاری برای مصر، علاوه بر تجهیزاتی که مروان از سیا برای مسائل امنیتی ریاست‌جمهوری دریافت می‌کرد، شروع کرد. این فهرست شامل این موارد بود: بمب، موشک‌های تاو، ماوریک و والی، بیست‌وچهار هلی‌کوپتر Huey B و شانزده فروند فانتوم اف4. هیچ راه محتملی وجود نداشت که کنگره چنین فهرستی را تایید کند. بنابراین کیسینجر پیشنهاد یک عملیات با پرچم دروغین را مطرح کرد که در آن تسلیحات به عربستان سعودی فروخته و به مصر منتقل شود. کیسینجر به سادات درباره اطلاع‌رسانی درباره این رابطه تسلیحاتی جدید به دیگر رهبران عربی هشدار داد؛ زیرا در صورت فاش شدن آن، «به ویرانی سیاسی من در آمریکا منجر خواهد شد» و بی‌تردید چنین خواهد شد، با توجه به اینکه 6ماه قبل از آن مصر جنگی را علیه اسرائیل آغاز کرده بود. در واقع، تحویل بسته کیسینجر سال‌ها طول کشید؛ اما این فهرست در زمانی که اتحاد جماهیر شوروی ارسال تسلیحات به مصر را قطع کرده بود، به‌عنوان نامه‌ای غیررسمی عمل کرد. سادات ابراز خرسندی فراوان کرد؛ فهمی می‌گوید که یک کلمه از آن را باور نکرده است.

اکنون کیسینجر طرح قنیطره دایان را به‌عنوان ایده خود ارائه کرد و از سادات خواست که همچنان آن را به اسد نگوید. کیسینجر عکس ماهواره‌ای قنیطره را به اسد نشان و توضیح داد که چگونه می‌توان بخش قابل‌توجهی از شهر را به سوری‌ها بازگرداند. کیسینجر خاطرنشان کرد که دایان از سوری‌ها می‌خواست نیروهای خود را حدود دو کیلومتر از خطوط کنونی خود خارج کنند و اسرائیل باید تپه‌های اطراف قنیطره را برای محافظت از شهرک‌ها حفظ کند. سادات برای هر ایده، پاسخ‌های یک‌کلمه‌ای به او داد: «غیرقابل‌تصور!» و «احمقانه!» او به آخرین گفت‌وگوی فیلد مارشال اسماعیل با اسد اشاره کرد که در آن رهبر سوریه بر قلمروی فراتر از خط 6اکتبر اصرار داشت. با‌وجوداین، سادات فکر می‌کرد که اگر سوری‌ها قنیطره را به‌طور کامل و چیزی فراتر از آن دریافت کنند، می‌توان این ماجرا را مدیریت کرد. سادات سوگند یاد کرد که هر چیزی مانند آن، او را قادر می‌سازد تا «100 درصد» از آن پشتیبانی و حمایت اعراب را تضمین کند. سادات پرسید که آیا خط نظامی اسرائیل به عقب برخواهد گشت یا خیر؟ کیسینجر در پاسخ از برداشت دایان استفاده کرد. سادات مشتاق‌تر شد: «با این برداشت، فکر می‌کنم شما آن را خواهید داشت.» آنها موافقت کردند که هارولد ساندرز و مروان را برای اطلاع‌رسانی به رهبران در عربستان سعودی، کویت و الجزایر بفرستند و سیگنالی عمدی از مشارکت مصر و آمریکا ارسال کنند. در همین حال، کیسینجر به دیدار ملک حسین در امان می‌رفت.

دوشنبه، 6مه1974، بیت‌المقدس. کیسینجر عصر از امان بازگشت و با مایر در دفتر نخست‌وزیری دیدار کرد؛ زیرا معترضان اعتصابِ غذا کننده در خارج از محل اقامت او چادر زده بودند. آنها پلاکاردهایی را تکان می‌دادند که از کیسینجر می‌خواستند قنیطره را رها نکند. یک شهر ارواح که پیش‌ازاین تعداد کمی از اسرائیلی‌ها یا عرب‌ها می‌توانستند آن را روی نقشه پیدا کنند، ناگهان برای هر دو طرف اهمیت کیهانی پیدا کرد. ماهیت درگیری اعراب و اسرائیل به‌گونه‌ای است که آنچه یک‌طرف می‌خواهد بلافاصله برای طرف دیگر غیرقابل‌قبول می‌شود. این‌بار آنها در اتاق کابینه در دفتر نخست‌وزیری تشکیل جلسه دادند. به‌عنوان بخشی از تاکتیک‌های مذاکراتی‌شان، کابینه اسرائیل در غیاب کیسینجر نقشه‌ای را تصویب کرده بود که بسیار کمتر از انتظارات او بود. این نقشه قنیطره را تحت نظارت سازمان ملل به دو قسمت تقسیم کرد: منطقه شرق جاده اصلی تحت مدیریت غیرنظامی سوریه خواهد بود؛ غرب جاده تحت مدیریت غیرنظامی اسرائیل. کیسینجر گفت این نقشه کاملا توسط سعودی‌ها و مصری‌ها رد خواهد شد؛ آنها تنها در صورتی حاضر خواهند بود که اسد را تحت‌فشار قرار دهند که تمام قنیطره به او پیشنهاد شود. او گفت که حتی ایالات‌متحده نیز برای حمایت از طرح جدید اسرائیل مشکل خواهد داشت. دایان به این واقعیت اشاره کرد همان‌طور که کیسینجر خواسته بود، نیروهای اسرائیلی در غرب قنیطره خواهند بود. کیسینجر اصرار داشت که اسرائیل باید تمام قنیطره را رها کند.

آنها در این مرحله این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند تا اینکه سرانجام گور گفت درحالی‌که باید تپه‌ها را حفظ کنند، می‌توانند بین آنها حرکت کنند. دایان موافقت کرد که ممکن است بین تپه‌ها یک «خط فرورفتگی» وجود داشته باشد. کیسینجر پاسخ داد: «عالی». همان‌طور که او [کیسینجر] در خاطرات خود می‌گوید، «زمانی که اسرائیلی‌ها خط دفاعی خود را به غرب قنیطره منتقل کردند، واضح بود که مذاکرات بر سر مسائل کوچک‌تر شکست نمی‌خورد.» او توضیح می‌دهد که «در دیپلماسی، اولین پیشرفت بسیار مهم است.» کیسینجر که هیجان‌زده بود، بلند شد و به شکلی خلاصه گفت: آنها باید نقشه‌ای تهیه کنند که خط نظامی اسرائیل و خط نظامی سوریه را نشان می‌داد که در آن اسرائیل سنگرهای خود را روی تپه‌ها نگه می‌دارد. اما او به آنها گفت، «تا آنجا که می‌توانید [خط را] مستقیم و تا جایی که می‌توانید عمیق نشان دهید.» آلون شکایت کرد که کیسینجر انتظار دارد اسرائیل یکی پس از دیگری امتیاز بدهد. کیسینجر به او یادآوری کرد که تا کجا پیش رفته‌اند: «اگر 6ماه پیش به شما می‌گفتم که تا ماه مه تمام چیزی که درباره آن صحبت می‌کنید... یک کیلومتر با خط 6اکتبر فاصله دارد، بسیار سپاسگزار می‌بودید.» او فکر می‌کرد که شانس خوبی برای قبولاندن این خط وجود دارد «اگر به‌طور باورنکردنی کج‌ومعوج به نظر نمی‌رسید.»

--> اخبار مرتبط
استاد بازی ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه ای 2