دوشنبه 5 آذر 1403

استفاده از فناوری نانو برای رسانش مهارکننده‌های اتوفاژی، نوآوری در درمان سرطان

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
استفاده از فناوری نانو برای رسانش مهارکننده‌های اتوفاژی، نوآوری در درمان سرطان

اتوفاژی یک فرایند سلولی است که طی آن مواد زائد مختلف که در سلول جمع شده‌اند به مواد مغذی بازیافت شده و سپس از آنها برای رشد، ترمیم و سوخت‌رسانی استفاده خواهد شد. این واژه از پیشوند یونانی (auto) به معنی " خود " و (phagy) به معنی " خوردن " تشکیل شده است، به عبارتی معنی این واژه " خود خواری " است.

به‌گزارش ایسنا، فرایند اتوفاژی نه تنها باعث حفظ سلامتی می‌شود، بلکه به‌طور مطلق یک فرایند ضروری و حیاتی است. به همین دلیل است که این فرایند مدام در هر سلولی از بدن همیشه در حال رخ دادن است و هنگامی که این فرایند مختل شود، شما می‌توانید مستعد پذیرش انواع بیماری‌ها شوید.

اتوفاژی یک مکانیسم اساسی فیزیولوژیکی است و در مکانیسم‌های بسیاری از بیماری‌ها از جمله سرطان‌ها، تخریب عصبی، نارسایی قلبی و... نقش دارد. استفاده از فناوری نانو برای رسانش القا کننده‌ها و مهارکننده‌های اتوفاژی می‌تواند نوآوری در درمان سرطان و بازسازی سلول‌های عصبی باشد.

دکتر "سعید قوامی" متولد 7 شهریور 1344 در مشهد بوده که در سال 1989 میلادی لیسانس شیمی را از دانشگاه شیراز و کارشناسی ارشد و دکتری در بیوشیمی بالینی را به ترتیب در سال‌های 1992 و 2004 از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرده است.

وی از سال 1992 تا 2004 مدرس و استادیار پیشین دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بوده و پس از رد درخواستش برای انتقال به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، برای دوره پسا دکتری به کانادا رفت. از سال 2004 تا 2013، سه دوره پسادکتری و دو دوره آموزش دانشجویی را در دانشگاه مانیتوبا، دانشگاه ملی ایرلند و دانشگاه کالیفرنیا انجام داده و دوره پسا دکتری وی بر روی کاربرد آپوپتوز، اتوفاژی، پروتئین تانخورده (UPR) در تنظیم سرنوشت سلول متمرکز بود و برنامه تحقیقاتی فعلی این پژوهشگر بر تنظیم فنوتیپ سلولی از طریق هدف قرار دادن اتوفاژی و UPR در دپارتمان آناتومی انسان و علوم سلول، دانشگاه مانیتوبا متمرکز است.

دکتر قوامی دریافت کننده تعدادی جوایز بسیار معتبر از جمله جایزه پسا دکتری "CIHR/GSK /CLA" (شماره 1 در کانادا، 2007)، جایزه توسعه شغلی "Parker B Francis" (10 نفر برتر در آمریکای شمالی، 2009)، جایزه ستاره تحقیق از مرکز علوم و نوآوری "ATS " (سال 2017)، جایزه محققان نوپا "CIHR/CCS/OICR" در سال 2017، و جایزه مادام العمر دفتر ریاست جمهوری ایران برای کمک به علوم در ایران (2018) بوده است. وی بیش از 230 مقاله منتشر کرده ((google scholar: >19,500 citation, h-index 53) (scopous > 12,800 citations, h-index 45)) و در میان 1% دانشمندان پر استناد در سال‌های 2019 و 2020 قرار گرفته است.

انتشارات اخیر این پژوهشگر در 6 ماه گذشته پنج بار به‌عنوان جلد مجلات انتخاب شده‌اند در حالی‌که براساس پایگاه "Web of Science" شش مقاله اخیر در میان "مقالات داغ" قرار گرفته است.

وی در حال حاضر "دانشیار" دپارتمان آناتومی انسان و علوم سلول دانشگاه "مانیتوبا" کانادا، استاد افتخاری و بنیانگذار مرکز تحقیقات اتوفاژی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشگاه علوم پزشکی تهران، استاد افتخاری دانشکده فناوری "کاتوویس" لهستان بوده و همچنین ادیتور دستیار مجلات "BBA-Mol Basis of Disease"، "Neurobiology Molecular"، "BB Reports" و "IJMS" است.

از این رو ایسنا برآن شد تا با دکتر" سعید قوامی" دانشیار دپارتمان آناتومی انسان و علوم سلول دانشگاه "مانیتوبا" کانادا و پژوهشگر برتر در این زمینه گفت‌و گویی صمیمی ترتیب دهد.

 آیا می‌توانید در مورد پیشرفت‌های اخیر در زمینه توسعه دارو با استفاده از فناوریهای جدید مانند کشت سلولهای سه بعدی و مفهوم بدن بر روی تراشه و مطالعات تحقیقاتی جذاب خود در این زمینه به مخاطبان ما بگویید؟ لطفا در مورد چگونگی تأثیر این فناوری‌ها بر توسعه داروها توضیح دهید؟ از سال 2015 همکاری با پروفسور محسن اکبری و همچنین پروفسور مدرکیان و بعدا با پروفسور احمدی را آغاز کردم. این همکاری ها در مورد مدل تومور - بر روی - یک تراشه و رسانش نانو داروها به سلول های سرطانی بود. من شدیدا اعتقاد دارم، مدل تومور - بر روی - یک تراشه یک مدل پیش بالینی قوی برای توجیه نیاز به شروع فاز اول آزمایشات بالینی است. این مدل ها می توانند به طور موثری ارگانیسم های زنده را تقلید کنند و اگر به درستی طراحی شوند، مدل بهتری نسبت به مدل های حیوانی هستند. علاوه بر این، استفاده از نانوحامل‌ها ابزاری قدرتمند برای آینده دارورسانی هدفمند برای به حداقل رساندن عوارض جانبی داروها خواهد بود.

شما به عنوان یکی از برجسته‌ترین دانشمندان علوم اتوفاژی در سراسر جهان شناخته می‌شوید. لطفا به ما بگویید که چگونه فناوری‌های مطرح شده در سوال شماره 4 از مزایای توسعه درمان برای بیماری‌های مختلف محسوب می‌شود؟ اتوفاژی یک مکانیسم اساسی فیزیولوژیکی است و در مکانیسم های بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان ها، تخریب عصبی، نارسایی قلبی و... نقش دارد. استفاده از فناوری نانو برای رسانش القا کننده ها و مهار کننده های اتوفاژی می تواند نوآوری در درمان سرطان و بازسازی سلول های عصبی باشد. به عنوان مثال، رسانش تعدیل کننده های اتوفاژی به سلول های مقاوم در برابر شیمی درمانی می تواند بصورت بالقوه برای غلبه بر مقاومت سلول های سرطانی در برابر شیمی درمانی بکار گرفته شود. از سوی دیگر، رسانش القا کننده های اتوفاژی برای بیماری آلزایمر می تواند یک هدف بالقوه برای درمان بهتر این بیماری باشد. مزیت رسانش هدفمند بدیهی است و از تعدیل اتوفاژی در سلولهای طبیعی جلوگیری می کند زیرا اتوفاژی برای بقای سلول ضروری است.

 آیا اخیرا روی COVID-19 کار کرده‌اید؟ نقش اتوفاژی در این زمینه چیست؟ اتوفاژی همچنین در تنظیم پاسخ سلولی به عفونت ویروسی نقش دارد. من از سال 2010 روی نقش اتوفاژی در تنظیم عفونت ویروس آنفلوانزا و عفونت HBV/HCV کار کرده ام. (Yeganeh et al, 2015, JP-Lung, IF 4.9, >50 citations, Yeganeh et al, 2015, WJG, IF 5.7, >40 citations, Yeganeh et al, BBA-Mol Cell Research, 2018, >50 citations). با شروع بیماری همه گیر COVID-19، ما تحقیقاتی در مورد COVID-19 و اتوفاژی انجام داده ایم و اولین فرضیه را در این زمینه ارائه داده ایم (Shojaei et al, 2020, Virulence, IF 5.8, >30 citations). ما همچنین برخی آزمایشات را در ایران بر روی تأثیر استاتین ها بر علائم COVID-19 انجام دادیم و نشان دادیم که استفاده از استاتین ها می تواند اثرات مثبت بالقوه ای بر عملکرد ریه بیماران COVID-19 داشته باشد (Peymani et al, Translational Medicine Communications, 2021, Nature/Springer, >10 citations). ما معتقدیم که اتوفاژی در تکثیر و زهراگینی SARS-COV-2 از طریق ویروفاژی بالقوه، اتوفاژی ترشحی و تنظیم پاسخ ایمنی به عفونت ویروسی نقش دارد.

توسعه فناوری برای پیشرفت دارو در ایران را چگونه می بینید؟ من کاملا معتقدم که ایران یکی از رهبران توسعه دارو با تمرکز بر فناوری نانو است و اگر بودجه مناسبی را فراهم کنند، دانشمندان ایرانی کارهای بزرگی انجام خواهند داد.

آیا می‌توانید به عنوان یک دانشمند موفق ایرانی - کانادایی به ما بگویید چرا مهاجرت کرده‌اید؟ اگر دلیلی فراتر از نگرش شخصی وجود دارد، آیا فکر می‌کنید مشکل در سال‌های اخیر به طور جزئی یا کامل حل شده است؟ در 17 سال گذشته، ایران دوست داشتنی خود را حمایت کردم و سعی کردم نماینده خارق العاده‌ای برای آن باشم. من قادر به ایجاد دو مرکز بین المللی در ایران (شیراز و تهران) و کمک به چندین دانشمند و دانشجوی تحصیلات تکمیلی ایرانی بوده‌ام.

بهترین و تأثیرگذارترین اساتید دوران تحصیل خود را معرفی کنید؟ چه تاثیری داشتند؟

در هر دوره از زندگی من مربیانی دارم که به‌طور قابل توجهی بر زندگی من تأثیر گذاشته‌اند به‌طوریکه در دوره دبیرستان آقای جلالی استاد شیمی که مرا از عشق به شیمی هیجان زده کرد، در مقطع کارشناسی من دو مربی داشتم که زندگیم را به طور قابل توجهی تغییر دادند و آینده من را در علم تعیین کردند که یکی از آنها استاد احمد بنی‌هاشمی بود و او به من کمک کرد تا یک ترم مرخصی بگیرم که این کار باعث نجات کل زندگی علمی من شد در غیر این صورت من هرگز نمی‌توانستم دوره تحصیلات تکمیلی خود را ادامه دهم و دیگری استاد محمود ایپاکچی بود که پروفسور ایپاکچی اولین پروژه علمی را هنگامی که دانشجوی سال چهارم بودم به من داد و این پروژه در مورد سنتز رنگهای پایه گوگرد بود که این پروژه علاقه وافر به تحقیق در من ایجاد کرد و این آغاز زندگی تحقیقاتی من است. زمانی که من در تحقیقات جنگ جهاد سازندگی فعالیت داشتم آقای مأموری که یک شیمیدان بود، آنجا را مدیریت می‌کرد و به من امکان کار در پروژه "سنتز" یک پلیمر را داد که برای صنعت ماهیگیری در دریای خزر مهم بود که توانستم فرمول را پیدا کنم و پروژه 100% موفقیت‌آمیز بود. این پروژه در سال 1372 به عنوان پروژه برتر ایران مورد تقدیر قرار گرفت. اما متأسفانه من کسی نبودم که جایزه را دریافت کردم زیرا جهاد را برای دوره کارشناسی ارشد ترک کرده بودم.

در دوران کارشناسی ارشد، استاد راهنما دوم من، پروفسور رضا ملک زاده، به من اعتماد کرده و آزادی کامل داده بود تا بتوانم برای اولین بار در ایران فنوتیپ آنتی تریپسین آلفا 1 را ایجاد کنم. این آغاز معرفی من به جامعه علمی بین المللی بود (سال1992) و توانستم با رهبر این زمینه در دنیا (پروفسور Magne K Fagerhol) ارتباط برقرار کنم. او همچنین به من اعتماد کرد و استاندارد فنوتیپی این پروتئین را برای من ارسال کرد که توانستم آن را برای اولین بار در ایران راه اندازی کنم. بعد از حدود 25 سال، آنها هنوز هم ستاپ من را برای تحقیق در این زمینه استفاده می کنند! استاد راهنمای دوره دکتری (استاد فاطمه کرمی تهرانی) 100% آزادی اجرای پروژه دکتری را به من داده بود وبا چندین همکاری بین المللی از جمله با پروفسور Claus Kerkhoff (خدا رحمتش کند، دانشگاه مونستر آلمان) و پروفسور Walter J Chazin (دانشگاهVanderbilt، ایالات متحدهآمریکا) آن را انجام دادم. پروژه من بر روی اثر ضد سرطانی S100A8/A9 (Calprotectin) متمرکز بود که توانستم با همکاری تیم بین المللی خود چندین اثر این پروتئین را کشف کنم. مقاله پایان نامه دکتری من درمجله Journal of Leukocyte Biology (ضریب تاثیر: 6/4، > 150استناد) منتشر شده است و همچنان جزو 5 مقاله پراستناد دانشگاه است. بر اساس عملکرد عالی من، پروفسور Kerkoff مرا به همکاران خود پروفسور Marek Los معرفی کرد تا در آزمایشگاه خود یک موقعیت بورس تحصیلی پسا دکتری به من ارائه دهد. استاد برجسته پسا دکتری من پروفسور Marek Los بود. او به من اعتماد کرد و پیشنهاد یک موقعیت شغلی در آزمایشگاه خود را داد، گرچه من فقط 1 مقاله در CV خود داشتم. من دو سال ونیم در آزمایشگاه او بودم و او دیدگاه علمی مرا ساخت همچنین من قادر به کشف موارد زیادی در آزمایشگاه وی از جمله تکثیر و اثر اتوفاژی S100A8/A9، القای مرگ سلول TNF از طریق BNIP3 و کشف اثر ضد سرطانی پپتید قورباغه (Brevenin-2R Patent US) شدم و توانستم مقاله‌های با ضرایب تاثیر بالا از جمله مقاله ام در Cell Research (ضریب تاثیر: 5/18) با او منتشر کنم.

یک خاطره جذاب از دوران دانشجویی و فعالیت خود تعریف کنید.

بهترین خاطره من در روز اول تحصیلات کارشناسی بود. در آن روز در حال بحث با دوستانم بودیم و به آنها گفتم "من مصمم هستم که تحصیلات خود را تا بالاترین سطح ادامه دهم و در رشته خود رتبه اول را کسب کنم." در آن زمان بسیاری از دوستانم مرا به سخره گرفتند. با این حال، فکر می کنم، من توانستم بر سر قول خود باقی بمانم و در زمینه تحقیقانی خود برتر باشم.

توصیه تخصصی شما به دانشجویان و دانشمندان ایرانی چیست؟ سخت کار کنید، شبکه بین‌المللی بسازید، هرگز تسلیم نشوید و برای اهداف خود بجنگید.

آیا چیزی باقی مانده است که بخواهید به آن اشاره کنید. قوی بمانید و ادامه دهید، آینده‌ای درخشان پیش روی ماست.

انتهای پیام